صدور گزارش اصلاحی در دعوی وقفیت
درتاریخ : 1392/04/17 به شماره : 9209970908300188
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: وقف، تحقق وقف، تعیین متولی، سازش، گزارش اصلاحی
چکیده رای
چون واقف پس از تحقق وقف مجاز به تغییر اصل وقف، موقوفعلیهم و متولی نیست بنابراین توافق راجع به تولیت و صدور گزارش اصلاحی بر اساس آن صحیح نیست.
خلاصه جریان پرونده
آقای س.م.ب. با وکالت آقایان م.م.ز.ل و الف.ج. در تاریخ 27/12/86 دادخواست اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره 2137 ـ 29/11/77 شعبه ششم دادگاه عمومی و درخواست الغاء آن و ابطال سند رسمی شماره 49436 ـ 28/9/78 دفتر شماره …. قم مقوم به 3.100.000 ریال بهطرفیت س.م.هـ .و ورثه مرحوم م.ش.ت قدیم و تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر منع مداخله و تصرف خواندگان در موضوع دعوی نموده است اجمال قضیه ازاینقرار است که در تاریخ 17/11/64 و بهموجب سند رسمی 26631 ـ 21/10/64 دفتر…. قم آقای م.ش.که وکیل خانم خ.ع. بوده تمامی ششدانگ پلاک مورد دعوی را ابتدا با سند خریداری سپس آن را وقف عام مسجد …. مینماید و در سند رسمی چهار نفر منجمله آقای س.م.ب. بهعنوان متولی تعیین میشوند آقای م.هـ .ز. جزء هیچیک از متولیان نبوده است وهم اکنون سند رسمی ملک به نام موقوفه ثبت گردیده است ـ متعاقب این امر و عمل به موقوفه از طرف متولیان و احداث بنای … و مسجد اختلاقی بین آقای م.هـ .و آقای م.ش. درخصوص موقوفه پیشآمده که منجر به صدور گزارش اصلاحی بهشماره دادنامه 2137مورخ 29/11/77 گردید حاکی است که مفاداً اسناد مالکیت ششدانگ ملک موصوف توسط آقای م.ش.به نام آقای م.هـ .با عنایت به وکالت وی از واقف بهعنوان واقف منتقل شود و سند وقف به وقفیت خود باقی باشد و آقای م.ش. بهسبب نصب وکیل واقف در معیت وکیل واقف یعنی خواهان پرونده بالمشارکه تولیت موقوفه مزبور را عهده دار باشد و آقای م.ش. امام جماعت مسجدی که درمحل ملک وقف احداث شده باشد ـ در این مرحله آقای فرجامخواه م.ب. بهعنوان اعتراض ثالث دادخواست داده ومستندات خود را ذیل دادخواست اعلام داشته است ودرنهایت تقاضای صدور حکم به الغاء وابطال دادنامه شماره 2137 ـ 29/11/77 که تحت عنوان گزارش اصلاحی صادرشده وابطال سند رسمی شماره 49439 ـ 28/9/78 دفتر … قم و اعاده به وضع سابق وتقاضای دستور موقت نموده است در جلسه مورخ 15/4/87 دادگاه که باحضور وکیل جلب ثالث آقای الف.ج.و آقای ص.ع.وس.م.ح.وکلای طرف مقابل تشکیل گردیده آقای ج.وکیل معترض ثالث اعلام میدارد دفاعیات من بهشرح دادخواست تقدیمی است وکلای خوانده اظهار میدارند توضیحات ذیل درچند فراز مبنی بر بطلان دعوی ازنظر شکلی وماهوی تقدیم میگردد:الف ـ خواسته ابطال سند را 3.100.000ریال تقدیم کردهاند که چون وقفیت قابل فرجام است و این خواسته قابل فرجام نیست لذا قابل اعتراض است مگر اینکه خواسته را افزایش دهند ب ـ در سند رسمی وقف ودادخواست و در احکام صادره و اقاریر آقای ش. ملک مورد وقف متعلق به خانم خ.