قیاس اولویت در امور کیفری
درتاریخ : 1392/09/26 به شماره : 9209970269700868
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 63 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ادله اثبات، قیاس، قیاس اولویت
چکیده رای
قیاس اولویت در امور کیفری فاقد وجاهت قانونی است.
رای بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1- م.الف.، فرزند م.، 18 ساله، فاقد سابقه محکومیت کیفری، آزاد با قید وثیقه، دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار یک رشته گردنبند و ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به خانم ز.ک.، -/000/200/11 ریال وجه نقد، گوشی تلفن همراه، کیف پول، یک برگ قرارداد نسبت به م.ق. و مقداری وجه نقد و اموال از خانم س.ق. جملگی با مشارکت ردیف دوم و مشارکت در سرقت یک عدد گوشی تلفن همـراه -/000/400 ریال وجه نقد و اسناد و مدارک شناسایی نسبـت به خانم ز.م. با مشارکت دیگر متهمان (ر. و الف. و ج.) و سرقت 1- ک.ح. -/000/000/90 ریال وجه نقد، کیف دستی، شناسنامه، کارت پایان خدمت، یک دسته چک بانکی، کارت سوخت موتورسیکلت، کارت هوشمند سوخت اتومبیل، دفترچه تأمین اجتماعی، یک عدد عابر بانک ملی، بانک کشاورزی و ملت، یک عدد عینک 2- خانم پ.م. -/000/000/1 ریال وجه نقد، 2 عدد کارت عابر بانک 4 عدد سیم کارت، یک عدد گوشی تلفن همراه 3- آقای ح.و.، یک عدد گردنبند ط. 4- پ.ب.، یک دست طلای بدلی، یک عدد عابر بانک تجارت، یک عدد گوشی تلفن همراه 5- س.الف.، 2 عدد انگشتر طلا-/000/000/3 ریال وجه نقد، 20 عدد ساعت مچی، گوشی تلفن همراه و شناسنامه، گواهینامه، گذرنامه و کارت ملی 6- ح.الف.، یک عدد گردنبند طلا 7- ف.م.، یک عدد زنجیـر طـلا و گردنبنـد طـلا 8- م.م.، 2 عدد انگشتر طلا، یک جفت گوشواره طلا، دو عدد انگشتر طلا، یک عدد عابر بانک ملت، گوشی تلفن همراه، فاکتور و مدارک تحصیلی پیش دانشگاهی 9- خانم ط.س. -/000/650 ریال وجه نقد، یک عدد گوشی تلفن همراه، کارت ملی، شناسنامه، دفترچه بیمه، کارت عابر بانک ملت 10- س.د.، یک عدد گوشی تلفن همراه، کیف دستی، عابر بانک رفاه، شناسنامه، کارت ملی کارت پایان خدمت، دفترچه بیمه تأمین اجتماعی 11- پ.ش.، یک عدد گردنبند طلا 12- ح.پ.، یک عدد گردنبند طلا و اتهام ر.الف. با وکالت ح.ب.، فرزند ر.، متولد 1368 فاقد سابقه کیفری، آزاد با تودیع وثیقه، دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار و ایراد ضرب و جرح عمدی نسبـت به خانم ز.ک.، س.ق. و م.ق.، موضوع کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اسلامشهر، از توجه به بررسی اوراق و محتویات پرونده، شرح شکـایت شکات، گزارش مأمورین دخیل در دستگیری مشتکیعنه و اطلاعات حاصله از محل وقوع بزه مبنی بر اینکه شاکیه (ک.) در حال عبور از خیابان زرافشان اسلامشهر بوده، متهمان موصوف با یک دستگاه موتورسیکـلت به شاکیه نزدیک و یکی از آنان به وی حملهور شده، جهت کندن گردنبند دست به گـردن شـاکی انداخته، وی را به زمین میزند؛ عابرین با مشاهده جریان، یکی از افراد مذکور را دستگیر و دیگری با موتور از محل متواری میشود. شاکیه نیز مراتب را به کیفیت مذکور، سرقت گردنبند طلای خود از ناحیه آنان اعلام و مشتکیعنه ردیف اول (الف.) در تحقیقات اولیه، نحوه سرقت را چنین بیان مینماید که: شخص متواری را همدست و پسر دایی خود معرفی و اضافه نموده است؛ قبل از سرقت توسط پسر دایی خود به وی آموزش داده شده و به اتفاق او از شهرک گلستان در رباطکریم، با موتور وی به اسلامشهر و حومه آمده و اقدام به کیفقاپی، گردنبندزنی و خفتگیری میکردیم. افراد از دختران و زنان و اشخاص زیر 18 سال بودند. اموال مسروقه را الف. (پسر دایی) آب میکرد و میفروخت و سهمی از آن به من میداد و در روز دستگیری نیز به همراه وی و با موتورسیکت او به خیابان زرافشان آمدیم؛ ترک موتور نشسته بودم؛ بـا چاقـو بـه سمت خانمی رفتم؛ گردنبند او را گرفتم؛ خواستیم فرار کنیم؛ خوردیم زمین، مرا گرفتند؛ الف. (ردیف دوم) فرار کرد؛ گردنبند را با خودش برد. اظهارات مطلعین هماهنگ با اقاریر او در خصوص نحوه تردد با وی از محل سکونت خود و محل سرقت در صفحات 143-163-202-276-287-313-315-317-410 پرونده، نظریه پزشکی قانونی مبنی بر ایراد صدمـه به شاکی