فرجامخواهی از قرار رد دعوا
درتاریخ : 1392/01/27 به شماره : 9209970907000033
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 10 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: فرجامخواهی، قرار رد دعوا، حکم و قرار
چکیده رای
قرار رد دعوا به دلیل عدم تصریح قانون آیین دادرسی مدنی به قابلیت رسیدگی فرجامی به قرار فوق، قابل فرجامخواهی نیست.
خلاصه جریان پرونده
بر اساس دادنامه شماره 800099ـ18/2/90 صادره از شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران، در خصوص دعوی آقای س.الف. به وکالت از خانم ز.ع.، به طرفیت موقوفه چهارده معصوم، به تولیت م.م. و اداره اوقاف و امور خیریه، به خواسته صدور حکم مبنی بر الزام خوانده به تنظیم سند رسمی اجاره، همچنین اجرای تشریفات ثبت اعیانی به نام خواهان، مستنداً مدارک پیوست متعاقباً موقوفات چهارده معصوم به تولیت آقای م.، دادخواست تقابل نسبت به پرونده کلاسه 88/8/76 شعبه 8 دادگاه حقوقی تهران و به خواسته صدور حکم به رد دعوی اصلی و فسخ قرارداد 487 ـ 29/11/73 و تخلیه مورد اجاره با احتساب خسارات دادرسی، به طرفیت خانم ز.ع.، همچنین حسب اوراق پرونده، آقای ع.م. دادخواستی به عنوان وارد ثالث مرتبط با پرونده کلاسه 88/8/76 دایر به رد دعوی خوانده ردیف اول، به طرفیت ز.ع.2ـ موقوفه چ. به تولیت م.م. 3ـ اداره اوقاف تهران تنظیم و تقدیم نموده که جملگی پروندهها به این شعبه ارجاع گردیده. مضافاً به اینکه خواهان وارد ثالث، چنین اشعار داشته، ز.ع. مستأجر سابق موقوفه چ.، به موجب مبایعهنامه 8/2/74 کلیه حقوق خود را نسبت به اجاره نامه شماره 487ـ29/11/73، به اینجانب واگذار و متعهد شده است با حضور در موقوفه چهارده معصوم و انتقال تتمه مبلغ قرارداد را دریافت نماید، لکن علیرغم حضور و آمادگی جهت پرداخت بقیه مبلغ از حضور در موقوفه و انجام تعهد خودداری نموده است، اما با مداقه در اوراق و محتویات پرونده، آنچه که محرز و مسلم است اینکه به موجب اجارهنامه شماره 487ـ29/11/73، تنظیمی فیمابین موقوفه از یکطرف و خانم ز.ع. از طرف دیگر نسبت به ششدانگ یک قطعه زمین به مساحت 200 مترمربع و با مشخصات ثبتی مندرج در سند اجاره با حق تملک اعیان منافع آن به مستأجر موصوف واگذار میگردد، لکن مطابق شق 2 اجارهنامه یادشده، مستأجر فوق پس از احداث اعیانی، حق هر گونه اعیانی را بدون جلب رضایت موجر از خود سلب و ساقط نموده که در صورت احراز تخلف شرط فسخ برای موجر (یعنی موقوفه)، طبق تراضی بهعملآمده محرز و محقق میگردد که دادنامه استنادی خواهان اصلی به شماره 278 و 729ـ14/4/83 شعبه 183 دادگاه عمومی شعبه 10 تجدیدنظر استان تهران، بلاتردید گویای احراز تخلف از شروط خواهان اصلی، با پذیرش دعوی خواهان تقابل ایضاً، خواهان وارد ثالث مطابق ماده 444 ناظر به مواد 237 و 494 قانون مدنی و مواد 130 و 131 ناظر به ماده 519 ق آ د م، علاوه بر فسخ قرارداد 487 ـ 29/11/73، به تخلیه عین مستأجره موضوع قرارداد قطعه 23 از پلاکهای ثبتی 4651 و 352 و 27 فرعی از 4730 اصلی بخش 6 تهران به عنوان خواسته اصلی و پرداخت حقالوکاله وکیل طبق تعرفه و احتساب آن توسط واحد اجرای احکام از باب تسبیب در حق خواهان تقابل و ثالث اظهارنظر و اتخاذ تصمیم مینماید؛ لکن راجع به دعوی خواهان اصلی، دادگاه بنا به مراتب صدرالذکر حکم به رد آن صادر و اعلام مینماید. رأی صادره قابل تجدیدنظر اعلام شده که خانم ز.ع. به طرفیت موقوفه 14 معصوم و اداره کل اوقاف و امور خیریه و ع.م. نسبت به دادنامه یاد شده، مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده، به موجب دادنامه شماره 800416 ـ 25/4/91 صادره از شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که در مقام رسیدگی تجدیدنظرخواهی اصدار یافته، چنین اشعار داشته، دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 99 ـ 28/2/90 صادره از شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور حکم بر فسخ قرارداد شماره 478 ـ 29/11/73 و تخلیه عین مستأجره موضوع قرارداد قطعه 23 از پلاکهای ثبتی شماره 4651 و 352 و 27 فرعی از 4730 اصلی بخش 6 تهران و پرداخت خسارات دادرسی و صدور حکم به رد دعوی آقای ح.الف.، به وکالت از خانم ز.ع.، به طرفیت موقوفه چ. و اداره اوقاف و امور خیریه، به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی اجاره و اجرای تشریفات ثبت اعیانی اشعار دارد، متضمن جهت موجه در نقض است و تجدیدنظرخواهی به شرح اوراق و محتویات پرونده وارد میباشد. زیرا با صدور حکم بر خلعید، تصرف به شرح دادنامه شماره 137 ـ 10/2/85 شعبه 9 دیوانعالی کشور که به موجب آن دادنامه شماره 1067 ـ23 /8/83 شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران نقض و دادنامه شماره 226ـ 22/3/83 شعبه 1143 دادگاه عمومی تهران، مبنی بر خلعید از رقبه مختلففیه تأیید گردیده و با این وصف مالکیت موقوفه چ. بر آن استقرار یافته. دیگر دعاوی فسخ قرارداد و تخلیه و الزام به تنظیم سند رسمی اجاره، فاقد توجیه قانونی بوده و قابلیت استماع نخواهد داشت. بنابراین دادگاه مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، رأی دادگاه بدوی را نقض و قرار رد دعاوی مطروحه را صادر مینماید. رأی دادگاه قطعی است. بالاخره خانم ز.ع.، نسبت به دادنامه یادشده شماره 800416ـ17/5/91 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، مبادرت به فرجامخواهی نموده. پرونده به این شعبه محول، به کلاسه یادشده ثبت، جهت تنظیم گزارش به اینجانب ارجاع، به شرح فوق اقدام لوایح طرفین نیز حین جلسه هیأت شعبه مشروحاً قرائت خواهد شد.
رای دیوان
نظر به اینکه فرجامخواهی فرجامخواه نسبت به دادنامه شماره 800416ـ25/4/91 صادره از شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که در مقام تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 99ـ18/2/90 شعبه 8 دادگاه عمومی اصدار یافته و ضمن نقض دادنامه بدوی، قرار رد دعوی صادر گردیده. نظر به اینکه حسب مواد 367 و 368 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی فرجامخواهی نسبت به قرار تصریح نگردیده، مآلاً این مرجع با تکلیفی مواجه نیست. مقرر است دفتر پرونده از آمار کسر و اعاده گردد.
رئیس شعبه 10 دیوانعالی کشور ـ مستشار
عبداللهپور ـ صدوقیفر
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.