شخصیت حقوقی مستقل موقوفه از اداره اوقاف
درتاریخ : 1392/11/06 به شماره : 9209970222501501
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: وقف، دادخواست، متولی، اداره اوقاف، سمت، عدم توجه دعوا
چکیده رای
با توجه به اینکه هر موقوفهای دارای شخصیت حقوقی است که متولی یا سازمان اوقاف حسب مورد نماینده آن بهحساب میآید لذا درصورتیکه دعوا به طرفیت نماینده (اوقاف) اقامه شود، بهلحاظ عدم توجه دعوا به نماینده، قرار رد دعوا صادر میشود.
رای بدوی
در خصوص دعوی آقای ج.الف. فرزند ن. به وکالت آقای م.ق. فرزند ص. بهطرفیت 1-س.د. فرزند الف. 2-الف.د. فرزند س. 3- اوقاف و امور خیریه غرب تهران به خواسته صدور حکم مبنی بر ابطال قرارداد اجاره شماره 845605 مورخ 3/10/90 به انضمام خسارات دادرسی مستنداً به مدارک پیوست که پس از طی تشریفات و ضوابط قانونی پرونده به این شعبه ارجاع و سپس به کلاسه فوق به ثبت رسیده است نظر به اینکه به حکایت اوراق و محتویات پرونده امر خاصه اجارهنامه و وقف نامه استنادی معلوم و مشخص میگردد نام و مشخصات موجر عبارت است از موقوفه م. به تصدی اوقاف میباشد از طرفی مطابق مقررات ماده 3 از قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه که میگوید هر موقوفهای دارای شخصیت حقوقی است که متولی یا سازمان اوقاف حسب مورد نماینده آن بهحساب میآیند و این در حالی است که وکیل محترم خواهان برخلاف صراحت قانون مارالبیان نماینده (یعنی اوقاف) را طرف دعوی قرار داده است که این امر مغایر موازین است لذا با وصف مراتب فوق دادگاه به لحاظ عدم توجه دعوی به خوانده ردیف سوم به ردّ دعوی خواهان اظهارنظر مینماید. رأی صادره ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر میباشد.
رئیس شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ میردیلمی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه آقای ج.الف. به وکالت از تجدیدنظرخواه آقای م.ق. بهطرفیت تجدیدنظر خواندگان آقایان 1- س.د. و 2- الف.د. و 3- الف. و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00726 مورخ 28/7/92 شعبه 8 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که به لحاظ عدم توجه دعوی بدوی تجدیدنظرخواه به خواسته صدور حکم مبنی بر ابطال قرارداد اجاره شماره 845605 مورخ 3/10/90 و با احتساب خسارات دادرسی به خوانده ردیف سوم (اداره اوقاف و امور خیریه غرب تهران) به ردّ دعوی خواهان مرقوم اظهارنظر نموده اشعار داشته با این قید که تصمیم یادشده، فقط و صرفاً بهطرفیت خوانده مرقوم و بر اساس استدلال ابرازی به رأی شکلی (قرار) تلقی خواهد شد لذا نسبت به تجدیدنظر خوانده ردیف سوم با هیچیک از شقوق مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقتی نداشته و مشروح لایحه تجدیدنظرخواهی نیز متضمن جهت یا جهات قانونی نقض نبوده و مفاد آنکه فاقد هرگونه تقید به ادله شرعیه یا قانونیه است مؤثر در مقام نقض نمیباشد همچنین بر نحوه رسیدگی مرجع محترم نخستین و استدلال و استنباط قضایی مربوطه بهطرفیت تجدیدنظر خوانده مرقوم خدشه و منقصتی وارد نیست و دادنامه مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار یافته و در مجموع دلیلی شرعی با قانونی بر نقض آن تقدیم و ارائه نگردیده زیرا: اولاً: وکیل تجدیدنظرخواه با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون پیشگفته، دعوی موکل خویش را مقید به هیچیک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نهتنها