درتاریخ : 1393/04/16 به شماره : 9309970909200113
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 7 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
در مقام تردید میان خیانتدرامانت و انتقال مال غیر، مجازات خفیفتر یعنی خیانتدرامانت لحاظ خواهد شد.
خلاصه جریان پرونده
دارای دو جلد است که به ترتیب بدین خلاصه میباشند 1-جلد اول: بهموجب گزارش مورخ 19/4/1390 نیروی انتظامی اتومبیل پراید شماره …ایران 68 درحالیکه دچار آتشسوزی شده و جسدی با دستهای بسته و سوخته در آن وجود داشته کشف میشود (صفحه1) پرونده به شعبه اول بازپرسی دادسرای اسفراین ارجاع میشود که ایشان طبق نیابت اعطایی به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بجنورد بهطور اختصار چنین درخواست داشتهاند (یک دستگاه خودرو پراید در تاریخ 19/4/1390 در مسیر جاده اسفراین- بجنورد در یکی از جادههای فرعی پیداشده که در اثر آتشسوزی یک نفر داخل ماشین سوخته است مستدعی است مراتب به پزشکی قانونی مرکز استان اعلام که اولاً:جسد معاینه و بررسی گردد که آثار شکستگی در استخوانها وجود دارد یا خیر ثانیاً بررسی شود که آیا ابتدا کشتهشده و بعد ماشین را آتش زدهاند یا براثر سوختگی از بین رفته ثالثاً :جنسیت وی مشخص گردد و آزمایش سمشناسی انجام شود و با توجه به اینکه چند رشته سیم برق در محل کشفشده و تار موی زن در آن دیدهشده و حالت جسد حاکی است که دستهای او توسط سیم برق به همبسته شده مأمورین پلیس بررسی نمایند که آیا این رشته سیمها از همان رسته سیمهایی میباشد که در محل کشفشده یا خیر و با توجه به اینکه یک قطعه صابون با مارک هتل …. در محل کشفشده مأمورین پلیس آگاهی به هتل مراجعه و بررسی نمایند که آیا مالکین ماشین مذکور در طی ده روز اخیر در محل هتل اقامت داشتهاند یا خیر و در صورت اقامت مشخصات دقیق آنان اخذ گردد.)(صفحه2)پس از تحقیق در مورد مالک اتومبیل مکشوفه گزارش اداره آگاهی اسفراین حاکی است که مالک خودرو به نام خانم ف.ک. شناساییشده که ایشان اتومبیل را به شخصی به نام آقای ع.ف. واگذار کرده است از شریک آقای ف. به نام م.س. تحقیقشده اظهار داشته که تقریباً از ساعت 30/12 شب آقای ع.ف. جوابگوی تلفنهای خودش نبوده و اثری از وی در دست نیست و آخرین فردی که با وی تماس داشته آقای م.گ. و کارگران شرکت بودهاند(صفحه 5) طبق گزارش بعدی مأمورین به شرکت مرکز فنی معاینه خودرو (محل کار ع.ف.) مراجعه و در آن محل مقداری سیم برق قرمزرنگ کشف مینمایند که با سیمهایی که دست فرد سوخته شده با آن بسته شده است مطابقت داشتهاند. مأمورین جهت دستگیری م.گ. اقدام کردهاند که معلوم میشود م.گ. قبلاً به اتهام سرقت به عنف توسط مأمورین کلانتری … شهرستان بجنورد دستگیر شده است. مأمورین پلیس از م.گ. در خصوص قتل مرحوم ع.ف. تحقیق کردهاند که متهم اعتراف نموده است که در شب مورخ 18/4/1390 با متوفی در داخل اتاق شرکت درگیر شده و سر متوفی به سنگ آشپزخانه برخورد نموده و فوت شده که بعد از فوت وی را داخل صندوقعقب خودرو پراید انداخته و چهار لیتر بنزین از پمپبنزین شهر خریداری کرده و جسد را به جاده اسفراین بجنورد انتقال داده و جسد را روی صندلی راننده با سیم بسته و سپس با بنزین خودرو را آتش زده و با خودرو عبوری به محل کار برگشته است (صفحه 8) آقای بازپرس دادسرای اسفراین به دادسرای بجنورد نیابت قضایی اعطا نموده که از متهم م.گ.به اتهام قتل عمد تحقیق و قرار بازداشت موقت در مورد وی صادر شود (صفحه 9) گزارش معاینه جسد مجهولالهویه مرد حاکی است که کاملاً سوخته و زغالی شده است علت فوت تحت آزمایش میباشد(ص13) مأمورین از صحنه سوختن اتومبیل و جسد اثر برداری و فیلمبرداری کردهاند(ص15)یکرشته دستبند آهنی و یک چراغقوه در صحنه جرم کشف میشوند که به رؤیت بستگان مرحوم ع.ف. میرسد اظهار داشتهاند متعلق به مرحوم ع.ف. میباشد(صفحه19)سوابق کیفری مرحوم ع.ف. حاکی است که دارای سه فقره سابقه نگهداری تریاک – صدور چک بلامحل در سالهای 71و 1377 در دادسرا و دادگاه مشهد و اتهام مواد مخدر در سال 1380 در دادگاه تربتجام میباشد(صفحه21)از شخصی به نام آقای م.س. فرزند م. متولد 1355 به نام شاکی تحقیق شده اظهار داشته ع.ف. پدرخانم من بوده و مرکز معاینه فنی خودرو در بجنورد گرفته بود و در حال ساختن ساختمان بوده است و م.گ. نگهبان شرکت میباشد و ایشان از زن دوم خودش جدا شده بود ولی اخیراً ظاهراً باهم رابطه داشتند و او با چند نفر از کارگران اختلاف داشتند و با فردی به نام م.ر. هم در دادگاه پرونده داشته فکر میکنم از مواد مخدر استفاده میکرده (صفحه 24 به بعد) وی همچنین اظهار داشته مرحوم ع.ف. سه فرزند از زن اول دارد دو تا دختر و یک پسر به نام م.(صفحه 26) از آقای م.