درتاریخ : 1393/04/01 به شماره : 9309970908400148
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 24 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد:
چکیده رای
رسیدگی به اتهام معاون جرم در صلاحیت دادگاه رسیدگیکننده به اتهام مباشر جرم است.
خلاصه جریان پرونده
به حکایت محتویات پرونده خانم م.ک. در تاریخ 12/12/85 اعلام مفقودی فرزندش بنام الف.ح. را به کلانتری … شهرستان ب. نموده است. (ص1و2) پلیس آگاهی موضوع را مورد پیگیری قرار میدهد و با توجه به پرونده کشف جسد مجهولالهویه در تاریخ 7/85 در اطراف … با خانواده مفقودی الف.ح. جهت شناسایی جسد مذکور مورد اقدام قرارمی گیرد. در ضمن بررسی و تحقیقات صورت گرفته مشخص میشود که مفقودی با شخصی بنام الف.الف. اختلاف و درگیری داشته است. و با ترفندهای خاص او را به بیرون شهر برده است و احتمال قتل مفقودی توسط وی تقویت میشود. از متهم الف.الف. تحقیق و بازجویی میشود. نامبرده در اولین جلسه بازجویی منکر هرگونه دخالت در قتل میشود. (ص4و5) اما در دومین جلسه بازجویی در ارتباط با قتل متوفی نامبرده پرده از قتل مرحوم الف.ح. برمیدارد. وی در اقاریر اولیهاش گفته یکشب که الف. پیش من نشسته بود آخر شب که قصد رفتن به منزلشان را داشت به وی گفتم که مرا به منزل برساند و چون الف.د. هم پیش ما بود آنهم گفت که مرا هم به .. برسانید. بهطرف جاده آسفالت … درحرکت بودیم، از شرکت سنگشکن عبور کردیم بهطرف جاده خاکی رفتیم حدود دو کیلومتر خاکی رفتیم بعد ایستادیم. چون الف.د. آخر نشسته بود بلافاصله پیاده شد. من هم پیاده شدم و جلوی موتور ایستادم. الف. با چاقو از پشت به کمر الف.ح. زد و من بلافاصله رفتم جلوی الف. و گفتم چرا چنین کاری کردی(؟) قصد داشت که خودم را با چاقو بزند. مجدداً از موقعیت استفاده کرد چاقوی دوم را به قلب الف.ح. وارد کرد. بعد سوار موتورسیکلت شدیم. داخل شهر آمدیم. یکساعتی داخل شهر بودیم و مرا تهدید میکرد و میترسانید که اگر جایی صحبت کنید خودت وزن بچهات را میکشم. مقتول با من اختلاف نداشت ولی با الف. اختلافی داشته بود. ابتدا به مدت 20 روز موتور در منزل الف.د. نگهداری میشد. خودش تمام قطعات آن را عوض کرده بود. بعد به مدت یک ماه زیر پای خودش بود و چون من وسیله لازم داشتم به مدت یک هفته از آن استفاده کردم و بعدازآن تا حالا موتور پیش خودش بود. (ص 8و9و10) الف.د. در اولین بازجویی ارتکاب قتل را به متهم الف.الف. نسبت داده است (ص17،16،15) امّا در ادامه اقرار به ارتکاب قتل مرحوم نموده است. و انگیزه قتل را این دانسته که مرحوم الف.ح. دنبال دوستش الف.الف. حرفهای زشت میزد و میگفت که بچهها الف. را بیرون بردهاند و با او عمل لواط انجام دادهاند. من هم ناراحت این حرف بودم برنامهریزی کردیم با الف. وی را شب بهطرف جاده آسفالت … بردیم و در همانجا بهوسیله چاقو خودم از پشت به کمر الف. زدم و حتی یک ضربه چاقو دیگر همروی قلب او زدم. بعد موتورسیکلت زیر پای خودم بود و مدتی هم زیر پای الف. بود. در حال حاضر موتورسیکلت زیر پای خودم میباشد. از قبل الف.ح. را نمیشناختم. (ص18و19) در مواجهۀ حضور بین دو متهم موصوف نزد پلیس آگاهی اظهارات متهمان حکایت از برنامهریزی آنان منجر به قتل مقتول توسط الف.د. را دارد. و انگیزه و علت قتل نیز ظاهراً مطالبی بوده که آن مرحوم در رابطه با عمل لواط انجام شده با الف. مطرح میکرده است. (ص20) متهمان در دادسرا نیز اقاریر خود را تکرار کردهاند.(ص22الی 37). به حکایت صفحه 42 پرونده در تاریخ 21/7/85 جسد مجهولالهویه در کوههای اطراف کارخانه آسفالت کشفشده که به علت تابش خورشید و حیوانات وحشی قابلشناسایی نبوده است(ص42) پزشکی قانونی نیز قابلشناسایی به علت فساد نعشی ندانسته است.(ص 45) پس از اعلام مفقودی متوفی، نامبرده توسط برادرش بنام م.