مصادیق افزایش خواسته
درتاریخ : 1392/01/21 به شماره : 9209970221200012
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: دادخواست، افزایش خواسته، اجرتالمثل، خلع ید
چکیده رای
در دعوای مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف، افزودن خلع ید تا پایان جلسه نخست دادرسی مصداق افزایش خواسته نبوده و خواسته جدید تلقی میشود و در قالب افزایش خواسته قابلیت استماع ندارد.
رای بدوی
در این پرونده در تاریخ 5/3/89 آقای غ.ظ. به وکالت از جانب آقایان و خانمها م. و ه. و ل. و ژ.ش. و پ.ک. دادخواستی به طرفیت خانم و.ش. و آقای م.ن. با وکالت آقای م.ح. به خواسته مطالبه قدرالسهم خواهانها از اجرتالمثل یک دستگاه سوئیت واقع در حیاط ملک پلاک ثبتی شماره 712/67 بخش 11 تهران از تاریخ 16/8/83 تقدیم و متقابلاً در تاریخ 7/12/89 آقای م.ح. به وکالت از جانب خانم و.ش. دادخواستی به طرفیت خانم پ.ک. به خواسته مطالبه قدرالسهم خواهان از اجرتالمثل منزل ویلایی به پلاک ثبتی فوقالاشاره از تاریخ 1/3/88 تقدیم، که پروندههای موصوف با صدور قرار رسیدگی توأم، تجمیع میگردد. دادگاه با توجه به رسیدگیهای معموله و استماع اظهارات و مدافعات وکلای متداعیین و مداقه در مستندات ابرازی ایشان؛ الف) در خصوص دعوی اصلی مطروحه به طرفیت خانم و.ش.، با عنایت به استقرار مالکیت رسمی خانم پ.ک. نسبت به دو دانگ مشاع از ملک موصوف و همچنین استقرار مالکیت مشاعی و موروثی متداعیین نسبت به چهار دانگ دیگر آن و با التفات به احراز تصرفات انحصاری خوانده خانم و.ش. در سوئیت موضوع دعوی و با امعان نظر به عدم موافقت خواهانها به استفاده انحصاری و مجانی خوانده از سوئیت مشاعی موصوف، دعوی خواهانها را نسبت به خوانده ردیف اول خانم و.ش. وارد تشخیص و نظر به اینکه خوانده دلیل و مدرکی که مثبت بیحقی خواهانها در طرح دعوی و یا مشروعیت تصرفات انحصاری خویش در سوئیت مرقوم باشد، به دادگاه ارایه ننموده و در پرونده نیز موجود نمیباشد و با توجه به اینکه کارشناس رسمی منتخب دادگاه به موجب نظریه وارده به شماره 497 ـ 31/2/91 دفتر دادگاه اجرتالمثل شش دانگ سوئیت مرقوم را از تاریخ 16/8/83 (تاریخ فوت مرحوم ق.ش.) لغایت 9/6/85 به مبلغ 75.000.000 ریال ارزیابی نموده که سهم خانم پ.ک. بر مبنای دو دانگ ایشان مبلغ 25.000.000 ریال بوده و الباقی (50.000.000 ریال) قدرالسهم متداعیین از اجرتالمثل معینه میباشد، لذا ضمن پذیرش دعوی مطروحه و مستنداً به مواد 337 و 582 قانون مدنی و ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 67.700.000 ریال (مبلغ 31.250.000 ریال سهم خانم پ.ک. و الباقی سهم پسر دو برابر دختر) در حق خواهانها صادر و اعلام مینماید، خواهانها موظف به پرداخت مبلغ 1.134.000 ریال بابت مابه التفاوت هزینه دادرسی در حق صندوق دولت میباشند. ب) در خصوص دعوی تقابل مطروحه به طرفیت خانم پ.ک.، با عنایت به استقرار مالکیت مشاعی و موروثی خواهان در ملک موضوع دعوی و توجهاً به محکومیت خوانده تقابل به پرداخت اجرتالمثل قدرالسهم خواهان تقابل از تاریخ 16/8/1383 لغایت 31/2/1388 طی دادنامه شماره 661 مورخ 17/9/88 صادره از شعبه 108 دادگاه عمومی حقوقی تهران و با التفات به احراز تصرفات انحصاری خوانده تقابل در آپارتمان طبقه اول ملک موضوع دعوی، دعوی وکیل خواهان تقابل را نسبت به مطالبه اجرتالمثل آپارتمان طبقه اول وارد تشخیص و نظر به اینکه کارشناس منتخب دادگاه به موجب نظریه وارده به شماره 497 -31/2/91 دفتر دادگاه، قدرالسهم خواهان تقابل از اجرتالمثل آپارتمان واقع در طبقه اول ملک موضوع دعوی از تاریخ 1/3/88 لغایت 7/12/89 را به مبلغ 108.850.000 ریال ارزیابی نموده، لذا ضمن پذیرش دعوی مطروحه و مستنداً به مواد 337 و 582 قانون مدنی حکم بر محکومیت خوانده تقابل به پرداخت مبلغ 108.850.000 ریال بابت اجرتالمثل از تاریخ 1/3/88 لغایت 7/12/89 صادر و اعلام مینماید خواهان تقابل مکلف به پرداخت مبلغ 1.150.000 ریال بابت ما به التفاوت هزینه دادرسی در حق صندوق دولت میباشد. ج) در خصوص آن قسمت از خواسته خواهان دعوی تقابل مبنی بر مطالبه اجرتالمثل آپارتمان طبقه دوم ملک موضوع دعوی، نظر به عدم احراز تصرفات خوانده در آپارتمان مرقوم و مستنداً به ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر رد دعوی صادر میگردد. د) در خصوص دعوی مطروحه از سوی خواهانهای دعوی اصلی به طرفیت آقای م.