درتاریخ : 1393/05/20 به شماره : 9309970908800152
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 6 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
در صورتی که عدهای با برخی دیگر درگیر شوند، به گونهای که به روی همدیگر سلاح بکشند و همدیگر را مجروح نمایند، چنین عملی منطبق با عمل منازعه است نه محاربه؛ هرچند متهمین چنین عملی را در ملاءعام انجام داده و موجب ترس مردم نیز شده باشند.
خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده و کیفرخواست شماره 06423- 16/10/92 صادره از دادسرای عمومی و انقلاب س.، افراد ذیلالذکر بشرح آتی تحت تعقیب کیفری قرار گرفتهاند: 1- ح.خ. معروف به م. فرزند م. متولد 1362 دارای پانزده فقره سابقه، دایر بر اخلال در نظم و آسایش عمومی با شمشیر و قمه و سلاح بهدفعات متعدد با جمع کردن ارازل و اوباش به قصد اخافه، محاربه و افساد فیالارض 2- ر.ب. فرزند ر. متولد 1362 دارای 12 فقره سابقه، دایر بر اخلال در نظم و آسایش عمومی و جنایت گسترده با بکارگیری سلاح شکاری به قصد اخافه و افساد فیالارض 3- ح.ق. فرزند ر. 28 ساله دارای 13 فقره سابقه، دایر بر شرکت در اخلال در نظم و آسایش عمومی به قصد اخافه و محاربه و افساد فیالارض 4- م.س. فرزند ح. 24 ساله دارای 11 فقره سابقه، دایر بر محاربه و افساد فیالارض بهلحاظ ارتکاب گسترده جنایت علیه تمامیت افراد و اخلال در نظم و آسایش عمومی. ضمناً پرونده متهم دیگر دارد که در این گزارش مطرح نمیباشد. اجمالاً اینکه شخصی بهنام ر.ب. طی شکایتی اعلام نموده: «مورخه 29/3/92 با موتور سیکلت خود در حال عبور در بلوار کشاورز بودهام که ناگهان فردی بهنام م.س. با خودرو پراید برای اینجانب مزاحمت ایجاد نموده و بدون دلیل بعد از پیاده شدن از خودرو با سلاح سرد قمه شروع به ضرب و شتم نسبت به اینجانب نمود که از ناحیه دست چپ و راست، بازو و شکم و سایر اعضاء بهشدت مجروح و در بیمارستان … س. بستری میباشم.» م.س. اظهارداشته: «اظهارات شاکی دروغ است. در آن ساعت روز اینجانب در ویلای س.ر. دوستم بودم. اصلاً اطلاعی ندارم. طی تحقیقاتی که بعملآمده شخصی بنام الف.م. فرزند ع. بوده.» الف.م. اظهارنموده: «قبول دارم اینجانب به ر.ب. با یک تیزبر اقدام به ضرب و شتم و چاقوکشی کردم و بلافاصله از محل متواری شدم.»
ر.ب. اظهارنموده: «اینجانب با موتور سیکلت درحال رفتن به منزل بودم که یکدستگاه خودرو پراید با سرعت زیاد از کنار اینجانب بصورت زیگزال حرکت میکرد که به راننده گفتم چه حالت حرکت است؟ راننده بلافاصله ایستاد. راننده آن زن بود و سرنشین آن یک جوان. بلافاصله از داخل خودرو پایین آمد و یکعدد شمشیر در دست داشت …. نامبرده اینجانب را دنبال کرد. از دو دست اینجانب و شکم مجروح شدم و شخص ناشناس از صحنه متواری شد.» مرجع انتظامی اعلام نموده» «از آن جایی که م.س. یکی از اراذل و اوباش سطح یک میباشد، احتمال اینکه نامبرده الف.م. را با مبلغ پول خریداری نموده و وی را به جای خود گذاشتهاست را میدهد.»
الف.م. اظهارنموده: «من با ر.ب. درگیر نشدم و اصلاً او را نمیشناسم. بنده از سوی آقای س. اجیر شدم و مسئولیت این درگیری را قبول نمودم.»
به گزارش مورخه 14/4/92 در ساعت 00:17 اکیب اعزامی جهت بررسی مورد درگیری و تیراندازی در محل حاضر، تعداد زیادی مردم دور کانکس تجمع کردهبودند. بنا به اظهارات آنها دو دستگاه خودرو پژو 206 به سرکردگی م.ق. و م.س. و م.گ. و چند نفر دیگر سرکوچه چهارم ت. پیاده شدند و با شمشیر به سمت ک.الف. حملهور شدند و او را مجروح کردند که در این لحظه با اسلحه شکاری دولول اقدام به تیراندازی داخل محله ت. نمودند و به سمت اهالی و کسانی که داخل قهوهخانه بودند، با شمشیر حملهور شدند. در این بین آقایان …. بهوسیله قمه مجروح شدند. طی بررسی بعملآمده تعداد هشت تیر شلیک شده که تعداد دو عدد پوکه در محل پیدا شدهاست. ک.الف بهعلت جراحت شدید به بیمارستان … منتقل گردیدهاست. ضمناً اقدام به تخریب یکدستگاه موتور سیکلت متعلق به ح.ج. نمودند. در اینخصوص سربازان کانکس تیراندازی افراد فوقالذکر را تأیید نمودند.