ع. است بنابراین لازم بود وی بهعنوان مالک واقعی طرف دعوی قرار بگیرد ج ـ در وقفنامه باطله فضولی مورد استناد، خواهان و چهارنفر دیگرمتولی تعیینشده است و اعمال وکالت بالاشتراک است نه بالاستقلال و بهموجب ماده 77 ق.م اگر متولیان به نحو اجماع قرارداده باشند تصرف هریک بدون دیگری نافذ نیست و بعد ازفوت یکی از آنها حاکم شخصی را ضمیمه آنکه باقی مانده است مینماید که مجتمعاً تصرف کنند بنابراین این شخص خواهان اولاً بهتنهایی حق هیچ اقدام و تقدیم دادخواست برای ابطال اسناد یامنع مـداخله ندارد ثانیاً در صـورت فوت یکی از متولیان نسبت به سهم وی اداره اوقاف مسئول وقف بهعنوان حاکم خواهد بود و هرگونه دعوی توسط متولیان تا تعیین قائم مقام آنها و بدون نظر حاکم بیاثر است وچون مالک واقعی حسب دلایل موجود خانم خ. هـ . بوده وهیچ کس حق ندارد درخصوص ملکی ایجاب وقبول وقبض واقباض و جعل تولیت نماید الّا مالک و درخصوص وقف نمودن آقای ش. هیچ دلیلی بر وکالت وی در وقف وجعل تولیت نداشته است درنتیجه آقای ش. مالک نبوده و ذینفع هم نبوده و نمیتوانسته صیغه وقف را جاری کند چون وکالت نداشته طبق ماده 56 ق.م در وقـف بر مصالح عامّه قبول حاکم شرط است که اینچنین قبولی موجود نیست و درنهایت این وقف را فضولی دانسته و وقف فضولی را باطل اعلام میدارد وچون گزارش اصلاحی عقد صلح است و سند وقف نیز فضولی بوده بنابراین تنفیذ و ردّ و قبول گزارش اصلاحی با بانو خ. است و درنتیجه درخواست لغو دادنامه گزارش اصلاحی وابطال سند رسمی در این خصوص نـمـوده است وکیل خـواهان طیّ لایحه چهـاربرگی اقـدام به پاسخگویی نموده و دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره ـ 600228 مورخ 6/5/1387 درخصوص اعتراض ثالث آقای س.م.ب.ق. معروف به غ. با وکالت آقایان م.م.ز.ل. و الـف.ج. به طـرف س.م.هـ .ز. و ورّاث مـرحـوم ح. ش.م.ش. نسبـت به گزارش اصلاحی 2137 ـ 29/1/77 صادره از شعبه ششم که مفاد آن درگزارش قیدشده و تکرار نمیشود) نظر به اینکه درواقع دادگاه با صدور گزارش اصلاحی مصالحه اصحاب دعوی را تثبیت میکند بنابراین دادگاه تنظیمکننده گزارش اصلاحی درواقع رأی صادر نکرده است و لذا فاقد اوصاف رأی قطعی صادره از سوی دادگاهها از لحاظ قابلیت تجدیدنظر و شکایت از رأی قطعی دادگاهها میباشد واعتراض ثالث وفق ماده 417و418 ق.آ.د.م مختص به آراء صادره از دادگاهها میباشد و لذا اعتراض شخص ثالث مطابق قانون طرح نگردیده و قابلیت استماع ندارد و لذا قرار عدم استماع دعوی معترض ثالث را صادر نموده است متعاقب تجدیدنظرخواهی معترض ثالث شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر حسبالارجاع اقدام به رسیدگی نموده و بهموجب دادنامه ـ 300322 مورخ 88/87 اعتراض را وارد تشخیص داده زیرا طبق ماده 184 قانون آیین دادرسی مدنی گزارش اصلاحی فقط نسبت به طرفین و وراث و قائممقام قانونی آنها نافذ و معتبر است بنابراین نسبت به اشخاص ثالث که احیاناً حقی از آنها ضایع شده اعتبار ندارد بهعلاوه گزارش اصلاحی اگرچه رأی محسوب نشود ولی ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص از واژه رأی استفاده کرده و این به این معنا نیست که اگر گزارش