گ. فرزند ب. متولد 1370 شغل نگهبان شرکت آهن و ساکن بجنورد … به اتهام قتل تحقیقشده اظهار داشته است بله قبول دارم قصد من به قتل رساندن ایشان نبود باهم بگومگو کردیم متوفی به من فحاشی کرد و به خواهرم که حدود 6 ماه است مفقودشده فحاشی کرد ناراحت شدم باهم درگیر شدیم من ع. را هل دادم سر او به دیوار اتاق خورد و ابتدا بیهوش شد و بعداً فوت کرد البته فردی به نام م.س. همدست من در آنجا بود که م.س. با من کمک کرد که در این حال بودیم که ع.ف. بیهوش روی زمین افتاده فوت کرده که من ع. را روی شلوار و پاهای خودم گذاشتم و مقداری نفس دادم و شوک دادم که متوجه شدم ایشان فوتشده است به م.گفتم این فوت شده م. ابتدا قبول نکرد گفت حساب کن یک سگ مرده است بعد متوجه شد که فوت شده است داخل پتو پیچیده دست و پای متوفی را بستیم با سیم برق قرمز با چاقوی م. بریدم با همان سیمها بستیم و چون داشت صبح میشد و اصلاً قاطی کرده بودیم صندوقعقب خودرو را باز کردم وسایل صندوق را داخل اتاق اصلی ماشین جاسازی کردیم و اول سامسونت را باز کردیم داخل کیف را نگاه کردم مبلغ چهارصد هزار تومان پول نقد بود که همه پولها دههزارتومانی بودند (صفحه 29) وی ادامه داده است دو دستگاه گوشی موبایل بود که م.س. هر دوگوشی را خاموش کرد و دست م. میباشد و پولها را نیز م. برداشت و فکر کردیم کیف سامسونت اثرانگشت دارد و پشت راننده داخل پراید انداختیم و من خودم ابتدا بنزین را داخل کیف ریختم و آتش زدم و مدارک هم داخل کیف بود که آتش زدیم و کارت مهر همدست م. مانده است سؤال شده از مبلغ چهارصد هزار تومان چه مبلغی به شما داده است جواب داده هنوز چیزی نداده است سؤال شده بعد از آتش زدن خودرو و جسد با م.کجا رفتید جواب داده است دونفری با موتور م. به بجنورد برگشتیم از فردی به نام الف.م. مقداری سیگار گرفتیم و به منزل م. رفتیم چون شلوار من خونی شده بود شلوار خودم را در منزل م. تعویض کردم و یکی از شلوارهای م. را پوشیدم و بعد دونفری به … داخل شرکت رفتیم ابتدا خونهایی که به دیوار ریخته بود را تمیز کرده و از بین بردیم و من مقداری بیحال شدم که م. گفت بلند شو محل را تمیز کنیم که با هم خونها را تمیز کردیم(صفحه30)سؤال شده انگیزه شما از قتل متوفی چه بود پاسخ داده است ابتدا با هم درگیر شدیم و بعد من ع. را هل دادم و م. هم او را هل داد که سرش به دیوار خورده بود و فوت کرده انگیزه دیگر نبوده است(صفحه31)در تحقیق بعد نیز تقریباً مطالب مذکور را تکرار نموده است(صفحه48)مأمورین به محل شرکت مراجعه نمودهاند آثار تراشیدگی محل ریختن خون مرحوم بر روی دیوار را مشاهده کردهاند(صفحه51)در شعبه بازپرسی نیز متهم م.گ. اظهار داشته قتل وی (مرحوم ع.ف.) را قبول دارم و آتش زدن جسد و خودروی وی را هم قبول دارم ولی قصد قتل وی را نداشتم (صفحه 58) در این تحقیق نامبرده اظهار داشته به هنگام قتل تنها بودم(صفحه60)به متهم اتهامش مبنی بر رانندگی بدون گواهینامه نیز تفهیم شده گفته است قبول دارم(صفحه63)در تحقیق مورخ 30/4/1390 م.گ. اظهار داشته در لحظه درگیری م.س. در حال مصرف مواد بود و مرحوم ف. را هل داد(صفحه67)آقای بازپرس دادسرای اسفراین در تاریخ 30/4/1390 با این استدلال که محل درگیری با مرحوم ع.ف. و فوت وی در محل شرکت واقع در بجنورد بوده است قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای بجنورد صادر کرده است که این قرار مورد موافقت آقای دادستان قرارگرفته است(صفحه71)آقای بازپرس دادسرای بجنورد نیز پس از ارجاع پرونده دستورات لازم جهت بررسی امر صادر نمودهاند(صفحه75 به بعد)آقای م.ف. فرزند ع. 32 ساله باسواد اهل و ساکن مشهد(فرزند مقتول)اظهار داشته که فرد یا افرادی پدر وی را به قتل رسانده و با بردن جسد او به اطراف اسفراین آن را به آتش کشیدهاند تقاضای قصاص قاتل یا قاتلین پدر خود را کرده است (صفحه 79) سؤال شده آیا بین پدر شما و م.گ. اختلافی وجود داشته جواب داده است هیچ مشکلی وجود نداشته است(صفحه80)از م.س. فرزند و. متولد 1364 شغل خیاط باسواد اهل و ساکن بجنورد به نام متهم به قتل عمدی مرحوم ع.ف. تحقیقشده اظهار داشته است آقای م.گ.چهار شب قبل از قتل مرحوم ف. مرتباً با من تماس میگرفت و از من میخواست که پیش او به محل نگهبانی بروم و با او همکاری کنم که مرحوم ع.ف. را بکشیم میگفت مهندس یک پاکت پر پول دارد حتی اشاره به دههزارتومانی میکرد که آقای ف. پول زیادی به کارگاه آورده است و داخل کیف سامسونت گذاشته که من چند شبی حرف او را قبول و گوش نکردم تا اینکه شب حادثه گفت امشب بیایید یا نیایید من کار ف. را تمام میکنم چون پول زیادی دارد و من با اصرار آقای گ. همان شب به سوله محل نگهبانی رفتم با یک دستگاه موتورسیکلت هوندا ساعت 30/11 دقیقه شب وقتی نزد م. رسیدم دیدم م. و مرحوم ع.