درتاریخ : 1393/04/31 به شماره : 9309970907900123

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 19 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:

چکیده رای

طلاق زوجه غیرمدخوله،بائن تلقی می‌گردد.

خلاصه جریان پرونده

خانم ص.غ. دادخواستی به طرفیت آقای م.ن. به خواسته طلاق تقدیم دادگستری تهران نموده که در تاریخ 26/8/1392 به شعبه 233 دادگاه خانواده تهران ارجاع شده است . خواهان در دادخواست تقدیمی توضیح داده در تاریخ 2/1/1391 با خانواده ازدواج نموده و در حال حاضر قادر به ادامه زندگی مشترک نمی‌باشد لذا با توجه به‌شرط عسرو حرج ضمن عقد نکاح تقاضای طلاق دارد. جلسه رسیدگی در تاریخ 26/9/1392 تشکیل‌شده است . خواهان در این جلسه اظهار داشته در تاریخ 2/1/91 عقد کردیم و شب عروسی زندگی ما به هم خورد و ایشان تهمت زد و گفت دختر نیستی و من شما را به‌عنوان یک زن پاک‌دامن نمی‌توانم قبول کنم و بعد هم موقع عکس گرفتن حاضر نشد با من عکس بگیرد و چون دیدم تعادل اعصاب ندارد حاضر نشدم با ایشان داخل ماشین تنها باشم به پدرم گفت زن من دختر نیست هرچه التماس کردم م.کوتاه بیا اشتباه می‌کنی کسانیکه به عروسی آمده بودند گفتند عروس دختر نیست فرار کرده است و من شکایت کردم ایشان به جرم افترا محکوم شد و قطعی شده است خلاصه به خاطر تهمتی که ایشان به من زده بود محکوم‌شده است و من تقاضای طلاق دارم . خوانده اظهار داشته من افتراء به خانم نزدم و فقط می‌خواستم مطمئن شوم و حالا هم از ایشان می‌خواهم زندگی کنم و محکومیت من هم دلیل نمی‌شود که ایشان طلاق بگیرد . خواهان اظهار داشت من طلاق می‌خواهم و رابطه زناشویی باهم نداشته‌ایم و من باکره هستم مهریه‌ام 72 سکه است که نصف آن را مطالبه کردم سه قسط گرفته‌ام و مابقی 235000 تومان؟ و حاضر نیستم بقیه را با ایشان مصالحه کنم خوانده پاسخ داد اگر می‌خواهد طلاق بگیرد مهریه خودش را بذل کند و نفقه‌ای هم که گرفته است برگرداند ضمناً من مأمور نیروی انتظامی هستم و از قانون اطلاع دارم . . . زوج بکارت زوجه را قبول دارد و اظهار داشت مهریه و نفقه همسرم را پرداخت نمودم و حاضر نیستم همسرم را طلاق دهم (ص19). دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر کرده است . آقای ح.غ. داور زوجه اعلام داشته 5/1 سال از زندگی مشترک می‌گذرد و زوجه اصرار به طلاق دارد (ص23). زوج لایحه‌ای به دادگاه نوشته و طی آن اظهار داشته همسرش را دوست دارد و حاضر به طلاق نیست و از دادگاه خواسته در جهت سازش و ادامه زندگی مشترک تلاش کند توضیح اینکه لایحه زوج برگ‌شماری نشده و بین صفحات 23 و 24 پرونده بایگانی‌شده است . زوجه به پزشکی قانونی معرفی‌شده و پاسخ واصله حاکی است پرده بکارت از نوع حلقوی قابل اتساع و بدون پارگی است لازم به ذکر است که در این‌گونه پرده‌ها انجام مقاربت بدون پارگی و خونریزی امکان‌پذیر است تاریخ معاینه 5/3/92 (ص24) . تصویر گواهی ازدواج نیز پیوست پرونده است که طی آن اعلام‌شده خانم ص.غ. ساعت 30/17 مورخ 30/2/92 معاینه شد و سلامت پرده بکارت تأیید می‌شود. نوع: حلقوی ارتجاعی ممکن است هنگام ازاله پرده بکارت خونریزی وجود نداشته باشد. م.ن. فوق‌لیسانس مامائی (ص25).