اصلاحی به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورده آن شخص ثالث حق اعتراض نخواهد نداشت بنا بهمراتب با استناد به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی قرار تجدیدنظر خواسته را نقض وجهت رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار منقوض اعاده نموده است در این مرحله دادگاه مرجوعالیه اقدام به رسیدگی نموده نظر به اینکه رأی صادره در خصوص ابـطال وقـفنامه که در آن م. ش. اقـدام بهوقف و تعیین چهار نفر متولی برای موقوفه نموده است در شعبه 30 دیوانعالی کشور این رأی نقض گردیده لذا وقفنامه معتبر و متولیان تعیینشده که معترض ثالث ازجمله ایشان است بهعنوان متولی شناخته می شوند و دارای اختیارات درامور موقوفه میباشند و این امر به معنی نفی تولیت سایر متولیان نیست و در گزارش بر باقی وقف توافق شده و متولیان تعیینشده در وقفنامه هنوز واجد سمت تولیت موقوفه بوده و اختیارات ناشی از سند وقف را دارا میباشند و حق اعمال تولیت دارند وگزارش اصلاحی در حق آقایان م.ش. و س.م..هـ . معتبر بوده و نافذ است و حقی از معترض ثالث درگزارش اصلاحی ضایع نشده است لذا دادگاه اعتراض را غیروارد تشخیص و حکم به رد اعتراض صادر و اعلام مینماید درخصوص خواسته ابطال سند رسمی شماره ـ 49436 نظر بهاینکه دراعتراض شخص ثالث دادگاه تنها مجوز به موضوع رأی معترضعنه و تأیید یا نقض آن را دارد وحقی برای معترض ثالث برای اقامه دعوای جدید در ضمن اعتراض در قانون پیش بینی نشده است و چنانچه خواهان در این خصوص مدعی حقی برای خود میباشد لازم است دعوای جدیدی را وفق مقررات بهطور مستقل اقامه نماید لذا رأی به بطلان دعوا صادر و اعلام مینماید آقای ب. طبق مقررات اقدام بهفرجامخواهی نموده و لایحهای نیز تقدیم به هنگام شور قرائت میشود و رسـیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً مخدوش و غیرقابل ابرام است زیرا پس از نقض دادنامه شماره 412 ـ 31/4/75 شعبه سوم دادگاه عمومی قم صادره درخصوص ابطال وقفنامه شماره 26631 ـ 17/11/67، توسط شعبه سیام دیوانعالی کشور و توجه دادن دیوان بهوجود اشکالات در چگونگی طرح واقامه دعوی و در مدارک استنادی، وارجاع رسیدگی به شعبه همعرض (شعبه 6 دادگاه عمومی قم) این شعبه مکلف بوده رسیدگی را ادامه و با درنظرگرفتن رأی دیوانعالی کشور، و مدارک ارائهشده از ناحیه طرفین رأی مقتضی قانونی صادر میکرد، توافق طرفین دعوی راجع به تولیت و غیره و صدور گزارش اصلاحی، بهعلّت اینکه طبق موازین شرعی و مفاد ماده 61 قانون مدنی پس از تحقق وقف وعدم ابطال وقفنامه واقف مجاز به تغییر اصل وقف و موقوفعلیهم و متولی نمیباشد، توجیه قانونی نداشته است، بنابراین در وضعیت حاضر رأی فرجامخواسته بهشماره 00743 ـ 21/8/90 شعبه ششم دادگاه عمومی قم بهلحاظ عدم انطباق با قانون و محتویات پرونده قابلیت تأیید را ندارد و نقض میگردد و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه عمومی قم محول میشود.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ جعفری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.