درتاریخ : 1393/05/05 به شماره : 9309970908600106
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 30 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
پرداخت مهرالمثل و ارشالبکاره صرفاَ در موارد زنای بهعنف یا درحکمعنف تجویز گردیده است و به موارد غیر از آن قابل تسری نیست.
خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده خانم س.الف. طی شکایتی علیه آقای ح.خ. اعلام نموده که مشتکیعنه با حیله و نیرنگ و فریب و اغفال با وعده ازدواج وی را فریب داده و به امور واهی امیدوار نموده، سپس تحت عنوان مهمانی بنده را به منزل برده و در آنجا با فریب رابطه برقرار نموده و موجبات ازاله بکارت را فراهم نموده و در این دو هفته بنده را به امید به عقد بعد از ماه صفر امیدوار کرده و اخیراً متوجه شدم نیات دیگری دارد و تقاضای معرفی به پزشکی قانونی کردهاست. شاکیه به پزشکی قانونی تهران معرفی شدهاست…(مدخوله است)… پرونده به شعبه 1089 مجتمع قضایی ارشاد دادگستری تهران ارجاع شدهاست. شاکیه خانم س.الف. در دادگاه اظهارداشته: از ح.خ. شکایت دارم که به زور با من نزدیکی داشت و مورد ازاله بکارت قرار گرفتم. در مورد دلیل اجبار و اکراه اظهارداشته: پس از آشنایی و خواستگاری از مادرم، مرا به منزل دعوت کرد که مادرش مرا ببیند و بعد که رفتم منزلشان مادرش رفت بیرون و بعد نمیدانم چه چیزی داخل چایی ریخت که وقتی خوردم مقداری مزه خوبی نداشت و بعد حالم بسیار ناخوش بود و بیحال شدم و قدرت مقاومت نداشتم و به زور مرا مورد تجاوز قرار داد و گواهی پزشکی دارم که مرا زد، ولی از ترس یک هفته به مادرم نگفتم. اما کم کم که حالم بد شد و فهمیدم خونریزی دارم به مادرم گفتم و اکنون آمدم شکایت کردم. سپس دادگاه در خصوص شکایت س.الف. علیه ح.خ. دایر به زنای به عنف و اکراه قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری استان تهران صادر و پس از ارسال پرونده به مرجع اخیرالذکر به شعبه 75 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شدهاست. در دادگاه کیفری استان شاکیه شکایت خود را از متهم تکرار کرده و در ادامه توضیح داده که در کارگاه ایشان به اتفاق مادرم کار میکردم که با هم آشنا شدیم و به من اظهار علاقه و محبت کرد و گفت قصدم ازدواج با شماست و بردن وی به منزل به شرح فوقالذکر را بازگو کردهاست. ح.خ. در تحقیق به عمل آمده از وی در مورد شکایت شاکیه اظهارداشته: من با خانم الف. دوست بودم، ولی تا کنون با ایشان رابطه جنسی برقرار نکردهام. ادعای ایشان کذب است و خواستار تحقیق در این زمینه هستم. ایشان به منزل ما آمدهاند، ولی در حضور مادرم در حد 5 دقیقه در حد صرف چایی و معارفه بوده؛ در ابتدا من قصد ازدواج با نامبرده داشتم، ولی بعداً که از فریبکاری وی برای اخاذی و بردن آبرویم مطلع شدم قصد اتمام رابطه داشتم که ایشان با تهدید و آبروریزی خواستار اعمال غیرمنطقی و زور نسبت به من شدند. متهم در دادگاه کیفری استان پس از تفهیم اتهام زنای به عنف و اکراه با شاکیه خانم س.الف. در دفاع اظهارداشته: اتهام را قبول ندارم و مطالب قبلی را تکرار کردهاست. متهم آقای غ.ب. وکیل دادگستری را به عنوان وکیل خود معرفی کردهاست. در جلسه دادرسی مورخه 8/2/92 نماینده دادستان تقاضای رسیدگی کرده و شاکیه نحوه آشنایی و دوستی با متهم را شرح داده و در مورد تجاوز بخود مطالب قبلی را تکرار کردهاست و اضافه کرده: بعد از اینکه مادرش بیرون رفت، چایی به من داد. من چیزی نفهمیدم. چایی که خوردم نمیدانم چه شد. خودش را به من نزدیک کرد و یک بار با من رابطه جنسی داشت. متهم نیز اتهام را نپذیرفته و نحوه آشنایی خود با آنها و اینکه بعد از اجاره کردن کارگاه و راه انداختن آن، آگهی استخدام داده و مادر و خاله ایشان آمدند، بعد مادرش گفت: دخترم میآید. بعد رابطه دوستی خود را با شاکیه بیان کرده و در مورد نظریه پزشکی قانونی گفته است: من این کار را نکردم. اصل اینکه رابطهام به هم بخورد این بود که عمهاش مادرم را تهدید کرد یا پسرت دخترمان را بگیرد. حتماً کار کس دیگری بوده که عمهاش زنگ زده که باید ایشان را بگیری و تهدیدم کرد. وکیل متهم نیز اظهارداشته: دفاعیاتش را با لایحهای تقدیم دادگاه مینماید و این مطلب را اضافه کرده: اقوام این خانم در صدد رضایت بودند درخواست مبلغ پولی کردهاند. ضمناً از شاکیه دادگاه سئوال کرده: علایمی در بدن متهم دیدهاند؟ که شاکیه پاسخ داده: بلی جای چاقو در سینه ایشان میباشد. و متهم نیز اظهارداشته: من همیشه در کارگاه با زیر پیراهنی بودم و یقه پیراهن من همیشه باز بود. ایشان همیشه در کارگاه چشمش به من بود و همه شاهد بودند و با من زیاد شوخی میکرد. سپس اکثریت هیئت دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی در خصوص اتهام آقای ح.خ. دایر به ارتکاب عمل شنیع زنا با عنف و اکراه با شاکیه خانم س.الف. با التفات به شکایت شاکیه به شرح شکوائیه و برگهای بازجویی منعکس در پرونده و نظر به مفاد اظهارات و مدافعات متهم مبنی بر اینکه من با او دوست بودم و قبول دارم که شاکیه به منزل ما آمده است، لیکن توقف وی فقط 5 دقیقه به صرف چای بوده است. با وی رابطه جنسی نداشتم و با امعان نظر و مداقه به نظریه پزشکی قانونی که حاکی از ساییدگی توأم با کبودی مختصر پرده بکارت وی (شاکیه) میباشد و نظر به اینکه زمان حدوث ساییدگی پرده بکارت منطبق است با شکایت شاکیه، رابطه دوستی طرفین و با عنایت به اظهارات بیشائبه شاکیه و عدم تهافت و تغایر آن با اوضاع و احوال قضیه منعکس در پرونده و نظر به فقد ادله بر عنف و اکراه و توجهاً به سایر قرائن و امارات موجود در پرونده اتهام انتسابی متهم موصوف به میزان ارتکاب عمل شنیع زنا بدون عنف و اکراه و فقدان شرایط احصان از طریق علم متعارف محرز و مسلم است و با استناد به قاعده فقهی درء و مواد 88، 63، 64، 49، 100 و 105 قانون مجازات اسلامی نامبرده را به یکصد ضربه تازیانه حدی زنای فاقد شرایط احصان محکوم و از اتهام انتسابی زنای به عنف و اکراه با خانم شاکیه تبرئه میشود. پس از ابلاغ رأی شاکیه خانم س.الف. با تقدیم لایحهای به حکم برائت صادره در دادنامه مذکور و نیز عدم تعلق مهریه و ارشالبکاره به وی و آقای غ.ب. به وکالت از محکومٌعلیه نسبت به حکم محکومیت صادره در مورد موکلش اعتراض نمودهاند که پرونده برای رسیدگی به اعتراضات به عمل آمده به دیوانعالیکشور و به این شعبه ارجاع گردیده است. لوایح تقدیمی معترضین هنگام شور قرائت خواهد شد .
رای دیوان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.خ. با وکالت آقای غ.ب. نسبت به آن قسمت از دادنامه به شماره فوقالذکر صادره از شعبه 75 دادگاه کیفری استان تهران که به موجب آن مشارٌالیه به اتهام زنای غیرعنف و اکراه فاقد شرایط احصان به تحمل یکصد ضربه تازیانه حدی محکوم گردیده است؛ با توجه به اینکه ایراد و اعتراض مؤثر و موجهی که موجبات نقض دادنامه را ایجاب نماید به عمل نیامده و علم حاصله برای هیئت دادگاه با توجه به محتویات پرونده و دلایل مذکور در دادنامه در صدور حکم محکومیت مذکور به نحو و طریق متعارف بوده است، همچنین تجدیدنظرخواهی خانم س.الف. نسبت به حکم برائت صادره در خصوص متهم فوقالذکر از اتهام زنای به عنف متکی به دلیلی که موجب نقض رأی برائت صادره گردد نمیباشد و مطالبه مهرالمثل و ارشالبکاره طبق ماده 231 قانون مجازات اسلامی 1392 در موارد زنای به عنف یا در حکم عنف تجویز گردیده است، حکم ماده مذکور به مانحنفیه قابل تسری نیست، لذا اعتراضات به عمل آمده را وارد ندانسته و با رد آنها به استناد بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را در قسمتهای مورد تجدیدنظرخواهی ابرام مینماید.
رئیس شعبه 30 دیوانعالیکشور ـ عضو معاون
کریمپور ـ اکبری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.