همچنین تصویر دادنامه 00335 مورخ 22/4/92 شعبه 1148 دادگاه عمومی جزایی تهران ضمیمه پرونده شده که آقای م.ن .با شکایت خانم ص.غ. به اتهام افترا تعقیب و مستنداً به ماده 697 قانون مجازات اسلامی و رعایت بند 2 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت حکم بر محکومیت وی به پرداخت هفت میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس صادرشده است (ص26). آقای الف.ط. داور زوج اعلام داشته زوجه در جلسه داوری اظهار داشت همسرم به من تهمت زد و محکوم شد و نیز محکوم به پرداخت نفقه شده است عروسی نکرده‌ایم و دوشیزه هستم و طلاق می‌خواهم و زوج اظهارات زوجه را تکذیب نموده و اضافه نمود مهریه زوجه را برابر تقسیط دادگاه پرداخت‌نموده و نفقه نامبرده را نیز پرداخت‌نموده و زوجه از اول زندگی حاضر به تمکین نشده است و شب عروسی با برهم زدن نظم خانه پدرش رفته و حاضر به بازگشت نیست و چون همسرم را دوست دارم و حاضر به طلاق نیستم از مقام قضائی تقاضا دارد موجبات برگشت وی به زندگی مشترک را فراهم نمایند. . .(ص29+28) . زوج لایحه‌ای به دادگاه نوشته و ضمن تکرار مطالب قبلی اعلام داشته حاضر به طلاق همسرش نیست . دادگاه در خصوص قطعیت محکومیت کیفری زوج از شعبه 1148 دادگاه عمومی جزایی تهران استعلام نموده و دفتر دادگاه مذکور پاسخ داده پرونده مربوط پس از قطعیت دادنامه در تاریخ 27/9/1392 جهت اجرای حکم به شعبه اول اجرای احکام ارسال‌شده است (ص33). سرانجام شعبه 233 دادگاه خانواده تهران به‌موجب دادنامه شماره 01615 مورخ 9/11/92 با توجه به محکومیت کیفری زوج بابت افترا و اینکه بند 2 و 9 از شروط ضمن عقد وکالت در طلاق با حق توکیل محقق گردیده است مستنداً به مواد 1284 و 1119 و بند یک ماده 1145 قانون مدنی و مواد 26 و 27 و 28 و 33 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 حکم طلاق زوجه را صادر و اضافه نموده است که زوجه حسب الاقرار و گواهی ارائه‌شده از پزشکی قانونی و تأیید زوج در جلسه دادگاه باکره و غیر مدخوله است و ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ و قطعیت دادنامه می‌تواند با توکیل غیر در صورت امتناع زوج به اجرای طلاق از نوع بائن غیر مدخوله نوبت اول و ثبت آن در یکی از دفاتر طلاق اقدام نماید. . .(ص35). از این رأی تجدیدنظرخواهی شده و شعبه 2 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حسب دادنامه شماره 02142 مورخ 26/12/92 چنین رأی داده است «. . . مستند دادگاه محترم بدوی تصویر دادنامه شماره 300335 مورخ 22/4/92 شعبه محترم 1145 دادگاه عمومی جزائی تهران که زوج از بابت افتراء نسبت به زوجه به جزای نقدی محکوم و دادنامه صادره قطعی گردیده است و بر اساس شروط ضمن عقد مصرح در سند نکاحیه . . . که بند 2 راجع به سوء معاشرت و بند 9 نیز راجع به احکام قطعی صادره علیه زوج که خلاف شئون خانوادگی است مورد استناد محکمه محترم بدوی بوده که دادگاه با غور و تدقیق در اوراق و محتویات پرونده با توجه به اینکه هنوز زوجین زندگی مشترک را آغاز نکرده‌اند موضوع سوء معاشرت منتفی بوده و از جهت احکام قطعی صادره علیه زوج نیز احراز اینکه حکم صادره خلاف شئون خانوادگی زوجه است به جهت اینکه در پرونده مذکور طرح شکایت از ناحیه زوجه بوده با بند 9 شروط ضمن عقد خروج موضوعی داشته صرف‌نظر