درتاریخ : 1393/04/01 به شماره : 9309970925201144

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 37 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:

چکیده رای

صرف جابجایی شخص خصوصاً وقتی مقدمه‌ی ارتکاب جرم دیگری است، آدم‌ربایی تلقی نمی‌گردد.

خلاصه جریان پرونده

به دلالت دادنامه شماره 600288-20/3/92 شعبه 120 دادگاه عمومی جزائی به اتهام شرکت در آدم‌ربائی ( حسب شکایت آقای الف.ج. ) مضافاً م.ع. به اتهام شرب خمر و الف.خ. به اتهام ایراد ضرب عمدی تحت پیگرد قرارگرفته و دادگاه با توجه به اینکه شاکی به همراه دوستش ب.ج. به محل اجتماع متهمین واردشده و متهمین نامبرده را در همان محل به باغ به‌زور و اکراه بوده و با وی تفخیذ انجام داده‌اند که حکم تنفیذ صادر و اجرا گردیده و عنصر مادی بزه شرکت در آدم‌ربائی که همانا ربایش می‌باشد منتفی است در خصوص اتهام شرکت در آدم‌ربائی حکم برائت صادره و الف.خ. را از حیث ایراد ضرب به پرداخت دیه و م.ع. را از حیث اتهام شرب خمر به تحمل 80 ضربه تازیانه محکوم نموده است در پی تجدیدنظرخواهی شاکی شعبه 23 دادگاه تجدیدنظر استان متهمین مذکور را با توجه به محتویات پرونده و اظهارات مطلعین آقایان ب. و و.ج. – اظهارات آقایان م.ع. و الف.خ. در جریان تحقیقات مقدماتی که دلالت بر مشارکت آنان در بردن تجدیدنظرخواه به‌زور و اکراه به داخل باغ و انجام عمل شنیع لواط با او دارد ، ضمن نقض حکم برائت دادگاه بدوی ، و انطباق عمل مشارالیهم یا ماده 621 قانون مجازات اسلامی م.ع.و الف. خ.را به تحمل 15 سال حبس تعزیری و الف.ز. و م.ش. را با توجه به میزان مداخله آنان به تحمل هفت سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم و در سایر موارد با رد تجدیدنظرخواهی به‌عمل‌آمده دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید و قطعی نموده است . اینک آقای م.ع. با تقدیم لایحه‌ای مفصل به دیوان عالی کشور به وکالت از محکومین که حین المشاوره قرائت خواهد شد اجمالاً‌ با اشاره به اینکه شاکی برخلاف اینکه در دادنامه فرد کمتر از 15 سال معرفی‌شده ، در زمان وقوع بزه 19 ساله بوده و در مراحل تحقیق و دادرسی از اظهارات ضدونقیض در نتیجه‌گیری کرده که شاکی با میل و رغبت و تمایل قلبی در جمع رفقای خود ازجمله موکلین حاضر گردیده و آدم‌ربائی منتفی است و هیچ‌گونه زور و اجبار و تهدید و ضرب و شتم در بین نبوده و موضوع ربایش شاکی با وسیله نقلیه منتفی بوده و حتی به فرض ثبوت نمی‌توانسته بیش از یک مرتکب داشته باشد مستند به بند 5 ماده 272 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های و انقلاب در امور کیفری درخواست اعاده دادرسی شده و پرونده امر بعد از ثبت دفتر کل به این شعبه ارجاع با تهیه گزارش در دستور کار قرارگرفته است ضمناً‌ اصل پرونده محاکماتی نیز مطالبه و محتوای آن موردبررسی واقع‌شده است .    

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سیدمصطفی قائم مقامی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 801591-28/11/92 مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد:

رای دیوان

با عنایت به اوراق و محتوای پرونده محاکماتی پیوست به‌ویژه اظهارات شاکی پرونده آقای الف.ج. که دلالت دارد آقایان الف.خ. و م.ع. وی را از موتور پیاده و چندمتر آن‌طرف به داخل باغ برده سپس الف.ز. و م.ش. به جمع آنان اضافه‌شده‌اند و ازنقطه‌نظر عرفی و معنی و مفهوم ربایش مدنظر قانون‌گذار ، وضع موجود آدم‌ربائی تلقی نمی‌گردد بلکه این مقدار جابجایی مقدمه ارتکاب بزه لواط بوده که اقتضاء پنهان‌کاری هم داشته است قطع‌نظر از اینکه ایراد اتهام شرکت در آدم‌ربائی به‌استثناء الف.خ.و ع. برخلاف محتویات پرونده تشخیص می‌گردد لذا مورد تقاضای آقای وکیل مدافع محکوم علیهم با بند 6 ماده 272 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری منطبق و مستند به ماده 274 و ماده 275 قانون یادشده ضمن تجویز اعاده دادرسی و توقف اجرای حکم ، رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان محول می‌گردد . 35-3/4/93

مستشار شعبه 37 دیوان عالی کشور – عضو معاون
قائم مقامی – خسروی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.