چه کسانی حق اعاده دادرسی دارند؟

چه کسانی حق اعاده دادرسی دارند؟

اعاده در لغت به معنای بازگردانیدن و از سرگرفتن است و در اصطلاح به اعاده محاکمه و رسیدگی به حکم محکومیت قطعی به دلیل وجود اشتباه ماهوی در مبانی حکم صادره گفته میشود. اعاده دادرسی در امور کیفری یکی از راه های ویژه برای شکایت از احکام است. بنابراین در صورتی اعاده دادرسی ممکن است که راه های عادی همچون واخواهی و تجدیدنظر خواهی از حکمی وجود نداشته باشد. اعاده دادرسی با توجه به ویژگی هایش از جمله استثنا بر قاعده امر مختوم و فراغ از دادرسی، مقید نبودن به مهلت، پذیرفته شدن قبل و بعد از اجرای حکم، آن را از روش های فوق العاده دیگر متمایز ساخته است.

اعاده دادرسی فقط نسبت به احکام قطعی امکان پذیر است؛ بنابراین نسبت به قرارها هرچند هم نهایی باشند، درخواست اعاده دادرسی قابلیت استماع و پذیرش ندارد. البته این امر مورد انتقاد واقع شده است. چرا که قرارهای نهایی اغلب نتایجی مثل احکام دارند ودارای همان خصوصیتی هستند که احکام دارای آن هستند. بنابراین دلیل منطقی وجود ندارد که قرارها را از این قاعده مستثنی کنیم بخصوص آنکه در حقوق فرانسه که بیشتر به آن اتکا داریم اعاده دادرسی نسبت به قرارها هم پذیرفته است. قطعیت حکم مورد اعاده دادرسی اعم از آن است که حکم مزبور در زمان صدور قطعی باشد یا قابل تجدید نظر بوده ولی با انقضای مدت تجدید نظر خواهی یا اسقاط تجدیدنظرخواهی یا پس از اعتراض با تأیید در مرجع تجدید نظر قطعیت یافته باشد. اعاده دادرسی با توجه به اهمیت خویش، دارای خصایص و ویژگی هایی نسبت به سایر روش های اعتراض بر احکام است که این ویژگی ها را میتوان به شرح زیر بیان کرد.
الف) اعاده دادرسی استثنایی بر قاعده اعتبار امر مختوم و فراغ دادرسی است.
ب) اعاده دادرسی قبل و بعد از اجرای حکم پذیرفته میشود. ج) اعاده دادرسی مهلت ندارد. د) اعاده دادرسی منجر به محکومیت، برائت یا تقلیل مجازات می شود.
از آنجا که پذیرش اعاده دادرسی، اعتبار امر مختومه را مخدوش و قطعیت احکام دادگاه ها (اعم ازاینکه حکم مذکور به اجرا گذاشته شده یا نشده باشد) را متزلزل می کند، بنابراین موارد اعاده دادرسی به صورت حصری از سوی مقنن در ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری احصا شده است و خارج از این موارد تقاضای اعاده دادرسی قابل پذیرش نیست.
الف. در صورتی که کسی به اتهام قتل شخصی (اعم از قتل عمد، شبه عمد و خطای محض) محکوم شده لیکن زنده بودن شخص در آن زمان محرز شود یا ثابت شود که در حال حیات است. ب. در صورتی که چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب جرم به گونه ای است که نمی تواند بیش از یک مرتکب داشته باشد.  پ. در صورتی که شخصی به علت انتساب جرمی محکومیت یافته و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مرجع قضایی دیگر به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم صادره بیگناهی یکی از آن دو نفر محکوم، احراز شود. ث. جعلی بودن اسناد یا خلاف واقع بودن شهادت گواهان که مبنای حکم صادر شده بوده است، توسط دادگاه صالح ثابت شود.  ج. در صورتی که پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی حادث یا ظاهر شود یا دلایل جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بی گناهی محکوم علیه یا بی تقصیری وی باشد. چ. در صورتی که عمل ارتکابی جرم نباشد یا مجازات مورد حکم بیش از مجازات مقرر قانونی باشد به عبارتی کیفر مورد حکم متناسب با جرم نباشد. ت. درباره شخصی به اتهام واحد، احکام متفاوتی صادر شود. بر اساس ماده 475 آیین دادرسی کیفری، اشخاص زیر حق درخواست اعاده دادرسی دارند:
1. محکوم علیه: محکوم علیه یا وکیل یا نماینده قانونی او و در صورت فوت یا غیبت محکوم علیه، همسر و وراث قانونی و وصی او حق تقاضای اعاده دادرسی را دارند. 2. دادستان کل کشور 3. دادستان مجری حکم
اعاده دادرسی از طریق درخواست صورت می گیرد و تنها مرجع صالح برای پذیرش تقاضای اعاده دادرسی، دیوان عالی کشور است نه دادگاه بدوی یا دادگاه تجدیدنظر.

 مرجان گنج بخش تهرانی
دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق جزا

برگرفته از روزنامه ایران (تاریخ انتشار 1394/10/29)