مرجع قضایی صالح در رسیدگی با ایجاد اختلاف در صلاحیت ذاتی
درتاریخ : 1391/10/17 به شماره : 9109970910500767
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 32 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اختلاف در صلاحیت، جرم مرتبط، دادگاه انقلاب، دادگاه عمومی، دادگاه کیفری استان، لواط غیر ایقابیاختلاف در صلاحیت، دادگاه کیفری استان، دادگاه عمومی، دادگاه انقلاب، جرم مرتبط، لواط غیر ایقابی
چکیده رای
گرچه دادگاه کیفری استان به اتهام دیگرِ متهم که در ارتباط با جرمِ در صلاحیت دادگاه کیفری استان است رسیدگی مینماید، هر چند ذاتاً جرم اخیر در صلاحیت دادگاه عمومی باشد، اما این صلاحیت شامل رسیدگی به جرایم در صلاحیت دادگاه انقلاب نمیگردد.
خلاصه جریان پرونده
به دنبال شکایت فردی به هویت ب.ص. علیه متهم س.خ.، به اتهام ارتکاب عمل لواط توسط متهم مذکور با فرزندش م.ص. و دستگیری متهم یاد شده، آقایان 1) م.ص. 2) ع.خ. 3) الف.ع.، علاوه بر مطالب مطروحه در نزد مأمورین در جلسه دادرسی، به ترتیب اظهار داشتند (م.ص.): با دو نفر به نامهای س.ج. و و.ز. آشنا بودم. آنها مرا با س.خ. آشنا کردند. بعد س. مرا با فریب، به منزلش برد که مجردی است و مشروب خوراند و تجاوز کرد و فیلم میگرفت. بعد میگفت اگر میخواهی فیلم را پاک کنم، باید دو نفر از رفقات را برایم بیاوری یا دویست هزار تومان پول بدهی، والا فیلمت را بین پارک و محله پخش میکنم تا آبرویت برود و به بچههای چهارراه سیروس میگویم بهت تجاوز کنند (اظهارات الف.ع.). به رفقایم گفتم یک مقدار بدهی دارم، اگر کسی پولی دارد، بدهد، بعد از عید بر میگردانم. و.ز. گفته کسی را میشناسم. با همدیگر رفتیم منزل س.خ.؛ و و.ز. رفته بالا، بعد از پنج دقیقه آمد و گفته، س. میگوید باید بیاید رسید بدهد، من رفتم بالا، وی کاغذ آورد، به و. گفته تو برو پایین؛ بعد از رفتن و. وی چاقو گذاشت بیخ گلویم و گفته میخواهم با تو کاری بکنم؛ اگر صدایت در بیاید، ناقصت میکنم. بعد به زور تجاوز و لواط انجام داده، گفته اگر به کسی بگویی میآیم و خانوادهات را میکشم و مطالبی درباره حالت نعوظ متهم مطرح نموده است و ع. نیز نزد مأمورین اظهار داشته، از س.خ. به دلیل اغفال اینجانب و بردن به منزلش و قصد تجاوز داشته که مقاومت کردم و فیلمبرداری کرده و گفته اگر نزدیکی نکنی، فیلمت را پخش میکنم، شکایت دارم و گفته باید دو نفر برایم بیاوری و گرنه آبرویت را میبرم و در جلسه بعدی ادامه داده، منو برد خونهشون، قلیون بکشیم. بعد زوری با پخی قمه گذاشت تو کله ام؛ بعد گفت تا حالا …، گفتم نه، گفت حالا … خواهش کردم این کار رو نکن. گفته سه راه بیشتر نداری یا لختت میکنم، میاندازمت بیرون از خانه؛ توی بیسیم یا زنگ میزنم همین جا ده نفری … یا با من یک نفر؛ که قبول نکردم. با زور خفتم را گرفت، کار رو انجام داد و ازم فیلم گرفت. گفته دو یا سه نفر را بیاور تا فیلمت رو پخش نکنم. (ص 27) و شاکی دیگر به هویت م.د. نیز اعلام نموده، از طریق دوستم با س.خ. آشنا شده و به صورت دستجمعی، با دعوت وی به منزلش رفته و بعد از چند ساعت برگشتیم تا اینکه روز بعد به تلفن من زنگ زده، گفته بیا دم خانه، گفتم بلد نیستم. آمد دم محل، من را با خود برده. رسیدیم دم درب، او زنگ زده مشروب آوردند. به من گفته برویم، بخوریم. گفتم نمیخورم. مرا به زور وارد خانه کرده، قلیان آورده باهم کشیدیم و رفت چند عدد لیوان کوچک آورده، ریخته. گفته بخور، گفتم نمیخورم و با اصرار وی مجبور شدم، بخورم. بعد گفته لباست را در بیاور، در نیاوردم. به زور لباسم را در آورده و تجاوز کرده و فیلم گرفته. فیلم خودم را ندیدم. اما فیلم م.(ص.) را به من نشان داده. من دیدم و جای چاقو روی کتف و کمرش هم دیدم. (ص 29 و 30) در این زمینه آقایان 1) م.ص. 2) م.ع. 3) س.ر. 4) م.ع. گواهی دادهاند که س.