ک.الف. اظهارداشته: «حدود ساعت 00:14 نیمه شب روز جمعه 14/4/92 در حالی که به طرف منزل در حرکت بودم، از محله ت. جنب کانکس پلیس تعدادی از افراد اراذل و اوباش به سرکردگی م.ق. جلوی اینجانب را گرفته و م.ق. با یک قبضه قمه اینجانب را از ناحیه قفسه سینه و گوش سمت چپ مجروح نموده. از م.ق. و ایادی وی شکایت دارم …. دلیل مجروح کردن مرا نمیدانم. بیدلیل مرا مجروح نمودهاند. با م.ق. در زندان س. آشنا شدهام. مدت یکسال میباشد که با وی آشنا شدهام … مهاجمین با دو دستگاه خودرو زانتیا و پژو 206 آمدند که م.ق. از خودرو پیاده شد و اقدام به مجروح کردن اینجانب نمود و مرا با قمه مجروح کردند. سپس افرادی که داخل زانتیا و پژو بودند، اقدام به تیراندازی نمودند به سمت مردم که تعدادی از اهالی محل (محله ت.) نیز مجروح شدهاند …. سلاحی که در درگیری استفاده شد، از نوع شکاری بود و افرادی که مجروح شدند ساچمه از بدن آنان بیرون آوردهشد …. در درگیری خودم مجروح شدم و احتمالا سه چهار نفر دیگر با سلاح شکاری ساچمه زنی مجروح شدهاند. سابقه محکومیت کیفری دارم، فعلا بهعلت شربخمر در زندان میباشم …» الف.ص. اظهارداشته: «حدود ساعت 24 روز جمعه مورخ 14/4/92 در حالی که در محله خودمان محله ت. بودیم، ناگهان تعداد دو دستگاه خودرو زانتیا و پژو 206 وارد محله شدند. تعدادی اراذل و اوباش اقدام به عربدهکشی نمودند. من هم ترسیدم و اقدام به فرار نمودم که از داخل خودرو نیزتعدادی افراد اقدام به تیراندازی کردند که من نیز مجروح شدم، از ناحیه دست چپ. از م.س. و م.ق. شکایت دارم. تعداد دو قبضه شمشیر در دست م.ق. بود که ک.الف. را مجروح کرد و با یک قبضه سلاح شکاری ساچمهزنی نیز من مجروح شدهام. م.ق. و م.س. با شماره خودشان برای من پیامک تهدیدآمیز فرستادند …. سابقه محکومیت کیفری دارم. یکبار بهعلت شربخمر روانه زندان شدهام. پ.م. اظهارداشته: «ناگهان با دو دستگاه خودرو وارد محله ت. شدند، عربدهکشی کردند و با سلاح تیراندازی کردند. من ترسیدم، فرار کردم که مورد اصابت تیرساچمهای قرار گرفتم …. دو قبضه شمشیر در دست م.ق. بود …» سوال: «چه کسی شما را مجروح نمود؟» جواب: «م.س. در دست وی سلاح شکاری بود و فردی دیگری بنام الف. …. علت و انگیزه درگیری را نمی دانم …» م.س. اظهارداشته: «…. قبول دارم. من همیشه در سطح شهر اقدام به درگیری و چاقو کشی مینمودم و در درگیری محله ت. حضور داشتم. یک قبضه شمشیر داخل خودرو نگهداری میکنم و زمان درگیری از آن استفاده میکنم و قبول دارم که مشروبات الکلی خارجی ویسکی متعلق به من میباشد. هم برای مصرف خودم بوده و هم برای فروش. در زمان درگیری م.ق. سه نفر از دوستان خود را از شهر ق. به اسامی ر.ب. و الف.ت. و خودرو زانتیا به رانندگی جوان ناشناس به محله ت. آورده و اقدام به چاقوکشی و درگیری نموده و الف.ت. با سلاح شکاری تیراندازی نمودهاست. من با شمشیر قصد رفتن به محله ت. را جهت انجام درگیری داشتم، ولی به آنها نرسیدم و در درگیری حضور نداشتم.» همچنین نامبرده اظهارنموده: «در درگیری با ر.ب. باتفاق همسرم بنام ن.غ. در حال حرکت بودم که نامبرده به همسرم بیاحترامی کرد. حدود ساعت 9 شب باهم درگیر شدیم. مردم جمع شدند و دیگر متوجه نشدم چه شد.» ر.ت. شهرت الف. اظهارداشته: «در معیت م.ق. و ح.ق. با خودرو 206 و خودرو زانتیا بهرانندگی فردی بهنام م.الف. و الف.چ. در مراسم جشن تولد شرکت داشتیم. ک.الف. از محله ت. در مراسم حضور داشت که همه مست بودند و با هم جر و بحث کردند. بعد از اتمام مراسم همگی به محله ت. رفتیم که م.