فسخ نکاح بهدلیل جنون زوجه
درتاریخ : 1392/05/30 به شماره : 9209970909900206
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 26 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، فسخ نکاح، جنون، جنون زن، جنون مرد
چکیده رای
برخلاف جنون زوج که خواه قبل از عقد و خواه بعد از عقد باشد، موجب ایجاد حق فسخ نکاح برای زوجه است، مبتلا شدن زوجه به جنون بعد از عقد موجب ایجاد حق فسخ نکاح برای مرد نمی شود.
خلاصه جریان پرونده
خواهان آقای ح.ب. فرزند م.، شغل آزاد، طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگستری برازجان، به پیوست کپی سند ازدواج و غیره به طرفیت خوانده همسرش خانم ف.م. فرزند ن.، خانهدار، محل اقامت زوجین برازجان تقاضای فسخ نکاح نموده و اظهار داشته خوانده بهموجب عقدنامه در تاریخ 11/2/82 به عقد دائمی اینجانب درآمده است از شروع زندگی مشترک همسرم با عصبانیت برخورد نموده و آرامش را از من و فرزندانم سلب نموده تا اینکه شدت بیماری وی به حدی شد که ایشان منزل را ترک مینماید و دیگر قادر به برگشت به منزل نمیباشد اخیراً با مراجعه به پزشک متخصص متوجه شدم ایشان دارای بیماری دو قطبی میباشد و این واقعیت توسط خوانده و خانوادهاش بر من کتمان شده چرا که هرگاه خواستم ایشان را بستری نمایم با ترفندهایی از بستری شدن ایشان جلوگیری کردهاند لذا از مقام محترم ریاست دادگاه استدعا دارم ضمن جلب نظر پزشکی قانونی نسبت به صدور حکم فسخ نکاح اقدام فرمایید و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان دشتستان مطرح و خواهان در جلسه اولیه دادگاه که خوانده حضور نداشته گفته سال 82 با خوانده عقد و عروسی کردیم و در برج سه سال 87 (حدود پنج سال بعد از عقد و عروسی) که به دکتر شیراز رفتیم، دکتر تشخیص داد بیماری دو قطبی دارد و در پاسخ به این سؤال که، آیا این بیماری را قبل از ازدواج با شما نیز در خانه پدرش داشته، گفته به نظر من بلی، زیرا با هزینه خود من نمیگذاشتند بستری شود و در پاسخ به این سؤال که چه مدت است که منزل را ترک کرده است، گفته چند مدت پیش طوری بود که از منزل میرفت بیرون و اگر جلوی وی را میگرفتند برنمیگشت و شیشهها را میشکست فعلاً با هم زندگی میکنیم مدتی خوب است و مدتی بد، جنون ادواری دارد و دادگاه پس از تحقیقات انجامشده از خواهان، چون اظهار داشته خوانده در پزشکی قانونی بوشهر سابقه دارد از پزشکی قانونی مذکور استعلام و سوابق پزشکی قانونی را اخذ و ضمیمه پرونده گردیده و اظهارات شهود خواهان را مبنی بر اینکه زوجه ناراحتی روحی و روانی دارد نیز استماع نموده، شهود گفتهاند از وجود ناراحتی قبل از ازدواج وی اطلاع ندارند و خوانده در هیچ یک از مراحل بازجویی حاضر نشده است و بالاخره دادگاه در دادنامه شماره 000965 ـ 19/8/89 در خصوص دادخواست آقای ح.ب. فرزند م.، شغل آزاد، به طرفیت خانم ف.م. فرزند ن. به خواسته فسخ نکاح به لحاظ جنون ادواری زوجه با عنایت به دادخواست تقدیمی خواهان و اظهارات ایشان در جلسات دادرسی استعلام از پزشکی قانونی بوشهر و اخذ سوابق پرونده پزشکی قانونی خوانده، اظهارات شهود تعرفه شده از ناحیه خواهان که دلالت بر ناراحتی روحی و روانـی خوانده (زوجـه) دارد ولی راجـع به اینکه این عارضه قبل از ازدواج طرفین وجود داشته یا خیر اظهار بیاطلاعی کردهاند و خواهان نیز اظهار داشته در تاریخ 11/3/82 به عقد همدیگر درآمدهایم و یک ماه بعد عروسی کردهایم و تا عروسی رفت و آمد کمی با هم داشتیم تا اینکه کم کم متوجه شدم با عصبانیت برخورد میکند و این امر کمکم شدت گرفت تا اینکه با مراجعه به پزشک متخصص متوجه شدم ایشان بیماری دو قطبی یا همان جنون ادواری دارد (بیماریpsc ). بعضی از