نقش حقوق مالکیت فکری در حمایت از صنعت گردشگری

نقش حقوق مالکیت فکری در حمایت از صنعت گردشگری

آن چه در این مقاله خواهید خواند:

در چکیده مقاله به اهمیت صنعت گردشگری و حمایت از آن و همچنین به تاثیر مصادیق گوناگون مالکیت فکری در صنعت گردشگری اشاره می کند. در ادامه چکیده نیز عنوان می کند که نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که حقوق مالکیت فکری چه نقشی در صنعت گردشگری ایفا می کند و این که آیا حقوق مالکیت فکری می تواند فرصت هایی را برای ذینفعان این صنعت فراهم کند؟ در مقدمه مقاله از اهمیت صنعت گردشگری، مفهوم رقابت و رقیب در صنعت گردشگری، مقصدهای گردشگری، برند مقاصد گردشگری و همچنین از صنایع خلاق در برند مقصد گردشگری و از کشورهایی که تبدیل شدن به ملتی خلاق را هدف خود قرار داده اند می گوید و تاثیر حقوق مالکیت فکری در این راستا و ظهور انواع مختلف گردشگری را می گوید. در ادامه به بررسی مفهوم مالکیت فکری، ابعاد و مصادیق آن و همچنین به ارتباط و نقش این حقوق با صنعت گردشگری می پردازد و در پی این است که نقش حقوق مالکیت فکری را در دو شاخه ی حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مالکیت صنعتی بررسی کند. در پایان به چالش های صنعت گردشگری ایران از دیدگاه حقوق مالکیت فکری اشاره کرده و پیشنهادهایی را با توجه به آن مطرح می کند. در ادامه متن کامل مقاله را خواهید خواند.

چکیده

صنعت گردشگری سومین صنعت مولد شغل و سرمایه بعد از صنعت نفت و خودروسازی می باشد. این صنعت از حوزه هاي جدیدي است که حمایت از آن در قالب حقوق مالکیت فکري اعم از مالکیت ادبی و هنري و مالکیت صنعتی در حال شکل گیري است. امروزه استفاده از مصادیق گوناگون مالکیت فکري در صنعت گردشگري می تواند موجب ارتقاء این صنعت و جذب گردشگر بیشتر شود به نحوي که استفاده از این مصادیق مانند نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور)، آثار معماری، نشانه هاي جغرافیایی و علائم تجاری و جمعی بسیار متداول شده است. گردشگري همانند صنایع دیگر کالاها و خدمات وابسته داشته و عوامل متعدد و مهمی که مبتنی بر جذابیت و رقابت پذیري هستند (مانند برند مقاصد گردشگري) در آن اثرگذار هستند. این مقاله می کوشد به این سئوال پاسخ دهد که حقوق مالکیت فکری در حمایت و رقابت پذیري صنعت گردشگري چه نقشی ایفاء می کند و آیا نظام حقوقی یادشده می تواند براي ذينفعان این صنعت فرصت ها و راهکارهاي حمایتی کافی به منظور افزایش ظرفیت بهره وري و رقابت منصفانه فراهم کند؟ براي پاسخ به این سئوال، ظرفیت های فعلی نظام حقوق مالکیت فکري را در چارچوب نمودهاي فرهنگ عامه، آثار معماري، نشانه هاي جغرافیایی و علائم تجاري و جمعی به منظور حمایت از گردشگري فرهنگی و هنری و نیز گردشگری کشاورزی (روستایی)، گردشگری سلامت و توسعه ي برند مقاصد گردشگری بررسی و تجزیه و تحلیل می شود.

واژه هاي کلیدي: صنعت گردشگري، حقوق مالکیت فکري، نمودهاي فرهنگ عامه (فولکلور)، نشانه هاي جغرافیایی، علائم تجاري جمعی.

1- مقدمه

امروزه، صنعت گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمدی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. در دنیای رقابتی امروز، گردشگری به عنوان عامل متمایز کردن کالاها و خدماتی که ارزش افزوده ایجاد می کنند، توصیف می شود (WIPO, 2014: 2). خلق فرصت هاي جدید در گردشگري یکی از مهمترین موضوعاتی است که امروزه برنامه ریزان حوزه ي توریسم بدان تأکید داشته و منافع چند سویه را از بستر فعالیت پرتکاپوی گردشگري شکل می دهند. تخصصی شدن فعالیت هاي گردشگري یا به عبارت دیگر، توجه به گردشگري با علائق ویژه در کشورهاي توسعه یافته، دیرگاهی است شیوه ی سنتی بهره مندي از این صنعت را رها کرده و فضاي متفاوتی را درحال تجربه نمودن است که به نوبه ي خود بسیار کارآمدتر و در عین حال موجب تکثر فعالیت گردشگری می شود.

مفهوم رقابت در سال های اخیر به مثابه یک مفهوم اقتصادي که بر توسعه ی پایدار گردشگري تأثیرگذار است، مطرح شده و همانند رقابت در کالاهاي مصرفی، مقصدهاي گردشگري نیز می بایست مشتریان خود را متقاعد کنند که قادر به عرضه ي ترکیبی از منافع هستند که هیچ مقصد دیگري نمی تواند آن ها را عرضه کند. صنعت در حال تغییر گردشگري نیاز شدیدي به بقاء و رقابت دارد. هر روز نیز رقباي جدیدي وارد صنعت گردشگري می شوند. به همین دلیل، عرضه کنندگان باید به مشتریان نزدیک تر شوند و شرکت ها مجبورند تا مهارت ها و منابع خود را با بازار هماهنگ کنند. بنابراین، راهکار دولت ها به منظور مدیریت «برند مقاصد گردشگری»1  فراتر از تکنیک هاي معمول بازاریابی است. در سال هاي اخیر، طراحی و پیاده سازي برند مقصد گردشگري به منظور جذب سرمایه گذاري مستقیم خارجی بر پایه ي «صنایع خلاق»2 در دستور کار دولت ها قرار گرفته است. این مهم، اساساً یک مزیت رقابتی در مقابل رقباي دیگر ایجاد می کند (Ullam and et al, 2013: 1113) .  مقاصد گردشگري به دنبال خود مفاهیم نوین ارزشمند و آینده سازي چون «ملت های خلاق» و «مناطق خلاق» به وجود

1. مقصود از برند مقصد گردشگری (Destination Branding)، نام، سمبل، لوگو یا سایر اشکال گرافیکی است که علاوه بر اینکه مقصد را مشخص و متمایز می سازد نوید یک سفر به یاد ماندنی و تجربه منحصر به فرد در مقصد را به همراه دارد و به عنوان عاملی در جهت تحکیم و تقویت خاطرات مفرح از مقصد عمل می کند. بنابراین، تمام ابعاد ارزش ویژه برند تأثیري مثبت بر ارزش ادراك شده در دو بعد وفاداري و آگاهی باعث افزایش تمایل به بازگشت می شوند.

2. مراد از صنایع خلاق تمامی صنایعی هستند که خود را به ویژگی خلاقیت آراسته اند. به بیان دیگر، صنایع خلاق به مجموعه خاصی از صنایع اطلاق شد که ماده اولیه آنها خلاقیت فردي یا جمعی انسان است که از جمله صنایع فرهنگی را شامل می شود.

می آورد؛ برای مثال، پس از ملت استرالیا که تبدیل شدن به ملّتی خلاق را آماج راهبردی خود قرار داد، به تازگی ملّت انگلیس نیز چشم اندازی با عنوان بریتانیاي خلاق را تدوین کرده است و لندن به عنوان یک شهر خلاق می کوشد تا به پایتخت فرهنگی اروپا تبدیل شود (کیقبادی و همکاران، 1387: 15)

در این راستا نقش حقوق مالکیت فکري را در حمایت از صنعت گردشگري نمی توان نادیده گرفت. دانش سنتی1، خلاقیت2، نمودهاي فرهنگ عامه (فولکلور)3، جذابیت هاي جغرافیایی، صنایع دستی و دیگر دارایی هاي ملموس4 و ناملموس5 سهم مهمی در جذب گردشگر ایفاء می کنند به طوري که همین عوامل سبب ظهور انواع مختلف گردشگري به انگیزه ي گردشگري هنري و فرهنگی، کشاورزي، سلامت، تجارتی و غیره شده است. نظام حقوقی مالکیت فکري و راهکارهاي حمایتی پیش بینی شده در آن براي ذينفعان بخش گردشگري، فرصت هاي متنوعی به منظور افزایش ظرفیت بهره وري 6، رقابت پذیري7، و ابداع و نوآوري 8 مهیا می کند (WIPO, Ibid, 3). بدیهی است با توجه به آثار اقتصادي صنعت گردشگري، گردشگري، اگر کشوري بتواند از ظرفیت هاي نظام مالکیت فکري جهت حمایت از اجزا و جاذبه هاي گردشگري استفاده کند، شاهد رشد و شکوفایی بزرگی در سطح اقتصادي خواهد بود. استفاده از مصادیق گوناگون مالکیت فکري می تواند کسب و کارهاي وابسته به گردشگري را تحت تأثیر قرار دهد و به تنوع بخشیدن به محصولات در بازار و حمایت از میراث فرهنگی کمک کند؛ این امر در جوامع سنتی باعث تشویق آن دسته از افراد بومی و محلی می شود که در زمینه هاي صنایع دستی، طب سنتی و جلوه هاي فرهنگ عامه فعالیت می کنند و دانش سنتی و بومی آنان حمایت خواهد شد. در صورت عدم استفاده از چارچوب هاي حمایتی گردشگري، صاحبان این دانش منفعت اقتصادی قابل ملاحظه ای نخواهند برد و اگر مختصري منافع نیز به دست آورند در مقایسه با منافع کلان افراد سودجو بسیار ناچیز خواهد بود. بنابراین، در سایه ی حمایت مالکیت فکري، مقصد گردشگري هویت رقابتی متمایزي می یابد؛ از این رو، نظریه ي گردشگری در پرتو حمایت های مالکیت فکري از «گردشگري به عنوان یک صنعت» به

1. Traditional Knowledge

2. Creativity

3. Traditional Cultural Expression /Folklore

4. Tangible assets

5. Intangible assets

6. Productivity

7. Competitiveness

8. Innovation

«گردشگري به عنوان یک سرمایه گذاري اجتماعی»1 تغییر می یابد(Ghafele, 2011: 2).

این مقاله تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه کشورهاي در حال توسعه از جمله ایران که توانایی هاي فراوان در زمینه ي گردشگري دارند، می توانند از راهبردهاي نظام حقوق مالکیت فکری برای جذب گردشگر بهره مند شوند؛ چرا که حقوق مالکیت فکري مانند شمشیر دو لبه عمل می کند و ضمن حمایت حقوقی و فراهم کردن زمینه ي انحصار براي کالاها و خدمات موجود در مقاصد گردشگري، سبب مشهور شدن برند مقاصد گردشگري در زمینه ي تجاري سازي محصولات و صنایع دستی به دست آمده از آن می شود که به نوبه ي خود سهم مهمی در گردشگري تجاري دارد. به عبارت دیگر، با استفاده از ابزارهاي قانونی مالکیت فکري نفعی براي دیگران (رقبا) باقی نمی ماند. سؤال اصلی در این مقاله این است که نقش حقوق مالکیت فکري در حمایت و رقابت پذیري صنعت گردشگري چیست؟ و این صنعت در نظام حقوقی یادشده چه جایگاهی دارد؟ براي پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است به تحلیل ابعاد مالکیت فکري و ارتباط و نقش این حقوق با صنعت گردشگري پرداخت و سپس با در نظر گرفتن شاخه هاي مختلف این حقوق و معیار حمایت هر یک، امکان تطبیق این معیارها بر انواع متفاوت گردشگري بررسی شود. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه اي و به شیوه ي تحلیلی درصدد است تا نقش حمایتی حقوق مالکیت فکري را در دو شاخه ي حقوق مالکیت ادبی و هنري در ارتباط با نمودهاي فرهنگ عامه (فولکلور) و آثار معماري که عمده انگیزه ي گردشگري فرهنگی و هنري محسوب می شود و حقوق مالکیت صنعتی که در ارتباط با نشانه هاي جغرافیایی و علائم تجاري و جمعی در تجاري سازي محصولات نشأت گرفته است را بررسی کند. در پایان، نظر به این که یکی از اهداف این مقاله شناسایی علل و عناصر جذب گردشگري و ارتقاء این صنعت در ایران می باشد به چالش هاي پیشروي صنعت گردشگري ایران از دیدگاه حقوق مالکیت فکري اشاره کرده و پیشنهادهایی را با توجه به آن مطرح می کنیم.

