تجدیدنظرخواهی از جنبه خصوصی به تبع جنبه عمومی
درتاریخ : 1391/12/23 به شماره : 9109970908800894
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 6 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: تجدیدنظرخواهی، دیه، جنبۀ خصوصی جرم، جنبۀ عمومی جرم، کمتر از خمس دیه
چکیده رای
چنانچه دیه کمتر از خمس دیه کامل باشد ولی جرم جنبه عمومی داشته باشد،محکومیت به دیه نیز قابل تجدیدنظرخواهی است.
خلاصه جریان پرونده
شعبه 1043 دادگاه عمومی جزایی تهران طی دادنامه شماره 00569-16/5/91 آقای م.ب. را در عداد دو متهم دیگر با توجه به شکایت شاکی خصوصی، نظریه کمیسیون پزشکی، مدافعات بلاوجه و سایر قراین و امارات به اتهام مشارکت در قتل غیرعمدی متوفی س.م. مستنداً به مواد 316 ،42 ،318 ،319 و … از قانون مجازات اسلامی با رعایت تخفیف (ماده 22) به پرداخت یک صد میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس و 20 درصد دیه کامل از جهت ارش قصور در حق ورثه قانونی متوفی محکوم نموده است. شعبه 48 دادگاه تجدیدنظر استـــان تــهــران بـــه مـــوجـــب دادنامـــه شــماره 9109970224800923 مورخه 24/7/91 با توجه به اینکه میزان دیات تعیین شده در رأی به قدر السهم هر یک از متهمین بیش از خمس دیه کامله نیست و قطعی میباشد قرار رد درخواست تجدیدنظر صادر و نسبت به محکومیت صادره از جنبه عمومی جرم نیز رأی صادره را تأیید نموده است. اینک محکومٌعلیه موصوف به شرح لایحه تقدیمی و ضمائم از ریاست محترم دیوانعالی کشور درخواست اعاده دادرسی نموده است. متقاضی در لایحه خود اجمالاً عنوان نموده با عنایت به نامه معاونت درمان دانشگاه ب. که جدیداً بعد از صدور حکم دادگاه تجدیدنظر برای رئیس بیمارستان ارسال گردیده (پیوست) و سایر مدارک اینجانب در تاریخ وقوع حادثه مسئول فنی بیمارستان نبودهام. اینجانب در اردیبهشت 1389 به سرپرستی بیمارستان ن. منصوب گردیدم که با توجه به عرف بیمارستان که رئیس بیمارستان به عنوان مسئول فنی تعیین می گردیده است. بر اساس پرونده مورخه 9/3/89 اینجانب به عنوان مسئول فنی صبح بیمارستان تعیین شدم. در تاریخ آبان 89 از سمت سرپرست بیمارستان استعفاء نمودم که بعد از آن عرفاً رئیس جدید بیمارستان باید به عنوان مسئول فنی به معاونت درمان معرفی می گردیده که متأسفانه با اینکه چندین بار جهت تعیین مسئول فنی شفاهاً به رئیس بیمارستان تذکر داده ام اقدامی ننمودند. تا اینکه در تاریخ 29/1/90 استعفای کتبی را از مسئولیت فنی به ایشان تقدیم کردم که در حاشیه نامه دستور تعیین مسئول فنی جدید (دکتر غ.) به معاون بیمارستان داده شده بنا بر فرم تقبل مسئولیت فنی که در شروع کار امضاء نمودم متعهد گردیده ام تا سه ماه بعد از انصراف در صورت عدم معرفی مسئول فنی جدید مسئولیت فنی را به عهده داشته باشم با توجه به عدم اقدام جهت جایگزینی مسئول فنی جدید تا تاریخ 21/3/90 اینجانب اجباراً و طبق قانون تا سه ماه بعد از انصراف بدون داشتن هیچگونه مسئولیت و عدم امکان نظارت به صورت صوری مسئول فنی بودم. ضمناً با توجه به اینکه اعتبار پرونده مسئول فنی ساعات صبح که توسط معاونت درمان برای اینجانب صادر گردیده بود در تاریخ 5/3/90 به پایان رسیده و تمدید نگردیده بود. قانوناً اینجانب تا تاریخ 5/3/90 مسئول فنی بوده ام با عنایت به نامه معاونت درمان که پایان زمان مسئولیت فنی اینجانب را 5/3/90 اعلام نموده و تاریخ وقوع حادثه که مورخ 25/5/90 بوده میبایست مسئولین واقعی مورد مؤاخذه قرار گیرند …. موضوع جهت رسیدگی به این شعبه (6) ارجاع شده است. پرونده محاکماتی مطالبه و بررسی شد.
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده و لحاظ مقررات ماده 234 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی بدوی از جهت محکومیت به پرداخت دیه به تبع جنبه کیفری هم قابل تجدیدنظرخواهی بوده و میبایست در مرجع تجدیدنظر رسیدگی می شد. لذا پرونده در وضعیت فعلی قابل طرح به عنوان درخواست اعاده دادرسی آقای م.ب. نیست و به شعبه محترم 48 اعاده تا در مورد مذکور رأی تکمیلی صادر نماید.
رییس شعبه 6 دیوانعالی کشور – مستشار
عروجی – احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.