ق. با دو عدد شمشیر پیاده شد و چندین ضربه به ک.الف. زد و او را مجروح کرد. سپس من از زانتیا پیاده شدم و با سلاح شکاری به طرف جمعیت تیراندازی کردم … من درگیری و شرارت و تیراندازی و برهمزدن نظم عمومی را قبول دارم. اشتباه کردم که درگیر شدم.» ر.ب. اظهارنموده: «روز حادثه مورخه 15/4/92 ساعت 24:10 بامداد من بهاتفاق الف.ت. و الف.چ. به مراسم عروسی اراذل و اوباش جویبار م.ی. معروف به م. رفته بودیم که در این حین از شهرستان س. تعدادی افراد بهنامان م.ق.، ح.ق.، ک.الف. و م.س. نیز حضور داشتند که در حین مراسم همه با استعمال مشروبات الکلی و با حالت مستی با یکدیگر جر و بحث نمودند. سپس مراسم را ترک کردند و من به شهرستان ق. رفتم. بعد از یک ساعت م.ق. با موبایل با من تماس گرفت. من به میدان جانبازان آمدم و مشاهده کردم م.ق. با ح.ق. با خودرو 206 منتظر من هستند. من سوار خودرو شدم به محله ت. رسیدیم. م. از قبل با موبایل ک.الف. تماس گرفت و او را گول زد. ک. را به محله ت. آورد. در آن ساعت ما با دو ماشین زانتیا و پژو 206 به صحنه رسیدیم. داخل پژو م.ق. و ح.ق. و من نشسته بودیم و در داخل زانتیا راننده بهنام م. و الف.ت. و الف.چ. و الف.الف. بودند که همگی پیاده شدیم و شروع به درگیری و چاقوکشی و عربدهکشی نمودیم که در این حین م.ق. لخت شده و با شمشیر چندین ضربه به ک.الف. زد و او را مجروح کرد. پس از مدتی از داخل زانتیا که از دوستان م.ق. بود، با سلاح شکاری به سمت اهالی محله ت. حدوداً سه تیر شلیک شد. سپس ما صحنه را ترک کردیم.» ح.ق. با نام مستعار م. اظهارداشته: «علت درگیری اینجانب با ک.الف. اهل و ساکن محله ت. از جشن ختنهسرون فرزند آقای م. ساکن ج. شروع شد. هم من و هم ک. مشروبالکلی استفاده کرده بودیم. با هم درگیری لفظی و در ادامه با تماسهای مکرر، ک. خواهان شد که مرا ببیند. من هم باتوجه به نوع صحبتهایی که میکرد مشکوک شدم که قصد درگیری دارد. با اصرار وی من بهاتفاق ب.ع. و ر.ب. با پژو 206 ح.ق. به محله ت. رفتیم. قبل از رسیدن به محل قرار مشاهده کردیم جمعیت زیادی آنجا حضور دارند. به محض اینکه از خودرو پیاده شدیم، دیدیم جمعیت با چوب و چماق و شمشیر به سمت ما آمدند و اولین ضربه را به شیشه عقب اتومبیل 206 وارد کردند و در ادامه ما هم به آنها حمله و با ک.الف. درگیر که با قمه به سر وی وارد کردم و جمعیت محله ت. به خودرو 206 ضربات متعددی وارد و باعث شکستهشدن شیشههای بغل و جلو و درب خودرو شدند. با مشاهده صحنه مذکور، خودرو زانتیا به رانندگی م.پ. و دو تن از دوستان وی که با ر.ب. هم رفیق میباشند به حمایت از من با اسلحه شکاری دولول تیراندازی کردند و تیراندازی را ب. کرده بود و درخصوص افراد دیگر که حضور داشتند، اطلاع دقیق از اینکه تیراندازی انجام دادند یا ندادند، ندارم. من هم قبل از ترک صحنه درگیری دو مورد شلیک تیر از اسلحه را شنیدم.» ح.ق. اظهارداشته: من بهاتفاق م.ق. و افراد دیگر که دستگیر شدهاند، عروسی در شهر ج. منزل ی. بودیم که ک. بچه محله ت. با م.ق. تماس گرفت که بیا محله ت. ما هم رفتیم که م. پیاده شد، به سمت ک. رفت که جروبحث شد که با قمه ک. را مورد ضرب و شتم قرار داده و من از ماشین پیاده نشدهام …. ازخودرو زانتیا تیراندازی شد. الف.ت. و ب.ع. بودهاند که مردم را مجروح نموده اند.» همچنین نامبرده اظهارداشته: «صاحب اسلحه الف.ت. بود و با ماشین 206 خودم به آنجا رفتیم. دو خودرو من، م.ق. و ر.ب. و ب.ع. بودیم.»
شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان س. پس از رسیدگی طی دادنامه شماره 00233-18/2/93 بهشرح آتی انشاء حکم نمودهاست:
«رأی دادگاه»
محتویات پرونده حاکیست که آقای م.س. متهم ردیف چهارم که یکی از افراد با سابقه و شرور در س. میباشد، چند روز قبل از درگیری پس از شربخمر به منظور خالکوبی به محله ت. س. مراجعه و به موجب خصومت قبلی که با بعضی از افراد شرور آن محل داشته، توسط افراد آن محل مورد ضربوشتم قرار میگیرد که نامبرده جهت تلافی و انتقامگیری و ضربوشتم ضاربینش شروع به تحریک دوستانش متهمین ردیف اول و سوم که هر یک داری سوابق متعدد کیفری بوده و هستند که به اختصار در صدر حکم و کیفرخواست به بعضی از آنان اشاه گردیده، مینماید تا اینکه در یک جشن تولد در یکی از روستاهای ج. که چند تن از اهالی آن شهر و تعدادی از افراد از س. و شهرستان ق. منجمله ک.الف. از اهالی محله ت. س. حضور داشتند، پس از شربخمر کلیه افراد حاضر در آن جشن، بین دوستان م.س. از جمله متهم ردیف اول م.ق. و ک.الف. مشاجره لفظی درمیگیرد که بعد از خروج از مجلس با تماسهای تلفنی و ارسال پیامک، اقدام به تهدید نسبت به همدیگر مینمایند و خواستار حضور در محله ت. شهرستان س. میشوند که در نتیجه آقای م.ق. بهاتفاق تعدادی از دوستان شهرستان ق. و س. خود با دو دستگاه اتومبیل پژو 206 و زانتیا با آمادگی قبلی و همراه داشتن سلاح شکاری و شمشیر، وارد محله ت. حدود ساعت 12 شب در مورخه 14/4/92 گردیده که سرکرده این باند آقای ح.ق. معروف به م. در آنجا با در دست داشتن شمشیر (حسب اظهارات بعضی با کندن لباس خود و در دست داشتن دو شمشیر و کوبیدن آن به همدیگر و فحاشی اهالی) و ر.ب. از خودرو 206 پیاده و شروع به عربدهکشی و زخمی نمودن (ک.الف.) از ناحیه سر مینماید. سپس افراد دیگر از باند وی که در درگیری حضور داشتند، با اسلحه شکاری دولول که حسب محتویات پرونده و اظهارات حاضرین در درگیری متعلق به متهم ردیف دوم آقای ب. بوده به سوی مردم و افرادی که در داخل قهوهخانه نشسته بودند به منظور اخافه اقدام به شلیک چند تیر مینمایند که گواهی اهالی محل و صورتجلسه مأمورین مستقر در کانکس نیروی انتظامی و پوکههای کشف شده و اقاریر متهمان جملگی مؤید صحت آن میباشد. پس از درگیری و تیراندازی و تخریب اموال مردم و زخمی نمودن تعداد دیگری از اهالی بهنامهای پ.م.، س.چ.، س.ص. و … از محل متواری که پس از مدتها متواری بودن و اقدامات اطلاعاتی توسط نیروی انتظامی و اداره اطلاعات شناسایی و دستگیر میگردند. بغیر از متهم ردیف چهارم بقیه متهمان به حضور خود در درگیری محله ت. و تیراندازی توسط افراد باند آقای ق. اقرار و اعتراف داشتهاند. فلذا باعنایت به گواهیهای متعدد صادره در پرونده و استشهادیه تنظیمی که حمله آقای ح.ق. به ک.الف. را مورد تائید قرارداده که منجر به مجروحیت مشارٌالیه گردیده و اعلام شکایت نامبرده و شکایت افراد دیگر بهنامهای الف. و ح.ص. علیه م.س. و م.ق. و (شکایت آقای پ.خ. فرزند و. که به موجب تیراندازی با تفنگ شکاری مورد اصابت ساچمه قرارگرفته و مصدوم شده و یا اقدام به تخریب موتور سیکلت ح.ج. نمودهاند و گزارش 03020/8886/29 مورخه 18/4/92 رئیس کلانتری 13 و اظهارات آقای ح.ق. در اداره اطلاعات استان و در جلسه دادگاه که در تمامی مراحل به حضورش در درگیریهای متعدد از جمله درگیری در محله ت. اقرار داشته و دفاعیات وکیل مدافع محترمش در جلسه دادگاه و لایحه تقدیمی 2500173 مورخه 20/12/92 که شخص متهم و وکیل مدافع محترمش سعی در توجیح حضور متهم در محله ت. را داشتهاند و با توجه به مصدومیت آقای ک.الف. آن را درگیری شخصی دانسته، نه از مصادیق محاربه و افساد فیالارض. این درحالیست که اقدام نامبردگان با قصد هراس و ترسانیدن (اخافهالناس) آذریهای مقیم س. و آن منطقه بوده که حسب نظریه مشهور فقها فعل مرتکب باید دارای خصوصیت ایجاد هراس و سلب امنیت باشد، اگر چه شخص واحدی را بترسانند و اظهارات ر.