بقای وکالت اعطایی از سوی زوج به زوجه برای طلاق، پس از رجوع و ادامه زوجیت
درتاریخ : 1391/12/14 به شماره : 9109970906801856
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 8 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، وکالت در طلاق، رجوع از طلاق
چکیده رای
اگر زوج به زوجه وکالت رسمی تام الاختیار تفویض نماید تا با مراجعه به دادگاه ذیصلاح و درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش و انجام کلیه امور و تشریفات لازم از بدو تا ختم عمل و اخذ گواهی صادره و مراجعه به دفتر رسمی طلاق خود را به هر قسم طلاق اعم از بائن یا رجعی، خلع یا مبارات و … دهد و زوجه این حق را اعمال و پس از ثبت طلاق به مابذل رجوع نماید و متعاقباً زوج نیز رجوع خود را ابراز نماید، چون رابطه زوجیت بین طرفین مبتنی بر عقد نکاح مجدد نبوده بلکه تداوم زوجیت ناشی از همان عقد نکاح اولیه بوده است، لذا وکالت پیش گفته به قوت خود باقی و همچنان معتبر است.
خلاصه جریان پرونده
آقای س.ت. به وکالت معالواسطه از طرف آقای م.الف. به طرفیت خانم ف.م. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق بهصورت توافقی تقدیم نموده که در شعبه 19 دادگاه عمومی ثبت و مورد رسیدگی قرار میگیرد زوجه و وکیل معالواسطه زوج در تاریخ 12/11/90 در دادگاه حاضر شدند وکیل زوج اظهار داشته خوانده همسر شرعی و قانونی موکل میباشد به علت پارهای از اختلافات موجود زوجین قصد طلاق و جدائی از یکدیگر را دارند در ضمن زوج به زوجه وکالت بلاعزل جهت طلاق اعطاء نموده تا با اختیارات حاصله از وکالت تفویضی و نیز اختیار وکیل برای زوج خود را با شرایط ذیل مطلقه نماید از محضر دادگاه صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق مورد استدعاست 1-زوجه با توجه به نوع طلاق، نفقه ایام عده و همچنین مهریه خود را کلاً در قبال طلاق خلع به زوج بذل مینماید 2- زوجه حسبالاقرار حامله نمیباشد و گواهی عدم بارداری اخذ نموده است 3- زوجه جهیزیهای که در ید و تصرف زوج دارد میخواهد و باید به وی مسترد شود 4- زوجه حضانت فرزند مشترک 11 ساله خود به نام الف. را میخواهد و با زوجه باشد و الباقی فرزندان رشید بوده و از سن حضانت خارج میباشند و با همین شرایط تقاضای طلاق توافقی را داریم. زوجه اظهار داشت من هم با همین شرایط که وکیل زوج بیان کرد حاضر به طلاق توافقی میباشم. سپس دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده و وکیل زوج داور موکل خود و نیز زوجه هم داور خود را معرفی نمودهاند و هریک از داوران هم نظریه کتبی خود را ارائه دادهاند که حاکی از عدم حصول سازش بین طرفین میباشد و سرانجام دادگاه به موجب رأی شماره 2176-90 مورخ 12/11/90 با اعلام اینکه مساعی دادگاه و تلاش داوران در اصلاح ذاتالبین مؤثر واقع نشده و در خصوص حق وحقوق زوجه به شرح منعکس در رأی با هم توافق نمودهاند لذا مستنداً به ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق بائن از نوع خلع نوبت اول صادر نموده است. رأی صادره در تاریخ 12/11/90 به وکیل زوج ونیز زوجه ابلاغ گردید. زوج درتاریخ 31/4/91 با تقدیم لایحه درخواست تصویر رأی صادره را نموده که به وی حضوراً تحویل شد سپس زوج شخصاً در تاریخ 4/5/91 با تقدیم دادخواست نسبت به رأی مرقوم اعتراض و تجدیدنظرخواهی نموده که شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان وارد رسیدگی شده و در جلسه دادرسی مورخ 10/7/91 که با حضور متداعیین و وکیل معالواسطه زوج تشکیل گردیده اظهارات و مدافعات طرفین را استماع و در صورتمجلس منعکس نموده و سرانجام به موجب دادنامه شماره 1698-91مورخ 11/7/91 و به استدلال مفصل منعکس در آن اعتراض تجدیدنظرخواه را غیر موجه تشخیص و ضمن رد آن دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است. دادنامه اخیرالذکر در تاریخ 1/8/91به زوج ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ 21/8/91 با تقدیم دادخواست نسبت به آن فرجامخواهی نموده که پس از تبادل لوایح و وصول پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. دادخواست فرجامی و لایحه جوابیه به هنگام شور قرائت میگردد.