موصوف با جسم سخت و اقاریر ردیف اول و بازسازی سرقت، انکار و مدافعات بلادلیل او نسبت به قسمتی از سرقتهای اعلامی، تحرکات و انکار بدون وجه و بلادلیل ردیف دوم مبنی بر اینکه هنگام سرقت در محل خدمت نظام وظیفه حضور داشته، در این خصوص دلیل مؤثری ارائه نداده و پاسخ استعلام هر چند به نحو نارسا و مخدوش از حیث نامخانوادگی مشتکیعنه حکایت از عدم حضور مشتکیعنه در محل وقوع بزه ندارد و از طرفی وی در روز وقوع بزه در محل سکونت به همراه ردیف اول و محل سرقت مشاهده گردیده است. دفاعیات او مؤثر در مقام نیست و مؤیداً به سایر اوضاع و احوال قضیه، بزهکاری ردیف اول را در حد مشارکت در سرقت از خانم ک. با ردیف دوم و به نحو مباشرت در ایراد صدمه به شاکی موصوف و سرقت از شکات ردیفهای اول تا یازدهم و اتهام ردیف دوم (الف.) را در حد مشارکت در سرقت یک عدد گردنبند از شاکیه (ک.) با ردیف اول محرز تشخیص و اینکه موضوع سرقت به نحو ربایش از طریق کیفقاپی و گردنبندزنی است و علناً و آشکارا از غیر حرز ربوده شده، منصرف از موضوع ماده استنادی دادسرا (652) قانون مجازات اسلامی است و قیاس اولویت نیز در امور کیفری پذیرفتنی نیست. لذا با انطباق جرایم ارتکابی با مواد 657، 46، 42 و 667 از قانون مرقوم، هریک از نامبردگان موصوف را از ارتکاب بزه سرقت (کیفقاپی و گردنبندزنی) به تحمل سه سال حبس و پنجاه ضربه شلاق و رد امـوال مسروقه به مالباختگان با احتساب ایام بازداشت قبلی، علاوه بر آن ردیف اول را از بابت ایراد ضرب و جرح عمدی، به استناد مواد 297، 295، 294 و 484 و بند الف ماده 302 قانون مرقوم، به تأدیه سه هزارم دیه کامل از بابت کبودی در خلف آرنج راست و زانوی راست و به پرداخت سه ربع دینار از جهت قرمزی در سمت چپ گردن در حق ز.ک. محکـوم مینمایـد. تعییـن دیـه بـه دینـار موضوعـیت نـدارد. محکومعلیه هنگام اجرای حکم میتواند یکی از امور ششگانه دیات را به اختیار انتخاب نماید. در خصوص اتهام دیگر ردیف اول، دایر به مشارکت در سرقت از شاکیه م. و ق.، از توجه به انکار وی و اظهارات شاکیه ق. و ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به ق.، مبنی بر اینکه سرقت از ناحیه ردیف دوم به تنهایی صورت گرفته، لذا اتهام متوجه وی نبوده و همچنین اتهامات دیگر ردیف دوم (الف.) از حیث مشارکت در سرقت از شکات ق. و ق. و ایراد ضرب و جرح از توجه به انکار و مدافعات مشتکیعنه و اینکه شکات دلیل مؤثری که موجبات توجه اتهام به مشتکیعنه اخیر باشد؛ ارائه ندادهاند، لذا با تمسک به اصالـهالبـرائه و بنـد الف مـاده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم بر برائت الف. را از حیث مشارکت در سرقت از شکات م. و ق. و متهم الف. را از مشارکت در سرقت از شکات ق. و ق. و ایراد ضرب و جرح از شکات صادر و اعلام مینمایند. رأی صادره حضوری بوده و در ظرف مهلت 20 روز قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی اسلامشهر ـ عظیمی
رای دادگاه تجدید نظر
به موجب دادنامه شماره 300134 مورخ1392/2/14 صادره از دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 103 اسلامشهر آقایان ر.الف. و م.الف. به اتهام مشارکت در سرقت حسب مورد به تحمل مجازات محکوم شدهاند آقای ر.الف. با وکالت آقای ر.غ. و همچنین آقای م.الف. از دادنامه مذکور تجدیدنظرخواهی نموده و خواستار رسیدگی مجدد شدهاند. دادگاه با ملاحظه کل محتویات پرونده اولاً تجدیدنظرخواهی آقای م.الف. را وارد نمیداند زیـرا دادنامـه در این قسمت با نحـوه دستگیـری و اظهارات دفاعی وی و اظهارات مطلعین منطبق است و مغایر مقررات به نظر نمیرسد لهذا مستنداً به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی به تأیید این قسمت از دادنامه صادر میگردد. ثانیاً: تجدیدنظرخواهی آقای ر.الف. را با توجه به فقد ادله کافی و عدم کفایت اظهارات مطلعین و انکار شدید متهم در تمامی مراحل دادرسی وارد دانسته مستنداً به تبصره یک ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ضمن نقض دادنامه معترضعنه در این قسمت رأی به برائت تجدیدنظرخواه صادر مینماید. این رأی قطعی است.
مستشاران شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
مؤذن ـ ناصرینژاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.