ح. در تاریخ 21/12/85 مورد شناسایی قرار میگیرد. (ص49) متهمان در حضور بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب و معاونت آگاهی آن شهر در محل وقوع جنایت صحنه قتل را بازسازی کردهاند. (ص 61 الی 64) پس از صدور قرارمجرمیت (ص 93الی 96) اخذ اظهارنظر تکمیلی پزشکی قانونی مبنی بر اینکه با توجه به فساد شدید در جسد و استحاله بافت نرم و وجود جراحتها در خلف و قدام قفسه صدری محتملترین تشخیص علت مرگ آسیب احشاء داخلی قفسه صدری ناشی از اصابت جسم برنده نامشخص به قفسه صدری میباشد. (ص103) و تنظیم کیفرخواست(ص105) پرونده به دادگاه کیفری ارسال میشود. شعبه اول دادگاه کیفری استان تشکیل جلسه در وقت فوقالعاده میدهد. اولیاء دم بنامهای س.ح. و م.ک. تقاضای قصاص نفس متهم مرتکب به قتل را مجدداً درخواست مینمایند. متهم ردیف اول دربیان شرح ماوقع، مطالب قبلی دایر بر مباشرت قتل متوفی با تبانی با متهم ردیف دوم را بهطور صریح اقرار کرده و امّا متهم ردیف دوم اظهار داشته که هماهنگی و برنامهریزی برای قتل با متهم ردیف اول را نداشته است. (ص 131الی138) پس از ختم دادرسی دادگاه بهموجب دادنامه صادره با استناد به اقاریر صریح و مقرون بهواقع متهم الف.د .به ارتکاب قتل مقتوله و نظریه پزشکی قانونی و درخواست قصاص توسط اولیاء دم مرحوم الف.ح. حکم بر قصاص نفس مشارالیه در ملأعام به جهت تأمین اهداف ارعابی مجازاتها و با توجه به وضعیت خاص امنیتی شهرستان … صادر و در مورد متهم ردیف دوم از بابت اتهام معاونت در قتل به لحاظ اینکه صلاحیت دادگاه کیفری صرفاً محصور و محدود به موارد مصرح قانونی میباشد، قرار عدم صلاحیت به شایستگی محاکم عمومی و جزایی صادر مینماید.(ص142و143و144) برابر مندرجات صفحه 181 پرونده در تاریخ 11/11/88 اولیاء دم مقتول شامل پدر و مادر مقتول در اجرای احکام حضور یافته و پدر مقتول بنام س.ح. فرزند م. تقاضای اجرای قصاص و مادر مقتول بنام م.ک. فرزند م. تقاضای دیه نموده است. در تاریخ 10/8/91 خانم بانو ک. رضایت و گذشت قطعی خود را بهموجب سند رسمی اعلام کرده است(ص183) گواهی حصر وراث در صفحه 184 پرونده منعکس شده است. به تاریخ 21/8/91 پدر مقتول فیش پرداخت بهحساب سپرده دادگستری را که به میزان سهم الدیه مادر مقتول است ارائه داده و پرونده مهیا برای اجرای قصاص گردیده است. پرونده جهت استیذان قصاص نفس به دفتر معاونت قضایی قوه قضائیه ارسال گردیده است(199و200) در نامه ارسال شده از سوی معاونت قضائی قوه قضائیه خطاب به رئیسکل دادگستری استان متذکر گردیده که علیرغم اعلام قطعی شدن حکم صادره، ملاحظه میشود که متهم و وکیل ایشان به شرح صفحات 151و152 پرونده به دفتر دادگاه کیفری استان و اعتراض خود را تقدیم داشتهاند، لذا پرونده به دادگستری استان اعاده گردیده است.(ص201) دادرس دادگاه کیفری استان به شرح صفحه 208 پرونده با استناد به صفحه 147 پرونده که متهم در تاریخ 23/8/87 اعلام داشته اعتراض دارم (این تاریخ زمان ابلاغ دادنامه به متهم است) و در تاریخ 3/9/87 به شرح صفحه 151 پرونده نیز لایحۀ اعتراضیه خود را تقدیم کرده، دستور ارسال پرونده به دیوان عالی کشور را صادر و پرونده سپس به این شعبه ارجاع گردیده است.
رای دیوان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف.د. فرزند م. نسبت به دادنامه شماره44-87-31/6/87 صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان ، نظر به محتویات پرونده و اقاریر صریح متهمان در کلیه مراحل تحقیق و دادرسی و نظریه پزشکی قانونی و صورتمجلس بازسازی صحنه وقوع جنایت وعدم دفاع مؤثر متهم الف.د. و وکیل تسخیری ایشان و تقاضای اجرای قصاص از سوی پدر مقتول با پرداخت سهم الدیه مادر مقتول که حسب گواهی حصر وراثت نامبردگان تنها وراث مقتول هستند و رأی صادره در این خصوص وفق موازین قانونی و شرعی صادرشده و با رد تجدیدنظرخواهی و مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آئین دادرسی در امور کیفری پرونده در این قسمت تأیید و ابرام میگردد. امّا در خصوص صدور قرار عدم صلاحیت نسبت به رسیدگی به اتهام معاونت در جرم متهم الف.الف. ، با توجه به حاکمیت ماده 56 قانون آئین دادرسی در امور کیفری که مقرر داشته شرکا و معاونین جرم در دادگاهی محاکمه میشوند که صلاحیت رسیدگی به اتهام مجرم اصلی را دارد. لذا در این خصوص رأی صادره نقض وجهت رسیدگی مجدّد به شعبه همعرض ارجاع میگردد.
مستشار شعبه 24 دیوان عالی کشور –عضو معاون
شوشتری – احتشامی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.