ن. به خواسته مطالبه اجرتالمثل سوئیت متنازعفیه، نظر به اینکه خوانده اخیر تصرف استقلالی در سوئیت مرقوم نداشته و تصرفات وی در سوئیت مذکور به تبع تصرفات همسرش (خوانده خانم و.ش.) بوده که مشارالیها نیز به شرح بند الف فوق به پرداخت اجرتالمثل، محکوم گردیده لذا بنا به مراتب فوق و مستنداً به ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر رد دعوی مطروحه به طرفیت خوانده آقای م.ن. صادر میگردد. هـ) در خصوص خواسته خلع ید مطروحه از سوی خواهان دعوی تقابل که در جلسه اول رسیدگی و در قالب افزایش خواسته مطرح گردیده، نظر به اینکه خواسته مرقوم از مصادیق افزایش خواسته نبوده بلکه خواسته و دعوی جدید محسوب و طرح آن در قالب افزایش خواسته فاقد وجاهت قانونی میباشد لذا مستفاد از ماده 96 و مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع آن و اعلام میگردد. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ محمودی
رای دادگاه تجدید نظر
خانم و.ش. با وکالت آقای م.ح. به طرفیت -1 آقای م. و خانمها 2-ه. 3 -ل. 4 -ژ. همگی ش. و 5 پ.ک. نسبت به دادنامه شماره 710-25/7/91 شعبه 112 دادگاه عمومی حقوقی تهران میباشد. براساس دادنامه موصوف دعوی اصلی تقدیمی تجدیدنظرخواندگان دایر به مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف در یک دستگاه سوئیت واقع در حیاط پلاک ثبتی 712/67 بخش 11 تهران از تاریخ 16/8/83 لغایت 30/5/84 با اتکا به نظریه کارشناس، مورد پذیرش قرارگرفته، حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 000/700/67 ریال در حق تجدیدنظرخواندگان صادرشده و در خصوص دعوی تقابل تقدیمی تجدیدنظرخواه به طرفیت تجدیدنظرخوانده ردیف پنجم به خواسته مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف از تاریخ 1/2/88 با اتکا به نظریه کارشناس حکم بر محکومیت تجدیدنظرخوانده به پرداخت مبلغ 000/805/108 ریال بابت اجرتالمثل ایام تصرف در آپارتمان طبقه اول جزء پلاک ثبتی فوقالذکر از تاریخ 1/3/88 لغایت 7/12/89 در حق تجدیدنظرخواه صادرشده و راجع به دعوی مطالبه اجرتالمثل آپارتمان طبقه دوم ملک موضوع دعوی باتوجه به عدم احراز تصرفات، حکم به رددعوی صادرشده و در خصوص دعوی خلع ید مطروحه ازسوی تجدیدنظرخواه به این جهت که دعوی مذکور در قالب افزایش خواسته مطرح شده و موضوع از مصادیق افزایش خواسته نبوده بلکه دعوی جدید محسوب میشود، قرار عدم استماع دعوی صادر شده است. اینک بابررسی محتویات و مستندات پرونده و مطالعه لایحه ابرازی وکیل تجدیدنظرخواه هر چند دراین مرحله ایراد موجه و مدللی که با یکی از جهات تجدیدنظرخواهی منطبق بوده و مؤثر در نقض و بیاعتباری دادنامه معترضعنه باشد اقامه نگردیده لیکن با توجه به اینکه خواسته دعوی اصلی مطالبه اجرتالمثل از تاریخ 16/8/83 لغایت 30/5/84 بوده و تا جلسه اول نیز افزایش نیافته محاسبه اجرتالمثل تا تاریخ 9/5/86 محمول بر اشتباه بوده، فلذا میزان اجرتالمثل موضوع محکومیت تجدیدنظرخواه مستلزم اصلاح میباشد بنا به مراتب مذکور به تجویز ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و با رعایت ماده 351 قانون مرقوم ضمن رد اعتراض و اصلاح اجرتالمثل موضوع محکومیت تجدیدنظرخواه از مبلغ 000/700/67 ریال به مبلغ 688/334/30 ریال دادنامه تجدیدنظرخواسته که من حیثالمجموع موافق موازین قانونی با رعایت اصول دادرسی صادر شده تأیید و استوار میگردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دوبحری ـ نورزاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.