عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی
درتاریخ : 1391/06/26 به شماره : 9109970220600692
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 6 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اعاده دادرسی، رفع نقص، عدم ذکر شماره دادنامهاعاده دادرسی، عدم ذکر شماره دادنامه، رفع نقص
چکیده رای
عدم ذکر شماره دادنامه مورد اعاده دادرسی از موارد صدور اخطار رفع نقص میباشد و صدور قرار رد دعوا در این خصوص توجیه قانونی ندارد.
رای بدوی
در خصوص دعوی خواهان آقای (ک.ک.) با وکالت آقایان (ک.خ.) و (م.پ.) به طرفیت خوانده آقای (ر.ن.) به خواسته اعاده دادرسی و درخواست تأخیر اجرای حکم . بدین شرح که وکلای خواهان اظهار داشته اند: «عطف به دادنامه های 8600630010800080 مــــــــــــــــــــورخ 9/2/1386 و 8600630010801155 مورخ 11/12/1388 آن شعبه علیه موکل اینجانبان آقای (ک. ک.) لازم است به استحضار برسانم: موکل در تاریخ 20/8/1375 به دلیل نیاز شدید مالی، مبلغ (000/000/20) تومان به عنوان قرض از خوانده آقای (ک. ن.) اخذ کرده است که در قبال آن (000/500/32) تومان بابت اصل طلب و بهرۀ آن طی 24 قطعه چک به مشارٌالیه پرداخت کرده است. بعد از اینکه یک قطعه از چکها پرداخت شده، موکل به دلیل مشکلات مالی، از پرداخت سایر اقساط عاجز گردیده لذا ابتدا وکالت نامهای را به شماره 58088 برای انتقال به آقای (ز.ن.) اعطا و بنا به اصرار خوانده (علیرغم داشتن وکالت و صرفاً به منظور فرار از اتهام رباخواری) موکل، طی سند قطعی غیر منقول تنها مایملک خود را به همسر وی خانم (م.ی.) منتقل مینماید. در فاصله عدم پرداخت چکهای موصوف تا انتقال سند مزبور، موکل مبلغ (000/650/5) تومان را طی 3 فقره چک که از مشتری هایش در دست داشته به خوانده پرداخت می کند. (جمع مبالغ پرداختی تا این زمان 000/500/20 تومان بوده است) موکل تعهد مینماید مابقی بدهی پرداخت نشده را با رضایت خوانده به موجب یک فقره چک (000/500/13) تومان به شمارۀ 988030 بانک(ص.) پرداخت نماید. لیکن [خوانده] با طرح دعوا علیه موکل این جانب در شعبۀ 109 دادگاه عمومی حقوقی در تاریخ 9/2/1386 حکم محکومیت موکل را به پرداخت جمعاً مبلغ (180/011/15) تومان اخذ مینماید. در این اثنا موکل علیه خوانده در دادسرای تهران شکایتی مطرح که پس از طی مراحل قضایی، سرانجام در شعبه 78 دادگاه تجدید نظر استان حکم به محکومیت خوانده به تحمل 2 سال حبس تعزیری به جهت ربوی بودن معامله فیمابین طرفین صادر و قطعی شده است. صدور حکم به محکومیت موکل در شعبه 109 دادگاه عمومی حقوقی در حالی است که اولاً؛ سریال چک شماره 988030 با سریال 24 قطعه چک صادره توسط موکل، یکسان است. زیرا چک شماره 988030 یکی از همان 24 چکی است که مبلغ آن از (000/350/1) تومان به (000/500/13) تومان تبدیل شده و ربوی بودن آن 24 قطعه چک توسط شعبه 78 تجدید نظر استان تهران محرز شده است. ثانیاً؛ با دقت در تاریخ صدور چک شماره 988030 معلوم میگردد که هم زمان با انتقال سند مایملک موکل به خانم (م. ی.) (همسر خوانده) در دفترخانۀ شماره 306 تهران به تاریخ 5/1/1376 صادره شده و به عبارت دیگر ا ین چک به منظور پرداخت بدهی موکل صادر شده است. ثالثاً؛ خانم (م. ی.) از سال 75 تا زمانی که علیه موکل طرح دعوا کرده (8/11/1384) ماهیانه (000/500) تومان از موکل دریافت کرده و علیرغم این که ایشان ادعا کرده که این مبلغ را بابت اجارهبها دریافت نموده، در دادگاه تجدید نظر محرز گردید که این مبلغ بابت بهرۀ قرض دریافتی اخذ شده است. دادگاه نظر به محتویات دادخواست تقدیمی از آنجا که وکلای خواهان خواسته موکل خود را بدون ذکر دادنامه موضوع تقاضای اعمال اعاده دادرسی اظهار داشتند بنابراین طرح دعوی به این کیفیت منطبق با قانون نبوده و دادگاه مستند به ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 109 دادگاه عمومی حقوقی تهران – راستیان نیا
رای دادگاه تجدید نظر
درمورد تجدید نظر خواهیآقای (ک. ک.) با وکالتآقایان (ک. خ.) و (م. پ.) به طرفیت آقای (ر. ن.) نسبت به دادنامه شماره640-4/8/90 صادره ازشعبه 109دادگاه عمومی حقوقی تهران مبنی بر صدور قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره 80-9/2/86 صادره از مرجع یاد شده، دادگاه با توجه به اینکه به موجب بند2 ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده در دادخواست اعاده دادرسی مشخصات حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی است درج میشود، بنابراین علیرغم ذکر شماره دادنامه مورد درخواست اعاده دادرسی در شرح دادخواست بدوی ازآنجا که عدم درج مشخصات حکم مزبور دادخواست اعاده دادرسی ناقص بوده و دادگاه بدوی مکلّف است به دفتر جهت صدور اخطار رفع نقص به وکلای خواهان اخطار ]رفع[ نقص صادر نموده ولیکن دادگاه بدوی در این زمینه برابر مقررات یاد شده اقدام ننموده بنابراین به استناد بند هـ ماده 348 وماده 353 قانون مذکور ضمن پذیرش تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض نموده و پرونده را جهت رسیدگی وفق مقررات قانونی به مرجع بدوی اعاده مینماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 6 دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشاردادگاه
فارسیجانی – صوفی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.