نحوه تصمیم دادگاه پس از احراز عدم رعایت فوریت در خیار غبن
درتاریخ : 1392/10/11 به شماره : 9209970907000592
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 10 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: قواعد عمومی قراردادها، خیار غبن، فسخ قرارداد، فوری بودن خیار، قرار رد دعوا، حکم بر بیحقی خواهان
چکیده رای
در صورت عدم احرازِ اعمالِ فوری خیار غبن، دادگاه باید نسبت به صدور قرار ردّ دعوی اقدام نماید نه صدور حکم بر بی حقی.
خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 15/2/92 آقای الف.ث. به وکالت از آقای ح.ل. بهطرفیت آقای ن.ر. طی دادخواستی خواستار صدور حکم به فسخ معامله مورخ 22/4/91 به لحاظ خیار غبن مقوم به مبلغ 000/000/51 ریال با احتساب کلیه خسارات قانونی گردیده که ضمن آن خواهان مدعی است مقدار 9997 مترمربع بهموجب بیع نامه مورخ 22/4/91 از زمینهای پلاک ثبتی شماره 38/398… واقع در بخش 11 تهران به مبلغ 000/000/300/2 تومان به خوانده فروخته که پس از تحویل زمین به خوانده متوجه شده است که ارزش زمین موصوف مبلغ 000/000/000/7 تومان بوده که خوانده تاکنون نسبت به جبران مابهالتفاوت نسبت قیمت اقدامی ننموده و به شرح دادخواست خواستار صدور حکم گردیده به تاریخ 21/3/92 در وقت مقرر جلسه شعبه اول حقوقی به تصدی امضاء کننده ذیل با حضور وکیل خواهان و آقای ش.م. وکیل خوانده تشکیل گردیده که وکیل خوانده اظهار داشته دادخواست تقدیمی هم از لحاظ تعداد خواهانها و هم خواندهها دچار اشکال میباشد زیرا خواهانهای مشاعی میبایست آقای ح.ل. و خانم الف.ل. بودهاند که صرفاً احد از خواهانها یعنی ح.ل. قیدشده است و تعداد خواهانها غیر سند رسمی آقایان ن.ر. و ر.ر. میباشد که در ستون خوانده صرفاً نام ن.ر. قیدشده است لذا خواهان ردّ دادخواست میباشم. دادگاه با عنایت به اینکه خوانده به عنوان خریدار در مبایعهنامه عادی صرفاً یک نفر میباشد لذا ایراد وکیل خوانده وارد نیست مستنداً به ماده 88 قرار ردّ ایراد وکیل خوانده صادر و اعلام نموده دادگاه خطاب به وکیل خوانده در مورد ماهیت دعوی دفاعیات موکل خود را بیان نمایند؟ بسمهتعالی : در ماهیت دعوی به استحضار میرسانم خواسته خواهان فسخ مبایعهنامه به لحاظ وجود خیار غبن میباشد در این خصوص به استحضار میرسانم وکیل محترم خواهان در دادخواست تقدیمی زمان اطلاع موکلش از وجود غبن یکبار فرمودند که بعد از تحویل ملک به وی و یکبار هم درصحنه دوم فرمودند که بعد از وقوع معامله حال ازآنجاکه تاریخ وقوع معامله و تحویل ملک هر دو 22/4/91 بوده لذا این دوگانهگویی قابلتأمل است و لکن چنانچه خواهان بلافاصله بعد از وقوع معامله یا تحویل ملک متوجه وقوع خیار غبن شدهاند چرا مطابق ماده 420 قانون مدنی مبادرت به اعمال خیار ننمودند و فوریت اعمال خیار را به منصه ظهور نرساندهاند ؟ ضمناً دربند 6 ماده 6 مبایعهنامه کلیه خیارات منجمله خیار غبن بهجز خیار تدلیس با قرار طرفین اسقاط گردیده است و در مبایعهنامههای چاپی کد رهگیری نیز به همین نحو کلیه خیارات منجمله خیار غبن به نحو فاحش به افحش از فروشنده ساقط گردیده است دادگاه خطاب به دلیل خواهان مطلبی دارید بیان نمایند؟ بنام خدا دکتر کاتوزیان در کتاب قانون مدنی… جملگی نشانگر اراده و تصمیم خواهان بر ادامه معامله و رضایت وی ازآنجا آن بوده است جهت تشحیذ ذهن دادگاه مرقوم میگردد اول یا مبایعه در 22/4/92 و تحویل ملک در 22/4/91 تنظیم گردیده است و دقیقاً یک هفته بعد یعنی 28/4/91 مجدداً مبایعهنامهای چاپی مربوط به کد رهگیری است فیمابین طرفین صادرشده که به امضاء طرفین رسیده است دوم با وکالتنامهای از ناحیه خواهان به وکالت از خود و دخترش خانم الف.ل. در مورخ 28/4/92 در دفترخانه … تهران تنظیم و به موکل اعطاء شده است سوم 3 فقره چک یک میلیارد در بیع نامه تحویل فروشنده شده است که پس از دو ماه چکهای بانکی معوض چکهای موصوف به موکل اعاده شده است یعنی در برج 6 سال 91 که نشانگر اراده خواهان در ادامه معامله و اخذ ثمن آن بعد از دو ماه از تاریخ وقوع عقد بوده است چهارم وکالت اعطایی به موکل را باطل نکردهاند موکل در برج 6 سال 91 اسناد املاک را به خود و پسرش ر.