ف. داخل اتاق نگهبانی نشسته بودند بعد از چند دقیقه یک دستگاه خودرو 206 با سه نفر آمدند که یکی داماد مرحوم ع. بود و بقیه را نشناختم به داخل اتاق نگهبانی نیامدند مرحوم ع. از پشت ماشین پراید نوشابه خانواده آورد باهم خوردند بلافاصله آنها رفتند بعدازآن م. به ع. گفت شام نخوردهام که مرحوم رفت از بیرون شام آورد سهنفری شام خوردیم که م. قرص خواب نیز داخل غذای مرحوم ع. ریخته بود بعد از شام مرحوم ع. بهقصد خوابیدن داخل ماشین میخواست از نگهبانی خارج شود که م. با چوبی که از قبل آماده کرده بود (دسته کلنگ) از پشت سر به مرحوم زد و مرحوم به م. فحش داد و مرحوم میخواست چوب را از دست م. بگیرد که م. چوب را به گردن مرحوم انداخت تا اینکه فوت کرد بعد او را رها کرد بعدازآن داخل پتو انداختیم من از پاهای مرحوم گرفتم م. دست و پای مرحوم را با سیم برق بست و با همدیگر به صندوقعقب پراید انداختیم، م. رانندگی کرد و من هم پشت سر او با موتور حرکت کردم و به سمت شهر آمدیم م. جلوی پارک …. با پراید ایستاد من با موتور به پمپبنزین… رفتم دو عدد بطری خانواده بنزین پر کردم و نزد م. آمدم به سمت جاده اسفراین حرکت کردیم م. با پراید بود و من با موتور پشت سر او بودم در نزدیک گردنه پلیس سمت راست جاده سرپائینی بود رفت من همپشت سرش در آنجا م.مرحوم را از پشت (پراید) درآورد و من هم درب راننده را باز کردم با هم جسد را روی صندلی راننده گذاشتیم و م. بنزینها را روی ماشین و مرحوم ریخت و با فندک من ماشین را آتش زد و بلافاصله با موتور من از صحنه متواری شدیم و به سمت بجنورد آمدیم در بین راه چوب (آلت قتاله) را در گردنه انداختیم که حاضرم آن را نشان بدهم بعدازآن به محل کارگاه رفتیم و در آنجا خونهایی که روی دیوار انباری ریخته بود را با چاقو تراشیدیم و مجدداً م.آنجا را گچ گرفت و قلیان کشیدیم و بعد به خانه آمدم سؤال شده هدف و انگیزه شما از به قتل رساندن آن مرحوم چه بود جواب داده است فقط به خاطر اینکه م. گفته بود که مرحوم پول زیاد دارد سؤال شده آیا گواهینامه دارید پاسخ داده است خیر سؤال شده آیا خدمت وظیفه انجام دادهاید جواب داده است در حال حاضر سرباز فراری از پادگان بیرجند هستم (صفحه 83 به بعد) وی در ادامه گفته است دو عدد گوشی تلفن همراه یک حلقه انگشتر طلا- کارت سوخت بنزین – یک عدد عابر بانک به نام ع.ف. – یک عدد کیف سامسونت حاوی چهارصد هزار تومان وجه نقد دههزارتومانی و اسناد داخل آنیک فقره چک که سیویک میلیون وجه آن بود (از مقتول به دست آمد) سؤال شده این اموال را چه کردید جواب داده است مبلغ دویست هزار تومان وجه نقد به من داد و بقیه دست خودش بود که دو سه روز بعد از قتل مرحوم برادرش د. به درب منزلمان آمد و یکصد هزار تومان گرفت و دو عدد گوشی تلفن همراه قاتل و انگشتر مقتول نزد من است که حاضرم تحویل دهم (صفحه 85) وی همچنین اظهار داشته قبل از قتل مرحوم ف. مقدار 27 پاکت سیمان از م.گ. از کارگاه مرحوم بردهام که مقدار نود هزار تومان به م. دادم همچنین م.مقداری آهن به الف.االف. فروخته بود که مبلغ یکصد و هفت هزار تومان از وی گرفته بود (صفحه 86) خانم ب. فرزند ع. متولد 1360 (دختر مقتول) از قاتلین پدر خود شکایت نموده تقاضای قصاص ایشان را کرده است (صفحه 114) خانم ب.ف. فرزند ع. متولد 1361 نیز به همین نحو از قاتلین پدر خود شکایت کرده و تقاضای قصاص نموده است (صفحه 116) آقای بازپرس از پزشکی قانونی استعلام نموده است که آیا در سر جسد آثار شکستگی دیدهشده است یا خیر؟ (صفحه 120) پزشکی قانونی بهموجب نامه مورخ 20/4/1390 اعلام نموده است که جنسیت متوفی مذکر بوده و علت فوت سوختگی شدید و عوارض ناشی از آن بوده است ضمناً به علت سوختگی شدید قسمت اعظم استخوانها از بین رفته و در قسمت باقیمانده علائمی دال بر شکستگی زمان حیات یافت نشد نتیجه سمشناسی و آسیبشناسی متعاقباً اعلام میگردد (صفحه 133) نتیجه آزمایش DNA نیز حاکی است که از نمونه خون جسد مجهولالهویه و نمونه خون همسر و فرزند احتمالی متوفی (ع.ف.) آزمایش صورت گرفته ژنوتایپ الل های پدری م.ف. (پسر متوفی) در چندین جایگاه ژنتیکی با ژنوتایب نمونه خون ارسالی از جسد مطابقت دارد (مثبت) (صفحه 135) گزارش مورخ 3/5/1390 پلیس آگاهی حاکی است که چون تحقیقات نشان داده که م.س. در کار خریدوفروش مواد میباشد مأمورین به بهانه خرید مواد وی را دستگیر و از او تحقیق نمودهاند وی ابتدا منکر همکاری با م.گ. شده ولی از منزل وی مقداری از اموال مقتول کشف شده است و سرانجام متهم اقرار نموده است که با همکاری م.گ. در قتل مرحوم و آتش زدن اتومبیل وی شرکت داشته است (ص 167) آقای م.الف. خود را به وکالت از طرف م.گ. معرفی کرده است(صفحه 173) و آقای ه.الف. وکیل پایهیک دادگستری نیز خود را به وکالت از طرف م.س. معرفی نموده است (صفحه 184) پاسخ مورخ 16/5/1390 پزشکی قانونی حاکی است که (وجود دوده در قسمتهای مختلف راههای هوایی (بهخصوص حنجره) بیانگر تنفس وی در هنگام آتشسوزی بوده و درنتیجه فوت وی براثر سوختگی در زمان حیات رخ داده است ضمناً هرچند به دلیل از بین رفتن قسمت اعظم استخوانهای جمجمه حدوث ضربه را نمیتوان منتفی دانست لکن عدم وجود خون بر روی بقایای مغز و شکستگی از ناحیه درزهای استخوان جمجمه قویاً به نفع شکستگی جمجمه ناشی از سوختگی با درجه حرارت بالا میباشد.) (صفحه 187) از شخصی به نام س.