2- حقوق مالکیت فکری 2

2-1- مفهوم

مالکیت فکري در مفهوم وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش و خلاقیت

1. بدین معنا که به دلیل نقش برجسته گردشگری در توسعه اقتصادي، زمینه سرمایه گذاری مستقیم داخلی و خارجی به سرعت فراهم می شود.

2. Intellectual Property Rights

فکری آفریننده در زمینه هاي علمی، صنعتی، ادبی و هنري که از راه دانش، هنر یا ابتکار به وجود می آید. به بیان کلی، حقوق مالکیت فکري مجموعه ي قواعد و مقرراتی است که از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر که ارزش اقتصادي و داد و ستد دارند، حمایت می کند و در این راستا یک سري حقوق مادي محدود به زمان و حقوق معنوي دائم به پدیدآورنده ي آن اعطاء می کند.1

به تعبیر دبیرکل سازمان جهانی مالکیت فکري 2 موسوم به «وایپو »، حقوق مالکیت فکري ابزاري قدرتمند براي توسعه ي اقتصادي و ایجاد ثروت بوده و هنوز در تمام کشورها به ویژه کشورهاي در حال توسعه به بهترین نحو به کار گرفته نشده است. بنابراین، مالکیت فکري نیرویی است که می توان از آن براي پربار کردن زندگی افراد و آینده ي ملل از نظر مادي، فرهنگی و اجتماعی استفاده کرد (Idris, 2003: 18).

حمایت قوي و اثرگذار از حقوق مالکیت فکري سنگ بنایی است براي سرمایه گذاري در تحقیق و توسعه که در نهایت رشد اقتصادي بلندمدت را درپی خواهد داشت. نظام مالکیت فکري می تواند به کشورها کمک کند تا توانمندي ها و ظرفیت هاي خود را به عنوان ابزاري قدرتمند در رشد و اعتلاي اقتصادي جامعه به کار گیرند. حقوق مالکیت فکري اثرگذار به ایجاد تعادل بین منافع نوآور و منافع عموم کمک می کند و محیطی را فراهم می کند تا در آن خلاقیت و نوآوري در جهت سود همگانی پیشرفت کند.

2-2 مصادیق

حقوق مالکیت فکري به طور سنتی به دو شاخه ي اصلی تقسیم می شود: مالکیت ادبی و هنری 3 و مالکیت صنعتی 4. اهمیت این حقوق ابتدا توسط کنوانسیون پاریس براي حمایت از مالکیت صنعتی در سال 1883 و کنوانسیون بِرن براي حمایت از آثار ادبی و هنري در سال 1886  به رسمیت شناخته شد؛ در حال حاضر، سازمان جهانی مالکیت فکري اداره و نظارت هر

1. منظور از حق مادي یا اقصادي (Economic Right) عبارتست از حق انحصاري ساخت، حق انحصاري فروش، ممانعت از واردات کالا، حق نشر و تکثیر، حق اقتباس و تلخیص و تبدیل، حق عرضه و اجرا و حق استفاده از پاداش و جایزه. و مقصود از حق معنوي (Moral Right) شامل حق افشاي اثر، حق حرمت نام و عنوان پدیدآورنده، حق تمامیت اثر، حق عدول و حق دسترسی به اثر است. براي مطالعه هر یک از حقوق احصاء شده مراجعه کنید به: مبانی مالکیت فکري، محمود حکمت نیا، 1386، انتشارت پژوهشگاه و اندیشه اسلامی، صص 47-63.

 2. (World Intellectual Property Organization (WIPO

3. Literary and Artistic Property

4. Industrial Property

 

دو معاهده را بر عهده دارد.

نظام مالکیت ادبی و هنري که با نام کپی رایت نیز شناخته می شود، اصطلاحی است که از انحصار موقت بهره برداري مالی متعلق به هنرمند یا نویسنده نسبت به اثرش حکایت دارد و به نوبه ي خود شامل دو مقوله از حقوق است؛ حق مؤلف یا حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنري و حقوق مجاور که از آن به «حقوق مرتبط» هم یاد می شود (کلمبه، 25 :1390). به موجب اصولی که به طور سنتی بر این نظام حاکم است، آثار ادبی و هنري، بدون توجه به نوع، شکل ارائه، شایستگی و هدف از ایجاد آن ها حمایت می شوند و مشروط به زمینه ي ظهور، ارزش هنري، اقتصادي و میزان موفقیت تجاري نیستند و چتر حمایتی این بخش از حقوق مالکیت فکري حتی بر آثار موسیقایی، هنرهاي تجسمی از قبیل صنایع دستی و آثار معماري که محصول نمادین فرهنگ عامه به شمار می روند، گسترده شده است.

نظام مالکیت صنعتی مجموعه ي حقوق و سلطه و اقتداري است که بر موضوعات مختلف صنعتی و هرگونه پدیده ي خلق شده اي که خصوصیات صنعتی یا تجاري داشته باشد، بار می شود و به مالک آن حق می دهد تا به طور انحصاري از آن بهره برداري کند (امامی، 1390: 36). این بخش از حقوق مالکیت فکري داراي مصادیقی چون، علائم تجاري1، نشانه هاي جغرافیایی2، علائم تضمینی 3، علائم جمعی 4، طرح های صنعتی 5، حق ثبت اختراع 6 و اسرار تجاری 7 می باشد که هر یک به نوبه ي خود می توانند در جذابیت برند مقصد گردشگري تاثیرگذار باشند. .(Speriusi-Vlad, 2014: 3)

3- ارتباط و نقش حقوق مالکیت فکری در مقصد گردشگری

3-1- ارتباط حقوق مالکیت فکری با گردشگری

آیا حقوق مالکیت فکري با بخش گردشگري ارتباط دارد؟ این یک سؤال بسیار مهم اسـت. گرچه در نگاه اول به نظر می رسد که گردشگري هیچ ارتباطی با مالکیت فکري ندارد اما با کمی دقت میتوان ارتباط و تداخل این دو مفهوم با یکدیگر را تشخیص داد. از یک سو، گردشگري وابسته به بخش خدمات بوده و از سوي دیگر، اثري که مالکیت فکري بر رشد

1. Trade marks

2. Geographical Indication

3. Certification marks

4. Collective marks

5. Industrial Designs

6. Patent

7. Trade Secrete

اقتصادي دارد، در این صنعت نیز قابل توجه است. در واقع، صنعت گردشگري رشد مستمري را در بخش خدمات تجربه کرده است؛ براساس گزارش سازمان جهانی گردشگري، تجارت در بخش گردشگري به درجه ي مساوي و حتی بیشتر از صادرات نفت رسیده است (Ibid, 1-2).

وضعیت مالکیت فکري در کشورهاي در حال توسعه به تدریج به صورت یک ابزار مهم کلیدي براي دستیابی به رشد اقتصادي درآمده است، به گونه اي که در این کشورها، فهم پایه هاي اقتصادي مالکیت فکري و ایجاد نظام مالکیت فکري قوي و کارآمد امري ضروري و حیاتی شده است. قدرت درونزاي حقوق مالکیت فکري در اقتصادهاي مدرن نقشی همانند «حقوق مالکیت فیزیکی» ایفاء می کند. بنابراین، در زمینه ي گردشگري، هر کشوري که از ابزارهاي مالکیت فکري براي مدیریت مقاصد گردشگري خود استفاده کند، می تواند به بالاترین سطح توسعه در این بخش دست یابد. با توجه به مراتب یادشده، ارتباط تأسیس حقوقی مالکیت فکري با صنعت گردشگري به تحلیل اقتصادي آن منتهی می شود. از یک سو، صنعت گردشگري به عنوان یک فعالیت خدماتی نیازمند توجه بوده و شرکت ها و کسب وکارهاي ارائه دهنده ي خدمات گردشگري نیازمند سرمایه گذاري زیربنایی و بلند مدت هستند. حقوق مالکیت فکري می تواند ضمن معرفی عوامل اثرگذار در جذب گردشگر، سرمایه گذاري در بخش تحقیق و توسعه را براي مقاصد گردشگري به همراه داشته باشد و بهره مندي مجموعه ي این عوامل از حمایت هاي قانونی مالکیت فکري ترغیب سرمایه گذاري مستقیم داخلی و خارجی را به دنبال خواهد داشت. از سوي دیگر، استفاده از سازوکار حقوق مالکیت فکري می تواند عاملی مهم در ارتقاي فرآیند تجاري سازي محصولات خاص وابسته به گردشگري نظیر صنایع دستی و محصولات فرهنگی دیگر که عمدتاً توسط افراد محلی و بومی در مقاصد گردشگري تولید می شود، به شمار آید. به این معنا که با ایجاد حق انحصاري، مزیت رقابتی براي این محصولات ایجاد می شود و زمینه ي اشتغال و پویایی بازار خرده فروشی را به همراه خواهد داشت.  حقوق مالکیت فکري می تواند به صورت فردي یا جمعی تملک شود. ساختار مالکیت فکري جمعی بر مبناي مالکیت ایده هاي به اشتراك گذاشته شده با سبک ویژه یا بر مبناي طبیعت جغرافیایی خاص توسط افراد بومی یک اقلیم محصور، متمرکز است. در حقیقت ارزش برند مقصد گردشگري با کسب و کار واحد، قابل کنترل و شناسایی نیست. حقوق جمعی توسـط گروهی از بومیان در ارتباط با هدفی خاص که متکی بر «دانش سنتی» در محدوده ي خاص جغرافیایی می باشد، مدیریت یا تملک می شوند. در این راستا، نشانه هاي جغرافیایی و علائم تجاري جمعی که از جمله مصادیق مالکیت فکري هستند، نقش مهمی دارند. مالکیت فکري جمعی می تواند موجبات توسعه ي مبتنی بر فرهنگ، خلاقیت محلی، رشد محصولات خاص و غیره را فراهم کند و به عنوان «نظام گردشگري جایگزین» مورد توجه قرار گیرد. مالکیت فکري جمعی به عنوان ابزاري براي حفاظت از دستاوردهاي مادي و معنوي و افزایش ارزش آن ها در جامعه اي با ویژگی هاي خاص مشخص می شود (Paolo Russo, 2011: 5).

