عدم امکان الزام دانشگاه به جذب هیأت

عدم امکان الزام دانشگاه به جذب هیأت

درتاریخ : 1392/11/30 به شماره : 9209970905300601

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 3 تشخیص دیوان عدالت اداری صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: مقررات استخدامی خاص، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی، اعضای هیأت علمی، جذب هیأت علمی، اساتید حق‌التدریس، تشریفات قانونی، تبدیل وضعیت، بازنشستگی، حق آموزانه

چکیده رای

از نظر قانونی و مقررات اداری دانشگاه الزامی به پذیرفتن عضو هیأت علمی نداشته و لذا الزام دانشگاه از سوی مراجع قضایی بر امری که لزومی در قانون برای آن پیش‌بینی نشده امری بعید و غیر منطقی می‌باشد.

رای بدوی

در خصوص شکایت شاکی به طرفیت مشتکی‌عنه به خواسته تبدیل استخدامی در حکم بازنشستگی به عضو هیأت علمی (استادیار)، به شرح مفاد دادخواست تنظیمی و ضمایم آن و با بررسی اوراق و محتویات پرونده متشکله و ملاحظه دفاعیات مشتکی‌عنه، به موجب مندرجات پرونده متشکله آقای (ر.خ.) بعنوان وکیل شاکی ضمن طرح شکایت و با ارائه مدارکی اعلام نموده که آقای (ع.الف.) متخصص زنان و زایمان از مورخه 2/10/1357 به استخدام رسمی سازمان شیر خورشید سابق (هلال احمر فعلی) درآمده و از سال 1358 به وزارت بهداری اصفهان و تا مورخه 31/6/1370 به علت نیاز مبرم دانشکده پزشکی به طور تمام وقت و بدون مطب و یا کار خصوصی دیگری به تدریس مشغول و سپس با موافقت وزارت بهداری از استخدام کشوری خارج و به عنوان استادیار پیمانی تمام وقت با مجوز دانشگاه علوم پزشکی گزینش شده و به درمان و تدریس دانشجویان پزشکی ادامه داده و در تابستان سال 1376 که تقاضای رسمی شدن می‌کند، در مقام پاسخ اعلام می‌شود که ادامه کار ایشان به عنوان استادیار و به لحاظ ممنوعیت استخدام متخصص در رشته زنان و مامایی ممکن نمی‌باشد و در نتیجه پیشنهاد شد که با بازگشت به استخدام کشوری به عنوان کارمند درمانی عملاً همچنان به تدریس ادامه دهد و در حالی که قانون انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی با موازین شرع مقدس در سال 1377 تصویب شد و آیین‌نامه اجرایی آن در سال 1380 تصویب گردیده و سپس در نهایت از مورخه 2/10/1387 بازنشسته گردیده است و نمایندگان حقوقی در مقام پاسخ به شکایت مطروحه اعلام نمودند که توجهاً مفاد قراردادهای تدریس منعقد فی مابین دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان و شاکی که به عنوان «قرارداد آموزانه» تنظیم یافته مثبت و مؤید هیچ‌گونه رابطه استخدامی تحت عنوان هیأت علمی نبوده و صرفاً حق‌التدریس محسوب می‌گردد و علاوه بر این‌که حق‌التدریسی به عنوان هیأت علمی نبوده و مفهوم و بار حقوقی خاص خویش را دارد و در ازاء تعداد و ساعت کار گردیده به دلیل مبلغی تحت عنوان حق‌التدریسی حق آموزانه به شخص تعلق می‌گیرد که در مانحن‌فیه نیز آقای (الف.) به عنوان مدرس و با تنظیم قرارداد حق‌التدریسی و در زمینه تدریس با دانشگاه مذکور همکاری داشته و تدریس در مؤسسه طبق قرارداد منعقده جنبه موقت داشته و مؤید هیچ‌گونه سمت رسمی در دانشگاه نمی‌باشد و دیگر این‌که به موجب تشریفات قانونی هیچ‌گونه مجوزی برای استخدام نامبرده در کادر هیأت علمی وجود نداشته و در نهایت این‌که به لحاظ فقدان شرایط قانونی الزام حقی برای مشارالیه ایجاد نشده است. حالیه با توجه به مراتب فوق و صرف نظر از این‌که تغییر وضعیت استخدامی اصولاً در زمان اشتغال بوده و صدور تغییر وضعیت برای فرد بازنشسته سالبه به انتفاء موضوع می‌باشد و از طرفی پذیرش هر فرد برای عضویت در هیأت علمی از سوی کمیته گزینش استاد مستلزم تشریفات قانونی و داشتن شرایط کافی لازم است و چنانچه هر فردی شرایط الزام و کافی را دارا باشد، باز هم در چنین شرایطی الزام و اجباری بر پذیرش فرد به عنوان هیأت علمی نمی‌باشد و الزامی برای دانشگاه و پذیرفتن عضو هیأت علمی نه در قانون و نه در امور اداری پیش‌بینی نشده. فلذا بیان الزام برای دانشگاه از سوی مراجع قضایی بر امری که لزومی در قانون برای آن پیش‌بینی نشده امری بعید و غیر منطقی می‌باشد و اصولاً صلاحیت افراد بر مبنای موازین و مقررات قانونی و احراز سایر شرایط و برجستگی‌های علمی و اجتماعی در کمیته گزینش استاد بررسی می‌گردد و اصولاً پذیرش اعضاء هیأت علمی دارای حساسیت و اهمیت ویژه‌ای بوده زیرا هر فردی که به عنوان هیأت علمی پذیرفته می‌شود، مسلماً مسئول رشد فرهنگی و علمی و اجتماعی دانشجویان کثیری خواهد بود. بنابراین دانشگاه مکلف است در پذیرش هیأت علمی به حساسیت موضوع توجه داشته و به تبعات بعدی دقت خاصی اعمال نماید. حالیه با توجه به مراتب فوق و محتوای پرونده و مدارک ارائه شده از سوی شاکی و لایحه دفاعیه و با عنایت به این‌که به موجب آیین‌نامه استخدامی اصولاً تبدیل وضعیت به عضو هیأت علمی تابع مقررات و ضوابط خاص بوده، بنابراین شکایت مطروحه غیر وارد تشخیص و حکم به رد آن صادر و اعلام می‌گردد. رأی صادره قطعی است.
دادرس شعبه 10 دیوان عدالت اداری ـ مستشار شعبه
مؤمنی ـ مهری

رای دیوان

 نظر به این‌که رابطه استخدامی شاکی با دانشگاه علوم پزشکی و درمانی کاشان تحت عنوان هیأت علمی نبوده است و تبدیل وضعیت مشارالیه به حالت اولیه استخدام یعنی استخدام پیمانی به عنوان کارمند به درخواست کتبی وی بوده و در تمام مدت استخدام حقوق و مزایای مشارالیه بر اساس وضعیت استخدامی مشارالیه به صورت کارمندی پرداخت شده است، بنابراین در اصدار دادنامه شماره … اشتباه بیّنی که موجب تضییع حقوق شاکی باشد، مشهود نیست. لذا درخواست اعمال ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 85 رد می‌گردد. رأی صادره قطعی است.
دادرس شعبه 3 تشخیص دیوان عدالت اداری ـ مستشاران شعبه
موسوی ـ عاشوری ـ کریمی‌تبار ـ سبزواری‌نژاد ـ آریافر

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.