درتاریخ : 1393/04/01 به شماره : 9309970909000163
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 2 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
هرگاه احتمال شبهه با توجه به قراین در حق متهم صادق باشد، عنوان حدی مشمول« قاعدهی درء» میشود.
خلاصه جریان پرونده
محتویات پرونده اجمالاً حکایت از مراجعه ش.ص. به دادسرای عمومی و انقلاب خ. و تقدیم شکوائیهای بهطرفیت بانو ف.ب. براساس ماده 644 قانون مجازات اسلامی دارد که در توضیح آن اظهارداشته که مشارٌالیها در حالیکه در عقد و همسر پ.پ. بوده بدون اینکه به او اطلاع دهد، با وی ازدواج کرده و باتهام زنای محصنه از او شکایت دارد که دادسرای مزبور طی شماره 00214 مورخه 3/3/1392 قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری استان مرکزی صادر و پرونده در شعبه اول دادگاه کیفری استان مطرح شدهاست که در این مرحله پس از تحقیقاتی که در جلسات مورخه 16/5/1392 و 24/5/1392 از مشتکیعنه و در تاریخ 20/5/92 از شاکی بعمل آورده اقدام به تعیین جلسه رسیدگی برای 1/8/1392 نموده اند که در این جلسه با حضور نماینده دادستان طرفین توضیحات مبسوطی درخصوص نحوه ازدواج خود با یکدیگر و نیز ازدواج با آقای پ.پ. از سوی متهمه بیان شده که نتیجتاً دادگاه پس از اعلام ختم دادرسی مبادرت به صدور دادنامه شماره 00106 مورخه 27/8/1392 نمودهاست که بلحاظ درج موضوع و اظهارات طرفین در جریان پرونده متن آن عیناً نقل میگردد:«…… درخصوص اتهام خانم ف.ب. فرزند س. 34 ساله، شغل خانه دار، باسواد، فاقد سابقه کیفری، دارای شوهر، دایر به زنای محصنه اختصاراً بدین توضیح که آقای ش.ص. بشرح شکوائیه اظهارداشته متهمه در تاریخ 22/11/87 بموجب سند نکاحیه عادی به عقد دائم آقای پ.پ. درآمده است و ایشان بهعلت تحصیل مال مسروقه در زندان بوده و متهمه با علم و اطلاع از زندانی بودن همسر خود، بدون طلاق یا فسخ نکاح، اقدام به ازدواج با وی نمودهاست که بعد از آزادی آقای پ.پ. از زندان با تقدیم دادخواست مبنی بر ابطال عقد ازدواج، دادگاه حکم بر ابطال عقد دائم و رسمی اینجانب و متهمه نمودهاست. متهمه در تاریخ 16/5/1392 اظهارداشته: قبلاً همسر دائمی شاکی بوده و در شهریور ماه 86 جدا شده و در تاریخ اردیبهشت ماه 87 صیغه (عقد موقت) آقای پ.پ. شده و شاکی به بهانههای زیاد که دو فرزند دخترم تنها هستند و بهتر است برگردم و برگهای که دست من بود، برگه صیغهنامه بود و گمان میکردم که فسخ با من است و به دلیل اینکه بالای سربچهها باشم و برای رضایت پدر و مادرم مجدد به عقد آقای ص. درآمدم و در تاریخ 1/8/92 در دادگاه کیفری استان بیان کرده که فکر میکردم حق فسخ صیغهنامه با من است و مدت آن تمام شده و دو هفته به اتمام صیغهنامه مانده بود که بررسی کردم و سئوال کردم، گفتند: بعد از اتمام دو هفته خود بخود باطل میشود و بخاطر بچهها تصمیم گرفتم و به عقد دائم شاکی درآمدم. دادگاه با بررسی محتویات پرونده نظر به اینکه متهمه قبلاً در عقد دائم شاکی بوده و به واسطه طلاق از وی جدا شده و به عقد آقای پ.پ. درآمده (که به زعم خود عقد موقت بوده) و زمانی که در علقه زوجیت آقای پ.پ. بوده به عقد دائم شاکی درآمده و دفاعیات وی که بیان داشته بخاطر دو فرزند دختر که از شاکی داشته تصور کرده عقد موقت است و مدت آن به اتمام رسیده به عقیده دادگاه قاعده فقهی درء ( تدرء الحدود بالشبهات) حاکم است و بهاستناد ماده 121 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 حکم به برائت متهم صادر و اعلام مینماید ……» که پس از ابلاغ دادنامه مذکور آقای ش.ص. بشرح لایحهای که هنگام شور متن آن قرائت خواهد شد نسبت به دادنامه مذکور اعتراض و تجدیدنظرخواهی نمودهاست که رسیدگی به این شعبه ارجاع و در تاریخ بالا هیأت شعبه با حضور دادیار محترم دادسرای دیوانعالیکشور تشکیل و پس از ملاحظه محتویات پرونده و نظریه دادیار مبنی بر اتخاذ تصمیم شایسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ش.ص. نسبت به دادنامه شماره 000106 مورخه 27/8/1392 صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان دادگستری استان ، نظر به مندرجات پرونده و کیفیات منعکس در آن و اینکه ایراد موجهی که نقض حکم تجدیدنظرخواسته و رسیدگی بیشتر را ایجاب نماید عنوان نشده و از لحاظ رعایت تشریفات و ضوابط قانونی اشکالی مشهود نیست، تجدیدنظر رد و دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید و ابرام میشود.
رئیس شعبه 2 دیوانعالیکشور ـ عضو معاون
هاشمی – صفرپور
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.