لزوم بیان الفاظ توهین توسط شهود
درتاریخ : 1392/11/01 به شماره : 9209970224200012
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 42 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ادله اثبات دعوا، شهادت، توهین
چکیده رای
صرف ادعای شاکی و شهود بر وقوع توهین کافی نیست و باید الفاظ توهین مشخص گردد.
رای بدوی
در خصوص اتهام آقایان س.ج. فرزند ج.، 50 ساله، دایر بر توهین – ورود به عنف – و اتهام ی.ج. فرزند س. متولد 19/10/74 دایر بر توهین و تخریب و ورود به عنف موضوع شکایت خانم ف.الف. و س.ع. به شرح کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه 18 تهران با توجه به محتویات پرونده، شکایت شکات، اظهارات مطلعین مجرمیت آنان به نظر دادگاه محرز است، النهایه با توجه به اینکه متهم ردیف دوم کمتر از 18 سال سن دارد دادگاه به استناد مواد 89 لغایت 95 قانون مجازات اسلامی قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت و شایستگی دادگاه اطفال و نوجوان تهران صادر و اعلام مینماید در خصوص متهم ردیف اول به استناد مواد 608 و 694 قانون مجازات اسلامی از بابت توهین به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی به نفع دولت و از بابت ورود به عنف به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم مینماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان میباشد .
رئیس شعبه 1152 دادگاه عمومی جزایی تهران
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی: 1- آقای ی.ج. با وکالت خانم ز.ف. 2- س.ع. 3- خانم ف.الف. نسبت به دادنامه شماره 675 مورخ 15/11/92 صادر شده از شعبه 1183 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه ردیف اول در رابطه با اتهام توهین و ورود به عنف و تخریب عمدی موضوع شکایت تجدیدنظرخواهان ردیف دوم و سوم به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت از بابت بزه ورود به عنف و نیز به پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت در مورد بزه تخریب عمدی شیشه منزل شاکی محکوم گردیده است؛ دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن و ملاحظه لوایح تجدیدنظرخواهان که عمده اعتراض آنان عبارتست از اینکه نسبت به موکل قرار منع تعقیب صادر شده (در رابطه با توهین و ورود به عنف) که با اشتباه دفتر و ارسال آن به دادگاه اقدام به محکومیت او در مورد آن موارد شده که توجه به آن قسمت نشده است و مطالب دیگری که به تفصیل منعکس است مورد مطالعه قرار گرفت با توجه به اینکه اقدامات دادسرا در قرار مجرمیت و کیفرخواست در رابطه با بزههای مذکور صحیح بوده و خدشه اصلی در آن که به قرار مجرمیت و کیفرخواست وارد شود وجود ندارد در نهایت به شکایت خانم ف. تحت عنوان توهین و شکایت س.ع. تحت عنوان ورود به عنف و تخریب عمدی قرار مجرمیت و کیفرخواست برای تجدیدنظرخواه صادره شده است اما از باب محکومیت او به مجازات توهین و ورود به عنف ایراداتی وارد است از جمله اینکه در توهین شهود تعرفه شده ظاهر امر دو نفر بیشتر موضوع توهین را عنوان نکردهاند: اولاً: در توهین باید الفاظ رکیک به کار رود که شاکی و شهود به اینکه متهم از الفاظ رکیک استفاده نماید و چه کلماتی که معنی و مفهوم رکیک بودن الفاظ را بیانگر باشد وجود ندارد و اعلان نشده و صرف ادعای مدعی و شهود بر توهین، توهین تلقی نمیگردد. ثانیاً: از آن دو نفر شاهد یکی از آنان رابطه خادم و مخدوم و یا نسبتی با شکات دارد که مورد محل تأمل است و اقناع وجدان قضایی در آن قسمت برای مجرمیت و محکومیت متهم حاصل نمیگردد و همچنین ورود به عنف هم دلیل بر اثبات ادعای مدعی وجود ندارد و تنها شاهد و گواه رابطه نسبی با شکات دارد و صرف شهادت یک نفر گواه موجب شبهه برای محکومیت متهم در مورد موضوع اشاره شده اخیر است. علیهذا مستنداً به شق 1 بند ب ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض دادنامه در مورد موضوعات پیش گفته توهین و ورود به عنف به لحاظ عدم کفایت دلیل شرعی و قانونی و به استناد به ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم به برائت تجدیدنظرخواه در مورد اتهام توهین و ورود به عنف صادر و اعلام میگردد و اما در مورد محکومیت متهم در رابطه با تخریب عمدی شیشه منزل شاکی دلایل کافی بر وقوع بزه مذکور از جانب متهم وجود دارد و رأی اصداری با رعایت تشریفات دادرسی انجام و فاقد ایراد و اشکال مؤثر قانونی است، لذا اعتراض وکیل محکومعلیه دادنامه در آن قسمت و اعتراض شکات به صورت کلی غیرموجه بوده، علیهذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان که تجدیدنظرخواه ردیف اول در مورد بزه تخریب عمدی و تجدیدنظرخواهان ردیف دوم و سوم که به صورت کلی به دادنامه معترض شده دادنامه معترضعنه با در نظر گرفتن موارد اشاره شده به شرح گذشته و به استناد به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید میگردد. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
راثینصیری ـ غفوریگوراب
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.