لزوم اکتفا به قدر متیقن در دادرسی کیفری

لزوم اکتفا به قدر متیقن در دادرسی کیفری

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 63 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: تفسیر قوانین، اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری، اصل تفسیر به نفع متهم، دادرسی کیفری، قدر متیقن

چکیده رای

در دادرسی جزایی صحیح این است که به قدر متیقن از مفهومات اکتفاء نمود و مازاد بر آن را محتاج دلیل و بینه جداگانه دانست.

رای بدوی

در خصوص اتهام 1ـ آقای ص.ش. فرزند ق.، 32 ساله، بیکار، ساکن تهران فعلاً مقیم زندان از تاریخ 1/11/90 به لحاظ عجز از تودیع وثیقه دایر بر سرقت، 2ـ و اتهام آقای ع.م. فرزند ه.، 54 ساله، سرایدار، ساکن تهران، دایر بر تحصیل مال مسروقه بدین توضیح که گزارش مأمورین در صفحه 1 پرونده حاکی است که بر اساس اظهارات کسبه چند نفر در زیر زمینی مخفی شدند و جزء سابقه داران می‌باشند که مأمورین در محل حاضر و سه نفر از متهمین را دستگیر که متهم ردیف اول جزء آن‌ها بود. یکی از افراد دستگیر شده به نام ش.ش. اظهار داشتند قبل از رسیدن مأمورین ص.ش. سکه‌ها را به همراه النگو زیر ماسه‌های زیر زمین متروکه پنهان کرده و خودش را به خواب زده بودند و این اموال را ازمنزل پیرزنی سرقت کردند و قصد فروش آن‌ها را به شخصی به نام ح. داشتند که در بررسی از زیر ماسه‌های زیر اتاق یک عدد النگو زرد رنگ بزرگ زنانه به همراه 22 عدد سکه‌های زرد رنگ ضرب شده دوره هخامنشی کشف شدند. متهم ص.ش. در صفحه 8 و 16 در مرجع انتظامی و در صفحه 18 در دادسرا اقرار و اعتراف به سرقت کردند و اظهار داشتند: درب حیاط باز بود و پیرزن به بقالی رفت و منزل سه طبقه بود که ما از فرصت استفاده کردیم وارد منزل شدیم و اموال را به سرقت بردیم و اسم تعدادی از اموال مسروقه مثل تابلو عکس، فندک قدیمی، زنجیر طلا و یک حلقه انگشتر طلا، دو قاب آینه کوچک برنزی و یک حلقه النگو را به سرقت بردیم و زنجیر طلا را به مبلغ هفت و نیم میلیون تومان به شخصی به نام ح.و. فروختم و بقیه اموال را در سید اسماعیل به شخص ناشناس فروختم. سوابق کیفری متهم بررسی شد دارای شش فقره سابقه کیفری می‌باشند که در صفحه 39 ذکر شدند. پس از دستگیری متهم ع.م. در صفحه 46 پرونده و مواجهه حضوری بین متهمین، متهم ص.ش. بیان داشت متهم ع.م. یک جفت آینه و شمعدان به مبلغ صد هزار تومان از من خرید که متهم ع.م. منکر خرید مال مسروقه می‌شود. در صفحه 51 متهم ع.م. در دادسرا و نزد قاضی کشیک می‌گوید: آقای ص.ش. یک عدد آینه آورد پیش من گذاشت و 60 هزار تومان هم از من دستی گرفت و گفت فردا رفیقم ب.ن. می‌آید آن‌ها را می‌برد و فردا هم رفیقش آمد برد. متهمین در جلسه دادگاه منکر اتهامات خود شدند و وکیل شاکی به نام ن.م. در صفحه 88 و 89 اموال مسروقه را به تفصیل ذکر کردند. دادگاه با توجه به مطالب پیش گفته و مفاد کیفرخواست صادره و انکار بلا وجه متهمین درجلسه دادگاه و کشف مقداری از اموال مسروقه از محل اختفاء متهم ردیف اول، وقوع بزه انتسابی به نام‌بردگان را محرز و مسلم تشخیص و به استناد مواد 656 و 662 و 667 قانون مجازات اسلامی متهم ردیف اول را به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشتی قبلی و 74 ضربه شلاق و رد اموال مسروقه به شرح مندرج در صفحه 88 و 89 یا قیمت آن در حق شاکی و متهم ردیف دوم را به سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشتی قبلی و 74 ضربه شلاق محکوم می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر تهران می‌باشد.
رئیس شعبه 1005 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ غفاری

 