خ. پس از خوراندن مشروب، به افراد (مجنیعلیهم)، از آنها فیلمبرداری کرده و فیلم را به آنها نشان داده است. (ص 8 تا 11) متعاقب آن، از شکات توسط پزشکی قانونی معاینه به عمل آمده که اعلام شده، نکته غیر طبیعی و علائم دخول در مقعد آنها مشاهده نشده و در سایر نقاط بدن هم علائم ظاهری ضرب و جرح وجود ندارد. بدیهی است در صورت استفاده از مواد نرمکننده و یا گذشت زمان یا تماس سطحی، ممکن است آثاری بر جای نماند. (ص 15 تا 17) متهم، آقای س.خ. در تحقیقات انجام شده، منکر بزه انتسابی شده و در مواجهه حضوری، اضافه نموده، با این چهار نفر (شکات)، یک شب که چند نفرشان مست بودند و چند رفیق دیگر هم داشتند، با هم درگیر شده و مجادله کردیم و به مرور با هم بیشتر آشنا شده و خودم علت این شکایت را نمیدانم و نمیفهمم که چی شده که اینها یک دفعه در یک شب، از من شاکی شدهاند؛ در صورتیکه بنده با پای خود به محل سکونت آنها رفتم. (ص 36) و در جلسه دادگاه، ادامه داده، تو پارک شلوغ است. چی شده است، صبح زنگ میزنند، شب زنگ میزنند، میگویند تو با پسر ما کار بد کردهای، من خسته شدهام (ص 39) به دنبال آن، متهم جهت انجام تحقیقات لازم، در اختیار مأمورین قرار گرفته که در راستای تکمیل تحقیقات، خواستار بازرسی از منزل متهم جهت یافتن مدارک احتمالی شدهاند که مورد موافقت مقام قضایی قرار گرفته است. همچنین از گوشی تلفن همراه نامبرده، ریکاوری و بازیابی آثار فیلم موجود (که توسط متهم محو شده بود) به عمل آمده و مأمور پیگیری پرونده، پس از اقدام در این زمینه، اعلام نموده، پس از ریکاوری از گوشی تلفن همراه، تعدادی عکس و یک فیلم از یکی از شکات که برهنه خوابیده بوده و شخصی که چهرهاش معلوم نبود، با دستهایش او را لمس میکرد، رؤیت شده و مقرر گردیده این تصاویر به روی سیدی منتقل شود. (ص 42) و متعاقب آن، از متهم تحقیق گردیده که اظهار داشته، قبول دارم این فیلم را من گرفتم. به دلیل نزاع و خصومتی که با شاکی داشتم، اینکار را انجام دادم و خود شاکی در جریان کل موضوع بوده و به علت یکسری مسائل قبلی که داشته، خود شاکی نیز تأیید میکند و به رضایت کامل این فیلم را دیده، چون خودش اینکاره بوده. از من خواست و من نیز انجام دادم و حقیقت را کتمان نکردم. ولی فیلم را چون همان لحظه پاک کرده بودم، به علت نادانی و بیسوادی نمیدانستم فیلم دوباره بر میگردد. (ص 43) و در جلسه مورخه 7/4/91، دادگاه در این مورد ادامه داده، خودش در جریان فیلم بوده، من با ایشان (م.) و سه نفر از رفقایش دعوا کردهام. بعد از چند مدت، شروع به تهدیدات تلفنی کردند. بعد از چند روز، یک نفر زنگ زده و گفته بابای م. هستم و شروع کرد به فحاشی و گفته تو با پسر من اینکار را کردهای؛ یعنی فیلم گرفتهام و گفته از تو شکایت میکنم. تو با پسر من لواط کردهای. من گفتم پسر تو داستان دارد. برو به بچههای محل خودش و رفقایش که داستان دارد و به آنها لواط میدهد، پرسیده شده، از کجا اطلاع داشتید که وی لواط میدهد، پاسخ داده خود م. برای من تعریف کرده بود و در مورد علایم موجود در بدنش که شکات اعلام کردهاند، هم اظهار داشته اگر پزشکی قانونی تأیید کند. قبول دارم. بازو و سینه را در استخر بودهام. دیده است و با ایشان استخر نرفتهام. ولی در استخر ایشان را دیدهام (ص 49) و درباره علائم موجود در بدن متهم، پزشکی قانونی وجود خالکوبی و نوشتههایی به حروف انگلیسی در قدام دست چپ و سمت راست سینه را تأیید کرده و در خصوص معاینه آلت تناسلی، وی در حالت نعوظ اعلام گردیده. در آن مرکز امکان پذیر نبوده و به متخصص ارولوژیست معرفی گردد. (ص 54) و از متهم، سوابق کیفری به اتهامات مشارکت در ایراد ضرب و جرح عمدی و با چاقو و فحاشی و نیز شرکت در سرقت مقرون به آزار، گزارش شده است. (ص 55) و در جلسه پایانی دادگاه، دو تن از شکات به نامهای م.ص. و ع.ق. و پدر نفر اول (ب.