از مورد مذکور نیز دادنامه مورد استناد با شرط اخیر منعکس در سند نکاحیه سازگار نبوده و نمی‌تواند مؤثر در مقام باشد و از سوی دیگر دادگاه مکلف بوده از جهت رجعی یا خلعی بودن نسبت به تعیین نوع طلاق اقدام می‌نمود که در ما نحن فیه چون درخواست طلاق از ناحیه زوجه بوده طبعاً طلاق از نوع خلع می‌بایست قید می‌گردید که آن‌هم به استناد ماده 1146 قانون مدنی می‌بایست با بذل تمام یا قسمتی از مهر باشد که زوجه به این تکلیف قانونی و شرعی مصرح در نصوص قانونی نیز عمل نکرده است بنا به‌مراتب مذکور با وارد دانستن اعتراض معترض و به جهت اینکه به هیئت ظاهر تحقیقات معموله از ناحیه دادگاه محترم بدوی کفایت لازم را در جهت احراز سوء معاشرت و یا تحقق شروط ضمن عقد انجام نپذیرفته و در تمام مراحل دادرسی زوج به ادامه زندگی زناشویی اصرار و تأکید داشته که با در نظر گرفتن مادتین 1102 و 1103 قانون مدنی به‌محض وقوع عقد حقوق و تکالیف زوجین نسبت به همدیگر آغاز و زوجین در تشدید مبانی خانوادگی تلاش و در این جهت همدیگر را معاضدت نمایند دادگاه به استناد صدر ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب 21/1/79 در امور مدنی و به استناد ماده 1257 قانون مدنی ضمن نقض دادنامه معترض‌عنه حکم به رد دعوی صادر و اعلام می‌گردد. . .». این رأی در تاریخ 7/2/93 به زوجه ابلاغ شد و نامبرده در تاریخ 27/2/93 نسبت به آن فرجام‌خواهی کرده است. فرجام‌خواه در دادخواست تقدیمی اظهار داشته فرجام‌خوانده به اتهام افترا و تهمت محکوم شد و این عمل کاملاً اخلاقی و حیثیتی است و باوجوداین دادنامه (محکومیت کیفری) عسر و حرج بنده به اثبات می‌رسد.. . چگونه و با چه استدلالی از این مهم چشم‌پوشی شده است ؟ فرجام‌خواه در لایحه پیوست دادخواست فرجامی همین مطلب را تکرار نموده و اضافه کرده با محکومیت کیفری زوج سوء رفتار وی محرز شده چگونه قضات محترم صادرکننده دادنامه به این موضوع بی‌توجه بوده‌اند. . . از قضات محترم سؤال می‌کنم هنوز در زمان عقد به سر می‌بریم وقتی مشارالیه به همین راحتی افترا می‌زند و متهم به رابطه نامشروع می‌کند دیگر زندگی مشترک معنایی ندارد که بتوان آن را شروع کرد و دادگاه بدوی تمامی مطالب را احراز نموده و حکم طلاق را صادر کرد ولی دادگاه تجدیدنظر بدون استدلال محکمه‌پسندی دادنامه را نقض نمود حال از شما می‌پرسم مگر عسرو حرج نمی‌تواند با احراز ضرر حیثیتی و شرافتی محقق شود ضمناً دادگاه بدوی نوع طلاق را به این غیر مدخوله معین نموده فلذا استدلال دادگاه تجدیدنظر مبنی بر اینکه محکمه بدوی نوع طلاق را مشخص ننموده خارج از مبنای حقوقی و شرعی می‌باشد. . . گرچه شرایط عسرو حرج به‌خوبی در پرونده نمایان است مع‌هذا برفرض محال و در صورت عدم تحقق عسرو حرج دادگاه نمی‌بایست حکم صادر می‌کرد زیرا صادر کردن حکم مانع از اقامه دعوی دیگر می‌شود ازاین‌رو می‌بایست قرار رد دعوی صادر می‌شد بنابراین تقاضای نقض دادنامه مورد اعتراض و صدور حکم طلاق را خواستارم. زوج نسخه‌ای از لایحه مربوط به تجدیدنظرخواهی نسبت به رأی بدوی را به‌عنوان پاسخگویی به فرجام‌خواهی زوجه تقدیم و ذیل آن نوشته تقاضای ابرام صادره از دادگاه تجدیدنظر را دارد . فرجام‌خواهی زوجه به شعبه 19 دیوان عالی کشور ارجاع شده است .