خ. فرزند م. متولد 1373 باسواد به اتهام معاونت در قتل(عمد)مرحوم ع.ف. با تحریک و تشویق آقای م.گ. تحقیق شده نامبرده اظهار داشته اتهام را قبول ندارم من اطلاعی از موضوع ندارم سؤال شده طبق اظهارات م.س. قرصهایی را تهیه و به م.گ. برای خوراندن به مرحوم دادهاید پاسخ داده است قبول ندارم این موضوع واقعیت ندارد (صفحه 200) از خانم ن.خ. فرزند م. متولد 1367 دانشجو به نام متهم تحقیق و از وی سؤال شده طبق سوابق(پرینت)تلفن شما با مرحوم ع.ف. ارتباط تلفنی داشتهاید جواب داده است برای پیدا کردن کار با آقای ف. تماس تلفنی داشتم قرار بود که ایشان در شرکت خود یا شرکت یکی از دوستانش برای من کار پیدا کند(صفحه202)در تحقیق دیگر که در نیروی انتظامی از متهم م.گ. بهعملآمده اظهار داشته م. مرحوم را هل داد و من با یک چوب که بغل درب گذاشته بودم (دسته کلنگ) زدم به سرش و م.پیکنیک چراغتوری به طرفش پرت کرد و م.و من دستها و پاهای مرحوم را با سیم بستیم (صفحه 209) وی در ادامه اظهار داشته م. هل داد و خورد به دیوار سرش خونی شد و بلند شد و حتی دستش را به سرش زد دید خون میآید بعداً من با چوب دوستی به گیجگاه سرش ضربه زدم و افتاد و دستهایش را از در و دیوار گرفت و دوباره بلند شد و م. با پیکنیک زد (صفحه 209 به بعد) م.س. .نیز در تحقیق دیگر اظهار داشته من هیچ ضربهای نزدم و م.با چوب درحالیکه مهندس خم شده بود از پشت سر با چوب دسته کلنگ به سر مرحوم زد و فقط یک ضربه زد و سپس چوب را انداخت زیر گلوی مهندس چوب را نگه داشت … که سیم انداخت دور گردن مهندس از پشت زانویش را پشت سر مهندس گذاشت و خفهاش کرد حدود ده دقیقه طول کشید من هم پاهای مقتول را بستم … من چراغتوری را پرتاب نکردم برداشتم که خانه آتش نگیرد. (صفحه 212) سرانجام به تاریخ 2/6/1390 آقای بازپرس قرار نهائی را چنین صادر کرده است در خصوص اتهام آقایان الف- م.گ.ب-م.س.ردیف اول 1-دایر بر قتل عمدی مرحوم ع.ف. 2-آتش زدن جسد متوفی 3-آتش زدن خودرو او 4-سرقت اموال متوفی 5-خیانتدرامانت و فروش مال غیر با فروش اموال شرکت متوفی تحت نگهبانی متهم 6-رانندگی بدون گواهینامه با خودروی متوفی و متهم ردیف دوم (م.س.) متهم است به 1-شرکت در قتل (عمد) مرحوم ع.ف. 2-شرکت در تحریق جسد متوفی 3-شرکت در تحریق عمدی خودرو متوفی 4-شرکت در سرقت اموال متوفی 5-رانندگی بدون گواهینامه موتورسیکلت 6-معامله مال غیر (اموال متعلق به شرکت متوفی از متهم ردیف اول با توجه به اینکه علت فوت مرحوم سوختگی اعلام گردیده آتش زدن عمدی در حوزه اسفراین واقعشده قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای اسفراین صادر کرده است با توجه به اختلاف در صلاحیت مقرر داشته است پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال شود که معاونت دادسرا با این قرار موافقت نموده است (صفحه 222 تا 224) شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی در مقام حل اختلاف در صلاحیت به شایستگی دادسرای اسفراین حل اختلاف به عملآورده است (صفحه 226) آقای ش. ع. وکیل پایهیک دادگستری خود را به وکالت از طرف خانمها ب.و ب.ف. و خانم ک.م. (اولیاء دم مرحوم ع.ف.) خود را معرفی کرده است (صفحه 231) پس از انجام تحقیقات مقتضی توسط دادسرای اسفراین سرانجام بهموجب قرار نهایی مورخ 12/10/1390 بهاختصار چنین اعلام نظر کرده است در خصوص اتهام آقایان 1-م.گ.مبنی بر مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. و آتش زدن خودرو و سرقت اموال متوفی و خیانتدرامانت و فروش مال غیر با فروش اموال شرکت متوفی رانندگی بدون پروانه با خودرو متوفی 2-م.س. دایر بر شرکت در قتل مرحوم ع.ف. و شرکت در آتش زدن خودرو مقتول و شرکت در سرقت اموال متوفی و معامله مال غیر و رانندگی بدون گواهینامه با موتورسیکلت بنا به دلایل احصایی در خصوص اتهام نامبردگان دایر بر مشارکت در قتل عمد و آتش زدن خودرو و شرکت در سرقت و رانندگی بدون پروانه قرار مجرمیت صادر میگردد در خصوص اتهام م.گ. دایر بر فروش مال غیر و اتهام م.س. مبنی بر معامله بر مال غیر نیز قرار مجرمیت صادر کرده است در مورد اتهام فروش آهن قرار منع تعقیب صادر نموده و در خصوص اتهام م.گ. مبنی بر خیانتدرامانت نیز قرار منع تعقیب صادر کرده است و در مورد اتهام متهمین دایر بر آتش زدن جسد مقتول نیز چون فوت براثر سوختگی اعلامشده لذا قرار منع تعقیب صادر کرده است همچنین در خصوص اتهام س.خ. دایر بر معاونت در قتل مرحوم ف. به لحاظ عدمکفایت دلیل قرار منع تعقیب صادر نموده که این قرار مورد موافقت دادسرا قرارگرفته است (صفحه 318 به بعد) که قرارهای منع تعقیب صادره به شکات اعلام و پس از اعتراض پرونده در شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی اسفراین مطرح و قرار صادره تأییدشده است (صفحه 334) متعاقباً کیفرخواست نیز صادر و پرونده به دادگاه کیفری استان ارسال گردیده است (صفحه 341) پرینت مکالمات تلفنی شخصی به نام م.