اوقات از منزل خارج میشود و قادر به برگشت به منزل مشترک نمیباشد و این واقعیت توسط خوانده و خانواده وی از من کتمان شده است و هرگاه خواستهام وی را بستری نمایم با ترفندهایی از بستری شدن ایشان جلوگیری کردهاند، حال ایشان بعضی اوقات خوب است و در بعضی مواقع اقدام به شکستن شیشه منزل و ترک زندگی مشترک مینماید و گویا این امر جنبه ژنتیکی دارد و اینجانب به محض مطلع شدن از بیماری ایشان اقدام به طرح دادخواست نمودم. از من و فرزندانم (2 فرزند) سلب آسایش نموده است. دادگاه بنا بهمراتب و با عنایت به اینکه خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده است و در برابر دادخواست خواهان و مستندات وی دفاعی از خود به عمل نیاورده و ایضاً با اخطار قبلی دادگاه جهـت معـرفی ایـشان به پزشکی قانونی شهرستان شیراز اقدامی ننموده است، دعوی خواهان را وارد تشخیص مستنداً به مواد 1120 و 1121 و 1124 مفهوم مخالف ماده 1126 و 1131 قانون مدنی حکم به فسخ نکاح بین زوجین موصوف صادر و اعلام میگردد و بنا به وضعیت خوانده حضانت فرزندان مشترک نیز به خواهان (زوج) واگذار میگردد که از ناحیه زوجه خانم ف.م. مورد اعتراض واقع شده و طی دادخواست تجدیدنظر و لایحه پیوست، تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده به شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر مطرح و دادگاه اقداماتی جهت معرفی زوجه به کمیسیون پزشکی انجام و لیکن زوجه حضور پیدا نکرده است و در نهایت دادنامه شماره 1019 ـ 30/10/91 در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ف.م. فرزند ن. نسبت به دادنامه شماره 000965 شعبه اول دادگاه عمومی دشتستان که بهموجب آن حکم بر فسخ نکاح فی مابین تجـدیدنظرخواه و تـجدیدنظرخوانده آقـای ح.ب. فرزنـد م. به لحاظ جنون ادواری زوجه صادر گردیده است، دادگاه با بررسی محتویات پرونده نظریه پزشکی متخصص بیماری زوجه مبنی بر اختلال دو قطبی بودن را اعلام و خوانده علیرغم ابلاغ اخطاریه مکرر از مراجعه به پزشک قانونی خودداری که خود قرینهای به صحت موضوع است، فلذا دادنامه تجدیدنظرخواسته منطبق با موازین شرعی و قانونی صادر گردیده و ایراد و اعتراضی که موجبات نقض آن را فراهم نماید از ناحیه تجدیدنظرخواه به عمل نیامده است و از حیث صحت مبانی استدلال و رعایت تشریفات آیین دادرسی نیز ایراد و اشکالی وارد و متصور نبوده لذا تجدیدنظرخواهی مردود و دادنامه مذکور با پرداخت مهریه زوجه تأیید و ابرام میگردد که از سوی خانم ف.م. مورد اعتراض واقع شده و طی دادخواست فرجامی و لایحه پیوست نسبت به دادنامه مذکور اعتراض و فرجامخواهی نموده است و از ناحیه وکیل ایشان نیز لایحهای تقدیم و ضمیمه پرونده است و همینطور استشهادیه محلی که به امضای عده زیادی از اهالی روستای… رسیده، ضمیمه پرونده است مبنی بر سلامت ایشان و اینکه از سال 82 با آقای ح.ب. ازدواج و دارای سه فرزند میباشد و در این مدت با کمال درایت و عقل و هوش آنها را مدیریت کرده اسـت و نیز گواهـیهایی از مدیر مدرسه فـرزنـدانش مبنی بر سلامت وی و نیز گواهی آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای ب. مبنی بر اینکه خانم ف. در این آموزشگاه به مدت 10 ماه سال 90 رشته طراحی و دوخت را با موفقیت بدون مشکلات اخلاقی و شخصیتی گذرانده است و نیز مدارک دیگر و زوج آقای ح.ب. نیز در پاسخ به فرجامخواهی زوجه، لایحهای پیوست مدارک تقدیم و ضمیمه پرونده گردیده است، بدین جهت پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه (26دیوانعالی کشور) ارجاع گردیده است در ضمن متذکر میگردد لایحهای توسط آقای م.ع. وکیل زوج به این شعبه (26 دیوانعالی کشور) تقدیم و ضمیمه پرونده گردید.