بنابراین، در تلاش براي توسعه ي گردشگري محلی بر محور خلاقیت و نوآوري نمی توان از ماهیت جمعی اموال فکري غافل شد. گردشگران با جاذبه هاي مختلف که به نوبه ي خود انگیزه ي سفر را فراهم می کند و همچنین محصولات اصیل این مناطق که در بازار با ساختار کاملاً متفاوتی ارائه می شوند، ارتباط برقرار نمی کنند. بنابراین، لازم است تا نظام جذب گردشگري محلی را به مالکیت فکري جمعی در پرتو یک «برند مقصد» پیوند زد؛ این عمل می تواند از طریق یک نظام «آبشاری»1 یا «سلسله مراتبی»2 انجام شود که مشتمل بر نام گذاري مناطق با کیفیت بالا با برند خاص است؛ به طوري که فروشگاه ها و تأسیسات داراي «برچسب » می توانند کالاها و خدمات حمایت شده ي خود را با علامت تجاري با کیفیت عرضه کنند. استفاده از سازو کارهاي مالکیت فکري جمعی باید به گونه اي باشد که در سطح تولید از طریق یک نشانه ي جغرافیایی و در سطح محلی از طریق یک برچسب به عنوان یک علامت جمعی عمل کند. محصولات اصیل و با کیفیت بالا صرفاً در مبدأ جغرافیایی خاص و به طور محدود تولید می شوند، از این رو لازم است تا نمایه ي گردشگري خود را بالا ببرند. براي مثال، در زمینه ي غذا و مشروبات الکلی تنها با استفاده از اسم مبدأ خاص میتوان در رستوران ها و هتل هاي یک منطقه ي جغرافیایی به همراه سایر تولیدات محلی خدمت رسانی کرد. پس اگر تمام این عوامل و ذینفعان صنعت گردشگري مجاز باشند تا تحت برچسب خاصی قلمرو سرزمینی خود را متمایز کنند، این نشان می تواند بر رویدادهاي فرهنگی که بر سبک مخصوص برگزار می شوند، جشنواره هاي هنري، صنایع دستی، شیوه ي زندگی و در نهایت جذب گردشگر تأثیرگذار باشد (Ibid, 6).

3-2- نقش حقوق مالکیت فکری در مقصد گردشگری

همانطور که ملاحظه شد، اعمال نفوذ نظام حقوق مالکیت فکري در بخش گردشگري

1. Cascading

2. Hierarchical

منجر به شناسایی برند مقاصد گردشگري می شود. به طور کلی، توسعه و بهره برداري از برندها و نام های تجاری با بخش خدمات و بنابراین بخش گردشگري رابطه دارد. دارایی های ناملموس یک منطقه ي گردشگري که موجب انسجام اجتماعی می شوند، می توانند از طریق معرفی حقوق مالکیت فکري توسعه یابند. به بیان دیگر، مالکیت فکري می تواند براي صنعت گردشگري یک سرزمین جغرافیایی، ارزش آفرینی کند (Braun, 2012: 7). از همه مهم تر، با اجراي حمایت هاي مالکیت فکري تصویر برند مقاصد گردشگري در سـطح جهان تقویت می شود چرا که در حیطه ي تبلیغات رقابتی، آگاهی بیشتري درباره ي برند ارائه می دهد و بازار گردشگري را رونق می بخشد. جوامع بومی و محلی می توانند با معرفی برند مقصد گردشگري از طریق مصادیق مختلف حقوق مالکیت فکري و مدیریت آن، پیشرفت و توسعه ي قابل توجهی در حوزه ي گردشگري داشته باشند (LaRaine Ingram, 2014: 165).

از دیدگاه حقوق مالکیت فکري، برند مقصد گردشگري، یک «سرمایه ی فکري»1 محسوب می شود که دولت ها تقاضاي حمایت از آن را دارند. در قلمرو حقوق مالکیت فکري، برند مقصد به دلیل حمایت حقوقی معروف شده و در نتیجه در تثبیت موقعیت بازار مکان گردشگري و همچنین در موقعیت یابی صنایع به دست آمده از گردشگري نقش مهمی ایفا می کند .(C.Hall and et al, 2008: 153)

توانمندسازی صنعت گردشگری از طریق نظام مالکیت فکري، ضمن این که فضایی را به وجود می آورد تا خلاقیت و نوآوري به نفع مقاصد گردشگري شکوفا شود، بر بازاریابی و بالا رفتن کیفیت خدمات تأکید دارد. مصادیقی مانند نشانه هاي جغرافیایی و علائم جمعی به بازاریابی بهتر مقصد گردشگري دلالت دارد و در مقابل اسرار تجاري و ثبت اختراعات بر مبناي فرآیندهاي کسب وکار می تواند کیفیت بالاي خدمات وابسته به این صنعت را ارتقاء دهد (Ghafele, 2008: 4).

حقوق مالکیت هاي فکري به عنوان اهرمی براي حمایت از برند مقصد گردشگري عمل کرده و مفهوم «سرزمین رقابتی»2 را جایگزین مفهوم «سرزمین تعاونی»3 می کنند. از نقطه نظر اقتصاد دانش محور، حقوق مالکیت فکری، سرمایه گذاری های کوچک و متوسط را احیاء و رقابت پذیر کرده و برای دارایی های فکری آن ها ارزش افزوده ایجاد می کند تا جایی که زمینه ي تجاري سازي کالا و صنایع مربوط به آن ها را فراهم می کند. بدون حمایت های مالکیت

1. Intellectual Capital

2. Competitive Territory

3. Cooperative Territory

فکری سرمایه گذاري در صنعت گردشگري مقرون به صرفه نبوده و با خطر بزرگی مواجه است چرا که تمایزبخشی به کالاها و خدمات منتفی می شود و امکان دارد به دلیل نبود حق انحصاري در طی یک رقابت مکّارانه، حقوق اموال فکری از سوي رقباي بازار مورد جعل و تقلید قرار گیرد که به نوبه ی خود زمینه ی سواری مجانی 1 آن ها را فراهم می کند (Nkomo, 2014: 3-8).

برای نمونه، در حوزه ي فولکلور نمونه هایی از رقص و موسیقی بومی وجود دارد که شرکت هاي موسیقی و گروه هاي اجرایی، آن ها را نمونه برداري کرده و تحت عنوان قطعه های اصیل یا رقص آرایی به عموم ارائه می دهند. در ارتباط با این اشکال تجاري سازي فولکلور این نگرانی وجود دارد که جوامع سنتی، در ادامه ي این روند دستخوش تغییراتی شوند یا حتی آسیب ببینند.

4- جایگاه صنعت گردشگری در تقسیم بندی اقسام مالکیت فکری

درك نحوه ی اعمال حقوق مالکیت فکري در صنعت گردشگري به شناخت عوامل تأثیرگذار در آن بستگی دارد. نظر به اینکه گردشگری به عنوان یک فعالیت جمعی یاد می شود در این بخش مصادیق حقوق مالکیت فکري که جزء دارایی هاي جمعی محسوب می شوند را در هر دو شاخه ي مالکیت فکري بررسی می کنیم. در این راستا، ابتدا از نقش مالکیت ادبی و هنري در حمایت از نمودهاي فرهنگ عامه (فولکلور) که انگیزه ي گردشگري فرهنگی، تاریخی محسوب می شود سخن می گوییم و سپس نقش حقوق مالکیت صنعتی را در دو حوزه ي نشانه هاي جغرافیایی در حمایت از طب سنتی (که انگیزه ي عمده ي گردشگري سلامت محسوب می شود) و محصولات و کالاهاي اصیل کشاورزي نشأت گرفته از مناطق خاص در ارتباط با گردشگري کشاورزي را بررسی خواهیم کرد و در ادامه نقش حقوق علائم تجاري و جمعی در تجاري سازي محصولات نشأت گرفته از مقاصد گردشگري در جهت تقویت برند این مقاصد ارزیابی خواهد شد.

1-4- حقوق مالکیت ادبی و هنری

مهم ترین محل تلاقی مالکیت ادبی و هنري با صنعت گردشگري، نمودهاي فرهنگ عامه (فولکلور) و اجرا کنندگان این آثار هستند (WIPO, 2012: 9). فرهنگ عامه به مثابه یکی از

1. Free Riding

منابع غنی سرمایه ی فرهنگی می تواند به عنوان یک فرصت در توسعه ي گردشگري مورد توجه قرار گیرد. کاوش در زندگی اقتصادي برخی از قبایل بدوی نشان می دهد که در میان آن ها در بسیاري از موارد مفهوم مالکیت بیش از اشیاء مادی با امور غیر مادي پیوند خورده است. در جزایر آندمان1 تصنیف هایی که براي انجمن های قبیله ای ساخته می شود متعلق به سازنده ي آن بوده و خواندن آن حق انحصاری اوست. در نزد ساکنان جزایر دماغه ي تورس، افسانه هاي محلی مشمول عنوان مالکیت هستند. سرخپوستان کواکیوتل در صورتی که از پرداخت دین خود عاجز باشند، می توانند اسم خود را گرو بگذارند (خدمتگذار، 25 :1390). چنین مواردی نشان می دهد که آثار و نمودهای فرهنگ عامه بیش از آن که صبغه ی اقتصادی داشته باشد، رنگ معنوی و اخلاقی دارد.

فرهنگ هاي بومی می تواند تأثیر عمیقی بر گردشگري داشته باشد و در این راستا، فروش صنایع دستی و هنري به دست آمده از آن یک منبع درآمدي مهمی براي بیشتر جوامع به شمار می آید. براي نمونه کشور جامائیکا با بهره گیري از سازوکارهاي حقوق مالکیت فکري، سبک موسیقی خاص بومیان خود، موسوم به «رگا»2 را در جهت ارتقاء برند مقصد گردشگري مورد حمایت قرار داد به طوري که امروزه قریب پانزده هزار جامائیکایی از این راه کسب درآمد می کنند و فرهنگ جامائیکا را از مجراي موسیقی، مد، حرکات موزون و غیره به جهان معرفی می کنند(LaRaine Ingram, 2014: 157).

با این حال، در بسیاري از موارد و در جایی که از دانش یا هنر سنتی استفاده شده است جوامع بومی و محلی از هیچ منفعت اقتصادي برخوردار نشده اند و اگر چیزي عایدشان شده باشد در مقایسه با منافع کلان سودجویان، ناچیز است. به عنوان مثال، کشف قابلیت مبارزه با تومور در گل تفلونی در ماداگاسکار؛ شرکت فروشنده (که حق انحصاري داشت) تقریباً 100 میلیون دلار سود خالص داشت که 88 درصد آن به سود شرکت بود. به این ترتیب، انواع مختلف بهره برداري به جوامع سنتی آسیب رسانده که می تواند منتهی به وارد شدن خسارت به اموال و آثار در موزه ها و خانه های هنری شود. همچنین کاربردهایی که اقلام هنري را تنزل می دهند، به جوامع آسیب می رسانند. تا حدي که این آثار و اقلام و نمادهای فرهنگی و ادبی، خارج از محیط سنتی خود با اهدافی متمایز از هدف اولیه آشکار می شود. به عنوان مثال، مصنوعات مذهبی به عنوان «هنر زینتی » فروخته می شود یا تقلیدي غیر حرفه ای و زننده از

 1. Andaman

 2. Reggae

رقص های مردم بومی در کشورهاي اروپایی به نمایش گذاشته می شود (الماسی و حبیبی، 1389: 42).