(ظاهراً م.گ.با شخص دیگری که نام او مشخص نمیباشد و احتمالاً م.س.است) در پرونده وجود دارد که حاکی است طرفین در مورد قتل مهندس (مرحوم ف.) با یکدیگر مکالمه داشتهاند (صفحه 344 به بعد) شعبه اول دادگاه کیفری استان خراسان شمالی در تاریخ 14/1/1391 دستور دعوت طرفین و نیز ارائه گواهی حصر وراثت را صادر نموده است (صفحه 354) نامه اداره زندان اسفراین حاکی است که م.گ. علاوه بر اتهامات مذکور در کیفرخواست به اتهام شرکت در سرقت به عنف طلا محکوم به یک سال حبس و 74 ضربه شلاق و به جرم ایراد صدمه بدنی غیرعمدی و رانندگی بدون گواهینامه محکوم به پرداخت دیه نیز شده است (صفحه 358) آقای ع.الف. وکیل پایه یک دادگستری خود را به وکالت از طرف م.گ. معرفی کرده است (صفحه 372) متعاقباً نیز آقای ر.ن. وکیل پایهیک دادگستری به وکالت از طرف م.گ. معرفی شده است (صفحه 374) جلسه دادگاه در تاریخ 16/3/1391 تشکیل شده ابتدا آقای الف. وکیل م.گ. در دادگاه حاضرشده و وکالت خود را به آقای ن. محول نموده است سپس نماینده محترم دادستان تقاضای مجازات متهمین را نموده است آقای م.ف. نیز بهعنوان ولیدم مقتول تقاضای قصاص متهمین را کرده است. خانم ب.ف. و ب.ف. (فرزندان مقتول) و نیز خانم ک.م. (مادر مرحوم ع.ف.) نیز تقاضای قصاص متهم را نمودهاند سید م.ف. در این جلسه اظهار داشته پدرم با هزینه شخصی م.گ. را داماد کرده است آقای ع.ن. وکیل اولیاء دم نیز در مورد تقاضای اولیاء دم مبنی بر قصاص نفس توضیحاتی دادهاند و دلایل مجرمیت متهمان را احصاء کردهاند (صفحه 383 به بعد) دادگاه به متهم ردیف اول م.گ. اتهاماتش را مبنی بر شرکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. با سوزاندن خودرو او و سرقت اموال مرحوم و فروش مال غیر و رانندگی بدون پروانه را تفهیم کرده وی گفته است شب حادثه من با م.س.که از قبل دوست بودیم و م. به مواد مخدر شیشه و حشیش اعتیاد داشت ولی من معتاد نبودم و م. چون جایی نداشت برای مصرف مواد بیشتر اوقات شبها و روزها به شرکت میآمد و آقای ف. با آمدن آقای س.(به شرکت) مخالف بود (صفحه 398) وی سپس به شرح حادثه پرداخته و اظهار داشته مرحوم برای آنها شام تهیه کرده و سپس آقای س.ی داماد آقای ف. با سه نفر دیگر به شرکت میآیند و پس از خوردن نوشابه میروند و بعد اظهار داشته من با مرحوم به خاطر حسابوکتاب بحثمان شد دو نفرمان سر این موضوع از جا بلند شدیم م. داشت حشیش میکشید سیگار خود را خاموش کرد و بلند شد من و مهندس جروبحثمان بالا گرفت من پول میخواستم مهندس میگفت میدهم ولی الآن ندارم بعد م. مهندس را هل داد سرش خورد به دیوار و سرش شکست که گوشه دیوار خونی شد من یک چوب که دسته کلنگ بود برداشتم و به طرفش رفتم که بزنم چوب را از من گرفت و گفت چکار میکنی و من با چوب حملهور شدم مهندس دفاع کرد با دو دست ضربه چوب مرا گرفت من از ترس آمدم عقب و م. چراغتوری را که وسط بود برداشت و زد به سرش (متهم سمت راست سرش را نشان داده است) رفتم سر مهندس را گذاشتم بالای شلوارم دیدم نفس ندارد م. مرا تهدید کرد گفت بیا پولهایش را برداریم برویم م. رفت از اتاقهای دیگر سیم برق آورد من گفتم همینجا دفنش کنیم م. گفت سگهای آگاهی جسد را پیدا میکنند م. میگفت اگر جسد بماند مأمورین آگاهی انگشتنگاری میکنند باید او را بسوزانیم دستهای جسد را م. بست چون م. چاقو داشت امکان داشت مرا بزند حرفهای او را گوش میکردم خودم نیز ترسیده بودم مهندس زنده نبوده چون وقتی سرش را روی پایم گذاشتم فهمیدم من با ماشین دندهعقب آمدم ماشین را آوردم نزدیک اطاق دونفری متوفی را گذاشتیم صندوقعقب م. با موتور جلو میرفت من هم پشت سرش رفتم م. از داخل کارگاه یک قوطی نوشابه خانواده خالی را برداشت که بنزین تهیه کند من جلو پارک …. ایستادم م. رفت بنزین گرفت و بطری بنزین را از قسمت شاگرد انداخت داخل و گفت پشت سر من بیا رفتیم جاده اسفراین دیدم م.به جاده فرعی کشید 20 متر از جاده اصلی دور شدم سراشیبی بود م.آمد پیش من و من هم پیاده شدم مهندس را از صندوقعقب برداشتیم اول گذاشتیم پشت فرمان بعد سیمها را باز کردیم و کمربند خود را م.به مهندس بست م. بنزین را داد به من و گفت کاپوت را باز کن و سیمها را قطع کن و بنزین را بریز روی موتور که هر کس ببیند بگوید ماشین نقص فنی داشت … بنزین را به همه قسمتهای خودرو ریخت کیف سامسونت را که مدارک داخلش بود غیر از چهارصد هزار تومان پول که م.در داخل شرکت برداشته بود بنزین ریخت و من موتور را روشن کردم با همان چوبی که در دست داشتم و منتظر بودم م.