کیفیت انجام داوری بین زوجین در دعوای صدور گواهی عدم امکان سازش
درتاریخ : 1392/07/24 به شماره : 9109970908300239
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، داوری، اصلاح ذاتالبین
چکیده رای
فلسفه وضع حکمیت و داوری در هنگام اختلاف بین زوجین، اقتضای تشکیل جلسات با حضور زوجین و اهتمام به اصلاح ذاتالبین را دارد، بنابراین اظهارنظر داوران بدون تشکیل چنین جلساتی موجب نقض رأی استناد کننده به این نظر است.
خلاصه جریان پرونده
خانـم ه.الـف. فـرزند ی. دادخواستی به طرفیت آقـای م.ش.، به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش و طلاق تقدیم مجتمع قضایی خانواده تهران نموده که رسیدگی به شعبه 255 دادگاه عمومی تهران محول شده است. خواهان، در شرح دادخواست مرقوم داشته بهموجب سند نکاحیه که تصویر مصدق آن پیوست دادخواست میباشد در تاریخ 7/10/87 به عقد دایم خوانده درآمدهام هنوز دوشیزه میباشم به دلیل ترک منزل توسط زوج به مدت 9 ماه و عدم پرداخت نفقه و عدم مسئولیتپذیری نسبت به زندگی تقاضای طلاق و صدور گواهی عدم امکان سازش به دلیل عسر و حرج و تحقق شروط ضمن عقد را دارم. دادگاه مرجوعالیه ضمن تعیین وقت رسیدگی و دعوت از طرفین دعوی برای تاریخ 13/10/89 با حضور خواهان تشکیل جلسه داده خواهان اظهار داشت زوج نفقه پرداخت نمیکند و ترک زندگی مشترک کرده احساس مسئولیت ندارد، همسایگان شاهد و ناظرند. خوانده دعوی حاضر نشده است. خواهان اظهار داشته نشانی خوانده همان است که در دادخواست قید شده و در پرونده مهریه سابقه ابلاغ دارد حالیه به لحاظ عدم شناسایی از طریق نشر آگهی اخطاریه ابلاغ گردد که خوانده را از طریق نشر آگهی احضار نموده و با این وصف در جلسه 21/12/89 دادگاه حاضر نشده است. خواهان حاضر شده اظهار داشته خواسته بهشرح اوراق پرونده است 12 عدد سکه از مهریهام در قبال اجرای صیغه طلاق به زوج بذل میکنم الباقی مهریه قانونی خود را مطالبه خواهم کرد در مورد جهیزیه ادعایی ندارم دوشیزه و باکره نیستم، حمل و طفل مشترک ندارم. دادگاه موضوع را به داوران ارجاع نموده و از زوجین خواسته است که در مهلت قانونی، هر یک داور خود را معرفی نمایند. خواهان خانم ز.الف. را بهعنوان داور خود معرفی نموده، به خوانده از طریق نشر آگهی ابلاغ شده که داور خود را به دادگاه معرفی نماید که هیچگونه اقدامی از سوی خوانده انجام نگرفته. خواهان دادگاه خواسته است که نسبت به تعیین داور از سوی زوج ممتنع اقدام نماید دادگاه م.م. را به عنوان داور زوج تعیین نموده داوران نظریه خود را اعلام داشتهاند و تلاش ایشان جهت صلح و سازش فی مابین زوجین به لحاظ اصرار زوجه بر طلاق و مجهولالمکان بودن زوج مؤثر واقع نشده است. دادگاه خواهان را جهت آزمایش حاملگی به پزشکی قانونی معرفی که بهموجب گواهی شماره 32 مورخ 6/1/90 منفی اعلام شده است. دادگاه ختم دادرسی را اعلام و بهشرح دادنامه شماره 380-10/3/90 با استدلال به محتویات پرونده و رسیدگی به عمل آمده و ملاحظه نظریه داوران و عدم توفیق در رفع اختلاف فی مابین زوجین خواسته خواهان را مقرون به صحت تلقی و مستنداً به ماده 1119 و 1129 و 1130 و 1133 و 1146- از قانون مدنی و ماده واحده اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام و آییننامه اجرایی تبصره یک ماده قانون مذکور گواهی عدم امکان سازش زوجین جهت اجرای صیغه طلاق خلع با بذل 12 عدد سکه با رعایت سایر مقررات شرعی و قانونی در یکی از دفاتر رسمی طلاق را صادر نموده است و رأی را غیابی توصیف کرده است و قابل واخواهی. رأی صادره نیز از طریق نشر آگاهی به زوج به نام م.