ماهیت چک: وسیله پرداخت یا تبدیل تعهد
درتاریخ : 1391/12/13 به شماره : 9109970225001727
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 49 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اسناد تجاری، بیع، ثمن، چکاسناد تجاری، چک، بیع، ثمن
چکیده رای
چک وسیله پرداخت ثمن است و عدم وصول آن به معنی عدم پرداخت ثمن است.
رای بدوی
در خصوص دعوی ح.ف.، ج.ر.، ق.و. با وکالت الف.الف. به طرفیت م.الف.، ع.الف. با وکالت آقای ک.الف. به خواسته مطالبه الباقی ثمن معامله به مبلغ 000/000/950/4 ریال و با احتساب هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل و نیز در خصوص دعوی م.الف. با وکالت ک.الف.به طرفیت ج.ر.، ق.و.، ح.ف. به خواسته فسخ معامله و ابطال سند و خسارت دادرسی و حقالوکاله وکیل که خواسته را در اولین جلسه دادرسی به مطالبه کسری مساحت تغییر داده است. با این توضیح که وکیل خواهانهای دعوی اصلی به شرح دادخواست تقدیمی و لوایح مطروحه بیان داشته به موجب مبایعهنامه شماره … مورخ 26/5/87 موکلین شش دانگ یک واحد تجاری را به خوانده ردیف اول انتقال داده و در موعد مقرر نیز مبادرت به حضور در دفترخانه اسناد رسمی و انتقال رسمی آن مینماید. خوانده ردیف دوم متعهد به پرداخت ثمن معامله گردیده و شخصاً به جای خریدار، ذیل مبایعهنامه و سایر مندرجات را امضا مینماید و در این راستا به موجب اظهار در ظهر مبایعهنامه 6 فقره چکهای الباقی ثمن را صادر و تحویل موکلین مینماید و با عنایت به نقص امضای چکهای صادره، موکلین متوجه تقلب صادرکننده شده و با تعقیب کیفری به نتیجهای نرسیدهاند، و متأسفانه علیرغم پیگیریهای متعدد موکلین، موفق به وصول الباقی ثمن نشده و تا کنون اقدامی از سوی خواندگان صورت نپذیرفته است، و این امر با استعلام از بانک محالٌعلیه قابل اثبات است؛ و با عنایت به انعقاد عقد و قبول پرداخت ثمن معامله از سوی خوانده ردیفدوم و با عنایت به قبول خسارت ناشی از عدم وصول چکها از سوی خوانده ردیفاول و با توجه به عدم پرداخت وجه چکها، تقاضای محکومیت خواندگان از بابت الباقی ثمن معامله به مبلغ 000/000/950/3 ریال و مبلغ 000/000/000/1 ریالاز بابت هزینههای مفاصا حساب و دارایی و ابطال چکهای شماره … الی … را نموده است. دادگاه با عنایت به مراتب فوق و ملاحظه محتویات و دفاعیات وکلای طرفین، نظر به اینکه چکهای ذکرشده در مبایعهنامه مورد استناد، صرفاً وسیله و سند پرداخت ثمن معامله بوده که حسب محتویات پرونده، محققنشده و با توجه به اینکه استحقاق شرعی و قانونی خواهانها نسبت به چکهای مورد ادعایی حسب محتویات پرونده و قولنامه مورد استنادی، محرز و مسلم بوده، و قاعده استصحاب برای آن جاری است؛ و همچنین حسب پاسخ استعلام از بانک محالٌعلیه (بانک صادرات شعبه …) که دلالت بر عدم وصول چکها داشته و از طرفی خواندگان دلیلی بر مخدوش بودن دعوی خواهانها ابراز ننموده و مدرکی بر پرداخت الباقی ثمن معامله و حصول برائت ذمه خویش ارائه ننمودهاند و تا کنون شخص ثالثی هم ادعایی در خصوص چکهای مندرج در مبایعهنامه به عمل نیاورده است، لذا با استناد به ماده 332 قانون تجارت ناظر به مواد 517 و 327 و 322 قانون تجارت و مواد 198، 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی، حکم به محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 000/000/750/4 ریال از بابت الباقی ثمن معامله و مبلغ 000/000/99 ریال از بابت هزینه دادرسی و نیز حقالوکاله وکیل بر اساس تعرفه در حق خواهانها به صورت مساوی صادر و اعلام مینماید. و نسبت به مبلغ 000/000/200 ریال از مبلغ کل خواسته 000/000/950/4 ریال بهلحاظ اقرار به دریافت آن بر اساس صورتجلسه دادرسی و عدم استحقاق خواهانها غیر ثابت تشخیص داده و به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر بیحقی خواهانها را در این قسمت از خواسته صادر و اعلام مینماید. و نسبت به دعوی تقابل با توجه به مراتب فوق و نظر به اینکه در مبایعهنامه مورد استناد به صورت متراژ فروختهنشده و اصولاً قیمت متراژ آن مدنظر طرفین نبوده و به صورت کلی ثمن آن تعیینشده و کما اینکه در سند رسمی انتقال و بنچاق تنظیمی نیز به متراژ مورد معامله اشارهای نشده است تا خواهانهای دعوی تقابل بتوانند مدعی مطالبه کسری متراژ مورد معامله گردند، لذا دعوی خواهانهای تقابل را غیرثابت تشخیصداده و به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به بیحقی خواهانها صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ نعمتی
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص دعوی آقای ک.الف. به وکالت از آقایان ع. و م. هردو الف. به طرفیت آقایان ج.ر.، ح.ف.، ق.و. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره 910746مورخ 25/7/91 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواهانها به پرداخت مبلغ 000/000/750/4 ریال بابت الباقی ثمن معامله ششدانگ یک واحد تجاری واقع در بازار و پرداخت خسارات دادرسی در حق تجدیدنظرخواندگان صادر و دعوی تقابل تجدیدنظرخواهانها به خواسته مطالبه کسری مساحت با استدلال اینکه ثمن بهصورت کلی تعیینشده، محکوم به بیحقی گردیده است. اکنون با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن، نظر به اینکه معامله مغازه فیمابین طرفین محرز و از آثار بیع صحیح، آن است که به مجرد وقوع بیع، مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن میشود و بایع را به تسلیم مبیع و مشتری را به تأدیه ثمن ملزم مینماید و در مانحنفیه آنچه که محرز و ثابت است، اینکه تجدیدنظرخواهانها تاکنون بخش عمدهای از ثمن را پرداخت ننمودهاند و چکهایی که مدعی هستند در اختیار فروشندگان بوده و وکیل آنها مدعی است با صدور چکها ثمن پرداختشده، در واقع چکها وسیلهای برای پرداخت ثمن بوده که بنا به آنچه که در پرونده منعکس است، تاکنون وجه آنها پرداختنشده که صرفنظر از اینکه اساساً آیا آنها قابل وصول بودند یا خیر، ولی تا زمانی که وجه آنها تأدیه نگردد، خریدار را از پرداخت ثمن مورد مطالبه بری نمینماید و از جهتی ادعای وکیل محترم تجدیدنظرخواهانها مبنی بر استرداد دعوی مطالبه کسری مساحت، در پرونده ملاحظه نشد و دعوی مذکور نیز با توجه به مفاد مبایعهنامه، ابرازی که مساحت معین شرط طرفین نبوده، وارد نمیباشد. بنابراین رأی تجدیدنظرخواسته که با التفات به محتویات پرونده و مستندات موجود صادرگردیده نتیجتاً صحیح و درخور تأیید تشخیص، و ضمن رد تجدیدنظرخواهی به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی تأیید میگردد. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 49 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
فقیه ـ غنچه
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.