ب. مبنی بر حضورش در درگیری محله ت. و گزارش اداره کل اطلاعات استان به شماره 25234/81/91 مورخه 6/5/92 و اظهارات نامبرده در جلسه دادگاه در تاریخ 24/1/93 و مدنظر قرار دادن دفاعیات وکلای محترمش در لوایح تقدیمی شماره 2500174 مورخه 19/12/92 و 2500179 مورخه 25/12/92 و مطالب ابرازی وکلای مدافع محترمش در جلسات دادگاه، شایان ذکر است متهم نامبرده علیرغم اینکه به اتهام درگیری و شرارت به 9 سال زندان محکوم و در حال تحمل کیفر بوده که با استفاده از مرخصی اقدام به غیبت و متواری میگردد و درهمین ایام مجدداً مرتکب جرم موضوع این پرونده گردیدهاست که در گزارش و محتویات پرونده اسلحه متعلق به وی بوده و نامبرده به همراه آقای م.ق. بدواً از پژو 206 پیاده گردیده و بسوی مردم حملهور شده و با دریافت اسلحه از سرنشینان زانتیا اقدام به تیراندازی بهسوی مردم کرده، منصرف از اینکه نامبرده و وکیل مدافع محترمش تعلق سلاح به وی و تیراندازی را منکر گردیده، ولی آنچه مسلم و برای دادگاه مبرهن میباشد، مسلماً مشارٌالیه با قصد اخافه و سلب امنیت مردم وارد درگیری شده و در ایجاد هراس و ترس و سلب امنیت مشارکت داشته و در مانحنفیه تسلیح کلیه افراد جهت انطباق عنوان مجرمانه (محاربه) لازم و ضروری بنظر نمیرسد، بلکه همین که تعدادی از افراد مسلح بوده و بقیه با قدرتنمایی و حتی چوب و سنگ اقدام به اخافه مردم مینمایند، کفایت میکند. همانگونه که در قوانین متعدد از قبیل قانون مبارزه با مواد مخدر نیروهای مسلح و قانون تشدید مجازات محتکران و گرانفروشان صدق عنوان محارب را مشروط به وجود سلاح و یا تجرید سلاح ندانسته، بلکه صرف برهم زدن امنیت کشور و یا …. را جهت صدق عنوان محارب کافی دانستهاند، همانگونه که در خیلی از موارد صرف تجرید سلاح بدون قصد سلب امنیت و …. را محاربه ندانسته اند و از طرفی اطلاق آیه شریفه 33 سوره مائده که بیانگر حکم محاربه میباشد، بکاربردن اسلحه را شرط تحقق جرم محاربه نمیداند، بلکه بکار بردن وسایل دیگر از قبیل سنگ و چوب و قدرت بدنی را نیز کافی دانستهاند، این در حالیست که کلیه افراد و متهمان این پرونده با توجه به سوابق اعلامی اهل ر. (فساد) که بعضی از فقهای عظام آن را شرط محارب دانستهاند میباشند و اظهارات متهم ردیف سوم آقای ح.ق. در اداره اطلاعات استان که اقرار به حضورش در درگیری محله ت. در معیت ح.ق. داشته و مدنظر قراردادن گزارش اداره اطلاعات راجع به نامبرده به شماره 1/121599/8884/92 مورخه 27/4/92 و دفاعیات احدی از وکلای مدافع وی و دفاعیات متهم در جلسه دادگاه و لوایح تقدیمی وکلای مدافع محترمش که پس از قرائت در جلسه دادگاه تقدیم دادگاه گردیده به شماره 2500009 مورخه 28/1/93 ثبت و ضمیمه پرونده شده و اعتراف نامبرده مبنی بر حضورش در درگیری محله ت. با ماشین 206 خودش و دفاعیات غیرمحکمهپسند وکیل مدافع محترمش که صراحتاً حضور موکلش را در درگیری محله ت. مورد تأیید قرار داده و اظهارداشته که موکلش نتوانسته ازمال خودش محافظت نماید که در درگیری به خودروی وی خساراتی وارد شده و اظهارات متهم ردیف چهارم م.س. مبنی بر شرکت در درگیریهای متعدد نقاط مختلف شهر س. با شمشیر و قمه و گزارش مدیر کل اداره اطلاعات استان به شماره 5/28/58/3514 مورخه 23/4/92 و مدافعات و دفاعیات نامبرده در جلسه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع محترمش در جلسه 25/12/92 و لایحه تقدیمی که به شماره 2500175 مورخه 20/12/92 ثبت و منضم در پرونده میباشد و اینکه متهم و وکیلش منکر حضور نامبرده در درگیری محله ت. میباشند و سایر متهمین نیز علیرغم اظهارات قبلی خویش مبنی بر حضور مشارٌالیه در درگیری محله ت. در جلسه دادگاه حضورش را تکذیب نمودهاند، نامبرده با اظهارات ضد و نقیضش مبنی بر اینکه در لحظههای آخر درگیری قصد ورود به محله ت. را داشته که با اعلام آقای م.ق. مبنی بر اتمام درگیری، نامبرده از رفتن به محله ت. منصرف گردیده؛ این درحالیست که عامل اصلی درگیری محله ت. همانگونه که قبلاً اشاره گردیده، وی بوده است و بنظر میرسد درگیری مزبور با هدایت پشت پرده وی بودهاست و صرفاً به جهت رهایی از مجازات بدواً اعلام میکرده که در فاصله سی کیلومتری درگیری بوده، ولی بعداً اظهارداشت: نزدیک محله ت. که میخواست وارد شود، با اعلام م.