ش. ابلاغ میگردد که در فرجه قانونی نسبت به رأی صادره واخواهی نموده و اظهار داشته من مجهولالمکان نبودهام من درکنار همسرم بودهام با طلاق موافق نیستم، شاهد دارم که حاضرم معرفی نمایم. در جلسه مورخ 2/1/90 واخواه حاضر شده و دو نفر گواه را حاضر کرده به نامهای آقایان ح.الف. و ت.ط.، واخوانده علیرغم ابلاغ قانونی حاضر نشده است. واخواه اظهار داشته که واخوانده همسرم است و زفاف شده و فرزند مشترک نداریم من زنم را دوست دارم با طلاق مخالفم و با بذل زنم برای طلاق مخالفم و زنم جهیزیه نیاورده است. هفتصد هزار تومان از مهریه زنم را دادهام مابقی را طبق رأی دادگاه تقسیط شده حاضرم پرداخت کنم من مسکن دارم شغل و درآمد دارم و اهل خلاف هم نمیباشم، خطا و ظلمی به زنم نکردهام. زنم دهنبین و تحت تأثیر مادرش است حاضرم تست مواد مخدر بدهم و ثابت کنم که اهل اعتیاد نمیباشم، سابقهای هم ندارم استعلام کنید از شهودم که در دادگاه حاضرند تحقیق کنید لذا تقاضای نقض رأی صادره را دارم. دادگاه قرار استماع گواهی از شهود واخواه را صادر و در برگ جداگانه از شهود تحقیق نموده است و مفاد گواهی هر دو نفر این است که آنچه را واخواه گفته است حقیقت دارد و ایشان نمیخواهد که زنش را طلاق دهد دادگاه پرونده را در وقت احتیاطی قرار داده و دستور داده طی شرحی به واخوانده ابلاغ شود چنانچه دادنامهای در خصوص استنکاف یا ترک نفقه از سوی شوهرش دارد ظرف یک هفته رونوشت آن را تحویل دادگاه دهد و طی شرحی واخواه را به پزشکی قانونی جهت تست اعتیاد معرفی شود و از اداره سجل کیفری سوابق واخواه استعلام گردد و نیز از طریق مددکاری در خصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی واخواه تحقیق شود که پاسخ واصله از سجل کیفری حاکی است نامبرده م.ش. واخواه سابقهای ندارد و تحقیقات مددکاری نیز حاکی است که نامبرده نقاش ساختمان است و از لحاظ اخلاق و رفتار مورد تأیید است و درآمد خوبی دارد به تازگی یک پراید نیز خریده است. اجرای احکام شورای حل اختلاف مجتمع خانواده گواهی کرده است که آقای م.ش. فرزند ی. با یک نفقه معوقه همسرش تسویه حساب نموده است و بدهکار نمیباشد دادگاه در مقام واخواهی بهموجب دادنامه 1957-30/11/90 با این استدلال که واخواه دلایل کافی در جهت نقض دادنامه واخواهی شده ارائه نکرده ضمن رد واخواهی واخواه دادنامه واخواسته را عیناً تأیید نموده است. آقای ف.ح. وکیل پایه یک دادگستری به وکالت از طرف آقای م.