در حقوق ایران، در قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، مصوب سال 1348 جلوه هاي فرهنگ عامه مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته است؛ به موجب بند 10 ماده ی 2 این قانون هرگونه اثر ابتکاري که بر پایه ي فرهنگ عامه (فولکلور) یا میراث فراهنگی و هنر ملی پدید آمده باشد، مشمول این قانون قرار می گیرد. همچنین بند 9 این ماده اثر مورد حمایت را شامل اثر ابتکاري مربوط به هنرهاي دستی یا صنعتی و نقشه ی قالی و گلیم می داند؛ از آنجا که فولکلور در قلمرو صنعت گردشگری قرار دارد و محرک گردشگری فرهنگی به شمار می رود، می توان گفت که حمایت از دستاوردهای صنعت گردشگری به طور ضمنی با این قانون در ارتباط است.

همچنین بند 42 ماده ی 1 لایحه ي قانون مالکیت ادبی و هنری سال 1389، به تعریف و وسعت نمودهاي فرهنگ عامه پرداخته است : «نمودهای فرهنگ عامه عبارت است از آفریده های گروه مدار و مبتنی بر سنت که بازتابی از انتظارات و آمال و جلوه اي از هویت فرهنگی و اجتماعی و هنجارها و ارزش هاي جامعه است و به صورت شفاهی، نمایشی یا به طرق دیگر نسل به نسل انتقال یافته است. از قبیل:

الف) افسانه ها، داستان ها، اشعار و معماهاي ملی و قومی؛

ب) تصنیف ها، نغمه ها و دستگاه هاي موسیقی ملی و قومی؛

ج) رقص ها و نمایش هاي ملی و قومی؛

د) صنایع سنتی دستی، به ویژه نقش و نگارها و نقاشی ها، کنده کاري ها، پیکره ها، سفالینه ها، آثار موزائیکی، چوب آلات، فلز کاري ها، جواهر آلات، لباس هاي محلی و منسوجات بومی».

با این همه، منتقدان این نظام حمایتی معتقدند که به دلایلی مانند نداشتن اصالت، محدود بودن حق انحصاري در زمان و مشخص نبودن مالک آن ها، این آثار در «قلمرو عموم »1 قرار می گیرد؛ اما باید از سیاق بند 18 ماده ي 1 لایحه « … اعم از این که آثار مزبور در حوزه ي عمومی قرار گرفته باشند یا نباشند» تمایل حقوقدانان را بر ناکافی بودن دلایل منتقدان عنوان کرد؛ هرچند در این باب پیشنهادهایی عرضه شده است تا حقوق مالکیت ادبی و هنري نسبت بـه همه ي آثار فولکوریک به نوعی عطف به ما سبق شود و حمایتی دائم نسبت به این آثار اعطا

1. Public Domain

کند (Farely, 1997: 18). در مورد شرط مالکیت باید اذعان داشت که آثار فولکوریک به تمام افراد بومی و سنتی که در آن جامعه ي خاص زندگی می کنند، تعلق دارد. در اینجا، دارنده و مالک، هر فردي از فرهنگ و جامعه اي است که بدان تعلق داشته و این گروه و جمعیت خاص مالک حقیقی آن محسوب می شوند(Coombe and et al, 2007: 910).

در پایان این بحث لازم است به نقش آثار معماري به عنوان یکی دیگر از آثار مورد حمایت در نظام مالکیت ادبی و هنري و تأثیر آن بر گردشگري فرهنگی اشاره کنیم. حقوق مربوط به آثار معماري به طور کلی شامل جنبه ي ظاهري و نماي سازه صرفنظر از روش و نحوه ي ساخت، هدف، مصالح مورد استفاده و کیفیت کار است. شرط حمایت فقط اصالت و ابتکاري بودن نماي سازه می باشد. حمایت قانونی از آثار معماري در بند 7 ماده ي 2 قانون یادشده مورد تصریح واقع شده اسـت. برطبق این ماده «اثر معماري از قبیل طرح و نقشه ساختمان مورد حمایت این قانون می باشد». باید گفت که ضمانت اجراهایی براي ناقضان این دسته از حقوق در مواد 28 ،27 ،23 و 29 قانون مورد بحث در نظر گرفته شده است که شامل حبس، دستور موقت براي جلوگیري از نقض بیشتر، انتشار حکم نهایی در روزنامه ها و جبران خسارت می باشد.

2-4- حقوق مالکیت صنعتی

در اینجا به دلیل ماهیت جمعی صنعت گردشگري، از یک سو به تأثیر نظام حاکم بر نشانه هاي جغرافیایی به عنوان عامل تأثیر گذار در گردشگري کشاورزي و سلامت و از سوي دیگر، به بررسی تقویت برند مقاصد گردشگري در سایه ي علائم تجاري و جمعی بسنده می کنیم.

1-2-4- نشانه هاي جغرافیایی

نشانه های جغرافیایی یکی از مصادیق حقوق مالکیت فکري است که هم منشأ کالا و هم کیفیت و خصوصیات کالایی که نشأت گرفته از ناحیه ي جغرافیایی خاص می باشد را نشان می دهند. به بیان بهتر، نشانه هاي جغرافیایی بین منشأ کالا و محصول نشأت گرفته از آن یک پل ارتباطی برقرار می کند. وجود نام یک منطقه روي یک کالا، نماینده ي کیفیت و ویژگی خاصی است که در دیگر کالاها یافت نمی شود (میرحسینی، 26 :1385). از این رو، نشانه هاي جغرافیایی تضمین کننده ي کیفیت و تمایزبخش محصولات نشأت گرفته از ناحیه ي خاص هستند که تحت تأثیر آب و هوا، خاك، گیاهان و روش سنتی تولید، پرورش و پردازش می شوند Coombe and) .et al, 2007: 900)

نشانه هاي جغرافیایی شکلی از مالکیت جمعی است که با اعطاي امتیاز استفاده انحصاري به جماعتی خاص، پیشرفت اقتصادي صنعتگر را ممکن می کند. در واقع، نظام نشانه هاي جغرافیایی به عنوان راهی براي حفظ حقوق جمعی مردم منطقه و همچنین حفظ منافع مشتریان عمل می کند (Deepak,  2008: 200).

اگرچه در بیشتر موافقت نامه هاي بین المللی ماده اي به نشانه هاي جغرافیایی اختصاص یافته است، اما جامعترین موافقت نامه در این موضوع، موافقت نامه لیسبون است. بر طبق ماده ي 2 این موافقت نامه، «اسم مبدأ به اسم جغرافیاي کشور، منطقه یا محلی اطلاق می شود که محصول نشأت گرفته از آنجا و کیفیت و مشخصات آن منحصراً یا اساساً به دلیل محیط جغرافیایی از جمله عوامل طبیعی و انسانی است .» همچنین در ماده ي 3 موافقت نامه، «حمایت در مقابل هرگونه غصب یا تقلید، حتی اگر مبدأ واقعی محصول بیان شود و یا اسم به صورت ترجمه شده یا به همراه اصطلاحاتی مانند قسم، نوع، ساخت، تقلید یا مانند آن ها به کار رود تضمین خواهد شد.»

در حقوق ایران، بند الف ماده ي 1 قانون حمایت از نشانه هاي جغرافیایی مصوب سال 1384 مقرر می دارد: «نشانه هاي جغرافیایی نشانه هایی هستند که مبدأ کالا را به قلمرو، منطقه و یا ناحیه اي از کشور منتسب می کنند . مشروط بر این که کیفیت، مرغوبیت، شهرت و سایر خصوصیات کالا اساساً قابل انتساب به مبدأ جغرافیایی باشد.» بند ب همین ماده بیان می دارد: «کالا یعنی هرگونه محصول طبیعی، کشاورزي یا فرآورده هاي آن و یا صنایع دستی و یا تولیدات صنعتی است».

در صورتی که معرفی و انتساب غیرواقعی و گمراه کننده نسبت به مبدأ جغرافیایی کالا انجام شود، به موجب بند 2 قانون یادشده، هر شخص یا گروه ذینفع می تواند درخصوص نشانه هاي جغرافیایی، به منظور جلوگیري از عمال زیر که موجب معرفی و انتساب غیر واقعی و گمراه کننده مبدأ جغرافیایی شود، از دادگاه مطالبه ي ضرر و زیان را کند: الف- معرفی و انتساب غیر واقعی و گمراه کننده ي مبدأ جغرافیایی کالا؛ ب- هرگونه استفاده از نشانه هاي جغرافیایی که مطابق ماده ي (10 مکرر) کنوانسیون پاریس مصداق رقابت نامشروع باشد.

از میان مصادیق حقوق مالکیت فکري نظام حمایتی نشانه هاي جغرافیایی به دلیل نامحدود بودن مدت حمایت و همچنین اختیاری بودن فرآیند ثبت (مستفاد از بند الف ماده ي 3 قانون یادشده) و امکان حمایت بین المللی با ثبت در داخل کشور (مستفاد از بند ج ماده ي 5 قانون یادشده)، سازوکار مناسبی براي حمایت از آن دسته از مقاصد گردشگری است که توانمندی مهمی درخصوص کالاها و خدمات و نیز صنایع دستی خاص خود را دارند، محسوب می شود. بنابراین، رقابت پذیري مقاصد گردشگری در دو حوزه ی گردشگري کشاورزي (روستایی) و گردشگری سلامت را در چارچوب حاکم بر این نشانه ها بررسی می کنیم.

الف. گردشگری کشاورزی1

گردشگري کشاورزي که گاه گردشگري مزرعه اي نیز نامیده می شود، گونه اي از گردشگري روستایی است که در ارتباط مستقیم با کشاورزي در نواحی روستایی قرار دارد.  گردشگري کشاورزي انعکاسی از تدارك فرصت هاي جدید در زمینه ي ایجاد فرصت هاي اقتصادي از طریق گردشگري در مزارع می باشد. اینگونه از گردشگري را می توان ترکیبی از یک وضعیت طبیعی و روند کشت و برداشت محصولات کشاورزي به عنوان فرصتی در محدوده ي تجربه ي گردشگري دانست. این نوع از گردشگري همچنین و حتی در بعد وسیع تر شامل شرکت در نمایشگاه هاي محصولات کشاورزي و ارگانیکی، جشنواره هاي میوه و غذا و بازارهای صنعتی باشد (St.Michael, 201:, 2).

نشانه های جغرافیایی موتور محرّك گردشگری کشاورزي و روستایی محسوب می شوند. آن ها به جذب گردشگر در مناطق روستایی که بر محور کشاورزي استوار هستند، قدرت می بخشند. نشانه هاي جغرافیایی می توانند با عنوان یک «برند چتری» 2 منطقه ی خاص را تحت پوشش قرار دهند3 ؛ همچنین ممکن است به طور مستقل و به تنهایی تحت یک برند مقصد واقع شوند. قدیمی ترین نمونه ي چنین برندهایی در حوزه ي مشروبات الکلی ایجاد شد. تولید شراب توسط انجمنی از بنگاه هاي کوچک و فروش آن تحت یک نام واحدکه مربوط به نشانه ي جغرافیایی وابسته به یک منطقه ي جغرافیایی خاص تولید شراب می شد، در بازار رقابتی

1. Agronomy Tourist

2. Umbrella Brand

3. توضیح اینکه، یک مکان خاص براي مثال ممکن است عناصر فرهنگی، طبیعی و تجاري گردشگري را داشته باشد و یک نام تجاري واحد تمام این تجربه ها را تحت یک علامت یا شعار ارائه خواهد داد. تلاش به منظور بدست آوردن یک پیام واحد با جمع تنوعی از تجارب متفاوت در یک ترکیب کلی ماهیت یک برند چتري محسوب می شود.