ق. به محله ت. نرفته و سایر قرائن و امارات موجود در آن از قبیل اینکه کلیه افرادی که در حادثه مصدوم و مجروح شدهاند، در شکوائیههای تقدیمی خویش علاوه بر م.ق. علیه م.س. نیز طرح شکایت نموده و حضور وی را در درگیری مورد تأیید قرار دادهاند و آقای الف.چ. و م.ق. تیراندازی توسط ر.ب. را مورد تأیید قرار دادهاند و اینکه آقای م.ق. با دخترانی رابطه نامشروع داشته از قبیل خانمها ن.ل. و ت.ب. و الف. و …. و اینکه م.ق. علاوه بر فعالیت در امر فروش مشروباتالکلی و سگبازی و … با هزینه کردن، اقدام به جذب افراد جوان به سمت خود نموده و هدایت و زمینه انحراف و شرارت را در آنها بوجود آورده و بیش از 50 نفر را برای خواستههای شرارتآمیز خود اغفال و برای اعمال مجرمانه بکارگیری مینماید و نامبرده بعد از جمعکردن افراد، اقدام به دادن مشروب به آنها مینمود، سپس با سلاح سرد و گرم آنها را با سرکردگی خود و م.س. جهت حمله و ایراد خسارت به محلهای مورد نظر اعزام میکرده. همانگونه که بیان گردیده آقای م.ق. شدیداً در کار فروش مشروباتالکلی در سطح شهر س. بویژه منطقه راهبند بوده و نامبرده با اشراری از شهرهای ن.، ق.، ج.، ب.، ش. در ارتباط بوده که جملگی موارد فوق بیانگر صدق عنوان ریبه بر نامبرده را می نماید و یا درخصوص ر.ب. متهم ردیف دوم که حسب اظهارات احدی از شکات بهنام آقای الف.ص. نامبرده توسط ر.ب. مجروح شده و آقای ب. با تفنگ شکاری دو لول بهطرف اهالی شلیک میکرده و مواجه حضوری فیمابین آنها و یا اظهارات آقای الف.چ. در دادسرا که بیان داشته: «بنده با تماس ر.ب. به ج. رفته، بعد اینکه همگی مست بودیم، آقایان ق. و ر.ب. افراد را جمع و به محله ت. اعزام، در محله ت. ابتدا م. و ر.ب. از ماشین پیاده شده که بعد از حمله م. بسوی ک.، آقای ب. با شمشیر بهسوی محله ت.ها حملهور شده و بعد سلاح را از الف. گرفت و تعداد سه گلوله به طرف مردم شلیک و آنها را زخمی کرده و آقای ب.ع. نیز تیراندازی توسط ر.ب. را مورد تأیید قرارداده » و ح.ق. متهم ردیف سوم نیز تیراندازی توسط ر.ب. را مورد تأیید قرار داده و بیان داشته: تیراندازی در محله ت. توسط ر.ب. بوده که ب. گردن گرفت و یا درخصوص متهم ردیف سوم ح.ق. که همیشه همراه م.ق. بوده و از نوچههای وی محسوب میگردید و هرکجا که او میرفت، ح. نیز در رکاب و همراه او بوده و در تمام درگیریهای م. حضور و مشارکت داشته و او نیز حسب اظهارات تحقیقاتی متهمان در جشن ج. مشروب خورده بود و در درگیری محله ت. حسب صورتجلسه مواجهه حضوری فیمابین شکات م. و الف.ص. با ر.ب. و الف.ت. و … حضور داشته و حسب اظهارات شخص ح.ق. نامبرده درکار خرید و فروش تریاک و مشروبات الکلی درسطح عمده 500 لیتر و …. فعالیت داشته ومشارٌالیه با خانمهایی بهنام ف.ش.، س.، ه.چ.، ن.ر.، ه.، رابطه نامشروع درحد انجام عمل زنا داشته(حسب اظهارات خودش)؛ خلاصه اینکه نامبرده از اعوان و انصار و نوچههای پروپاقرص آقای م.ق. بوده که به محض فراخوان ازسوی ق. نامبرده فوراً حاضر و در اکثر قریببهاتفاق درگیریهای آقای ق. وی نیز شرکت و با آقای ق. همراهی داشته و نحوه دستگیری آقای م.س. که پس از کار اطلاعاتی و شناسایی مخفیگاه توسط اکیپ 9 نفره در حالیکه با یک خانم بصورت لخت و عریان بوده، بعد از درگیری با مأمورین دستگیر که هشت بطری مشروبالکلی بزرگ که نامبرده نیز در امر خرید و فروش فعالیت مینماید، کشف و ضبط میگردد که حسب اظهارات خانم، آقای س. از وی زورگیری میکرده و بواسطه تهدید و ارعاب مجبور به برقراری رابطه با وی بوده و دیگر اینکه م.س. در اظهارات خود علیرغم انکار در دادگاه، اظهارداشته در محله ت. حضور داشته و بهوسیله قمهای که داخل ماشین بوده، در زمان درگیری استفاده میکرده و مشروب هم برای مصرف وی بوده و هم برای فروش و اینکه حسب اظهارات آقای الف.ص. آقای م.س. بعد از درگیری هر روز بواسطه تماس تلفنی و پیامک وی را تهدید میکرده و حتی اظهارداشت: آقای س. در درگیری محله ت. سلاح کمری کلت داشته و چند تا تیراندازی نیز کرده و پ.م. نیز همین مطلب در جلسه مواجهه حضوری 23/4/92 مورد تائید قرار داده و آقایان ر.ب. و الف.چ. حضور آقای م.س. در جشن جویبار و شربخمر وی را مورد تأیید قرار دادهاند و حسب اظهارات آقایان م.