ش. در پرونده دخالت نموده و نسبت به دادنامه صادره به شماره 1957-30/11/90 تجدیدنظرخواهی کرده است که پرونده در شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسیدگی شده و بهموجب دادنامه 209-4/12/91 اعتراض تجدیدنظرخواه را وارد ندانسته زیرا رأی بر اساس قواعد جاری و تشریفات ساری اصدار یافته و ایرادی از حیث ماهوی و شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز استناد آن صحیح است و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده است لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه را عیناً تأیید نموده است که پس از ابلاغ دادنامه در تاریخ 25/2/91 به وکیل آقای م.ش. نامبرده در تاریخ 13/3/91 در فرجه قانونی نسبت به آن فرجامخواهی نموده است و در لایحه پیوست دادخواست فرجامی عنوان نموده که رأی صادره بدون هرگونه دلیل کافی و وافی صادر شده است. دادگاه خانم م.م. را به عنوان داور زوج معرفی کرده ایشان حتی یک جلسه هم در خصوص اصلاح ذاتالبین تلاش نکرده و صرفاً اظهارات زوجه را مد نظر خود قرار داده است و دادگاه تجدیدنظر هم بدون ملاحظه دادنامه بدوی تأیید کرده که خلاف موازین شرعی و قانونی است و استناد به اظهارات دادخواست دهنده (زوجه) که زوج نفقه پرداخت نمیکند و ترک زندگی مشترک کرده و احساس مسئولیتی ندارد و … از آنجا که نشانی موکل عمداً اشتباه داده تا در جلسه دادگاه حاضر نشود و وی را مجهولالمکان جلوه دهد. اصلاً قضات محترم به گزارش واحد مدد کاری توجه نکردهاند و به گواهی صادره در خصوص پرداخت نفقه معوقه توجه نکردهاند و … وکیل از تبادل لوایح پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً دارای ایراد و خدشه میباشد، زیرا دلایلی که زوجه برای تجویز طلاقش عنوان کرده است عسر و حرج و عدم پرداخت نفقه از ناحیه زوج است و دادگاه هم با احراز مراتب درخواست طلاق را موجه و گواهی عدم امکان سازش را به استناد مواد 1129 و 1130 قانون مدنی صادر میکند، حال آنکه عدم پرداخت نفقه موضوع ماده 1129 زمانی قابل استناد است که زوج از دادن نفقه استنکاف و الزام وی به تأدیه آن ممکن نباشد و در مانحن فیه با توجه به مفاد دادنامه صادر و مدافعات زوج اوراق پرونده حکایت روشنی از استنکاف زوج به پرداخت نفقه ندارد بلکه مدارک حاکی از پرداخت نفقه از ناحیه مشارالیه میباشد، و ماده 1130 استنادی این است که مدعی عسر و حرج باید با ارائه مدارک ادعای خود را ثابت کند که مدرک قابل توجهی نیز در این باره ارائه نگردید تا زوجه بتواند حتی بدون بذل قابل توجهی از مهریه خود را مطلقه نماید بهعلاوه با عنایت به فلسفه ارجاع به داوری و حکمیت در امر خانواده و تکلیف داوران از اهتمام به اصلاح ذاتالبین و رفع اختلاف با اظهارنظر داوران بدون تشکیل جلسات حضوری زوجین و انجام مذاکرات اصلاحی، فلسفه مذکور مورد لحاظ واقع نگردید و مواد 3 و 7 آییننامه اجرایی مقررات مربوط به طلاق مراعات نشده است بنابراین به جهات اشعاری دادنامه فرجامخواسته که نسبت به رأی مخدوش بدوی صحه گذاشته است در وضعیت حاضر قابلیت تأیید را ندارد و به علت نقص رسیدگی نقض میشود و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادر کننده رأی منقوض ارجاع تا بررسی همه جانبه و در نظر گرفتن تمامی ابعاد قضیه حکم مقتضی صادر فرمایند.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور- عضو معاون
انصاری- احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.