فرجام خواهی نسبت به قرار رد دادخواست تأیید شده در دادگاه تجدیدنظر
درتاریخ : 1391/10/30 به شماره : 9109970909900512
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 26 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: فرجام خواهی، قرار رد دادخواست
چکیده رای
در صورتی که دادگاه تجدیدنظر قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی به علت تقدیم خارج از مواعد قانونی صادره از دادگاه بدوی را عینًا تأیید کند، چون قرار صادره از دادگاه تجدیدنظر صادر نشده است قابل فرجامخواهی نیست.
خلاصه جریان پرونده
برابر محتویات پرونده خواهان خانم ز.الف. فرزند الف.، 22 ساله، خانهدار، با وکالت آقای الف.پ. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی به طرفیت خوانده دعوی، همسرش، آقای الف.ب. فرزند م.، 30 ساله، شغل آزاد، مجهولالمکان به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ عدم پرداخت نفقه و ترک زندگی مشترک به مدت دو سال و عدم توجه به موازین اخلاقی و ازدواج مجدد بدون اجازه خواهان و تحقق بندهای 1 و 8 و 11 و 12 در شرایط ضمن عقد نکاح تقاضای رسیدگی نموده است. موضوع دادخواست پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه محترم پنجم دادگاه حقوقی مورد بررسی قرار گرفته است. خوانده دعوی از طریق آگهی ابلاغ جهت حضور در دادگاه در روزنامههای کثیرالانتشار دعوت گردیده است اما علیرغم نشر آگهی وی در جلسه مورخه 22/12/89 دادگاه حضور نیافته است و وکیل خواهان در این [جلسه] خواسته وی را به شرح دادخواست تقدیمی توضیح داده و علت و انگیزه درخواست طلاق از سوی زوجه را استنکاف زوج از ایفاء وظایف زوجیت، ترک زندگی مشترک، عدم پرداخت نفقه از جمله عدم تهیه مسکن مشترک بیان نموده و گفته کپی اسناد احکام جلب خوانده، مؤید مجهولالمکان بودن وی میباشد که حدود 5/2 سال است کسی از مکان وی مطلع نمیباشد و خواهان سرگردان و بلاتکلیف است که این امر موجبات عسر و حرج وی را نیز فراهم آورده و با بذل ده سکه از مهریهاش تقاضای طلاق خلعی را دارد و نسبت به سایر حقوقات مالی پرونده جداگانه دارد. به لحاظ خوف شقاق، قرار ارجاع امر به داوری از سوی دادگاه صادر شده است. مجدداً زوج از طریق نشر آگهی و مراجعه به منزل پدرش و اظهار بیاطلاعی آنان از فرزندشان (زوج)، در جلسه دادگاه حضور نیافته و لایحه ارسال ننموده و وکیل خواهان تقاضای استماع اظهارات شهود خواهان را کرده است. دو نفر از شهود تعرفه شده از سوی خواهان به ترک زندگی مشترک از سوی زوج در طول دو سال و عدم پرداخت نفقه گواهی نموده و نسبت به ازدواج مجدد وی گفتهاند شنیدهایم. متعاقباً آقای ب.م. به وکالت از سوی زوج آقای الف.ب. با تقدیم لایحه و کپی مدارک پیوست از جمله اظهارنامه برای برگشت زوجه به زندگی مشترک و محکومیت زوجه در رابطه با نشوز و عدم تمکین از زوج و حکم به رد دعاوی وی در خصوص مطالبه نفقه و حضانت و تقسیط شدن مهریه زوجه به لحاظ اعسار زوج از پرداخت نقدی تمام مهریه النهایه اظهار داشته که زوج مجهولالمکان نبوده و زوجه مستحق نفقه شناخته نشده و خود زوجه حاضر به تمکین و بازگشت به زندگی نگردیده و زوج وی را ترک ننموده و گواهی گواهان کذب بوده بهعلاوه اینکه دو شاهد باید مرد باشند و با تکذیب تمام ادعاهای خواهان تقاضای رد دعوای وی را نموده و ضمناً خواسته مواجهه حضوری آن دو در دادگاه شده است. داوران زوجین پس از معرفی خود که حاکی از مؤثر واقع نشدن مساعی آنان در اصلاح ذاتالبین دارد اظهارنظر نمودهاند. وکیل زوجه نیز با تقدیم لایحه و کپی اظهارنامه ارسالی زوجه به زوج جهت تعیین تکلیف زندگی و دادنامه در خصوص محکومیت زوج به استرداد طفل مشترک و حضانت وی با زوجه و نیز محکومیت زوج به خیانت در امانت نسبت به جهیزیه زوجه و تحمل شش ماه حبس و اینکه زوجه با ارسال اظهارنامه و عدم دریافت پاسخ و متواری بودن زوج، زوجه حاضر به تمکین نگردید لذا مجدداً تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را عنوان نموده است. در جلسه مورخه 27/6/90 وکلاء زوجین حضور یافتهاند و وکیل زوجه ضمن تکرار مطالب گذشته به شرح مندرج در جلسه دادگاه و لایحه تقدیمی خود و با استناد به بندهای 1، 2، 8، 11، 12 و با بیان اینکه زوجه حاضر به بذل یک سکه از مهریهاش در قبال طلاق میباشد و زوج هم اکنون متواری است و علیرغم دعوت حضور نیافته لذا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را نموده و وکیل زوج ضمن اذعان به اینکه اولاً: خواهان پرونده دو سال است که از آدرس مندرج در دادخواست تقدیمی به منتقل گردیده و زوج از وی اطلاعی ندارد و اظهارنامه ارسالی وی نیز مورد تردید است که به کجا ارسال و آیا به زوج ابلاغ شده یا نه و