درتاریخ : 1393/04/11 به شماره : 9309970910500104
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 32 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و تعیین مجازات برای تبعات و آثار ناشی از اسیدپاشی بهعنوان وسیله یا ابزار جرح ( از قبیل قصاص نفس و عضو و دیه و غیره ) مادهواحده قانون اسیدپاشی مصوب ۱۳۳۷ نسخ ضمنی شده است.
خلاصه جریان پرونده
ح.ه .فرزند م. به اتهام ایراد صدمه عمدی منجر به کور شدن چشمان خانم م.ع. عروس سابق خود ، از طریق پاشیدن اسید تحت تعقیب دادسرای عمومی و انقلاب قرارگرفته است . شرح قضیه در گزارش مورخ 21/3/1391 این شعبه منعکس است ، نیازی به تکرار آن نمیباشد . متعاقب نقض دادنامه شماره 000826 شعبه 17 دادگاه کیفری استان مرقوم به علت نقص تحقیقات به شرح رأی مورد اشاره ، پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه منقوض ارجاع شده است . دادگاه میزان آسیبدیدگی چشمها و ضایعات وارده از اسیدپاشی متهم را از پزشکی قانونی استعلام کرده است . پزشکی قانونی اعلام کرده است جوشگاههای وسیع نواحی سوختگی که برداشتن پوست از نواحی بازوها و پشت گوشها و مخاط دهان قرارگرفته است ارش آسیب بافتی برداشته شدن پوست جهت گرافت و جوشگاههای باقیمانده درمجموع میزان ده درصد ( 10 % ) دیه کامل تعیین و از بین رفتن موهای بعضی از قسمتهای ابرو و نیز موهای مژه به دلیل سوختن مربوطه مطابق ماده 374 قانون مجازات اسلامی مشمول ارش یا دیه جداگانه نمیباشد و بینائی دو چشم بهطور کامل از بین رفته است . دادگاه در تاریخ 27/6/92 با حضور نماینده دادستان تشکیل جلسه داده یکی از وکلای شاکی در جلسه دادگاه حضور یافته ، متهم نیز در جلسه دادگاه حاضرشده است . وکیل شاکی اظهار نموده از رأی دیوان عالی کشور چنین استنباط میشود که احتمال دادهاند این حادثه غیرعمدی باشد ولیکن اظهارات متهم نزد بازپرس که صراحتاً اظهار نموده شاکی با آبرو و حیثیت وی بازی کرده است و اینکه دور از ذهن است و غیرمنطقی است که این حجم زیاد از اسید بهصورت غیرعمدی به شاکی پاشیده شده باشد ، متهم در قبال اتهام انتسابی اظهار نموده روابط خوبی داشتیم ، لباسی که امروز پوشیدهام هدیه اوست که برای جشن تولد من خریده بود و عمداً امروز پوشیدم و کاری که من برای او انجام دادم پدرش نکرده بود آن روز ساعت 4 عصر تازه آمد زنگ زد، نزد او رفتم شوق رانندگی داشت پژو 206 را به او دادم پشت فرمان نشست رفتیم اذان مغرب بود رفتیم رستوران غذا بخوریم ، بعد از شام بچه آمد نزد من ، من چای خوردم و او ( خانم ) قلیان کشید بچه آمد و کافه گلاسه سفارش داده بود برای فردای عروسم غذا سفارش دادم و پول آن را به خود او دادم که بپردازد . . . آمد بیرون و خودش پشت فرمان نشست ، نرسیده به ش. جایمان را عوض کردیم و رساندمش در منزلشان ، یک موبایل خریده بودم میخواستم به او بدهم و چون در کار خریدوفروش ماشین بودم مقداری وسایل تنظیف ماشین در صندوقعقب بود ، یک مقدار آباسید هم بود با دست یک مقدار از آن را برداشتم که توی کانال بریزیم ، مدارک مرا از بین برده بود ، برداشتم که توی کانال بریزیم . . . بیهوش شدم و افتادم ، هرروز که میافتادم او به سمت من میآمد بهصورت غیرعمدی بهصورت او پاشید ، این وضعیت را که دیدم حالت جنون به من دست داد . تمام قرصهای قلبم را یکجا خوردم و بیهوش شدم و وسط راه ماندم رانندههای عبوری آمده بودند و مرا بهوش آورده بودند و با موبایل من به دوستانم زنگزده بودند ، هشت روز بیمارستان بودم . متهم اظهارات قبلی خود را « که آبروی مرا برده بود » اینگونه توجیه کرده ، گفتهام من رئیس آگاهی بودم آبروی مرا نریزید وی انگیزه نگهداری اسید را برای مصرف در باطری ماشین ذکر کرده است. نماینده دادستان تقاضای کیفر متهم را کرده است . جلسه دوم دادگاه با حضور شاکی و وکلای مدافع وی و متهم تشکیلشده . شاکی در مورد نابینائی هر دو چشم تقاضای قصاص کرده و در مورد سایر صدمات مطالبه دیه کرده است . شاکی اظهار نموده مدتی بود متهم رابطه صمیمانه با وی برقرار کرده تا اینکه روز واقعه از او خواسته چشمهایش را ببندد ، بدون هیچ شک و تردیدی چشمهایش را بسته و ایشان با خیال راحت اسید را پاشیده و فرار کرده است و این قضیه یک سال و نیم بعد از طلاق انجامشده است و هدایایی که برای او میخریده دقیقاً برای این بوده که اعتماد وی را جلب کند . وی اظهار نموده هیچ اختلافی نداشتهاند وکلای شاکی اظهار نمودهاند قبلاً مطالب خود را بیان کردهاند و در لوایح تقدیمی مفصلاً اشارهکردهاند و استدلال شعبه دیوان عالی کشور را مطابق موازین ندانسته و تقاضای صدور حکم شایسته را کردهاند. متهم دفاعیات خود را در بیست بند قرائت کرده است وی اظهارات قبلی خود را انکار کرده و به صورتی که فوقاً اشارهشده بیان کرده است . دادگاه در خاتمه رسیدگی با توجه به : شکایت شاکی ، کیفرخواست تنظیمی . . . ( کیفرخواست ادعانامه دادستان است و حجیت ذاتی ندارد ) گزارش مأموران انتظامی ص 1 ، تحقیقات محلی انجامشده ص 58 ، اظهارات گواهان تعرفه شده و همسایگان مندرج در صفحات 76 پرونده ، نظریه و گواهی پزشکی قانونی که حاکی از سوختگیهای شاکی براثر تماس با مایع سوزاننده دارد ص 15 ، اظهارات و اقاریر متهم در تحقیقات مقدماتی و نزد بازپرس ( ص 23 ) و اعتراف وی در لایحه دفاعیه ارسالی که به شماره 90100796 ـ 11/11/90 ثبت دفتر دادگاه شده است ، نظر به اینکه ارتباط عاطفی و صمیمی وی با شاکی جهت بازگشت وی به زندگی مشترک با شوهرش ( فرزند متهم ) بوده که بعد از مأیوس شدن از بازگشت به زندگی ، اقدام به اسیدپاشی کرده است . اظهارنظر نهائی پزشکی قانونی مبنی بر زوال بینائی کامل هر دو چشم متهم با از بین رفتن قسمتهایی از ابرو و موهای مژه . . . بزهکاری وی را احراز کرده به استناد مواد 269 و 272 و 273 و 294 و 367 قانون مجازات اسلامی و لایحه قانونی مجازات پاشیدن اسید مصوب 1337 متهم را به پرداخت یکدوم از هشتادودو درصد دیه کامل بابت ارش سوختگی صورت و اندامهای فوقانی و قفسه صدری و نقص زیبایی و تخریب صورت و تحمل 5 سال حبس تعزیری و از حیث از بین بردن بینائی چشمان شاکی به قصاص عضو که مجنی علیها پس از پرداخت نصف دیه اعضاء ( چشمان ) اجرای قصاص نماید . دادنامه در تاریخ 9/1/93 به محکومعلیه ابلاغ و طی لایحهای که مطالب آن را مکرراً خطاب به دادگاه و دیوان عالی کشور بیان کرده و مبین رابطه صمیمی و محبتآمیز وی با مجنی علیها است ، تقاضای تجدیدنظر کرده است . پرونده به دفتر دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است .
رای دیوان
-1 از ناحیه محکومعلیه اعتراضی که مبنای علم دادگاه را ( صرفنظر از اینکه بعضی از مستندات علم دادگاه بین نیست ) مخدوش نماید ، به عمل نیامده دادنامه از حیث انطباق مورد با قانون و رعایت تشریفات دادرسی ازلحاظ قصاص عضو ( کور کردن چشمان محکومعلیه ) و ارش پرداختی ، فاقد ایراد و اشکال است اعتراض وی را مردود اعلام ، دادنامه تجدیدنظر خواسته را از این حیث طبق بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378 ابرام مینماید . 2 ـ در مورد محکومیت وی به حبس تعزیری که بر اساس مادهواحده قانون مجازات اسیدپاشی مصوب 1337 تعیینشده نظر به اینکه با تصویب قانون مجازات اسلامی و تعیین مجازات برای تبعات و آثار ناشی از اسیدپاشی بهعنوان وسیله یا ابزار جرج ( از قبیل قصاص نفس و عضو و دیه و غیره ) مادهواحده مذکور نسخ ضمنی شده است و تعیین مجازات ( اعم از قصاص یا دیه یا تعزیر ) تابع مقررات قانون مجازات اسلامی است لذا دادنامه را از این حیث نقض بلا ارجاع مینماید .
رئیس شعبه 32 دیوان عالی کشور- عضو معاون
فرجاللهی- علیا
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.