ق. و الف.ح.، آقای م.س. در درگیری محله ت. نقش و مشارکت داشته و ربایش دختری بهنام ن.ق.که به اتفاق چند نفر از دوستان آقای س. صورت گرفته و چند نفر اقدام به تجاوز به عنف مشارٌالیها نمودهاند، م.ق. با ایشان بودهاند، منجمله درگیری م. شهر س.که به اتفاق چند نفر با پوشاندن صورت در ساعات نیمهشب با در دست داشتن شمشیر و قمه و چماق اقدام به تخریب بیش از 20 دستگاه اتومبیل و اموال مردم و ایجاد ترس و هراس نمودهاند و یا در درگیری منطقه بلوار کشاورز با م.الف.، آقای م.س. حسب اظهارات خودش در جشن تولد ج. که درگیری محله ت. بعد از آن بوده شرکت داشته، مشارٌالیه از تهیهکنندگان مشروب برای ح.ق. جهت فروش بوده و حسب اظهارات آقای پ.م. (متهم ردیف پنجم)، آقای م.س. در مواقع لزوم به وی و دیگر بچهها زنگ می زد و همه را جلوی قهوهخانه ق. روستا جمع کرده و همه دستشان سلاح بود و م. و م. آن درگیری را مدیریت میکردند که تمامی موارد فوق و دیگر موضوعات منعکس در پرونده اعم از درگیری با ر.ب. و مصدومیت وی با شمشیر و …. جملگی بیانگر شرارت نامبرده م.س. بوده و کیفرخواست شماره 3006423 مورخه 16/10/92 صادره از ناحیه دادستان محترم عمومی و انقلاب س. و امعان نظر به مطالب ابرازی و وکلای مدافع محترم متهمین در جلسه دادگاه و مداقه در دفاعیات اعلام شده در لوایح تقدیمی به دادگاه و اینکه افراد نامبرده شده بیش از پنج سال (از سال 1387) تاکنون، با اعمال شرورانه خود مکرراً در منطقه موجب رعب و وحشت مردم و سلبآرامش و آسایش و مختل نمودن امنیت جامعه (که همان سوءنیت خاص جرم محاربه میباشد) در منطقه گردیدند و اقدامات نامبردهگان مستمراً تداوم داشته که سوابق متعدد آنان گویای این مطلب است و عنایتاً به بازتاب اعمال مجرمانه آنها در منطقه و اینکه احکام محکومیتهای صادره قبلی نیز مانع از استمرار عمل مجرمانه آنان نگردیده است و حتی بعضی از کسانیکه مورد تعرض آنان و یا عواملشان قرارگرفتهاند و در مراجع انتظامی و قضایی طرح شکایت نموده بودند، به علت ایجاد رعب و وحشت و در امانماندن از تعرض مجدد آنان شکایت خود را مسترد داشتهاند و آنچه را که در ماده 279 قانون مجازات در تعریف محارب و مفسد فیالارض آمده است این است که اقدام متهمین به منظور ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم و باعث اخافه گردیده باشد، میباشد؛ فلذا صرف تجرید سلاح اعم از سرد و گرم به روی دیگران همانگونه که قبلاً بیان گردیده، برای انطباق مورد کافی بنظر میرسد و لازم نیست کسی کشته یا مجروح شود، چون محاربه از جرائم مطلق میباشد که وقوع آن مقید به نتیجه نمیباشد. حتی بعضی از علمای حقوق استفاده از سلاح خالی و یا صرفاً قدرت نمایی و استفاده از اشیاء دیگر غیر از سلاح مثل عصاء و … برای ایجاد رعب و وحشت کافی دانستهاند. همانگونه که شهید ثانی درکتاب لمعه میفرماید: «…. فالاجود اعتباره فلو اقتصروا علی الحجر و العصاء و الاخذ بالقوه فهو محارب لعموم الآیه» و صاحب جواهر رحمتالهعلیه در توضیح کلام مرحوم محقق درشرایع راجع به ترساندن میفرماید: «ولو یک نفر را بترساند و موجب فساد گردد، در حکم محارب است.» بویژه که در مانحنفیه در منطقه محله ت. و خیابان اصلی که محل رفتوآمد عموم است، صورت گرفته، ولو اینک سلاح کشیدن به سوی چند نفر مخصوص بوده باشد (که مطلب عمده آقایان وکلا همین مطلب بوده)، همانگونه که مثلاً شخصی مسلح وارد بانک شود و به طرف کارمندان آن که در حال انجام و ظیفه هستند، سلاح بکشد؛ هرچند قصد مرتکب از سلاح کشیدن به طرف چند نفر از کارمندان مخصوص بانک میباشد، ولی عمل او در واقع نوعی تهدید عمومی محسوب و از مصادیق محارب و مفسد فیالارض بهشمار خواهدآمد. فلذا دادگاه با عنایت به مشروح مطالب معنونه فوق، عمل ارتکابی متهمین ردیفهای اول، دوم و سوم (آقایان م.ق.، ر.ب.، ح.ق.) را منطبق با مواد 282 و279 و 130 قانون مجازات اسلامی 1392 تشیخص و به استناد آیه شریفه 32 سوره مائده که میفرماید: «انما جزاء الذین یحاربون اله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا یقتلوا و یصلبوا و تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذالک لهم خزی فی الدنیا و فی الاخره عذاب عظیم» و اتهام متهم ردیف چهارم آقای م.