در دادخواست حاوی دعوی مارالبیان ، همچنین در لایحه اعتراضیه نیز مراتب دعوی مطروحه را مقید به جهات قانونی اعتراض نداشته و بهصرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل و صرف انتفاع و استفاده از ظرفیت تجدیدنظرخواهی بسنده و اکتفا نموده که به ترتیب مبیّنه دعوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی گردیده و صرفنظر از آن، ثانیاً: هرچند که در دادنامه تجدیدنظر خواسته، مرجع محترم رسیدگی بدوی تصمیم اتخاذی را مقید به هیچیک از اقسام رأی موضوع ماده 299 قانون پیشگفته (اعم از رأی شکلی، قرار و یا رأی ماهوی، حکم) ننموده لیکن از نحوه نگارش برخی عبارات دادنامه مرقوم ازجمله: «. . . نماینده (یعنی اوقاف) را طرف دعوی قرار داده . . . با وصف مراتب فوق دادگاه به لحاظ عدم توجه دعوی به خوانده ردیف سوم به ردّ دعوی خواهان اظهارنظر مینماید. . . » چنین استنباط میگردد که تصمیم یادشده به علت عدم ورود ماهوی نسبت به خواسته دعوی و نیز عدم رسیدگی ماهیتی نسبت بدان، صرفاً و فقط حاوی رأی شکلی و غیر ماهوی (قرار) بوده که مطابق با بخش اخیر مقررات قانونی موضوع ماده 299 پیشگفته بهعنوان قرار شناسایی میگردد. ثالثاً: رأی تلقی بهقرار شده مرقوم و بر اساس موضوع و نحوه استدلال مرجع محترم رسیدگی یادشده، فقط و صرفاً ناظر به خوانده ردیف سوم دعوی بدوی (اداره اوقاف و امور خیریه غرب تهران) بوده و بههیچوجه قابل تسری به دیگر خواندگان بدوی نخواهد بود، زیرا ممکن نمیباشد به علت عدم توجه دعوی به اداره مرقوم، دعوی یادشده بهطرفیت کلیه خواندگان مردود اعلامشده باشد، مضافاً آنکه تصریح به « عدم توجه دعوی به خوانده ردیف سوم » دلالت التزام و نیز تضمن به تسری تصمیم یادشده، فقط و صرفاً بهطرفیت همان خوانده داشته و امکان تسری آن به دیگر خواندگان فاقد ادله شرعیه یا قانونیه بوده و درهرحال تصمیم یادشده هیچگونه تسریائی به مشارٌالیهما نخواهد داشت فلذا و صرفاً پیرامون تجدیدنظرخواهی مطروحه بهطرفیت تجدیدنظر خوانده ردیف سوم که اتفاقاً وکیل یادشده در سطر 6 برگ دوم لایحه تجدیدنظرخواهی، نمایندگی آن را نسبت به موقوفه م. پذیرفته، دادگاه با عنایت بهمراتب معنونه مارالذکر، اعتراض ابرازی بلاجهت و بلادلیل مطروحه وارد و موجه ندانسته و مستنداً به ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی مطروحه، درنتیجه و اساس دادنامه معترضٌعنه را تأیید و استوار مینماید. ثانیاً در خصوص تجدیدنظرخواهی مرقوم و بهطرفیت تجدیدنظر خواندگان ردیف اول و دوم (آقایان د.) با عنایت بهمراتب مبیّنه مشروحه در بخش فوقانی دادنامه حاضر و ازآنجاکه تصمیم اتخاذی مرجع بدوی که به « قرار ردّ دعوی بدوی خواهان » و صرفاً بهطرفیت خوانده بدوی ردیف سوم (اداره اوقاف و امور خیریه غرب تهران) تلقی گردیده، هیچگونه تسری به دیگر خواندگان بدوی (آقایان د.) نداشته و دعوی مرقوم عملاً و قانوناً نسبت به مشارٌالیهما بلاتصمیم باقیمانده لهذا دادگاه این بخش از تجدیدنظرخواهی مطروحه را به علت فقدان موقعیت قانونی و غیرقابل استماع دانستن آن، وارد و موجه ندانسته و مستنداً به ماده 356 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ناظر به مواد 2، 3 و بندهای 7 و 8 ذیل 84، 89، 299 و 349 قانون پیشگفته، قرار ردّ (عدم استماع) دعوی تجدیدنظرخواهی مرقوم و صرفاً بهطرفیت تجدیدنظر خواندگان ردیف اول و دوم را صادر و اعلام میدارد. رأی دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.