درتاریخ : 1393/05/04 به شماره : 9309970909300188

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 29 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:

چکیده رای

چنانچه یکی از اتهامات متهم از جرایمی‌ باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه کیفری استان باشد، برای رسیدگی به سایر جرایم نیازی به صدور کیفرخواست جداگانه نخواهد بود.

خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده آقایان ح.الف. و الف.ب. با وکالت آقای ح.ن. دایر بر ارتکاب زنای به عنف موضوع شکایت خانم م.ف. فرزند الف. که شعبه اول دادگاه کیفری استان الف. تحت رسیدگی قرار گرفته و در تاریخ 17/12/92 مبادرت به صدور دادنامه شماره 9209972617300542 نموده؛ نظر به این‌که در گزارش اولیه خانم س.الف. عنوان داشته حدود سه ماه پیش فرزندم به نام م.ف. به طور نامعلومی مفقود گردیده بود که در مورخه 8/9/90 رأس ساعت ده شب دخترم اس-ام-اس داد که در شهرستان … مورد اذیت و آزار و کتک‌کاری قرار گرفته و گفته طرف مقابل اسلحه دارد و در زیرزمین زندانی می‌باشم، از دادسرا درخواست رسیدگی و شکایت نموده‌است. دادسرای نیابت قضایی به اداره آگاهی و در نتیجه در تاریخ 19/9/90 با توجه به اظهارات خانم م.ف. که در منزل ح.الف. سلاح وجود داشته و با آن وی را تهدید می‌کرده حسب دستور پلیس آگاهی ن. به محل اعزام و یک اسلحه فندکی با قاب مشکی و یک عدد پمپ و شش عدد سیم کارت ایرانسل و…. کشف گردید و متهم دستگیر می‌شود. متهم اظهارداشته: خانم م.ف. را با ارائه یک برگ صیغه‌نامه عقد نموده‌است. از طرفین متهم و شاکی بازجویی به عمل می‌آید. شاکیه عنوان داشته: الف.الف. خواستگار من بود و مادر فهمید که دروغ می‌گوید، جواب رد به وی داد. یک روز من تنها در منزل بودم که این آقا به همراه یک نفر که صورتش پوشیده بود آمدند منزل ما و از دیوار وارد شدند و اسلحه هم داشتند و با تهدید مرا با خودش بردند. یک تاکسی آوردند مرا سوار کردند بردند و گفتند اگر با ما همکاری نکنی برادر کوچکت در دست ما است او را می‌کشیم و من مجبور شدم با آن‌ها بروم یک شب در یک آپارتمان ماندم و صبح زود مرا بردند به خانه ح.الف. و دو سه ماه مرا در آن خانه نگه داشتند و در این محل یک پودر در داخل آب می‌ریختند و به من می دادند که روزها من خواب بودم و شب‌ها می‌آمدند و مرا اذیت و آزار می‌دادند و به من تجاوز می‌کردند. بنابراین علیه آنان به علت آدم‌ربایی و تجاوز جنسی شکایت دارم و هر وقت می‌خواستم فرار کنم مرا کتک‌کاری می‌کردند تا این‌که یک روز به خانواده‌ام پیامک دادم و آدرس را نیز گفتم که از طریق مأمورین مرا پیدا کردند. به متهم تفهیم اتهام می‌شود می‌گوید: اگر این خانم قسم بخورد من اتهام شرکت در آدم‌ربایی را می‌پذیرم. دادگاه با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات انجام شده، اظهارات طرفین و با توجه به نوع رابطه و با توجه به انکار متهم و فقد دلیل و بینه شرعی بزه انتسابی وی را احراز نگردید با اصل برائت حکم بر برائت متهم صادر می‌نماید. لیکن با توجه به برقراری رابطه نامشروع مادون زنای به اکراه ثابت می‌باشد، دادگاه با استناد به ماده 637 قانون مجازات اسلامی متهم را به تحمل 99 ضربه شلاق محکوم می‌نماید. ایام بازداشت قبلی متهم نیز وفق ماده 27 و تبصره 2 از ماده 115 قانون مجازات اسلامی احتساب خواهد شد. اما در خصوص اتهام دیگر متهمین دایر بر آدم‌ربایی چون کیفرخواست صادر نشده‌است، دادگاه مواجه با تکلیفی نیست. پس از ابلاغ رأی شاکیه خانم م.ف. و آقای الف.الف. با تقدیم لوایحی که در پرونده پیوست گردیده درخواست تجدیدنظرخواهی نموده که پرونده به دیوان‌عالی‌کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع می‌شود.

رای دیوان

با توجه به محتویات پرونده و نظر به این‌که جرم انتسابی به متهمین آقایان ح.الف. و الف.الف. دایر به زنای به عنف و آدم‌ربایی مستند به علم که حصول آن نیز با توجه به مفاد رأی در قسمت رابطه نامشروع که نامبردگان را به تجویز ماده 637 قانون مجازات اسلامی به 99 ضربه شلاق محکوم و از اتهام زنای به عنف آنان را تبرئه نموده، رأی اصداری در این قسمت مستند و منطبق با موازین صادر گردیده و ایراد و اشکالی بر آن وارد نیست. با استناد به بند (الف) ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید و ابرام می‌نماید. ولیکن اظهارنظر دادگاه کیفری استان الف. در خصوص اتهام دیگر متهمین دایر بر آدم‌ربایی به لحاظ این‌که کیفرخواست اصدار نیافته است و دادگاه خود را مواجه با تکلیف ندانسته مخدوش به نظر می‌رسد. زیرا اعتراض شاکیه خانم م.ف. در این قسمت (آدم‌ربایی) وارد بوده، چون وفق رأی وحدت رویه دیوان‌عالی‌کشور به شماره 709 مورخ 1/11/87 در صورتی که یکی از اتهامات متهم از جرایمی‌باشد که رسیدگی آن در صلاحیت دادگاه کیفری استان باشد، برای سایر جرایم نیازی به کیفرخواست نخواهد بود. علی‌هذا بنابه‌مراتب فوق و با استناد فراز 2 از بند (ب) ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری راجع به آدم‌ربایی در مورد هر دو متهم اقدام و بدون صدور کیفرخواست مبادرت به رسیدگی و صدور رأی نفیاً یا اثباتاً اظهارنظر نماید.
رئیس شعبه 29 دیوان‌عالی‌کشور ـ مستشار
راجی ـ حاتمی

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.