آتش بزند فرار کنیم برویم یککم رفت نزدیکتر کبریت را انداخت به صندوقعقب ماشین که ماشین آتش گرفت و آمد جلو موتور نشست و من پشت سرش و چوبی که در دست داشتم در جاده انداختم من ماشین را آتش نزدم چون معتاد نبودم که کبریت یا فندک داشته باشم (صفحه 410) اقرار قبلی وی به او تفهیم شده اظهار داشته مرا توی آگاهی زیاد زدند که پایم از جا درآمد و م.مرا تهدید کرده بود (صفحه 411) دادگاه در پایان دستور داده است که متهمان به زندان اعزام و بهصورت جداگانه نگهداری شوند و ممنوعالملاقات باشند (صفحه 412) این جلد موضوع قابلتوجه دیگری ندارد. 2-جلد دوم: آقای ع.الف. به وکالت از طرف موکل خود (م.گ.) لایحهای تقدیم داشته و تقاضای صدور حکم برائت وی را نموده است (صفحه 453) در جلسه مورخ 18/7/1391 دادگاه ابتدا نماینده محترم دادستان از کیفرخواست دفاع کردهاند سپس م.گ. به نام متهم توضیحات دیگر به سمع دادگاه رسانده و گفته است من فقط یک ضربه چوب در درگیری از کمر به پایین مقتول زدم رانندگی که کردم از روی تهدید بود و من ماشین مقتول را که وی داخل آن بود آتش نزدم (صفحه 457) آقای ع.الف. وکیل متهم نیز از وی دفاع کرده است (صفحه 459) آقای وکیل دیگر متهم به نام ح.الف. نیز اظهارات اولیه موکل خود را مخدوش دانسته است (صفحه 461) دادگاه به متهم م.س. اتهامش را مبنی بر مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. تحریق خودرو مرحوم سرقت اموال و فروش مال غیر و رانندگی بدون پروانه را تفهیم نموده است متهم به شرح ماجرا پرداخته و اظهار داشته س.خ. مقداری قرص به م.گ.داد و گفت از قرصهایی است که پدرم شیمیایی است مصرف میکند و م. قرصها را گرفت و داخل شام ریخت و بعد غذا را به خورد مرحوم ف. داد و ایشان به خواب رفت باز همان شب نقشه قتل را کشید ساعت 2 به منزل بازگشتم … وی توضیح داده است که شب دیگر م. با چوبی که داشت از پشت سر به مرحوم حمله کرد و به پشت سرش زد و چوبی که در دست داشت به زیر گلوی مرحوم انداخت و با قدرت داشت خفهاش میکرد … مرحوم ف. به م. میگفت من تو را داماد کردم و به تو پول دادم داری چکار میکنی ولم کن پای م. به چراغتوری خورد و موجب آتشسوزی قسمت پائین پیکنیک شد که من آن را خاموش کردم و م. وی را به طرز فجیعی خفه کرد م.با چندتکه از سیم برق مجدداً به داخل اتاق برگشت و سیم زیر گلوی مهندس انداخت و با قدرت کشید بعد نبض مهندس را گرفت و گفت نبضش نمیزند. وی سپس توضیح داده است که م.کیف سامسونت و اموال دیگر را برداشت و درب کیف را باز کرد و چهارصد هزار تومان و یک چک تاریخ گذشته سی میلیون تومانی توی آن بود و گفت توی اتاق نگهبانی دفنش کنیم بعد دونفری او را توی صندوقعقب ماشین گذاشتیم وی توضیح داده است که پس از تهیه بنزین م.آن را روی ماشین ریخته و با فندک بطری را آتش زده و آن را داخل خودرو انداخت و خودرو را آتش زد (صفحه 479) آقای ه.الف. به وکالت از طرف م.س.لایحهای تقدیم نموده و توضیح داده است که گ. مرتکب قتل مرحوم شده و موکل او گناهی نداشته است (صفحه 504) در جلسه مورخ 1/8/1391 نیز وکیل متهم مزبور به دفاع از وی پرداخته است (صفحه 505 تا 510) دادگاه جلسه را برای استماع اظهارات گواهان تجدید نموده است (صفحه 511) در جلسه مورخ 12/10/1391 آقای ح.الف. به وکالت از طرف م.گ. اظهار داشته که سه تن از شهود از طرف خانواده متهم ردیف دوم (م.س.) تهدید شدهاند که به همین جهت دادگاه جلسه را برای استماع شهادت شهود تجدید کرده است (صفحه 532) در جلسه مورخ 22/10/1391 آقای ر.د. فرزند د. 28 ساله به نام گواه حاضر شده و گفته است من پنج سال است به اتهام مواد مخدر در زندان میباشم و در زندان با م.و م.آشنا شدم یک روز م.و م.سروصدا کردند م.گفت من ف. را کشتهام و عذاب وجدان گرفتهام من به تو (یعنی م.) 20 میلیون تومان میدهم که بگو من کشتهام و اگر پول را قبول نکنی و در دادگاه اقرار نکنی خانهات را آتش میزنم (صفحه 537) در جلسه مورخ 25/10/1391 نیز آقای ح.الف. فرزند ع 34 ساله اظهار داشته یک خانم را بردیم سوله در آنجا خفت کردیم و طلاهایش را گرفتیم بعد گیر افتاده و به زندان افتادیم م.س. در زندان به من گفت سرقت را بینداز گردن م.گ. و گفت مهندس را کشتیم و بردیم جاده اسفراین آتش زدیم (م.گفت) آتش زدم(صفحه 539 به بعد)در جلسه مورخ 27/10/1391 نیز از س.خ. فرزند م.متولد 1373 به نام گواه تحقیقشده اظهار داشته م.گ.و م.س.را به اتهام قتل به آگاهی آورده بودند مرا به خاطر سرقت آنجا خواسته بودند م. داشت گریه میکرد از او سؤال کردم به من گفت شخصی را کشتهام و با یکی بودهام اسم او را نگفت مأمور مرا خواست دو سیلی زد گفت به شما چه گفته من همین را به مأمور آگاهی گفتم (صفحه 542 به بعد) آقای م.ف. وکیل پایهیک دادگستری نیز به وکالت از طرف آقای م.س.خود را معرفی کرده است(صفحه 573)پس از رسیدگیهای لازم سرانجام در جلسه مورخ 17/10/1392 از متهمین م.گ.و م.س.آخرین دفاع اخذشده م.گ.گفته است م.س. اعتیاد داشته و من فقط شب حادثه رانندگی کردم و از آتش زدن ماشین و وسایل مرحوم خبر نداشتم از م.