اعلام تعارض آراء صادره از شعب 12 و 8 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی خانم زهرا یوسفی. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب 12 و 8 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 207/86
شاکی : خانم زهرا یوسفی.
تاریخ رأی: يکشنبه 11 آذر 1386
شماره دادنامه :
سازمان تجدیدنظر خواه وارد بنظر میرسد زیرا اولاً برابر ماده 2 قانون زمین شهری، عمران و احیائی قابل قبول است که به تاریخ قبل از 5/4/58 صورت گرفته باشد و چنین مدرکی ارائه نگردیده است. ثانیاً به موجب ماده 22 قانون ثبت، دولت کسی را مالک میشناسد که سند مالکیت در دفتر املاک به نام وی ثبت شده باشد و شاکی سند رسمی با وصف فوق الاشعار ندارد. ثالثاً به موجب مواد 46، 47 و 48 قانون ثبت، ثبت انتقال اموال غیر منقول الزامی است و تنفیذ سند عادی نیز ایجاد مالکیت با منظور نظر قانونگذار ثبت نمیکند. همانطوری که اگر کسی آپارتمان را خریداری کرده باشد و فروشنده از تنظیم سند انتقال خودداری نماید و دادگاه با اینکه سند معامله آپارتمان را میپذیرد و رأی بر محکومیت خوانده میدهد ولی رأی دادگاه دلیل مالکیت تلقی نمیشود باید با اجرای حکم سند رسمی تنظیم گردد. رابعاً اصل صحت قراردادها در صورتی است که عقد واقع شده باشد ولی با توجه به اینکه سند شاکی در تنظیم قرارداد و وقوع عقد بیع مورد قبول سازمان مشتکیعنه نمیباشد، علیهذا شک در صحت عقد، مانع از جریان اصل مزبور در این خصوص خواهد بود. خامساً برابر رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری تنفیذ معامله با رعایت ماده 48 قانون ثبت پذیرفته میباشد. یعنی تنفیذ معامله در صورتی میتواند دلیل مالکیت تلقی شود که منطبق با ماده 48 قانون ثبت صورت گرفته باشد و نظر به اینکه بعید به نظر میرسد که کسی ملکی را در سال 1355 خریداری کرده ولی بعد از 28 سال در مقام تنفیذ معامله برآمده باشد و از طرفی چنانچه شاکی (تجدیدنظر خوانده) به صحت ادعای خود اصرار دارد میتواند به دادگاه مراجعه و تقاضای الزام به تنظیم سند را بخواهد و عدم مراجعه به دادگاه نیز قرینهای بر صحت تجدیدنظرخواهی سازمان تجدیدنظر خواه میباشد. علیهذا با پذیرش تجدیدنظرخواهی و فسخ رأی تجدیدنظر خواسته حکم به رد شکایت صادر مینماید. ب-1- شعبه هفدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/430 موضوع شکایت آقای صفرعلی صادقی به طرفیت، سازمان مسکن و شهرسازی استان قزوین به خواسته، الزام مشتکیعنه به واگذاری نصاب قانونی از پلاک 15 فرعی از 14 فرعی از 36 اصلی بخش 4 قزوین به شرح دادنامه شماره 2930 مورخ 4/11/1383 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه شاکی دارای سند عادی به تاریخ 6/8/1355 میباشد که طی دادنامه شعبه دوم دادگاه عمومی قزوین که مـورد تایید شعبه دوم تجدیـد نظر استان قزوین قرار گرفته است، مفـاد مبـایعه نامه عادی تایید و
تنفیذ گردیده است و بـا توجه به اینکه قسمت ذیل تبصره ماده 7 قانون زمین شهری مصوب 1366 مقرر داشته، در صورتی که تاریخ تنظیم سند عادی و صحت معامله از طرف مراجع ذیصلاح قضائی تایید گردد برابر ضوابطی که در آییننامه اجرائی این قانون تعیین میشود اجازه عمران داده خواهد شد (ولو اینکه در مهلت تعیین شده جهت تشکیل پرونده اقدام نکرده باشد) بنابراین مشمول ماده 7 قانون زمین شهری بوده و در نتیجه شکایت مطروحه وارد تشخیص گردید و به استناد ماده 7 مرقوم و تبصره ذیل آن و ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت و الزام سازمان به واگذاری زمین در حد نصاب قانونی با رعایت شرایط و مقررات مربوطه و آییننامه اجرائی قانون زمین شهری صادر و اعلام میگردد. ب-2- شعبه هشتم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/118 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان مسکن و شهرسازی قزوین نسبت به دادنامه شماره 2930 مورخ 4/11/83 شعبه 17 دیوان به شرح دادنامه شماره 1101 مورخ 25/8/1384 با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی را عیناً تایید و استوار نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اولاً، با دقت و امعان نظر در محتویات پروندههای مطروحه برداشت متفاوت قضات از مواد قانونی در پروندههای مزبور و در نتیجه تعارض در آراء محرز و مسلم تشخیص داده شد. ثانیاً، نظر به اینکه طبق تبصره ماده 7 قانون زمین شهری مصوب 22/6/1366 در مورد کسانی که به تاریخ قبل از قانون لغو مالکیت اراضی موات شهری مصوب 5/4/1358 با اسناد عادی دارای زمین بوده و در مهلتهای تعیین شده قبلی از طرف مراجع مربوطه تشکیل پرونده دادهاند و یا در شهرهائی که تاکنون مهلتهای مذکور برای تشکیل پرونده اعلام نشده است در صورتی که تاریخ تنظیم سند عادی و صحت معامله از طرف مراجع ذیصلاح قضائی تایید گردد، برابر ضوابطی که در آییننامه اجرائی قانون مزبور تعیین شده است، اجازه عمران داده میشود. بنابراین حکم مقرر در تبصره فوقالذکر که در خصوص مورد انشاء شده مبین تکلیف سازمان مسکن و شهرسازی به واگذاری زمین به میزان نصاب مالکانه به منتقل الیه زمین بر اساس احکام قطعی مراجع قضائی به شرح منـدرج در تبصره مـاده 7 قانون مـذکور و تحقق کلیـه شرایط و ضوابط قانونی مربوط و عدم واگذاری نصاب
مالکانه به مالکین واجد شرایط قبل از ارائه احکام مراجع قضائی ذیصلاح است و دادنامه شماره 1101 مورخ 25/8/1384 شعبه هشتم تجدیدنظر مبنی برتایید دادنامه شماره 2930 مورخ 4/11/1383 شعبه هفدهم بدوی دیوان منحصراً در حدی که مفید این معنی است صحیح و موافق قانون تشخیص داده میشود. این رأی مستنداً به بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم الاتباع است./
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
علی رازینی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.