دعوای اثبات طلاق عادی
درتاریخ : 1392/11/16 به شماره : 9209970907201187
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، طلاق عادی، اثبات طلاق عادی، قانون آمره، قرار عدم استماع دعوی
چکیده رای
با توجـه به اینکه اجـرای صـیغه طلاق و ثبت آن، موکـول به رسیدگی قضایی در مراجع ذیصلاح طی تشریفات قانونی و تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج است بنابراین دعوای و اثبات طلاق عادی قابل استماع نیست.
خلاصه جریان پرونده
آقای غ.ر. فرزند ن. دادخواستی بهطرفیت خانم ک.ر. فرزند ر. و به خواسته اثبات ازدواج (زوجیت) و اثبات واقعه طلاق تقدیم کرده و با استناد به طلاقنامه عادی و گواهی گواهان و نوشته عـادی طلاق توضیح داده اسـت که خوانده را در سال 1358 به عقد ازدواج دائمی خود درآورده و سپس با توافق یکدیگر در تاریخ 29/11/1390 از هم جداشده و صیغه طلاق نیز بهموجب نوشته عادی در مورخ 29/11/1390 که تقدیم کرده جاریشده است لذا اثبات وقوع طلاق را خواستارم. شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی یزد با تعیین وقت رسیدگی در وقت مقرر با حضور طرفین دعوی تشکیلشده است خواهان اظهار داشته در سال 1358 خوانده را به عقد ازدواج دائمی خود درآورده و ماحصل زندگی فرزند مشترکی نمیباشد در سال 1390 با توجه به اختلافاتی که وجود داشت مبلغ 000/000/75 ریال به خوانده پرداختهام و او را طلاق دادم خوانده نیز رضایت داشته است خوانده اظهار داشته قبول دارم که در سال 1358 به عقد ازدواج دائمی وی درآمدهام نمیدانم مهریهام چقدر بوده است ولی به مدت 32 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتیم وقتی خواهان زن دیگری گرفت و چهار فرزند همسر اولش را بزرگ کردم گفت دیگر تو را نمیخواهم تا اینکه در سال 1390 با پرداخت مبلغ 000/000/75 ریال مرا طلاق داد اینجانب به این مبلغ رضایت نداشته و ندارم و باید همه حق و حقوقات اینجانب را طبق قانون پرداخت نماید اینجانب برای اینکه طلاق نگیرم حاضر شدم حتی مادر پیر شوهرم را نگهداری کنم ولی بازهم بدون پرداخت حقوحقوق قانونیام مرا طلاق داد شاهد دارم خواهان نیز اظهار داشته که من هم شاهد دارم که با رضایت مطلقه شده است. دادگاه از گواهان خواهان تحقیق کرده است و با توجه به استناد خوانده به شهود معارض با تعیین وقت رسیدگی دیگری به خوانده اعلام نموده شهود خود را در وقت مقرر حاضر نماید. در وقت مقرر دادگاه با حضور طرفین دعوی تشکیلشده است خوانده اظهار داشته بدون اینکه من راضی باشم 11 ماه قبل خواهان مرا طلاق داده و تنها 000/500/7 تومان بابت کلیه حقوق به اینجانب پرداخت کرده است تقاضای شهادت شهود را دارم سپس دادگاه از شهود خواهان و خوانده تحقیق نموده است سپس مشاور دادگاه اعلام نموده با توجه به قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و آییننامه آن عقیده به رسیدگی در مورد حقوق مالی زوجه و ارجاع امر به داوری سپس صدور حکم بر اثبات واقعه طلاق را دارم شعبه 2 دادگاه عمومی حقوقی یزد بهموجب رأی شماره 1720-11/11/1391 در خصوص دادخواست آقای غ.ر. فرزند ن. علیه خانم ک.ر. فرزند ر. و به خواسته اثبات واقعه ازدواج و اثبات واقعه طلاق با توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و شهود حکم به اثبات ازدواج دائم طرفین در سال 1358 و وقوع طلاق رجعی در 29/11/1390 صادر کرده است. خانم ک.ر. نسبت به دادنامه فوقالذکر تجدیدنظرخواهی به عملآورده است و خواستار مطالبه اجرتالمثل و حقوق قانونی خود شده است. که پس از پاسخ تجدیدنظر خوانده شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان یزد بهموجب رأی شماره 0254-4/4/1392 و با اکثریت در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ک.ر. فرزند ر. نسبت به دادنامه شماره 1720-11/11/91 شعبه 2 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان یزد که بهموجب آن حکم به اثبات واقعه ازدواج و همچنین اثبات واقعه طلاق فیمابین مشارٌالیها و آقای غ.ر. صادر گردیده است نظر به اینکه تجدیدنظرخواه به شرح لایحه منضم به دادخواست تجدیدنظر صرفاً ادعای حقوحقوق قانونی خود را نموده و متعرض ازدواج خویش با تجدیدنظر خواندهنشده است مضافاً اینکه گواهان تعرفه شده نیز به وجود علقه زوجیت طرفین در پی ازدواج دائم گواهی نمودهاند دادگاه این قسمت از دادنامه بدوی (اثبات ازدواج دائم) را تأیید مینماید و در خصوص بخش دیگر دادنامه بدوی مبنی بر اثبات واقعه طلاق نظر به اینکه طلاق تابع احوال شخصیه و از قواعد آمره میباشد که با نگرش به مقررات فصل چهارم قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 اجـرای صیـغه طلاق و ثبـت آن در دفـتر موکـول به رسیدگی قضایی در مراجع ذیصلاح طی تشریفات قانونی و تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه و با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج بوده که در وضعیت فعلی و قبل از مراجعه به دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش و یا حکم به الزام زوج به طلاق حسب مورد تقاضای ثبت طلاق و اثبات آن قابلیت استماع را نداشته لذا ضمن نقض این قسمت از رأی تجدیدنظر خواسته مبنی بر اثبات طلاق قرار ردّ دعوی خواهان بدوی را صادر و اعلام کرده است. آقای غ.ر. نسبت به دادنامه یادشده فرجامخواهی به عملآورده است که پس از پاسخ فرجامخوانده پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرائت میشود.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای اسلامی عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 0254-4/4/1392 شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان یزد مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
اعتراض فرجامخواه با توجه به مندرجات پرونده و رسـیدگیهـای بهعمـلآمـده وارد نیسـت و رأی دادگـاه بنـا به جهات و دلایل منعکس در آن طبق مقررات قانونی صادرشده است و در مانحنفیه صدور حکم بر اثبات طلاق برخلاف صریح فصل چهارم قانون حمایت خانواده و بالأخص مغایر ماده 29 قانون مذکور در مورد در نظر گرفتن حقوق مالی زوجه ازجمله دریافت اجرتالمثل ایّام زندگی مشترک میباشد لذا با ردّ اعتراض مستنداً به ماده370 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی فرجامخواسته را ابرام نموده و پرونده را اعاده مینمایند.
رئیس شعبه 12 دیوانعالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.