س. نیز آخرین دفاع اخذشده اظهار داشته م.گ .با چوب کلنگ بر سر مقتول ضربه وارد کرده و او را به قتل رسانده است آقایان وکلای متهمان نیز از آنان دفاع کردهاند (صفحات آخر رسیدگی فاقد شماره میباشند) دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بهموجب دادنامه شماره 0085- 22/10/1392 بهاختصار چنین رأی صادره کرده است در خصوص شکایت اولیاء دم مرحوم ع.ف. ع.ه 1-م.گ.2-م.س. دایر بر شرکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. براثر سوختگی شدید و سرقت اموال و رانندگی بدون پروانه و معامله مال غیر (بیستوهفت پاکت سیمان) بنا به دلایل احصایی ازجمله شکایت اولیاء دم و تقبل پرداخت فاضل دیه، نظریه پزشکی قانونی و اقاریر متهمان در مرجع انتظامی و بازپرسی و صورتجلسه مواجهه حضوری و پرینت مکالمات تلفنی نامبردگان را با حصول علم مجرم شناخته و به استناد مواد 125- 140- 211- 214 بند الف ماده 290 -301- 347 و سایر مواد احصایی در رأی از قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری هر دو متهم را به قصاص نفس با پرداخت 2/1 دیه کامل مرد مسلمان بهعنوان فاضل دیه و از جهت تحریق خودرو هر یک را به سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و در مورد اتهام سرقت وسایل و مدارک هر یک به تحمل ده سال حبس تعزیری و هفتادوچهار ضربه شلاق تعزیری و استرداد اقلام مسروقه مسترد شده به شکات و هر یک از متهمان را به اتهام خریدوفروش مال غیر به هفت سال حبس تعزیری و استرداد 27 پاکت سیمان و پرداخت یکمیلیون و ششصد و بیست هزار ریال جزای نقدی و نیز هر یک را به اتهام رانندگی بدون گواهینامه به پرداخت یکمیلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده است(صفحه 630) آقای ع.الف.به وکالت از طرف آقای م.گ.درخواست تجدیدنظر از رأی مزبور را نموده و توضیح داده است که آقای م.س.که معتاد بوده اقدام به آتشسوزی کرده است آقای ح.الف. نیز لایحهای بهعنوان تجدیدنظرخواهی به وکالت از طرف م.گ. تقدیم کرده است همچنین آقایان الف.ف. و ه.الف. نیز به وکالت از طرف م.س.لایحه تجدیدنظرخواهی نسبت بهحکم صادره را تقدیم داشته و توضیح دادهاند که موکل آنها از ابتدا انتساب قتل عمد را تکذیب کرده است و م.گ. را عامل قتل معرفی کرده است مشروح لوایح مربوط به هنگام شور قرائت میشود پرونده به دیوان عالی کشور ارسال رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.توضیحات فتوکپی دادنامه شماره400717- 10/7/1390صادره از شعبه 104 دادگاه عمومی بجنورد و دادنامه شماره 00268 – 28/10/1390شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی که حاکی از محکومیت آقای م.گ. به اتهام سرقت به عنف از خانم ش.ن. میباشد نیز ضمیمه گردیده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سید عباس بلادی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای دکتر الف.قاسمی دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر تأیید دادنامه صادره در خصوص محکومیت به قصاص نفس و محکومیت به اتهام رانندگی بدون پروانه و نقض دادنامه صادره در خصوص محکومیت به اتهام سرقت و فروش مال غیر مشاوره نموده چنین رأی میدهد
رای دیوان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای1-م.گ. با وکالت آقایان ع.الف.و ح.الف. وکلای پایهیک دادگستری 2-آقای م.س.با وکالت آقایان الف.ف. و ه.الف. وکلای پایهیک دادگستری نسبت به دادنامه معترضعنه که بهموجب آن تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام مشارکت در قتل عمدی مرحوم ع.ف. به قصاص نفس با پرداخت تفاضل دیه (به تجدیدنظرخواهان) محکومشدهاند و نیز ازلحاظ اتهام شرکت در تحریق خودرو، سرقت وسایل و مدارک و فروش مال غیر حسب مورد به تحمل حبس و شلاق و رد مال محکوم گردیدهاند اولاً: در خصوص محکومیت تجدیدنظرخواهان به قصاص نفس با عنایت به مجموع محتویات پرونده هرچند که م.گ.در ابتدا اظهار داشته که بهتنهایی مرتکب قتل و آتش زدن جسد گردیده است(صفحه 49و60)لکن با عنایت به تحقیقات بعدی که حاکی است نامبرده اظهار داشته است من و م. قرار گذاشتیم هرکدام که گیر افتادیم (دستگیر شدیم) اسم دیگری را نبریم(صفحه91)و نظر به اقاریر اولیه م.س.که ضمن آن اعتراف نموده که به هنگام وقوع درگیری بین م.گ. و مقتول حضور داشته و گوشی همراه مقتول نیز در منزل وی کشف شده که در این مورد اظهار داشته قبول دارم گوشیها را م.برداشت داد به من(صفحه98)و با توجه به صورتجلسه مورخ 1/5/1390 که در مواجهه حضوری بهعملآمده بین م.گ.و م.س. ابتدا م. اظهار داشته که من با دسته کلنگ (چوب) زدم و م. هل داد و بعد از فوت مرحوم دستوپاهای مرحوم را بستیم سپس من و م. بنزین ریختیم و جسد را آتش زدیم و با موتور م. فرار کردیم و متقابلاً م.