بسیار کارآمدتر بود. بنگاه ها و سرمایه گذاري هاي کوچک و متوسط یادشده درصورت رعایت معیارهاي از پیش تعیین شده که به طور معمول مشتمل بر تولید شراب در همان ناحیه و با استفاده از روش هاي خاص و دانش سنتی مربوط به آن است، مجاز به تولید محصول می شوند . براي مثال، «بوردوکس»1 نام منطقه ای در کشور فرانسه است که به دلیل تولید شراب با طعم و خاص متفاوت و سبک مخصوص ساکنان محل، نام خود را بر روي محصولات الکلی گذاشته است و بنابراین همین منطقه در مورد مشروبات الکلی تورهاي گردشگري وجود دارند که با اقامت این دسته از گردشگران امکان مصرف انواع مختلف شراب بوردکس و هـم چنین شرکت در جشنواره هـاي شراب را فراهم می کنند که به نوبه ي خود در جذب گردشگران متعددي تأثیرگذار هستند. «دره ی نپا»2 در ایالت کالیفرنیاي آمریکا مثال دیگري است که با بهره گیري از نام دره ي نپا، ارتباط کیفی3 بین این نام و مشروبات و مواد غذایی ایجاد کرده است.  همینطور منطقه ي «باروزا»4 در جنوب استرالیا با بهره گیری از نشانه ي جغرافیایی نام مکان خود در تولید شراب مشهور شده و سبب شد تا آن منطقه یک مقصد جذاب براي گردشگران علاقه مند به مشروبات الکلی و مواد غذایی الکلی باشد (Nanayakkara, 2011: 9).

مکان هاي جالب زیادي وجود دارند که می توانند بخشی از فعالیت هاي گردشگري کشاورزي به شمار آیند؛ براي مثال، در خلیج کاداس در سنت کیتس5 بازدید از بازارهاي محلی تولیدات قبایل مربوط در قالب تورهاي گردشکري امکان بهره مندي از این محصولات به همراه خوردن غذاهاي محلی خوشمزه را براي گردشگران فراهم کرده است. همچنین تهیه چرم اصیل توسط افراد بومی دره ي پورتلند واقع در جامائیکا به همراه برخی از فعالیت هاي سرگرم کننده مثل کمپینگ، پیاده روي در مسیر طبیعت، ملاحظه فرآیند تولید عسل، تهیه ي نان مخصوص آن منطقه موسوم به کاساوا 6 و تهیه ي روغن بادام زمینی براي گردشگران، این مکان را به یکی از جذابترین مناطق جهان مبدل کرده است. نمونه ي دیگر، میوه ی انبه است که ملّقب به شاه میوه هاي گرمسیري می باشد. این میوه که در شبه قاره ي هند و بسیاري از مناطق استوایی رشد می کند، قطع نظر از خواص درمانی زیادی که دارد، با برگزاري جشنواره هاي انبه در این مکان ها، اطلاعات زیادی درباره ی فرآورده های مختلفی که از این محصول تهیه می شود (برای

1. Bordeaux

2. Napa Valley

3. link to quality

4. Barossa

5. Cades Bay in St Kitts

6. Cassava bread

مثال، فرآورده های ترشی، کمپوت، کیک های مخصوص، ژله، آب میوه و غیره) براي گردشگران کشاورزی فراهم می کنند (St.Michael, 2010: 3-6).

همانطور که ملاحظه می شود، محصولات اصیل نشأت گرفته از یک ناحیه خاص در صورت حمایت در سایه ي نشانه های جغرافیایی تأثیر به سزایی در توسعه ي برند مقاصد گردشگري و پدیدار شدن گردشگري کشاورزي دارند. این نوع از گردشگري حتی می تواند متضمن تجربه ی مصرف آن در رستوران هاي محلی و کافه ها، بازدید از امکانات تولید، شرکت در جشنواره ها و اقامت در سکونت گاه هاي محلی است. پایه و اساس تمام این تجربه ها، محصول حمایت شده در قالب نشانه های جغرافیایی است.

در ایران نیز محصولات اصیل و با کیفیت خاص در مناطق جغرافیایی متعددي تولید می شوند که با بهره گیري از ظرفیت نظام نشانه هاي جغرافیایی می توانند توانایی گردشگري خود را توانمند کنند. براي نمونه، می توان به صنعت گلاب گیري در شهرستان قمصر کاشان اشاره کرد که با برگزاري جشنواره هاي گل و گلاب سالانه در جذب میلیون ها گردشگر موفق بوده است. مثال دیگر، گردشگري کشاورزي در استان گیلان است. رکن اصلی معیشت و اقتصاد مردم در این منطقه کشاورزي بوده و به سبب موقعیت اقلیمی و جغرافیایی، کشاورزي به عنوان قطب اقتصادي این استان تلقی می شود. چاي، برنج، مرکبات، بادام زمینی و انواع محصولات دیگر در تبادل فعالیت هاي تجاري و بازرگانی مردم این سامان، همواره مقوله اي تعیین کننده براي معیشت مردم بوده و در عین حال، جریان مناسبت هاي اقتصاد داخلی و خارجی را تحت تأثیر خود قرار می دهد. در سال هاي اخیر، کشاورزي گیلان در پاره اي محصولات همچون چاي شرایط سخت و دشواري را سپري می کند؛ چنانکه باغ دار، کارخانه دار و تاجر چاي، از وضعیت موجود ابراز نارضایتی می کنند. این درحالی است که بسیاري از کشورها همچون هند و سیلان و دیگر کشورها بی محابا حتی با نازل ترین و بی کیفیت ترین انواع چاي، دایره ي نفوذ خود را در ایران افزایش داده و چه بسا امروزه در استانی چون گیلان که خود تولیدکننده و عرضه کننده ي چاي می باشد، اکراهی براي نوشیدن چاي خارجی براي مردمانش وجود ندارد؛ حال آنکه بر اساس بررسی هاي کارشناسان و به اعتبار نظریات علمی، چاي شمال ایران در ردیف مرغوبترین و خوش طعم ترین چاي ها قرار داشته و به مراتب می تواند کشش لازم را در هر ذائقه اي ایجاد کند.

بی آنکه جهت دهی این گفتار بخواهد در نوع هدف گذاري ترسیم شده و سیاستگذاري هاي صنعت چاي کشور متمرکز شود، بهره جستن از گردشگري به نفع محصولات کشاورزي، از جمله چاي می تواند فرصت توانمندسازي کشاورزي هم سو با توسعه ی گردشگري براي فعالان این دو بخش را حاصل نماید. توجه به صنعت گردشگري کشاورزي گیلان، به طبع می تواند بر سایر فعالیت هاي گردشگري در این منطقه نیز تأثیر گذار باشد. تصور کنید اگر بسته ي گردشگري به مقصد شمال کشور و باغات چاي هدایت شود، به چه میزان می تواند تصویر زیباي سفر از مناظر و پیاده روي در باغات چاي، گردشگر را مجذوب خود کرده و ضمن آن، بر آگاهی افراد درباره ی شیوه ی برداشت محصول چاي بیافزاید . این فضاي ذهنی زمانی کامل تر می شود که این تور پس از آن به یک کارخانه ي چاي هدایت شده و تولید چاي خشک از نزدیک مورد مشاهده قرار گیرد. بی تردید ایجاد یک سفره خانه ي سنتی در محوطه ي کارخانه و نوشیدن یک استکان چاي گوارا همراه با کلوچه هاي شمال، انگیزه ي خریدن چند بسته چاي براي سوغات را در گردشگران دوچندان می کند. بی تردید این تور گردشگري ضمن ایجاد یک سفر پرنشاط و خاطره انگیز، ره توشه هاي دیگري هم براي کشاورزي گیلان به همراه دارد. ممکن است شرایطی ایجاد کند که عده اي مبادرت به مناسبت هاي اقتصادي براي خرید چاي در مقیاس بالا کرده و با همین نیت به تولید داخلی کمک شایان توجهی کنند. علاوه بر آن شاید با سرمایه گذاري گسترده در زمینه ي صنعت چاي، فرآوري چاي را متنوع تر و رقابت پذیرتر کنند. اگر گردشگري کشاورزی مسیر خود را درست طی کند، جامعه ي محلی نیز می تواند در کنار محصول چاي، سایر محصولات دیگر خود، از جمله صنایع دستی، لبنیات و غیره را نیز عرضه کرده و درآمدهاي دیگري نیز به کشاورزي بیافزاید. جامعه ي محلی می تواند با ایجاد اقامتگاه هایی در روستا در قالب اماکن اقامتی استیجاري و خصوصی و یا ارائه خدمات پذیرایی با طبخ غذاهاي محلی، به تأمین خدمات گردشگري روستا پرداخته و در عین حال شرایط کسب درآمد بیشتر را براي خود مهیا کند. موضوع چاي فقط به معرفی و توزیع آن در بین گردشگران ختم نمی شود، بلکه چاي گیلان می تواند مجال قرار گرفتن بر روي میز رستوران ها، هتل ها و سایر واحدهاي پذیرایی را پیدا کند. برخورداري شهرستان لاهیجان از موزه ي چاي نه تنها فضاي گردشگري شهر را متنوع تر کرده و گردشگران بخشی از اوقات سفر را به بازدید از این موزه اختصاص می دهند، بلکه زمینه ي معرفی هرچه بهتر چاي با تمامی ابعاد آن، اعم از تاریخچه، مردم شناسی، اقتصاد و سایر موضوعات وابسته را فراهم می کند. بی تردید غنی سازي عناصر، پدیده ها و تاریخ مکتوب چاي در این موزه می تواند انگیزه ی گردشگری علمی را افزون نموده و درك صحیحی را در زمینه ي چاي شمال در ذهن علاقه مندان ایجاد کند.

همانطور که ملاحظه می شود، افراد بومی و تولیدکنندگان محلی می توانند با استفاده از سازوکار نشانه هاي جغرافیایی برند مقصد گردشگری در این منطقه را توسعه دهند و با ثبت محصولات در داخل، زمینه ی حمایت بین المللی از آن ها را فراهم آورند و چهره ی جهانی به محصول خود اعطا کنند و حتی از این محصولات در مقابل محصولات جعلی حمایت کنند. از این رو، نشانه های جغرافیایی ابزاري حیاتی براي رشد و توسعه گردشگري در مناطق روستایی به شمار می روند.

در پایان نباید از نقش نشانه هـاي جغرافیایی در حمایت از صنایع دستی در غافل ماند. در بسیاری از کشورها همچون ترکیه، صنایع دستی در قالب نشانه هاي جغرافیایی ثبت می شوند . صنایع دستی براي گردشگري روستایی با ارزش هستند زیرا موجبات اشتغال را فراهم کرده و براي برند مقصد ارزش افزوده ایجاد می کنند و سرانجام رشد اقتصادي مناطق روستایی را دامن می زنند (Mevhibe and Ozdemir, 2012L: 425-426).

ب. گردشگری سلامت1 (طب سنتی)

گردشگران زیادي به منظور درمان بیماري هاي روحی و جسمی به دهکده هاي سلامت سفر می کنند و از منابع طبیعی نظیر، مراکز آب گرم و معدنی، دریاچه هاي نمک، لجن هاي طبیعی، شن زارهاي رادیو اکتیو، حمام هاي گیاهی، خورشید و آب و هوا و مانند آن با دانش سنتی بومیان بهره می گیرند (گل شیري و همکاران، 13 ،1393). گردشگري سلامت به نوبه ي خود شامل گردشگري درمانی، گردشگري صحت و گردشگري پیشگیرانه می شود.

