فسخ نکاح بهدلیل تدلیس
درتاریخ : 1392/05/27 به شماره : 9209970908300224
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، فسخ نکاح، تدلیس، نامزدی
چکیده رای
تعویض شناسنامه و کتمان وجود نامزدی قبلی از موجبات فسخ نکاح نیست زیرا عملیات تدلیس در آن وجود ندارد.
خلاصه جریان پرونده
آقای ح.ح. دادخواستی به طرفیت ب.الف. به خواسته فسخ نکاح به جهت تدلیس به استناد مواد 1123 و 1121 قانون مدنی تقدیم دادگاه بخش چهار دانگه نموده و در شرح دادخواست عنوان نموده که اینجانب مطابق عقدنامه شماره 4858 ـ 11/8/89 از تاریخ 1/8/89 با خوانده ازدواج نمودهام. هر چند در عقد ازدواج شرط سلامـت نشده لـکن ایشان بنا به دلایل نامعلوم تعادل روحی و روانی نداشته و این موضوع را از اینجانب پنهان نمودهاند بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم دارای ناراحتی روحی و روانی و پوستی است و به همین دلیل موجبات اختلاف فی مابین فراهم نموده است، از طرفی مطلع گردیدهام خوانده قبلاً با شخص دیگری نامزد بوده و به همین دلیل شناسنامه وی نیز تعویض شده است. استدعای صدور دستور استعلام از مراجع قانونی پزشکی قانونی و ثبت احوال شهر ری دارم و در نهایت صدور حکم فسخ نکاح به لحاظ تدلیس مورد استدعا است. رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی چهاردانگه محول شده است. جلسه دادگاه در مورخ 27/4/90 با حضور خواهان و وکیل وی و وکیل خوانده تشکیل شده، وکیل خواهان آقای ح.ر. اظهار داشته است که خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است با این توضیح که زوجه حسب اطلاعات به دست آمده شناسنامهاش به خاطر ازدواج دیگر تعویض نموده و از اظهار واقعیات امتناع کرده و از طرفی زوجه دارای بیماری زنانگی است که حکایت از بیماری روحی و روانی وی دارد که تأثیرات در پوست زوجه ظاهر شده است، وکیل خوانده آقای الف.ش. اظهار داشته است در خصوص تعویض شناسنامه هیچگونه دلیل و مدرکی مبنی بر تدلیس وجود ندارد در صورت لزوم از ثبت احوال استعلام گردد و در خصوص مریضی پوستی و بیماری روحی و روانی تقاضا دارد دستور معاینات پزشکی صادر فرمایید. دادگاه با توجه به اینکه پرونده مطالبه مهریه سیصد و چهارده سکه بهار آزادی به شرح پرونده کلاسه 90/1/78 دعوی خانم ب.الف. به طرفیت آقای ح. در همین شعبه مطرح رسیدگی است به لحاظ ارتباط مؤثر هر دو پرونده در یکدیگر به نحوی که تصمیمگیری در پرونده فسخ نکاح مؤثر در پرونده مهریه است قرار رسیدگی توأمان هر دو پرونده را صادر نموده است و از ثبت احوال در خصوص تعویض شناسنامه زوجه به خاطر ازدواج استعلام نموده و زوجه را نیز جهت آزمایشات پوستی و روحی و روانی به پزشکی قانونی معرفی نموده است که گواهی شماره 2999/م/17/1 مورخ 23/5/90 پزشکی قانونی حاکی است که در حال حاضر علایمی از اختلال روانی از خانم ب.الف. مشاهده نگردید و سابقهای هم ارائه نشد و در معاینه انجامشده از کل بدن، بیماری پوستی خاصی مشهود نمیباشد. دادگاه در تاریخ 9/8/90 با حضور وکیل زوجه و شخص زوج و وکیل وی تشکیل جلسه داده، وکیل زوجه اظهار داشته در خصوص دادخواست تقدیمی در باب مهریه مرقوم در سند نکاحیه میباشد و به غیر از آن خواسته دیگر ندارم و در خصوص پرونده فسخ نکاح خواهان به استحضار میرسانم طبق نظر پزشکی قانونی موکل در سلامتی کامل به سر میبرد و هیچگونه از ادعای خواهان و وکیل ایشان جهت فسخ نکاح اثبات نشده، لذا تقاضای رد دعوی ایشان را دارم. وکیل زوج اظهار داشته خواسته موکل فسخ نکاح بوده نظریه پزشکی قانونی واجد اشکال است زیرا پزشکی قانونی تحت دستورات