س. اظهارات وی را تصدیق کرده و گفته است قبول دارم با م. چنین کاری کردهایم م. با چوب به سر مرحوم زد و او را خفه کرد سپس بهاتفاق دست و پای مرحوم را با سیم بستیم و او رادر پتو پیچیدیم و به داخل شهر آمدیم بنزین گرفتیم و به جاده اسفراین بردیم و آتش زدیم(صفحه87)و نظر به گواهیهای پزشکی قانونی خصوصاً در مورد اینکه علت اصلی فوت را سوختگی شدید مقتول اعلام نموده است(صفحه133و187)و بالاخره با توجه به نحوه مدافعات تجدیدنظرخواهان در جلسات دادگاه که هریک سعی نموده دیگری را مسبب قتل مرحوم ع.ف. معرفی نماید م.س.اظهار داشته م.گ.بود که با چوب کلنگ بر سر مقتول زده و او را به قتل رسانده است(جلسه مورخ 17/10/1392)و م.گ. اظهار داشته برای آتشسوزی چون آقای س. اعتیاد داشتند همیشه وسایل آتشزا مثل کبریت همراه داشتند حتی از پمپبنزین خود ایشان بنزین گرفتند (جلسه مورخ 17/10/1392)که مجموعه اظهارات نامبردگان حاکی از آن است که تجدیدنظرخواهان در دادگاه نیز حضور خود را در صحنه قتل و آتشسوزی نفی ننمودهاند که از تحقیقات مذکور نتیجهگیری میشود که هر دو نفر درصحنه وقوع قتل حاضر بودهاند و هر یک به نحوی در ایراد صدمه و آتش زدن مرحوم ع.ف. مشارکت داشتهاند خصوصاً که م.گ. دارای سابقه کیفری سرقت به عنف نیز بوده است و پرینت مکالمات تلفنی منتسب به تجدیدنظرخواهان نیز حکایت از سبق تصمیم نامبردگان جهت قتل مرحوم دارد(صفحه344 به بعد) لذا ایرادی اساسی از نظر شکلی و ماهوی بر دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قسمت وارد نمیباشد و با رد دفاعیات تجدیدنظرخواهان و آقایان وکلای ایشان مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه معترضعنه تأیید و ابرام میگردد. ثانیاً: در خصوص تجدیدنظرخواهی محکومعلیهما و آقایان وکلای ایشان نسبت به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که بر اساس آن هر یک از متهمان را به اتهام تحریق خودرو به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم کرده است با عنایت به اینکه حسب ظاهر هدف از آتش زدن خودرو به قتل رساندن مقتول و محو آثار جرم بوده است که گواهی پزشکی قانونی نیز مؤید وقوع قتل درنتیجه آتشسوزی میباشد لذا آتش زدن خودرو مقدمه قتل محسوب میگردد خصوصاً که دلیلی وجود ندارد که مقتول بر اثر ضربه وارده به سر او به قتل رسیده باشد بنابراین رأی صادره در این قسمت با ایراد روبرو است ثالثاً: در مورد تجدیدنظرخواهی آقایان م.گ. و م.س. نسبت به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بهموجب آن هر یک از نامبردگان به اتهام سرقت به تحمل ده سال حبس تعزیری و74 ضربه شلاق محکوم گردیدهاند نظر به اینکه دادگاه محترم در صدور دادنامه معترضعنه به ماده 651 قانون مجازات اسلامی(مصوب سال1375)استناد نموده است درحالیکه در صدر ماده مرقوم آمده است که(هرگاه سرقت جامع شرایط حد نباشد ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد …)و در پرونده امر وجود پنج شرط مذکور در ماده در مورد تجدیدنظرخواهان محرز نمیباشد لذا از این حیث نیز رأی صادره واجد ایراد قضایی است رابعاً: در مورد محکومیت تجدیدنظرخواهان به اتهام خریدوفروش مال غیر نظر به اینکه حسب محتویات پرونده م.گ. نگهبانی انباری که پاکتهای سیمان در آن نگهداری میشده است را بر عهده داشته که وی سیمانها را برداشته و جهت فروش به م.س. داده است با این وصف اقدام م.گ. خیانتدرامانت موضوع ماده 674 قانون مجازات اسلامی محسوب میگردد و در مقام تردید بین خیانتدرامانت و کلاهبرداری (فروش مال غیر) مجازات خفیفتر یعنی خیانتدرامانت لحاظ خواهد شد و نه فروش مال غیر و در مورد تجدیدنظرخواه دیگر م.س. نیز هرچند عنوان معامله بر مال غیر میتواند مصداق داشته باشد لکن چون تعیین مجازات برای او مرتبط با میزان مجازاتی خواهد بود که برای م.گ. تعیین میگردد و به عبارتی به نحوی بین اعمال نامبردگان ملازمه وجود دارد، در این قسمت نیز رأی دادگاه محترم مواجه با اشکال میباشد، لذا در کلیه موارد مذکور (سرقت – تحریق و کلاهبرداری)اعتراض تجدیدنظرخواهان و آقایان وکلای ایشان وارد است مستنداً به بند 4 از شق ب ماده 265 قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته در موارد اخیرالذکر نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر از محاکم کیفری استان خراسان شمالی ارجاع میشود ارشاداً متذکر میگردد که در جرائم تعزیری رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم لازم است.خامساً:در خصوص محکومیت تجدیدنظرخواهان به اتهام رانندگی بدون پروانه با عنایت به اقرار صریح ایشان به نداشتن گواهینامه رانندگی وسیله نقلیه موتوری ایرادی اساسی از جهت شکلی و ماهوی بر دادنامه تجدیدنظر خواسته وارد نبوده بارد اعتراض ایشان مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه معترضعنه در این قسمت تأیید و ابرام میگردد
مستشار شعبه 7 دیوان عالی کشور – مستشار
انتظاری – بلادی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.