اعلام تعارض آراء صادره از شعب 12 بدوی و 2 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای اسماعیل گلشنی. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب 12 بدوی و 2 و 9 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 552/85
شاکی : آقای اسماعیل گلشنی.
تاریخ رأی: سه شنبه 29 آبان 1386
شماره دادنامه :
ب-1- شعبه دهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/2215 موضوع شکایت اسماعیل گلشنی به طرفیت دانشگاه علوم پزشکی مشهد به خواسته، درخواست پرداخت حق کارانه در فاصله زمانی سالهای 1375 الی 1378 به مأخذ کل حقوق مبنا، به شرح دادنامه شماره 3236 مورخ 11/12/1383 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه خوانده دلیلی بر اینکه شغل خواهان جزو پرسنل بهداشتی و درمانی که از مشاغل خاص است، ارائه ننموده است و با توجه به ماده 5 و تبصرههای آن از قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 13/6/1370 مجلس شورای اسلامی و اینکه خوانده هیچ گونه دلیلی مبنی بر پرداخت مبلغ 30% مجموع حقوق و فوقالعاده شغل کارکنان محل اشتغال خواهان و 50% کارکنان آن نیاورده است، لذا با توجه به جمیع جهات معنونه و اینکه لایحه جوابیه نیز دفاعیاتی بی وجه میباشد، حکم به ورود دعوای خواهان صادر و اعلام میگردد. ب-2- شعبه دوازدهم تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/338 موضوع تقاضای تجدیدنظر دانشگاه علوم پزشکی نسبت به دادنامه شماره 3236 مورخ 11/12/1383 شعبه دهم، به شرح دادنامه شماره 935 مورخ 21/6/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به دادخواست تجدیدنظر خواهی تجدیدنظر خواه مبنی بر اینکه حق کارانه تجدیدنظر خوانده، به شرح مدارک ارائه شده پرداخت گردیده که به نظر میرسد تجدیدنظر خوانده به عدم پرداخت 100% کارانه اعتراض نموده و از آنجا که سازمان متبوع (تجدیدنظر خواه) در پرداخت کارانه با توجه به میزان بودجه و کارائی کارمندان سلطنت دارد و حداکثر پرداخت کارانه نیز 100% میباشد علیهذا با توجه به میزان بودجه و چنانچه مبلغی کمتر از 100% به شاکی پرداخت گردیده باشد، منطبق با موازین قانونی بوده و تخلفی از ناحیه مشتکیعنه بنظر نمیرسد، اعتراض تجدیدنظر خواه به نظر موجه تشخیص و شعبه تجدید نظر دیوان ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم به رد شکایت صادر و اعلام میگردد. ج-1- شعبه هجدهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/1251 موضوع شکایت آقای اسماعیل ثنایی ذاکر به طرفیت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد به خواسته، درخواست پرداخت حق کارانه در فاصله زمانی سالهای 1375 لغایت 1378 به مأخذ کل حقوق مبنا به شرح دادنامه شماره 610 مورخ 11/4/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه حسب ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 13/6/1370 مجلس شورای اسلامی فوقالعاده کارانه باید معادل حقوق مبنای مستخدمین در هر ماه پرداخت شود در حالیکه طبق اسناد و مدارک تقدیمی از جمله اسناد هزینه به وسیله دانشگاه در باب پرداخت حق کارانه شاکی از سال 1375 لغایت 1378 بـر مبنای حقوق مبنای شاکی
صورت نگرفته و این موضوع موجب تقلیل مبلغ ریالی حق کارانه شاکی گردیده و توجهاً به اینکه با پرداخت حق کارانه به وسیله دانشگاه به شاکی در حقیقت تأیید گردیده شاکی بیش از استاندارد تعیین شده انجام وظیفه نموده است، علیهذا حکم به ورود شکایت و الزام دانشگاه طرف شکایت به پرداخت فوقالعاده کارانه سالهای 75 لغایت 78 شاکی بر اساس حقوق مبنا در حق شاکی صادر و اعلام میگردد. ج-2- شعبه دوم تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/809 موضوع تقاضای تجدیدنظر خواهی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نسبت به دادنامه 610 مورخ 11/4/84 صادره از شعبه 18 به شرح دادنامه شماره 1703 مورخ 15/9/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه دادنامه تجدیدنظر خواسته براساس محتویات پرونده و جهات و دلایل مقیده در آن صادر گردیده و از طرف دانشگاه تجدیدنظر خواه اعتراض موثری نشده و دلیلی که فسخ رأی صادره را ایجاب نماید، ارائه نکرده است، علیهذا دادنامه تجدیدنظر خواسته خالی از اشکال تشخیص و با رد اعتراض تایید میشود. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
به صراحت حکم مقرر در ماده 5 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 1370 فوقالعاده کارانه در صورت اجتماع شرایط مقرر در ماده مذکور حداکثر معادل حقوق مبنا قابل پرداخت است. نظر به اینکه حکم مقنن مفید الزام واحدهای دولتی مشمول قانون مزبور به پرداخت فوقالعاده کارانه به میزان حداکثر حقوق مبنا نیست، بنابرای دادنامه شماره 935 مورخ 21/6/1384 شعبه دوازدهم تجدیدنظر دیوان که با نقض دادنامه بدوی، شکایت شاکی به خواسته پرداخت فوقالعاده مذکور به میزان حداکثر مقرر در قانون را مردود اعلام داشته است، موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.