ص.) و متهم و وکیل مدافع وی حضور یافتهاند. شکات ضمن تشریح مجدد شکایت خویش، علت عدم وجود آثار را اعلام شکایت، یکماه پس از وقوع بزه و نیز استفاده از شامپو، حین ارتکاب جرم، اعلام نمودهاند و متهم در این جلسه، پس از تفهیم اتهام، ضمن تکذیب اتهام ارتکاب عمل شنیع لواط، اضافه کرده، من قبول دارم که از اینها لخت فیلمبرداری کردم. فقط از این دو نفر شاکی حاضر فیلمبرداری کردم. علت فیلمبرداری این بوده که دعوا کرده بودم. با فیلمبرداری خواستم به خاطر عقده، فیلم لخت وی را داشته باشم. اما به موقع پاک کرده و هیچ نسخهای از آن نیست. اصلاً آگاهی، خیلی را از ریکاوری درآورده، پاک شده بود؛ و در مقام آخرین دفاع نیز، پس از دفاعیات وکلای مدافع و تقدیم لایحهای به دادگاه، متهم اظهار داشته، حاج آقا بنده اشتباه کردم فیلم را گرفتهام. اما اصلاً بحث تجاوز نبوده است. من با اینها توی پارک دعوا کردم. برای عقدهای که از آنها داشتم، فیلم آنها را گرفتهام و اظهارات گواهان را هم قبول ندارم؛ و سرانجام دادگاه به موجب دادنامه شماره 600328ـ28/8/90 متهم آقای س.خ. را از اتهام ارتکاب لواط (ایقابی)، با توجه به تحقیقات انجام شده و ملاحظه دفاعیات وی که منکر بزه انتسابی بوده و اینکه گواهی پزشکی قانونی نیز دلالت بر عدم دخول داشته و با توجه به دفاعیات وکلای مدافع متهم و به لحاظ فقدان ادله اثباتی، رأی بر برائتش صادر، لیکن درباره اتهامات دیگر وی، دائر به ارتکاب عمل تفخیذ با شکات و تهیه فیلم مستهجن از کیفیت عمل ارتکابی، با توجه به شکایت شکات و اعلام نشانههای خاصی از بدن وی و ملاحظه گواهی پزشکی قانونی در تأیید مراتب و با عنایت به سوابق کیفری متهم و ملاحظه دفاعیات بلاوجه و غیر مدلل متهم و وکلای وی و توجهاً به سایر قرائن و امارات موجود، به ویژه اقرار صریح متهم به تهیه فیلم که مستند به مشاهده است و همگی مفید علم متعارف بر ارتکاب بزه از ناحیه متهم موصوف دارد، به استناد مواد 121 و 120 قانون مجازات اسلامی و مواد 4ـ5 (بند الف) قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز مینمایند و با رعایت ماده 47 قانون صدرالذکر و رأی وحدترویه شماره 709 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، نامبرده را در مورد ارتکاب عمل تفخیذ به یکصد تازیانه به عنوان حد و در مورد تهیه فیلم مستهجن و وسیله تهدید قرار دادن آن برای عمل لواط، به تحمل دو سال حبس و ده سال محرومیت از حقوق اجتماعی و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم نموده و با ابلاغ دادنامه در فرجه قانونی مورد اعتراض، وکلای محکومعلیه ضمن پرداخت هزینه دادرسی و تقدیم لایحهای قرار گرفته و پرونده امر به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.
رای دیوان
اعتراض موجه و مؤثری که موجبات نقض دادنامه مارالذکر را در قسمت محکومیت آقای س.خ. به یکصد ضربه تازیانه به اتهام لواط غیر ایقابی (تفخیذ) فراهم سازد، از جانب وکلای محکومعلیه یاد شده، مطرح نگردیده و از حیث رعایت تشریفات و مقررات دادرسی و انطباق مورد با قانون و حصول علم متعارف نیز، اشکال و ایرادی به نظر نمیرسد. بنابراین دادنامه در این مورد در اجرای بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، با رد اعتراض عیناً تأیید و ابرام میگردد. لیکن دادنامه درباره تعیین مجازات به اتهام تهیه فیلم مستهجن و وسیله تهدید قرارد دادن آن برای ارتکاب عمل لواط، به لحاظ عدم صلاحیت ذاتی دادگاههای کیفری استان و انصراف مورد از مفاد رأی وحدترویه شماره 709ـ1/11/87 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، که تصریح شده «… این دادگاه باید به اتهام دیگر متهم که در صلاحیت دادگاه عمومی است رسیدگی نماید … و نه دادگاه انقلاب.»، مغایر قانون تشخیص داده شده، لذا با اختیار حاصله از بند 3 شق ب ماده 265 قانون مارالذکر، این بخش از دادنامه جهت رسیدگی به دادگاه انقلاب اسلامی تهران نقض میشود.
رئیس شعبه 32 دیوانعالی کشور ـ مستشار شعبه
فرجاللهی ـ لطیفی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.