با دقت در ماهیت این نوع از گردشگري، می توان دریافت که گردشگري سلامت به مفهوم «طب سنتی»2 بسیار نزدیک است. در حقیقت، طب سنتی با تمام ویژگی هاي منحصر به فرد خود دربر گیرنده ي طیف وسیعی از روش ها، دانش، عقاید بهداشتی و درمانی، داروهاي گیاهی، حیوانی و معدنی و درمان هاي روحی، تکنیک هاي یدي و ورزش می شود که می توانند به طور منفرد یا مرکب براي حفظ تندرستی، معالجه، تشخیص و جلوگیري از بروز بیماري به کار رود (غلامدخت و زاهدي، 103 :1392). به بیان دیگر، طب سنتی آفرینه ی فکری افراد گمنام و

1. Health Tourism

2. Traditional Medicine

ناشناس بوده که هر فرد به قدر بضاعت علمی و تجربی خویش بر آن افزوده است و جامعه فقط پاسدار نگهبان آن بوده است . طب سنتی، میراث ماندگار و گرانمایه اي است که حاصل تجربیات پیشینیان و به نوعی دانش جمعی بوده و در جست و جوی راهی برای مبارزه با بیماري ها و درمان آنهاست که از جمله دارایی های فکري شناخته می شود.

حقوق مالکیت فکری یک جنبه ی مهم برای گردشگري سلامت از منظر جذب بیمار در سراسر دنیا محسوب می شود. قطع نظر از اینکه، بیمارستان ها می توانند بعنوان علامت تجاري ثبت شوند و در سطح بین المللی توسعه یابند و مزایاي زیادي از تجاري سازي اختراعات ثبت شده در حوزه ي درمان را عاید مراکز گردشگري درمانی کنند (Daciana Bolos, 2013: 128). طب سنتی نیز به نوبه ي خود می تواند انگیزه ی اصلی گردشگري سلامت قرار گیرد که به عنوان یکی از مصادیق مرتبط با نشانه هاي جغرافیایی قابل بررسی است.

به نظر می رسد با توجه به چارچوب کلی حاکم بر نظام نشانه هاي جغرافیایی بتوان از طب سنتی تحت این نظام حمایت کرد زیرا هدف این نظام حمایت از ابداعات نیست، بلکه از اعضاي یک گروه یا جامعه که به شیوه هاي سنتی متعلق و وفادار به آن جامعه یا فرهنگ بوده و از خوشنامی و اعتباری که طی سالیان سال یا حتی قرن هاي متمادي کسب کرده اند، حمایت کرده و براي آن ها ایجاد درآمد می کند.

اگر طب سنتی عمیقاً با نشانه های جغرافیایی در حوزه ی گردشگری ادغام شده باشد به صورت یک راز و سر تجاري براي جوامع بومی و محلی انحصار به وجود آورده و سایر افراد خارج از جامعه نمی توانند به هیچ نحوي از آن استفاده کنند؛ بنابراین سایرین نمی توانند به انحاي مختلف از آن سوء استفاده کنند بی آنکه جوامع بومی و محلی را در منافع ناشی از تجاري سازی آن سهیم کنند. البته نباید فراموش کرد که اگر این جوامع بخواهند از نظام نشانه هاي جغرافیایی براي حمایت از طب سنتی خویش استفاده کنند ابتدا باید حمایت نظام حقوقی کشور خویش را در رابطه با آن نشانه به دست آورند تا ضامن حمایت در سایر کشورها نیز باشد (غلامدخت و زاهدي، همان: 115). از اینرو، چنانچه دارندگان واقعی طب سنتی مبادرت به ثبت نشانه هاي جغرافیایی کنند، جاذبه ي گردشگري آن ها افزایش چشمگیر خواهد یافت.

2-2-4- علائم تجاری و علائم جمعی

علائم تجاري ابزارهاي اثرگذاري هستند که می توانند با یک پیام متمرکز درباره ي محصولات، فناوري ها، فرهنگ و اشخاص ارتباط قوي پیدا کنند. برخلاف نظام ثبت اختراعات و حقوق ادبی و هنري، علائم تجاري می توانند به طور نامحدودي مشهور شوند . این علائم فراتر از کسب وکارهاي برندسازي نسبت به اشخاص، سازمان ها و ملت ها عمل می کنند (Idris, 2003: 20).

بنابراین، چنین نام تجاري در یک منطقه ی خاص صنعت گردشگری آن را یکپارچه و متحد می کند و به اشخاص ثالث اجازه می دهد تا از شهرت این علامت تجاری بهره مند شود. با این وجود، با تعریف برندهای چتري، نام های تجاری متفاوتی ذیل آن ها قرار خواهند گرفت در حالی که شخصیت مستقل خود را دارند.

بر طبق ماده ی 15 موافقت نامه تریپس، علامت تجاري نشانه یا ترکیبی از علائم است که کالاها و خدمات یک مؤسسه ي دیگر را متمایز می کند. بند «الف » ماده ي 30 قانون ثبت اختراعات، طرح هاي صنعتی و علائم تجاري مصوب سال 1386 نیز تعریف مشابهی ارائه داده است. بر طبق این قانون علامت یعنی هر نشان قابل رؤیتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز کند.

نظام حقوق علائم تجاري بر دو اصل ایجاد تمایز و ممانعت از گمراهی بنا شده است . مقصود از تمایز، مشابه نبودن علامت تجاري اعم از کلمه، عبارت، سمبل، طرح و … در رابطه با یک کالاي دیگر بوده و منظور از جلوگیري از گمراهی بدین معناست که مشتریان نسبت به منشأ یا تولیدکننده ی آن محصول گمراه نشده و این تصور برای آن ها  ایجاد نشود که محصول مورد نظر در منطقه ی خاص تولید شده یا شرکت خاصی تولیدکننده ی آن است.

امروزه بسیاری از شهرها و روستاها و کشورها به اهمیت تمایز قائل شدن بین خود و دیگر نواحی به عنوان عاملی در جذب گردشگر بیش تر پی برده اند. برای نمونه رشته کوه هاي سنت موریس در سوئیس جزو نخستین مناطقی بود که نام و شعار خود را با عنوان «بام دنیا» نه تنها در سوئیس بلکه در دفتر هماهنگی بازار داخلی وابسته به اداره ی علامت تجاری جامعه ی اروپا به ثبت رساند.

گردشگری سوییس

گردشگری سوییس

شکل 1- علامت تجاري گردشگري سوئیس

به همین ترتیب، علامت ثبت شده ي «کرالا – خداي کشور خود» در هندوستان براي همین منظور بود.

گردشگری هندوستان

گردشگری هندوستان

کل 2- علامت تجاری گردشگری هندوستان

همچنین ایالت نیویورك آمریکا با شعار «من نیویورك را دوست دارم»1 در جذب میلیون ها نفر گردشگر موفق بوده و این نشان را مدت ها در ذهن و فکر گردشگران حک کرده است به طوري که کسانی که از طریق این علامت از نیویورك بازدید می کنند، آن را به عنوان یک شهر با نشاط، زنده و پویا با تمام امکانات براي همه تلقی می کنند. این مثال ها تنها نمونه هاي اندکی از مثال هاي فراوانی از شهرها و مناطقی هستند که با استفاده از نظام مالکیت فکري، خود را از دیگر شهرها و مناطق متمایز کرده اند (Nanayakkara, Ibid: 7).

کشور جامائیکا با شناسایی فرهنگ موسیقایی خود در قالب علامت تجاري سهم مهمی در توسعه ي برند ملی و در نهایت موفقیت و رشد صنعت گردشگري خود تجربه کرده است . برند جامائیکا یک علامت تجاري بوده و هدفش تبدیل تصویر جامائیکا از یک مقصد عمدتاً تفریحی و معروف به نمادهاي فرهنگی و قهرمانان ورزشی به جایی است که کسب وکارها در آن نقش مهمی ایفاء می کنند. برند یادشده انباشت تلاش هاي کارآفرینان خلاق این کشور بوده و محصول فرهنگی آن است. آژانس توسعه ي سرمایه گذاري و بازرگانی کشور موسوم به جامپرو به عنوان متولی توسعه ي صنعت موسیقی و سرگرمی در این کشور انتخاب شد. این آژانس با همکاري فعالان صنعت موسیقی جامائیکا مقدمات توسعه ي برندي با عنوان «صداي جامائیکا» را فراهم کرد که اولین بار در بزرگترین نمایشگاه صنعت موسیقی جهان در فرانسه معرفی شد. در این کشور صادرات محصولات موسیقایی ساده تر از هر محصول خلاقه دیگر است. بازارهاي نو ظهور موسیقی جامائیکا آینده ي خوبی را براي صنعت موسیقی و بنابراین کشور جامائیکا نوید می دهد . جامائیکا به عنوان خانه ي موسیقی رگا می تواند مزیت رقابتی خود در بازارهاي فرهنگی را تضمین کند زیرا کارآفرینان خلاقش می توانند با محصولات پر کیفیت، مقتدرانه وارد بازار هاي بین المللی شوند . شایان یادآوري است که بخش خلاق از گذشته بر گروه هاي آسیب پذیر تأثیرگذار بوده است، چرا که غناي فرهنگی جامائیکا عمدتاً حاصل تلاش فقیرترین اقشار این کشور است. محصولات خلاق

1. “I love NY”

و میراث مردمی طبقه ي فقیر جامائیکا به تدریج به یک پدیده ی جهانی تبدیل شده است. برای مثال می توان به انبوه جوانانی اشاره کرد که با اتکا به استعدادشان و به رغم بی تجربگی در کسب وکار از دام فقر گریخته اند. از ابتداي پیدایش موسیقی در این کشور، این جوانان بودند که در لباس نوازنده، تولیدکننده، فروشنده یا کارگزار، مقدمات رشد صنعت را فراهم کرده اند. توزیع ناموزون محصولات موسیقایی جامائیکا و قیمت ناچیز آن به شکل گیري مدل کسب وکار منحصر به فردي منجر شد که عمدتاً برخلاف بازارهاي توسعه یافته ی فروش نوارهای ضبط شده بر درآمد ناشی از اجراي هاي زنده متکی بود. همچنین اغلب نمایش های بین المللی با توزیع کاتالوگ محصولات جامائیکا در سطح دنیا، بر قراردادهاي هنرمندان یا قراردادهاي مجوز بهره برداري 1 با توزیع کنندگان خارجی و نمایش رسانه ای استوار بود. به این ترتیب موسیقی جامائیکا به تدریج در سطح بین المللی مطرح شد و با اتکا به این راهبرد قوام یافت. اجراي زنده به پایه و اساس صنعت موسیقی جامائیکا تبدیل شد. امروزه این کشور با توجه به سازوکار حمایتی ثبت علامت تجاري و نظام کپی رایت، ضمن انحصاری کردن حق مادي و منع استفاده ي غیرقانونی از فایل هاي صوتی ناشی از ضبط محصولات، جایگاه اجراهاي زنده در بازارهاي بین المللی را با توجه به نظام حقوق مجاور، بهبود بخشیده است. بنابراین همان طور که ملاحظه می شود موفقیت برند ملی جامائیکا، در بازاریابی محصولات فرهنگی در سطح ملی و بین المللی نمایانگر آن است که کشورهاي کم تر توسعه یافته می توانند با عرضه ی برند خود به بازارهاي بین المللی راه یابند (LaRaine Ingram, Ibid: 157-159).

نوع دیگری از علائم تجاری وجود دارند که ارتباط زیادي با بحث گردشگري دارند. این علائم، علائم جمعی هستند که متعلق به یک انجمن یا تشکّل بوده و اعضاي آن ها با رعایت سطح کیفی مقرر شده مجاز به استفاده از آن علامت هستند.2  بنا بر بند «ب» ماده ي 30 قانون ثبت اختراعات، طرح هاي صنعتی و علائم تجاري، «علامت جمعی نشان قابل رؤیتی است که بتواند مبدأ یا هرگونه ویژگی هاي دیگر مانند کیفیت کالا یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را که از این نشان تحت نظارت مالک ثبت شده ي جمعی استفاده می کنند، متمایز نماید.

