مسئولیت شرکای جرم در رد مال مسروقه
درتاریخ : 1392/09/02 به شماره : 92009970269700913
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 63 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: رد مال، سرقت، شرکای جرم، مسئولیت مساوی، مسئولیت تضامنی
چکیده رای
مسئولیت شرکای جرم در رد مال مسروقه، به نحو تساوی است نه تضامنی.
رای بدوی
در این پرونده اتهام خانم الف.ر. فرزند ح.، 45 ساله و آقایان م.س. فرزند ج.، 30 ساله و م.ح. فرزند ی.، 39 ساله، همگی اهل و ساکن تهران دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار توأم با ایراد ضرب و جرح عمدی از مغازه طلافروشی و طلاسازی آقای ک.ص. و اتهام متهم ردیف دوم علاوه بر آن دایر بر استفاده از تجهیزات نظامی شامل لباس و بیسیم و اتهام آقای ن.ص. فرزند ع.، 43 ساله، اهل و ساکن تهران دایر بر تحصیل طلاجات مسروقه و معاونت در سرقت مقرون به آزار مذکور مطرح رسیدگی است. دادگاه با توجه به شکایت شاکی و گزارش مرجع انتظامی و کیفرخواست صادره و گواهی پزشکی قانونی و اقرارهای صریح متهمان ردیف اول تا سوم و اظهارات و اقرارهای متهم ردیف چهارم در تحویل طلاجات مسروقه از ناحیه متهمان به وی و تحصیل اموال مسروقه بهرغم ادعای عدم اطلاع از مسروقه بودن طلاجات تحصیلی که فاقد وجاهت به نظر میرسد و هر شخصی حتی آن که سررشتهای در امر طلاسازی و طلافروشی نداشته باشد با دیدن آن همه طلا (حسب اظهار نامبرده حدود شش و نیم کیلو) آن هم در چنان وضع جمعشدگی یقین به مسروقه بودن آنها پیدا میکرد هر چند معاونت وی در تحقق بزه بهصورت قابل افاده علم و یقین احراز نمیگردد انتساب بزههـای دیگر را به متهمان مربوط محرز دانسته و با استنـاد به مواد 277 و 294 و 295 و 302 و 304 و 367 و 480 و 481 و 495 و 556 و 652 و 662 و 667 قانون مجازات اسلامی هر کدام از متهمان ردیف اول و دوم و سوم را به تحمل ده سال حبس بابت مشارکت در سرقت مقرون به آزار که با ایراد صدمات بدنی همراه بوده است و هفتاد و چهار ضربه شلاق و آنها را متضامناً به رد سه هزار و چهارصد گرم طلا علاوه بر طلاجات تحویلی به موجب صورتمجلس مورخ 23/12/1391 که حسب اقرارهای متهم ن.ص. در مرحله اول از سوی متهم الف.ر. تحویل وی گردیده است در حق شاکی و متهمان ردیف دوم و سوم را به لحاظ شرکت آنان در بستن دست و پای شاکی و عدم دخالت متهم ردیف اول در این مرحله و معلوم نبودن ورود هر یک از صدمات موضوع گواهی پزشکی قانونی از ناحیه هر کدام از آنان به صورت مشترک و متساوی به تأدیه دو درصد دیه کامل بابت دامیه طرف راست سر و یک درصد دیه کامل به عنوان ارش بابت حارصه خلف شانه چپ و تأدیه سه و نیم درصد دیه کامل بابت حارصه قدام آرنج راست و روی بازوی راست و اطراف مچ دست راست و روی دست راست و روی ساعد راست و قسمت داخلی پاشنه پای راست و روی آرنج چپ و تأدیه یک و نیم هزارم دیه کامل بابت کبودی روی بازوی راست و تأدیه ده درصد دیه کامل بابت پارگی رباط صلیبی قدامی زانوی راست و پارگی رباط جانبی داخلی زانوی راست و چهار درصد دیه کامل بابت آسیب شاخ خلفی منیسک داخلی زانوی راست هر دو به عنوان ارش ظرف مدت یک سال از تاریخ 3/6/1391 در حق شاکی و متهم ردیف دوم آقای م.س. را به تحمل شش ماه حبس بابت جعل عنوان مأمور انتظامی و استفاده از تجهیزات نظامی و متهم ردیف چهارم آقای ن.ص. را به تحمل سه سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق بابت تحصیل اموال مسروقه محکوم میکند. دادگاه در خصوص اتهام متهم اخیرالذکر دایر بر معاونت در سرقت مقرون به آزار به لحاظ فقد دلیل اثباتی کافی بر بزهکاری نامبرده در این خصوص و نقش وی در برنامهریزی سرقت و ترغیب متهمان به ارتکاب آن و انکار و مدافعات متهم و حاکمیت اصل برائت با استناد به اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم به برائت متهم در این خصوص صادر و اعلام میکند. رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 1147 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ حسینپور
رای دادگاه تجدید نظر
به موجب دادنامه شماره 200331 مورخ 05/05/1392 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1147 تهران در موارد ذیل رأی صادر شده است: الف) خانم الف.ر. و آقای م.س. فرزند ج. و آقای م.ح. فرزند ی. به دلیل شرکت در سرقت مقرون به آزار هر یک به تحمل ده سال حبس و 74 ضربه شلاق و رد مال به صورت تضامنی محکوم شدهاند .ب) آقایان م.س. و م.ح. به پرداخت دیه صدمات وارده به شاکی بدوی محکوم شدهاند. ج)آقای م.س. به دلیل غصب عنوان مأمور انتظامی به تحمل شش ماه حبس محکوم شده است .د) آقای ن.ص. فرزند ع. به دلیل تحصیل مال مسروقه به تحمل سه سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شده و از اتهام معاونت در سرقت تبرئه شده است .محکومعلیهم اعتراض کرده و رسیدگی مرحله تجدیدنظر را خواستار شدهاند. آقای ع.م. به وکالت از خانم الف.ر. و آقـای الف.ع. به وکالت از آقـای م.س. و آقـای م.م. به وکالت از آقای ن.ص. و خانمها ب.ش. و ع.س. به وکالت از آقای م.ح. در مرحله تجدیدنظر دخالت کرده و لایحه دادهاند. ضمناً آقای م.ق. به وکالت از شاکی بدوی نسبت به رأی برائت صادره در خصوص آقای ن.ص. و میزان رد مال اعتراض کرده است .این دادگاه با بررسی محتویات پرونده اعتراض تجدیدنظرخواهان را وارد تشخیص نمیدهد. زیرا اساس عملکرد دادگاه محترم بدوی هم در قسمت برائت و هم در قسمت محکومیت با اوضاع و احوال منعکس در پرونده از قبیل نظریه پزشکی قانونی و نحوه دستگیری متهمین و اظهارات دفاعی آنها سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمیرسد. النهایه شیوه تضامنی رد مال به رد مال به صورت مساوی تغییر مییابد زیرا رد تضامنی مال محتاج نص است و در سرقت چنین تصریحی وجود ندارد و با این اصلاح و ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب رأی بر تأیید دادنامه معترضعنه صادر میگردد. ضمناً آن قسمت از اعتراض شاکی محترم مبنی بر عدم ذکر تمامی اموال مسروقه در ردیف رد مال به دلیل اینکه نیازمند رسیدگی و رأی نخستین است در مرحله تجدیدنظر قابل رسیدگی نیست بدیهی است دادگاه محترم بدوی میتوانند نسبت به این قسمت چون مسکوت مانده است و نفیاً و اثباتاً اظهارنظر نشده است تعیین تکلیف فرمایند. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
علیزادهاشکلک ـ ناصرینژاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.