رای دیوان

در کلاسه پرونده 930050-19 شعبه نوزدهم دیوان عالی کشور ، حسب محتویات پرونده فرجام‌خواهی خانم ص.غ. نسبت به دادنامه 92099702202142 مورخ 26/12/1392 صادره از شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران وارد است زیرا فرجام‌خواه به استناد دادنامه قطعی به شماره 300335 مورخ 22/4/92 صادره از شعبه 1148 دادگاه عمومی جزائی تهران و سوء معاشرت فرجام‌خوانده طرح دعوی نموده و شعبه 233 دادگاه محترم عمومی حقوقی تهران با توجه به اظهارات طرفین دعوی و مساعی داوران در اصلاح ذات البین که بلا نتیجه بوده و به استناد دادنامه قطعی کیفری فوق‌الذکر و گواهی پزشکی قانونی دایر بر باکره بودن فرجام‌خواه ، تحقق شروط بند 2 و 9 از شروط ضمن عقد ، طلاق را احراز و به استناد مواد 1248 و 1119 و بند1 ماده 1145 قانون مدنی و مواد 26 ،27، 28 و 32 قانون حمایت خانواده حکم طلاق از نوع بائن غیر مدخوله نوبت اول را به شرح دادنامه 9209970200301615-9/11/92 صادر نموده است و شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر با این استدلال که هنوز زوجین زندگی مشترک را آغاز نکرده‌اند تا موضوع سوء معاشرت محقق شود و سوء معاشرت را منتفی دانسته است و در مورد تحقق شرط بند 9 عقدنامه به این دلیل که شکایت از ناحیه زوجه بوده آن را نپذیرفته و دادنامه بدوی را نقض و حکم به رد دعوی صادر کرده است . نظر به‌مراتب فوق و مفاد محتویات پرونده کیفری استنادی ، به اینکه شوهر همسر خود را غیر باکره قلمداد نموده و در  جامعه اسلامی چه سخنی دردناک‌تر از این موضوع می‌تواند برای زوجه متصور باشد که خلاف آن در دادگاه کیفری به اثبات رسیده است و این نوع رفتار نمونه اجلی سوء معاشرت است از طرفی در بند 9 عقدنامه، محکومیت قطعی زوج به‌طور مطلق عنوان‌شده ، از طرف دیگر طلاق زوجه باکره غیر مدخوله بائن تلقی می‌گردد و با تحقق شروط ضمن عقد نیاز به خلعی بودن آن نیست لذا چون دادنامه فرجام‌خواسته به شماره 9209970220202142- مورخ 26/12/92 مغایر با موازین قانونی صادرشده ، آن را نقض و به استناد بند ج ماده 401 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی پرونده جهت رسیدگی به دادگاه هم‌عرض دادگاه صادرکننده رأی منقوض محول می‌گردد.

مستشار شعبه 19 دیوان عالی کشور- عضو معاون
کریمی صحنه سرائی – یاوری                                                 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.