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجامخواهی زوجه خانم ف.م. و وکیلش آقای ع.م. به طرفیت فرجامخواه شوهرش آقای ح.ب. نسبت به دادنامه فوق، صادره از شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر که در تأیید دادنامه شماره 000965 ـ 19/8/89 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان دشتستان مبنی بر حکم به فسخ نکاح بین زوجین مذکور صادر گردیده است متذکر میگردد، اعتراض و فرجامخواهی وارد است زیرا دادنامههای صادره بدوی و تجدیدنظر با کمال تأسف ناشی از عدم دقت در موازین قضایی و نیز محتویات پرونده میباشد چون اولاً ـ جنون ادواری در زوجه در صورتی مجوز فسخ نکاح میباشد که احراز گردد قبل از عقد نکاح وجود داشته است، همانطور که حضرت امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله جلد دوم، در بحث عیوبی که موجب خیار فسخ است فرمودهاند جنون مرد مطلقاً چه قبل از عقد باشد و چه بعد از عقد مجوز فسخ نکاح است و اما جنون زن فقط در صورتی که قبل از عقد عارض شده و استمرار داشته باشد موجب فسخ است و لیکن اگر بعد از عقد و ازدواج عارض شود موجب فسخ نمیباشد و شوهر نمیتواند نکاح را فسخ کند و در موضوع پرونده هیچگونه مدرکی که اثبات کند خانم ف.م. قبل از عقد جنون ادواری داشته وجود ندارد و حتی خود زوج نیز قاطعانه چنین ادعایی نکرده است و دلیلی برای اثبات آن اقامه ننموده است و ثانیاً ـ راجع به بعد از ازدواج نیز زوج اظهار داشته در برج 3 (سال 87) یعنی حدود پنج سال بعد از عقد و عروسی که به دکتر شیراز رفتیم دکتر تشخیص داد بیماری دو قطبی دارد بنابراین بر فرض که تشخیص بیماری دو قطبی مستمر صحیح باشد بیماری دو قطبی مذکور بعد از گذشت پنجسال عارض شده که موجب فسخ نمیباشد لذا حکم به فسخ و تأیید آن غیرموجه است در صورتی که صحت تشخیص مذکور نیز مخدوش است زیرا واقعیت موجود بر خلاف آنست چون خانم ف. دارای سه فرزند است که آنها را به دنیا آورده و بدون نیاز بهکمک دیگران آنها را تر و خشک و مدیریت کرده و طبق استشهادیه محلی که عده زیادی از اهالی… آن را امضا نمودهاند نامبرده با کمال سلامت و عقل و درایت آنها را مدیریت و حضانت نموده است البته طبق مدارک بیمارستانی خانم ف. دچار ضعف اعصاب بوده است که سوءرفتار زوج در آن بیاثر نبوده است کما اینکه گواهیهای موجود از مدیر مدرسه فرزندانش که حاکی از سلامت عقل و برخورد اجتماعی وی میباشد و همینطور گواهی آموزشگاه آزاد فنی حرفهای ب. مبنی بر اینکه خانم ف. در این آموزشگاه به مدت ده ماه در سال 90 رشته طراحی و دوخت را با موفقیت بدون مشکلات اخلاقی و شخصیتی گذرانده است و نیز مدارک دیگر که ارائه و ضمیمه پرونده است حاکی از عدم صحت ادعای جنون ادواری وی میباشد و به هرتقدیر برای این شعبه (26 دیوانعالی کشور) احکام صادره خلاف انتظار میباشد و امید است در پروندهها دقت لازم را مبذول دارند لذا با فرجامخواهی موافقت میشود و ضمن نقض دادنامه فرجام خواسته پرونده طبق بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر ارجاع میگردد.
رئیس شعبه 26 دیوانعالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.