1. Licensing

2. علائم جمعی با علائم تجارتی تفاوت هایی دارند بدین معنا که علائم جمعی صرفاً براي ثبت کننده حق انحصاري بهره برداري ایجاد نمی کنند بلکه سایر اشخاص نیز تحت شرایط و ضوابطی می توانند از آن استفاده کنند. همچنین بر خلاف علامت تجاري در علامت جمعی نمی توان اجازه استفاده و بهره برداري از علامت را به دیگران داد. به این معنا که فقط اشخاصی که در محدوده همان مکان خاص جغرافیایی کالا را تولید می کنند، می توانند از آن استفاده نمایند و این امر نیاز به کسب اجازه خاص ندارد بلکه مطابق شرایط و تحت نظر ثبت کننده، استفاده از آن صورت می گیرد. النهایه، علامت تجاري نمی تواند توصیفی باشد بلکه باید وجه مشخصه داشته باشد در حالی که علائم جمعی می توانند با توصیف جغرافیاي محل و کالا وجه مشخصه بیابند.

به عبارت دیگر، علائم جمعی به علائمی اطلاق می شود که منشأ جغرافیایی، مواد، نحوه ي ساخت و دیگر خصوصیات عمومی کالا و خدمات بنگاه هاي مختلف را که از این علامت استفاده می کنند نشان داده و به عنوان نشان منشأ به کار می روند. با این حال، به نظر می رسد که علائم جمعی می توانند به عنوان یک وسیله جهت وضع استانداردهاي کیفی، افزایش قیمت، تولید درآمد و بالا رفتن میزان رقابت در مقاصد بالقوه ی گردشگری نقش مهمی ایفاء کرده و به تولیدکنندگان محلی در تثبیت کسب و کارشان کمک کنند.

علائم جمعی، انگیزه ي ساکنان جوامع بومی و محلی را جهت احیاء هویت رقابتی خود افزایش می دهد و منجر به سرمایه گذاري مستقیم خارجی شده حتی سبب شهرت مقصد گردشگری می شوند. علائم جمعی به بهبود شرایط مقاصد گردشگري در بازار رقابتی در برابر رقابت نامنصفانه وکپی غیرمجاز کمک می کنند. «سرّ تجاري»1 مربوط به کسب وکارهاي کوچک بر مبناي مدیریت علائم جمعی محفوظ شده و مورد حمایت قرار می گیرد. بر طبق نظام علائم جمعی، اشخاص ذينفع در مکان هاي گردشگري باید ضوابط و معیارهاي اعلام شده که حاوي استاندرادهاي کیفی معرفی شده از سوي انجمن یا تعاونی را با توجه به ماهیت کسب وکار آن تعاونی رعایت کنند. این امر به گردشگران این امکان را می دهد تا برند مقصد گردشگري را با مجموعه ي خاصی از استانداردها که ویژگی مهمی در صنعت گردشگري محسوب می شوند، بیشتر شناخته و حتی محصولات اصیل و واقعی تولیدي آن مکان را از محصولات جعلی شناسایی کنند (Ghafele, 201:, 6).

بسیاری از مقامات صلاحیت دار محلی که این علائم را تملک می کنند هر چند براي آن دستورالعمل هاي سختگیرانه اي وضع می کنند، به کارگیري آن را در فعالیت های وابسته به گردشگري تجویز می کنند. براي نمونه دولت استرالیا با ثبت علامت تجاري زیر اجازه استفاده اشخاص ثالث از آن را بر روي کالاها و خدماتشان مشروط به ضوابطی کرده است از جمله اینکه در شرایطی که احتمال ورود خسارت به شهرت گردشگري استرالیا وجود داشته باشد، استفاده از آن را ممنوع کرده است (Nanayakkara, Ibid: 7).

گردشگری استرالیا

گردشگری استرالیا

شکل 3- علامت تجاري گردشگري استرالیا

1. Trade Secret

علامت «تجارت منصفانه در گردشگري»1 در آفریقاي جنوبی یک علامت جمعی است.  به طوري که اگر اشخاص خاص ضوابط و معیارهاي تعیین شده در یک تجارت منصفانه، مانند دستمزد عادلانه، شرایط کار، خرید و توزیع عادلانه ي کالا و منافع، روش هاي کسب و کار اخلاقی، احترام به حقوق بشر، فرهنگ و محیط زیست را رعایت کنند، حق به کارگیري علامت را دارند(Nanayakkara, Ibid: 7).

گردشگری آفریقای جنوبی

گردشگری آفریقای جنوبی

شکل 4- علامت جمعی آفریقای جنوبی جهت توسعه ی صنعت گردشگری

مالکیت فکري بیش از یک حق انحصاري است که اشخاص ثالث را از استفاده ي غیرمجاز آن حقوق محروم می کند. به این ترتیب، امکان دارد مالک یک علامت جمعی تحت شرایط معینی حق استفاده از این حقوق را (معوض یا غیرمعوض) به دیگران اعطا کند. این روش که با عنوان مجوز بهره برداري یا قرارداد لیسانس یا فرانچایز2 شناخته شده است، در بخش گردشگري قابل اعمال است (Idris, 2003: 20).

حق استفاه از علامت تجاري ثبت شده «سنت موریس، بام دنیا» حکایت از این امر دارد که قبلاً منافع زیادي از جمله جریان سود ثابت و اضافی به هیأت مدیره گردشـگري سنت موریس واگذار شده است. یکی از مجوز گیرندگان شرکت پوشاك «فَشن باکس »3 است که علامت سنت موریس را به عنوان یکی از برچسب هاي نام تجاري بر روي پوشاك خود استفاده می کند.

فرانچایز زمانی اعطا می شود که مالک یک کسب وکار تجاري حق استفاده از الگوي به کار رفته در علامت تجاري و دیگر اموال فکري مربوط را که جزء جدایی ناپذیر آن کسب وکار هستند به شخص دیگري اعطا می کند. به طور معمول، کسب وکارهاي تجاري که حق امتیاز اعطا می کنند، نام و برند به رسمیت شناخته شده ي قوي ایجاد می کنند و به مجوزگیرندگان حق انتفاع تحت همان برند خاص را تجویز می کنند. این مهم، یکی از

1. Fair Trade in Tourism in South Africa

2. Franchising

3. Fashion Box

سریع ترین صنایع در حال رشد بوده و ارتباط بیشتري با صنعت گردشگري دارد. هتل ها، رستوران ها و دیگر ارائه دهندگان خدمات همچون مدیریت نظام حمل و نقل، اغلب جزء مشاغل اعطای فرانچایز هستند. «هیلتون»1 که یک نام برجسته در صنعت هتل است، یک تجارت توأم با فرانچایز محسوب می شود. به بیان دیگر، هیلتون در یک مکان خاص که توسط شخص حقوقی مستقل که مستحق استفاده از علامت تجاری هیلتون و همچنین تمام دیگر اموال فکري مرتبط به عنوان یک مدل تجاری کل در اداره ی هتل می باشد، مورد تملک واقع شده است. این امر مزیتی براي دارنده ي آن به منظور کسب سود اضافی از حق خویش فراهم می کند و به مجوزگیرنده نیز امکان افزایش ارزش و درنهایت احتمال فروش کالاهایش به بالاترین قیمت برای به دست آوردن سود و منفعت اضافی می دهد. سوغاتی هایی که گردشگران خریداری می کنند؛ خواه مدل کوچک شده برج ایفل باشد یا پیراهن هایی با یک شعار خاص که علامت تجاری ثبت شده است، یا فنجان های سفالی با طرح های قبیله مائوری، حق به کارگیری تصور یا شعار با پرداخت حق الزحمه3 آن حقوق به دست آمده یا می بایست به دست آید (Ibid, 11).

همانطور که ملاحظه می شود، یک «محصول اصیل»4 نفع اقتصادي به بازیگران مختلف صنعت گردشگري از طریق استفاده ي خلاق از سازوکارهاي نظام مالکیت فکري به منظور ایجاد مدل های تجاری جدید با همکاری تولیدکنندگان دیگر فراهم می کند.

5- چالش ها و پیشنهادهایی درباره ي توسعه ي صنعت گردشگري ایران با توجه به نظام حقوق مالکیت فکری

ایران با وجود سابقه ي تمدنی کهن و موقعیت جغرافیایی و نیز به دلیل داشتن فرهنگ غنی و چند هزار ساله، جزء 10 کشور توریستی دنیا به شمار می رود. به رغم ظرفیت هاي غنی، سهم بسیار ناچیز ایران از صنعت گردشگري نشان می دهد که این صنعت نتوانسته است نقش خود را به عنوان یک عامل توسعه ي اقتصادي کشور و معرفی ایران به عنوان یک کشور توریستی و فرهنگی به خوبی ایفا کند و همین سهم ناچیز هم هر سال با افول بیشتري مواجه می شود. این در حالی است که بنا بر آمار سازمان یونسکو، ایران جزء 5 کشور بالقوه و توانمند در زمینه ي

1. Hilton

2. قبیله مائوری (Maori) ساکنان کشور نیوزلند بوده و داراي فرهنگ عامه خاص خور را دارند. علامت (Tio Iho) نشان می دهد که کالا، هنر اصیل قبیله مائوري است.

3. Royalty

4. Core product

جذب گردشگری به شمار می رود. هر چند عوامل مهمی مانع توسعه صنعت گردشگری ایران بوده اند اما در این میان بی توجهی به نقش مثبت و در عین حال پنهان حقوق مالکیت فکري، سهم بسزایی در این خصوص دارد. راه توسعه ی گردشگری فرهنگی در نمودهاي فرهنگ عامه نهفته است. گردشگر خارجی براي دیدن تفاوت ها سفر می کند. این تفاوت ها بیش از هر چیز در فرهنگ مردم یعنی فولکلور نهفته است. با وجود عناصر فولکلوریکی فراوان در ایران، هنوز درک درستی از آن وجود ندارد؛ نبود متولی خاص در این زمینه، فقدان کتابخانه هاي تخصصی و بانک اطلاعاتی و نیز عدم وجود موزه هاي فولکلوریک سبب فراموش شدن چهره ي ارزشمند این دارایی هاي ناملموس واقع شده و در نهایت مورد بی مهري قرار گرفته است. توجه ناکافی به وضعیت بازاریابی و تبلیغات که بی گمان نقش عمده اي در رقابت پذیري صنعت گردشگري ایفا می کند، عدم شناخت مناطق گردشگري و ظرفیت آن ها و نبود مدیریت یکپارچه ی حوزه ی گردشگری کشاورزی و درمانی و نیز غفلت در شناخت نظام حقوق علائم تجاري و به کارگیري آن در تعیین برند مقاصد گردشگری، فقدان نیروي انسانی کارآزموده و عدم تلاش در ثبت صنایع دستی از جمله مهم ترین چالش هاي پیش رو در حوزه ی حمایت از صنعت گردشگري ایران از دیدگاه حقوق مالکیت فکري است. در جهت از میان برداشتن این چالش ها و مشکلات می توان پیشنهادهایی را به شرح زیر ارائه داد:

1- پذیرفتن فولکلور به عنوان یک رشته علمی و دانشگاهی و حفظ رشته هاي بومی و محلی و نیز ایجاد نهاد نظارتی و تعیین متولی خاص و تبیین ضمانت اجراهاي قانونی حقوق مالکیت فکري براي متخصصان امر و مجریان نمودهاي فرهنگ عامه پیشنهاد می شود.

