نحوه‌ی طرح دعوای خلع ید در خصوص املاک مرهونه

درتاریخ : 1392/11/13 به شماره : 9209970238001505

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 55 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: خلع ید، املاک مرهونه، دادخواست، مرتهن

چکیده رای

دعوای خلع ید نسبت به ملکی که در رهن است بدون طرف دعوا قرار دادن مرتهن مسموع نیست

رای بدوی

در خصوص دادخواست آقای ف.ق. با وکالت م.ب. و ر.ز. به‌طرفیت الف.پ. به‌ خواسته خلع ید خوانده از یک واحد آپارتمان به پلاک ثبتی 3348 فرعی از 138 اصلی مقوم به پنجاه و یک‌میلیون ریال به انضمام خسارات وارده مشتمل بر حق‌الوکاله و هزینه دادرسی با امعان نظر در محتویات پرونده، اظهارات خواهان، متن دادخواست تقدیمی، مدارک و مستندات ابرازی به‌ویژه توجهاً به جوابیه اداره ثبت‌اسناد و املاک و در رهن بودن پلاک ثبتی مدعی علیه و دفاعیات خوانده و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده دعوی به کیفیت مطروح قابلیت استماع را نداشته مستند به مواد 2 و197 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان صادر و اعلام می‌دارد رأی صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل‌اعتراض در مرجع محترم تجدیدنظر استان می‌باشد.
دادرس شعبه 6 حقوقی دادگستری بهارستان ـ رهنمافر

رای دادگاه تجدید نظر

بر اساس محتویات پرونده پیوست ف.ق. با وکالت م.ب. و ر.ز. وکلای دادگستری به‌طرفیت الف.پ. نسبت به دادنامه شماره 92000303 مورخ2/6/1392 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی بهارستان از جهت صدور قرار عدم استماع دعوی خواهان مرحله بدوی در رابطه با دعوی خلع ید مطروحه از ناحیه وی تجدیدنظرخواهی نموده است که به اعتقاد این دادگاه اولاً: چون تمامی ملک موضوع دعوی خلع ید در رهن بانک می‌باشد و این موضوع توسط اداره ثبت محل تأییدشده است ثانیاً خواهان مرحله بدوی شخصی که ملک مذکور را در رهن دارد طرف دعوی قرار نداده است لذا دادنامه تجدیدنظر خواسته از جهت صدور قرار عدم استماع دعوی به نحوه مطروحه خالی از اشکال و ایراد به نظر می‌رسد ازاین‌رو مستنداً به ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن ردّ اعتراض مطروحه دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می‌نماید این رأی قطعی است. 
رئیس شعبه 55 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اصلانپور ـ نجم‌آبادی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.