دادگاه عمل مینماید در این خصوص دستور دادگاه مطابق استعـلامیه به عمـل آمـده، انـجام آزمایش عـدم ابتلا زوجـه به بیماریهای روحی و روانی و نیز امراض پوستی است که طبق این دستور عمل ننموده و هیچ آزمایشی صورت نگرفته، حسب اعلام موکل وجود لک و پیس بر روی پوست با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است، متأسفانه در نظریه پزشکی قانونی ملاحظه نمیشود، موکل همراه زوجه بوده که اصلاً از بدن زوجه معاینه صورت نگرفته است بدین لحاظ تقاضای ارجاع امر به کمیسیون پزشکی قانونی را دارم، وکیل زوجه در جواب اظهارات وکیل زوج مطالبی ابراز نموده که در صورت جلسه درج شده است، دادگاه زوجه را جهت معاینه روحی و روانی به کمیسیون پزشکی معرفی و نتیجه کمیسیون پزشکی به شماره 90/2532/33/1 مورخ 9/11/90 حاکی است که علایمی دال بر ابتلای زوجه به اختلال روانپزشکی مشاهده نگردید و همچنین در معاینه بالینی و مشاهده بدن زوجه جز جوشهای محدود جوانان و خال پوستی که تقریباً در تمام افراد وجود دارد عارضه پوستی خاصی نیز مشهود نبوده است. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 650 ـ 30/11/90 اولاً در خصوص دعوی مطروحه آقای ح.ح. با وکالت آقای ح.ر. به طرفیت خانم ب.الف. با وکالت آقای الف.ش. به خواسته فسخ نکاح به جهت تدلیس و ثانیاً در خصوص دعوی مطالبه مهریه مطروحه از سوی خانم ب.الف. به طرفیت آقای ح.ح. دادگاه توجهاً به اینکه جهت احراز موضوع ابتلای زوجه به بیماریهای روحی و روانی و بیماری پوستی موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع و نظریه پزشکی قانونی حکایت از عدم ابتلای زوجه به بیماری روانی دارد و این نظریه با اوضاع و احوال مسلم قضیه مطابقت مینماید و از طرفی تعویض شناسنامه و وجود نامزدی قبلی به فرض صحت که دلیل آن نیز ارائه نگردیده از موجبات فسخ نکاح نمیباشد و عملیات تدلیس در پرونده مشاهده نمیگردد و نسبت به دعوی مطالبه مهریه با توجه به احراز رابطه زوجیت و عندالمطالبه بودن مهریه و اینکه از ناحیه زوج دلیل بریالذمه بودن خود به دادگاه ارائه نشده با غیر ثابت تشخیص دادن دعوی فسخ و وارد دانستن دعوی مطالبه مهریه به استناد مواد 1123 و 1124 و 1082 قانون مدنی و مواد 198 ـ 197 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی فسخ نکاح و حکم به محکومیت خوانده (زوج) به پرداخت 314 عدد سکه بهار آزادی و خسارت دادرسی به مبلغ 000/970 ریال و حقالوکاله وکیل مطابق تعرفه در حق خواهان صادر نموده است. آقای ح.ح. با وکالت آقای ح.ر. نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی نموده و پرونده به شعبه سیام دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع که طی دادنامه 1016 ـ 4/6/91 با استدلال مندرج در متن دادنامه ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید نموده است که در این مرحله آقای ح.ح. با درخواست فرجامخواهی نقض دادنامه صادره را خواستار شده است و با عنوان نمودن مطالبی که در مراحل قبلی ابراز نموده نقض دادنامه صادره را خواستار شده است که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
اعتراض موجه و مؤثری که نقض رأی فرجامخواسته را ایجاب نماید از ناحیه فرجامخواه به عمل نیامده است و از حیث مراعات اصول و قواعد دادرسی نیز اشکال عمدهای که نقض رأی را موجب گردد مشهود نیست، بنابراین دادنامه مورد تقاضای فرجام به شماره 1016 ـ 4/6/91 صادره از شعبه سیام دادگاه تجدیدنظر استان تهران فاقد اشکال مؤثر تشخیص و ابرام میگردد.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.