رای دیوان
فرجامخواهی آقای م.الف. با وکالت آقای ر.غ. نسبت به دادنامه شماره 1698-91 مورخ 11/7/91 شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان که در جهت تأیید رأی بدوی متضمن گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق انشاء گردیده وارد و موجه نیست زیرا مفاد وکالتنامه رسمی شماره 1574-27/2/90 دفتر اسناد رسمی شماره 276 دلالت دارد که زوج فرجامخواه به زوجه فرجامخوانده وکالت تامالاختیار با حق توکیل به غیر ولو کراراً تفویض نموده تا با مراجعه به دادگاه ذیصلاح و درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش و انجام کلیه امور و تشریفات لازم از بدو تا ختم عمل و اخذ گواهی صادره و مراجعه به دفتر رسمی طلاق خود را به هر قسم طلاق اعم از بائن یا رجعی، خلع یا مبارات با هر شرط و قرار و به هر طریق اعم از قبول بذل نفقه و بذل عین مهریه یا معادل یا کمتر یا بیشتر از مهریه و قبول یا رد سرپرستی فرزندان خردسال ضمن انتخاب وکیل دادگستری جهت تقدیم دادخواست و دفاع و انجام امور وکالت مطلقه و عقد نکاح موضوع سند ازدواج شماره 9443-21/12/69 دفتر رسمی ازدواج شماره 33 را منحل نماید وحتی زوج بهعنوان موکل ضمن عقد خارج لازم که واقع شده حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط نموده است و زوجه فرجامخوانده در مقام اعمال وکالت تفویضی بدواً نسبت به انتخاب وکیل دادگستری برای زوج و تفویض وکالت به ایشان اقدام و پس از تقدیم دادخواست از طرف وکیل معالواسطه زوج و توافق با نامبرده در جلسه دادرسی سرانجام بر اساس توافقات حاصله بین آنان در حدود اختیارات مصرحه در وکالتنامه، گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق از نوع خلع صادر گردیده و متعاقب آن زوجه حسبالاقرار با اجرای صیغه طلاق خود را مطلقه نموده و عقد نکاح موضوع سند ازدواج مصرحه در وکالتنامه استنادی را با ایقاع طلاق منحل نموده است بنابراین وکالت تفویضی زوج فرجامخواه به زوجه فرجامخوانده با توجه به صراحت وکالتنامه استنادی جهت ایقاع طلاق و انحلال قطعی عقد نکاح موضوع سند ازدواج مقید در آن بوده است و اگر چه زوجه فرجامخوانده قبلاً نسبت به اعمال وکالت تفویضی موضوع وکالتنامه پیوست پرونده اقدام و با اخذ گواهی عدم امکان سازش و اجرای صیغه طلاق در تاریخ 28/4/90 خود را به طلاق خلع مطلقه نموده است ولی چون زوجین متعاقب آن حسبالاقرار به شرح صورتجلسه دادرسی مورخ 10/7/91 و مفاد گواهی سردفتر طلاق در تاریخ 26/7/90 و قبل از انقضای مدت عده با توافق به دفتر طلاق مذکور مراجعه و رجوع آنها به ثبت رسیده و رجوع الان هم مفهومی جز رجوع زوجه به مال بذل و رجوع زوج به زوجیت نخواهد داشت و آثار شرعی و قانونی مترتب بر این اقدام زوجین اعاده وضع به زمان قبل از طلاق و تداوم زوجیت ناشی از همان عقد نکاح موضوع سند ازدواج مقیددر وکالتنامه پیوست پرونده با همان شرایط مقرر در عقد نامه و برطرف شدن کلیه آثار مترتب بر طلاق که از طرف زوجه در مقام اعمال وکالت تفویضی از طرف زوج جاری گردیده بوده و به مثابه آن است که طلاقی بین طرفین واقع نشده و از طرف زوجه نسبت به اعمال وکالت تفویضی موضوع وکالتنامه استنادی که مقصود آن انحلال قطعی عقد نکاح فیمابین موضوع سند ازدواج مقید در آن بوده اقدامی به عمل نیامده و هنوز به قوت اعتبار خود باقی بوده و زوجه به عنوان وکیل زوج حق داشته با اعمال همان وکالتنامه تفویضی موضوع وکالتنامه استنادی نسبت به طلاق خود اقدام نماید و چون با اجرای صیغه طلاق و انحلال قطعی عقد نکاح وکالت تفویضی موضوعاً منتفی بوده و در صورت برقراری رابطه زوجیت با عقد نکاح مجدد وکالت تفویضی سابق قابل اعمال از طرف زوجه نبوده و به شرح پیشگفته رابطه زوجیت بین طرفین مبتنی بر عقد نکاح مجدد نبوده بلکه تداوم زوجیت ناشی از همان عقد نکاح اولیه بوده است لذا بر اقدام اخیر زوجه در اعمال وکالت تفویضی و در حدود اختیارات مصرحه در وکالتنامه جهت اجرای صیغه طلاق و مطلقه نمودن خود ایراد و اشکالی مترتب نبوده و از این رو دادنامه بدوی که به موجب آن با لحاظ وکالتنامه استنادی و توافق فیمابین وکیل معالواسطه زوج و نیز زوجه گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق صادر گردیده منطبق بر موازین قانونی اصدار یافته و تأیید آن به موجب دادنامه فرجامخواسته فاقد ایراد و اشکال قانونی میباشد بنابراین دادنامه فرجامخواسته تا حدی که با نظر هیأت این شعبه دیوانعالی کشور به شرح مراتب اشعاری انطباق داشته صائب و موجه و مغایرتی با موازین قانونی ندارد و اعتراض وکیل فرجامخواه هم در حدی نیست که به اساس دادنامه مرقوم خلل و خدشه ای وارد و نقض آن را فراهم سازد فلذا ضمن رد فرجامخواهی فرجامخواه مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نتیجهً ابرام میگردد.
رییس شعبه 8 دیوان عالی کشور- مستشار – عضو معاون
عباسیان – اللهیاری-کریمپور نطنزی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.