نیز هیچ حکمی در رابطه با محکومیت زوج به پرداخت نفقه صادر نشده چه برسد به اجراء و همچنین زوج زن دومی اختیار نکرده و ساکن اهواز میباشد. برابر یکی از اظهارنامهها که برای خواهان ارسال نموده و مجهولالمکان نمیباشد و در رابطه با حکم غیابی شش ماه محکومیت زوج در ارتباط با خیانت در امانت نسبت به جهیزیه تاکنون حکم نه به من و نه به زوج ابلاغ شده و از این حکم واخواهی خواهیم نمود و در نهایت دعوای خواهان را فاقد دلیل دانسته و تقاضای رد آن را نموده است. وکلاء طرفین مجدداً لوایح تقدیم دادگاه نمودهاند ضمناً آدرس دقیق محل سکونت زوج در اهواز از سوی وکیل وی اعلام گردیده است. شعبه محترم پنجم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان پس از بررسی و تحقیقات انجام شده به موجب دادنامه شماره 00001328-7/7/90 ضمن احراز وجود علقه زوجیت دائم فیمابین خواهان و خوانده دعوی در این پرونده و ملاحظه اظهارات وکلاء زوجین و مستندات ارائه شده و بیان عدم تحقق بندهای یک، هشت، یازده، دوازده از شرایط ضمن عقد نکاح به لحاظ عدم محکومیت زوج به پرداخت نفقه و نرسیدن به مرحله اجراء و عدم ترک زندگی مشترک از سوی زوج با توجه به محکومیت زوجه به تمکین و مفقودالاثر نبودن زوج با توجه به آدرس اعلامی در رابطه با محل سکونت وی و ثابت نشدن ازدواج مجدد زوج و اینکه عسر و حرج مورد ادعا در خصوص زوجه نیز مستند به فعل خود اوست لذا با استناد به مواد قانونی مندرج در دادنامه حکم به بطلان دعوای خواهان صادر نموده است. رأی دادگاه پس از ابلاغ، مورد اعتراض از سوی زوجه، خانم ز.الف. با وکالت آقای الف.پ. قرار گرفته و با تقدیم دادخواست تقاضای تجدیدنظر نموده و ضمیمه دادخواست لایحه و مدارک ضمیمه اوراق پرونده نشده و وکیل زوج در رد تجدیدنظرخواهی لایحهای تقدیم دادگاه نموده است. دادگاه محترم بدوی صادر کننده حکم به موجب دادنامه شماره 00001735-16/9/90 تجدیدنظرخواهی زوجه را خارج از مهلت مقرر قانونی دانسته و قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی صادر نموده که قرار مزبور از سوی وکیل زوجه مورد اعتراض قرار گرفته و با تقدیم دادخواست و بیان اینکه تجدیدنظرخواهی نسبت به رأی اصلی در مهلت مقرر بوده، تقاضای تجدیدنظر نموده است. پرونده در شعبه محترم ششم دادگاه تجدیدنظر استان مورد رسیدگی قرار گرفته و به موجب دادنامه شماره 1202-25/11/90 با رد تجدیدنظرخواهی قرار مزبور تأیید شده است. متعاقباً آقای الف.پ. با وکالت از سوی زوجه، خانم ز.الف. در اعتراض به دادنامه فرجامخواسته با تقدیم دادخواست فرجامخواهی نموده و بعضاً به ازدواج مجدد زوج پرداخته و وکیل زوج نیز در رد فرجامخواهی لایحهای تقدیم دادگاه کرده و پرونده برای فرجامخواهی به دیوان عالی کشور ارسال و مآلاً برای بررسی به این شعبه ارجاع شده است. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای حسن افشاری عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده در مورد دادنامه شماره 0001202-25/11/90 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
در خصوص فرجامخواهی خانم ز.الف. فرزند الف. با وکالت آقای الف.پ. در اعتراض به دادنامه شماره 00001202-25/11/90 صادره از شعبه محترم ششم دادگاه تجدیدنظر استان که به موجب آن رأی شماره 00001735-16/9/90 صادره از شعبه محترم پنجم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان مبنی بر خروج مهلت تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 00001328-17/7/90 همان دادگاه در خصوص حکم به بطلان دعوای صدور گواهی عدم امکان سازش و قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی تأیید گردیده است، با امعان نظر و مداقه در جامع از اوراق و محتویات پرونده و با صرفنظر از صحت و سقم دادنامه اصلی دادگاه بدوی در خصوص حکم به بطلان دعوای تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش جهت طلاق و نیز با صرفنظر از صحت و سقم دادنامه فرجامخواسته و تأیید دادنامه تجدیدنظرخواسته در رابطه با صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 00001328-17/7/90 نظر به اینکه موضوع فرجامخواهی از موارد احصاء شده در ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی نبود و دادگاه تجدیدنظر شخصاً خود اقدام به صدور قرار نکرده بلکه قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی را تأیید نموده است بنابراین پرونده قابل طرح در دیوان عالی کشور نبوده و بدون هیچگونه اقدام قضائی مبنی بر نقض یا ابرام، پرونده به دادگاه محترم صادر کننده حکم ارسال میشود.
رییس شعبه 26 دیوان عالی کشور- مستشار
انصاری- افشاری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.