رای دادگاه تجدید نظر

به‌موجب قسمتی از دادنامه شماره 9009972185501352 مورخ 22/12/1390 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1005 تهران آقای ص.ش. فرزند ق. به دلیل سرقت از منزل خانم پ.م. به استناد مواد 656 و 667 قانون مجازات اسلامی به دو سال حبس و 74 ضربه شلاق و رد مال مسروقه به شرح مندرج در صفحات 88 و 89 پرونده محکوم شده است. محکوم‌علیه بدوی اعتراض نموده و در لایحه تجدیدنظرخواهی به محکومیت خویش در خصوص رد مال معترض گردیده و رسیدگی مجدد را خواستار گردیده است. این دادگاه به منظور احاطه‌ی مناسب به موضوع اقدام به تشکیل جلسه رسیدگی نمود. به تاریخ 26/4/1391 و در جلسه متشکله آقای ص.ش. به‌عنوان تجدیدنظرخواه ضمن تکرار مطالب مذکور در لایحه اعتراض بیان نمود که مرتکب سرقت از خانم م. گردیده ولی آنچه سرقت کرده است بسیار کمتر از مقداری است که اکنون در پرونده قید شده است. او فقط یک عدد گردنبند، یک عدد النگو، دو عدد تابلو و چهار یا پنج عدد فندک برداشته است. وکلای محترم تجدیدنظرخوانده بیان نمودند که برای موکل آن‌ها تردیدی وجود ندارد که سارق طلاهای او یک نفر بوده است. نظر به اینکه اختلاف مطروحه پیرامون میزان مال مسروقه بر طرف نگردید، جلسه دیگری تشکیل شد. در تاریخ 31/5/1391 آقای ص.ش. اظهار داشت همان طور که قبلاً بیان داشته است آنچه او سرقت کرده است بسیار کمتر از ادعای شاکیه محترمه است و او فقط یک عدد زنجیر طلا، یک عدد انگشتر طلا، یک النگوی دو پوسته و دو تا آینه کوچک برنزی را برده است. آقای ه.الف. وکیل محترم تجدیدنظرخوانده بیان نمودند: بر فرض صحت اظهارات تجدیدنظرخواه، بقیه اموال موکل وی توسط دوستان و نزدیکان تجدیدنظرخواه به سرقت برده شده و تجدیدنظرخواه آن‌ها را به خوبی می‌شناسد و ظاهراً برخی از آن‌ها نیز اخیراً بازداشت گردیده اند، لذا تقاضا دارد آن‌ها احضار و در صورت لزوم پرونده‌ها تجمیع شود. ضمناً ظرف یک هفته سعی خواهد نمود جریان امر را از اداره آگاهی استعلام و نتیجه را خبر دهد. پرونده مقید به وقت نظارت گردید تا چنانچه اطلاعی از سوی وکیل محترم حاصل گردید مورد بهره برداری قرار گیرد اما با حلول وقت معینه مشخص گردید که وکیل محترم مطلب دیگری اظهار نفرموده اند. بنا به مراتب مذکور و با مطالعه تمام اوراق پرونده و در نظر گرفتن قوانین و مقررات موضوعه و اصول راهنمای دادرسی کیفری اعتراض معترض وارد تشخیص داده نمی‌شود. زیرا اساسی‌ترین بخش دادنامه بدوی یعنی احراز مجرمیت با اقرار مقرون به واقع تجدیدنظرخواه سازگار است و مغایرتی با قوانین ندارد کما اینکه تجدیدنظرخواه در دادگاه تجدیدنظر نیز ارتکاب سرقت را پذیرفته است. النهایه در خصوص تعیین مقدار اموال مسروقه نظر به اینکه پایه رأی محکومیت روی اظهارات تجدیدنظرخواه استوار گردیده است و مدعای تجدیدنظرخوانده محترم تا حدی که در جریان رسیدگی به اثبات رسیده و یا مورد قبول تجدیدنظرخواه قرار گرفته است می‌توانست موضوع حکم قرار گیرد و اصولاً در دادرسی جزایی صحیح این است که به قدر متیقن از مفهومات اکتفاء نمود و مازاد بر آن را محتاج دلیل و بینه جداگانه دانست که در این پرونده چنین دلایلی نه در مرحله بدوی و نه در طی مرحله تجدیدنظرخواهی از سوی وکلای محترم تجدیدنظرخوانده ابراز نگردیده است تا مورد سنجش قرار گیرد. بدین وسیله تکلیف تجدیدنظرخواه به رد مال، به جای آنچه در رأی بدوی قید شده است به رد یک عدد زنجیر طلا، یک عدد انگشتر طلا، یک عدد النگو، دو عدد آینه کوچک برنزی، دو عدد تابلو و پنج عدد فندک تغییر می‌یابد و با این اصلاح به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب رأی بر تأیید دادنامه معترضٌ‌عنه در نتیجه صادر می‌گردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
محمدعلی‌زاده اشکلک ـ ناصری‌نژاد

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.