ر. منتقل نمودهاند پنجم موکل در طول این مدت و هماکنون نیز در ملک موصوف مبادرت به خاکریزی بیش از 500 کامیون در باغ و تعویض خاک آنها نموده راه شوسه آن را شنریزی کردهاند ویلای مستقر در آن را بازسازی و بیش از 4 میلیارد ریال خرج کردهاند که مشارٌالیه هیچ مخالفتی از کار موکل نکردهاند ششم خواهان در قبال دو میلیارد تومان از ثمن معامله 94 متر مغازههای در حال ساخت را به خواهان فروختهاند که اینک با تغییر قیمت فاحش به نفع خوانده مواجه شده است لذا چنانچه خواهان مدعی غبن بودهاند چگونه مبلغ دو میلیارد تومان از ثمن معامله را مغازه برداشتهاند علیهذا بر اساس آیه شریفه اوفوبالعقود خواهان بایستی به عهده خود وفادار باشد و با ادعای واهی یا حتی صحیح که از زمان اطلاع از غبن آن ماهها گذاشته است معامله صحیح را با اشکال مواجه نفرمایند علیهذا با عنایت به ایراد شکلی و ایراد ماهوی به غبن و دادخواست استدعای احقاق حق موکل را از محضر دادگاه دارم ضمناً تصویر اسناد را بهضمیمه تقدیم مینمایم که نهایتاً دادگاه ختم جلسه را اعلام به شرح دادنامه شماره 18100148 ـ 22/3/92 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی لواسان چنین اشعار داشته: در خصوص دعوی آقای ح.ل. با وکالت آقای الف.ث. بهطرفیت آقای ن. ر.با وکالت ش.م. به خواسته صدور حکم به فسخ معامله مورخ 22/4/91 به لحاظ خیار غبن باتمام کلیه خسارات و با ملحوظ نظر قرار دادن ماده 420 قانون مدنی که خیار غبن را فوری اعلام نموده و موجّهاً به اینکه از تاریخ معامله حدود یک سال میگذرد و فسخ هر معاملهای بعد از مدت زیاد باعث تزلزل قراردادها و معاملات میگردد لذا منحیثالمجموع دعوی خواهان را وارد ندانسته مستنداً به ماده 197ق.آ.د.م. مصوب 1379 حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میدارد رأی صادره حضوری و قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران اعلام گردیده که آقای الف.ث.به وکالت از خواهان آقای ح.ل.نسبت به دادنامه یادشده مبادرت به فرجامخواهی نموده که پرونده جهت تنظیم گزارش به اینجانب عضو ممیّز محول که به شرح فوق اقدام و لوایح طرفین نیز حین جلسه هیأت شعبه مشروحاً قرائت خواهد شد.
رای دیوان
در خصوص فرجامخواهی آقای الف.ث. به وکالت از آقای ح.ل. نسبت به دادنامه شماره 920148 ـ 22/3/92 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی لواسانات دادنامه فرجامخواسته حسب ایرادات ذیل مخدوش به نظر میرسد اولاً وضعیت ثبتی ملک پلاکهای ثبتی 38/398 و 38/494 و 38/394 و 38/400 واقع در بخش 11 تهران به مساحت حدوداً 9997 مترمربع از اداره ثبت استعلام نگردیده وکیل خوانده در جلسه 21/2/92 به مالکیت ششدانگ فروشنده ایراد نموده و مالکین را نیز در سند رسمی آقایان ن.ر. و ر.ر. اعلام کرده ولی دادگاه مذکور این ایراد را که اقتضای رسیدگی و احراز مالکیت نسبت بایع به تمام مورد معامله داشته بدون رسیدگی محل ایراد است ثانیاً ـ گرچه غبن به مستفاد از ماده420 قانون مدنی بعد از علم فوری اعلام گردیده لکن در صورت احراز دادگاه به علم به غبن و فوریت اقدام ورود در ماهیت امر و صدور حکم ماهوی با وصف عدم استفاده ذوالخیار در مهلت عرفی مقتضای صدور قرار ردّ دعوی را داشته است نه حکم ماهیتی بهعبارتدیگر وقتیکه دادگاه دعوی را از جهت عدم قابلیت استماع دعوی به لحاظ عدم استفاده از فوریت موردپذیرش قرار میداد میبایست قرار صادر میکرد بالعکس چنانچه در مهلت عرفی بهفوریت اقدام به اعلام غبن شده باشد دادگاه هم احراز نموده باشد در این صورت دادگاه با ورود به مابهالتفاوت بهاء تمامشده حین معامله با بهاء واقعی ملک ضمن تحقیق از مطلعین و جلب نظر کارشناسی و… نفیاً یا اثباتاً حکم به بی حقی یا حقانیت خواهان صادر مینمود با این بیان رأی فرجامخواسته که بدون توجه به جهات و معانی مذکور در فوق صادرشده مخدوش است مستنداً به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته نقض پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صادرکننده رأی منقوض ارجاع مینماید.
رئیس شعبه 10 دیوانعالی کشور ـ مستشار
عبدالهپور ـ صدوقی فر
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.