س. را در حد معاونت در محاربه و افساد فیالارض دانسته، درنتیجه دادگاه متهمین: 1- ح.خ فرزند م. معروف به م. 2- ر.ب. فرزند ر. 3- ح.ق. فرزند ر. را به جرم محاربه و افساد فیالارض با عنایت به اختیارات مفوضه قانونی و احتیاط در دماء بهلحاظ میزان تأثیر عمل ارتکابی نامبردهگان و پذیرش نظریه ترتیب و تنویع در تعیین مجازات برای محارب و همچنین اظهار ندامت و پشیمانی آنها در جلسه دادگاه به ترتیب آقای ح.ق. را به تحمل بیست و پنج سال نفیبلد بهواسطه تحمل حبس در زندان شهرستان سنندج کردستان و آقای ر.ب. را به نفیبلد بیست سال حبس در زندان مرکزی شهرستان کرمان و آقای ح.ق. فرزند ر. را به نفیبلد به مدت هفده سال حبس در زندان شهرستان شیراز (عادل آباد) بهعنوان حد شرعی و آقای م.س. فرزند ح. را به اتهام معاونت در محاربه و افساد فیالارض به حکم قاعده عام بند (الف) ماده 127 قانون مجازات اسلامی به پانزده سال و سه ماه حبس تعزیری در زندان شهرستان بوشهر محکوم مینماید و همچنین دادگاه آقای پ.م. را در خصوص استعمال مواد مخدر تریاک به استناد بند 1 ماده 19 قانون مبارزه با مواد مخدر اصلاحی 1389 به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم مینماید و اما راجع به اتهام آقای م.س. مبنی بر مباشرت در محاربه و افساد فیالارض با توجه به شرح فوقالذکر و تعیین مجازات معاون برای نامبرده، دادگاه در این خصوص با تمسک به اصل و قاعده کلی اصاله البرائه، رأی بر برائت نامبرده صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری و در مورد آقای پ.م. قطعی ولی راجع به بقیه محکومین(ردیفهای اول تا چهارم) قابلیت اعتراض وفق مقررات در دیوانعالیکشور را دارد .
دادنامه صادره در مورخه 29/2/93 به آقای م.م. بهعنوان وکیل ح.ق. و آقای ع.ب. بهعنوان وکیل ح.ق. و آقای ش.پ. بهعنوان وکیل م.س. و آقایان م.ت. و ع.الف. بعنوان وکلای ر.ب. ابلاغ که متعاقباً نامبردگان بهشرح لوایح تقدیمی به تاریخ های 13/3/93 و 18/3/93 و 17/3/93 درخواست تجدیدنظر نمودهاند. آقایان ع.م. و م.د. بهعنوان وکلای دیگر ح.ق. نیز لوایحی تقدیم نمودهاند، ارجاع شدهاست. لوایح در وقت شور بررسی میشود .
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش عضو ممیز وملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی دادیار دیوانعالیکشور اجمالاً مبنی بر نقض در خصوص دادنامه شماره 00233-18/2/1393 تجدیدنظرخواسته، مشاوره نموده، چنین رأی میدهد:
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده بویژه مفاد تحقیقات معموله از متهمین در مراحل مختلف، رسیدگی شعبه محترم اول دادگاه انقلاب اسلامی س. و احراز حضور و جرائم ارتکابی آقایان: 1- ح.خ. معروف به م. فرزند م. 2- ر.ب. فرزند ر. 3- ح.ق. فرزند ر. 4- م. س. فرزند ح. در محله ت. س. و در دیر وقت شب اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی ندارد، لکن عملکرد نامبردگان در حقیقت منازعه فیمابین دو طرف بوده و ظاهراً نظر به تجرید سلاح و قصد اخافهالناس یا قصد جان، مال یا ناموس آنها نداشتهاند، ولو طبعاً تاثیر درگیری شدید طرفین در اخافه رهگذران یا برخی ساکنان محله بویژه با لحاظ زمان حادثه، قابلتردید نیست و کلاً هرگونه درگیری با سلاح بهویژه گرم فیمابین دو طرف، چنین تأثیری برای بعضی از افراد بیننده و رهگذر دارد؛ نتیجتاً عملکرد متهمین از مصادیق محاربه و مشمول مقررات ماده 279 قانون مجازات اسلامی نیست، اگرچه سوابق آنها نشانگر ارتکاب جرائم مختلف و بعضاً اخلال در نظم و آسایش عمومی است، لکن موضوع اتهام و محکومیت در این پرونده ماجرای محله ت. است و با این لحاظ اعتراض آقایان وکلای متهمین بر محکومیت موکلان از جهت محاربه احراز شدن جرائم ارتکابی آنها وارد است. لذا با استناد به بند 4 قسمت (ب) مادّه 265 قانون آئین دادرسی کیفری، رأی معترضٌعلیه نقض و رسیدگی مجدد به شعبه محترم همعرض ارجاع میگردد.
رئیس شعبه 6 دیوانعالیکشور – مستشار
عروجی – احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.