2- تمایزبخشی به محصولات و صنایع دستی و نیز خدمات ارائه شده با ایجاد محصولات منحصر به فرد، همچنین معرفی «نشان ملی»، تعیین کد اصالت کالا و ثبت آن در چارچوب نظام حقوق نشانه هاي جغرافیایی و علائم تجاری لازم است مورد توجه قرار گیرد.

3- ایجاد زیرساخت هاي لازم به منظور توسعه ي رقابت پذیري در صنعت گردشگري که می توان از آن جمله به تکمیل و توسعه ي بانک جامع اطلاعات گردشگري، تعامل با دفتر سرمایه گذاري داخلی و خارجی استان ها به منظور جلب و جذب سرمایه گذار، برگزاري نمایشگاه ها و جشنواره هاي داخلی و خارجی و همچنین آموزش درباره ي حقوق قانونی مجموع عوامل سهیم در گردشگري و آشنایی مسئولان با مالکیت فکري اشاره کرد.

4- چالش اصلی فراروی گردشگري درمانی ایران، نبود مدیریت یکپارچه در این حوزه است و از آنجایی که چنین ایده اي در ایران تقریباً نو تلقی می شود، به نظر می رسد تهیه ي طرحی که به این مسأله به طور همه جانبه بپردازد و نیز تجارب کشورهاي پیشتاز و موفق در این زمینه نظیر، اردن، دبی و هند را مطالعه کند، به سیاست گذاران کمک خواهد کرد تا براي جذب گردشگري سلامت با رویکردي علمی و بومی حرکت کنند.

5- مهمترین بحث که در سال هاي اخیر در زمینه ي حمایت از صنعت گردشگري مطرح شده است و ارتباط مستقیم با نظام مالکیت فکري دارد، تعیین برند مقصد گردشگري و طراحی لوگوي مناسب با مکان مورد نظر است در این راستا، نام گذاری شهرها و روستاها با نام محصولات نشأت گرفته در آن ناحیه در قالب علامت جمعی یا نشان ملی توصیه می شود.

نتیجه گیری

گردشگری بیش از آن که به عنوان یک صنعت یاد شود، تلاش جمعی محسوب می شود و به ترویج نظام هاي اقتصادی و اجتماعی در کشورهای در حال توسعه به ویژه در جوامع بومی و محلی کمک می کند. سازوکارهاي مالکیت فکري در آگاه سازي برند مکان گردشگري و حمایت حقوقی از آن نقش قابل توجهی دارند. تجربه ي گردشگري بستگی به تعامل جمعی ذينفعان مختلف دارد که به نوبه ي خود باعث آن می شود تا مقاصد گردشگري هویت رقابتی خود را احیاء کرده و موقعیت خود را در بازارهاي رقابتی حفظ کنند و به طور فعال در عرصه ی بین المللی مشهور شوند. همانطور که در متن این مقاله ملاحظه شد، نظام مالکیت فکري، ابزار قدرتمندي براي تقویت رقابت پذیري افرادي است که در حوزه ي صنعت توریسم فعالیت می کنند. نظام مالکیت فکري ساختار و سازوکارهایی براي حمایت، مدیریت، بهره برداري و اجراي حقوقی این قبیل از اموال ناملموس ارائه می کند. نتایج نشان می دهد که رابطه ی مستقیمی بین توسعه و بهره برداري از برند مقصد گردشگري با حمایت هاي مورد نیاز حقوق مالکیت فکري وجود دارد. برند مقصد نیازمند حمایت در بستر قانون و مستلزم وضع ضمانت اجراي حقوقی است.

حمایت از صنعت گردشگري در پرتو حقوق مالکیت فکري بسیاري از مفاهیم سنتی را در می نوردد و به نوبه ي خود مسائلی مانند کاهش فقر و بیکاري در جوامع روستایی، کاهش تجارت در بخش گردشگري را تحت شعاع خود قرار می دهد. بنابراین معرفی مالکیت فکري در گردشگري راهکاري ابتکاري و نوآورانه براي غلبه بر بسیاري از چالش هاي سنتی کشورهاي در حال توسعه محسوب می شود.

از دست آوردهاي تحقیق، پیشنهادهایی براي حمایت از صنعت گردشگري ایران با توجه به نظام حقوق مالکیت فکري بود که مهم ترین آنها به شرح ذیل است:

– ایجاد زیرساخت هاي لازم در زمینه ي سرمایه گذاري مستقیم خارجی و داخلی؛

– آگاهی و اطلاع مسئولان و مجریان نمودهاي فرهنگ عامه از ظرفیت هاي نظام حقوق مالکیت فکري؛

– استفاده از تجربه ي کشورهاي موفق همچون اُردن، دبی و هند در زمینه ي مدیریت گردشگري سلامت؛

– تعیین برند مقاصد گردشگري و نام گذاري شهرها و روستاها با محصولاتی که از آن مناطق سرچشمه می گیرند و

– تمایز بخشیدن به صنایع دستی با درنظر گرفتن حقوق علائم تجاري و جمعی می باشد که با ثبت آن ها زمینه ي رقابت پذیري در این صنعت تسهیل می شود.

در پایان، انتظار می رود با به کارگیري پیشنهادهاي یادشده و اعمال راهبرد هاي حقوق مالکیت فکري، صنعت گردشگري ایران بتواند زیرساخت هاي رقابت پذیري خود را در سطح بین المللی ارتقاء بخشد.

منابع

– الماسی، نجاد علی و حبیبی، بهنام (1389)، «شیوه هاي حمایت از جلوه هاي حقوق فرهنگ عامه (حقوق فولکلور)»، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دوره 40، شماره 1 .

– امامی، اسداالله (1390)، حقوق مالکیت صنعتی، تهران، نشر میزان.

– خدمتگذار، محسن (1390)، فلسفه مالکیت فکري، تهران، نشر میزان.

– غلامدخت، سمیرا و زاهدي، مهدي (1392)، «بررسی ایجاد بستر مناسب حمایت از طب سنتی در نظام حقوق مالکیت فکري»، فصلنامه حقوق پزشکی، دانشگاه شهید بهشتی، سال هفتم، شماره 24.

– کلمبه، کلود (1390)، اصول بنیادین حقوق مؤلف و حقوق مجاور در جهان ، ترجمه علیرضا محمد زاده وادقانی، تهران، نشر میزان.

– کیقبادي، مرضیه و همکاران (1387)، «از صنایع فرهنگی تا صنایع خلاق »، اداره کل تبلیغات اسلامی قم، پروژه تدوین سند توسعه صنایع فرهنگی استان قم، اندیشکده صنعت و فناوري (آصف).

– گل شیري، زهرا و همکاران (1393)، «تبیین چرخه الگوي توسعه گردشگري سلامت در مناطق روستایی ایران (با تأکید بر چشمه هاي آبگرم)»، مجله برنامه ریزي و توسعه گردشگري، دانشگاه مازندران، سال سوم، شماره 11.

– میرحسینی، سید حسن (1385)، حقوق نشانه هاي جغرافیایی، تهران، نشر میزان.

– Braun, Patrice, (2012): «Creating Value to tourism products through tourism networks and clusters: uncovering destination value chains», Center for Regional Innovation and Competitiveness, University of Ballarat, Australia.

– C.Hall, Michael and Allen, Williams, (2008): «Tourism and Innovation», https://books.google.com.

– Celamiresi, Miresi, (2013): «The Macrotheme Review: An Overview on Intellectual Property Rights Protections and Benefits», A.Xhuavi University.

– Coombe, Rosemary.J, Steven Schnoor & Mohsen Ahmed, (2007): «Bearing Cultural Distinction: Informational Capitalism and New Expectations for Intellectual Property», University of California, Davis, Vol. 40:89.

– Daciana Bolos, Mihaela, (2013): «Intellectual Property as a Drive for

Sustainable Medical Tourism-The Ana Aslan case», Petru Maior University of Targu Mures, Nang Yan Business Journal, Romania.

– Deepak, JSai, (2008):« Protection of Traditional Handcrafts under Indian Intellectual Property Law», Journal of Intellectual Property Rights, Vol.13, NO.3.

– Farley, Christine height, (1997): «Protecting Folklore: Is Intellectual Property the Answer», Connecticut Law Review, Vol.30.

– Ghafele, Roya, (2008): «An IP Based Growth starting for Omans Tourism», Intellectual Property and Economic Development Division.

– Ghafele, Roya, (2011): «How developing countries can benefit from intellectual property: the role of collective marks in tourism», University of Oxford, Munich Personal RePEc Archive.

– Idris, Kamil, (2003): «Intellectual Property- a Power Tool for Econimic Growth», WIPO.

– LaRaine Ingram, Keisha, (2014): «Intellectual Property Protection for Brand Jamaicas Creative Industries», Mykolas Romeris University, Lithuania, kereoca@gmail.com.

– Mevhibe, Albayrak and Melda Ozdemir, (2012): «The role of Geographical Indication in Brand making of Turkish handcrafts», University Agricultural Faculty Dept. of Agricultural Economics, Ankara- Turkey, Indian Journal of Traditional Knowledge, Vol. 11(3).

– Nanayakkara, Tamara, (2011): «Role of Intellectual Property in Enhancing the Competitiveness of the Tourism Industry», Small and Medium-sized Enterprises Division, World Intellectual Property Organization.

– Nkomo, Moses, (2014): «The Role and Importance of Effective IP asset Management in Enhancing the Competitiveness and Productivity of Small and Medium Enterprises», The Zimbabwean Experience.

– Paolo Russo, Antonio, (2011): «Establishing Alternative Tourism: mobilising and defending localised knowledge as collective property», University i Virgili, Tarragona, Spain, Association for Culture and Tourism Exchange.

– Posey, Darrell A, and Dutfield, Graham, (1996): «Beyond Intellectual Property: Toward Traditional Resource Rights for Indigenous Peoples and Local Communities», International Development Research Centre, Ottawa, Canada K1G 3H9.

– R.Hall, Derek and Kirkpatrick, Irene, (2005): «Rural Tourism and

Sustainable Business», https://books.google.com.

– Speriusi-Vlad, Alin, (2014): «Intellectual Property and Tourism Industry: From ACTA Protest towards a Restrictive Interpretation of Innovation Regulations», University of Timisoara, Romania, EDP Sciences.

– St. Michael, Barbados, (2010): «Agro-Tourism: linking Agriculture and Tourism», Carbbean Tourism Organization, On Financial place, Collymore, Email: ctobar@caribsurf.com

– Ullam, Shafi and Ahmad, Manzoor and Gaader, Kamisan, (2013): «Nation Branding, Intellectual Property Rights and Economic Development Nexus»: A Prescriptive Approach, AFTAB ALAM, Department of Marketing college of Business Administration, King Saud University Riyadh Saudi Arabia.

– WIPO, (2012): «Intellectual Property and Traditional Cultural Expression /Folklore», Booklet nº1. – WIPO, (2014): «Intellectual Property and Tourism: Supporting Development Objectives and Protecting Cultural Heritage in Egypt and Other Developing Countries», prepared by the Secretariat, Thirteen Session, Geneva.

مهدی زاهدی * – عمید محمدی **

(تاریخ دریافت: 24/6/94 – تاریخ پذیرش: 10/9/94)

برگرفته از فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی، سال چهارم، شماره سیزدهم، زمستان 1394