عدم درج موعد صحیح در اخطاریه و اثر آن بر ابلاغ
درتاریخ : 1392/09/04 به شماره : 9209970908500440
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 25 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ابلاغ، مهلت قانونی، مهلت دفاع، مواعد دادرسی، ابلاغ معتبر
چکیده رای
چنانچه در اخطاریه مهلت ده روز جهت اقدام ذکرشده باشد و درحالیکه مهلت قانونی بیست روز باشد، ابلاغ باطل و فاقد اثر قانونی است.
خلاصه جریان پرونده
آقای ن.ف. دادخواستی بهطرفیت دادستان دادسرای عمومی اهر و آقای م.ف. به خواسته صدور حکم حجر م.ف. تقدیم و اضافه نموده که پدر اینجانب از فروردینماه سال 1389 محجور شده و قادر به اداره امور زندگی خود نمیباشد و عدهای سودجو از موقعیت وخیم مشارٌالیه سوءاستفاده مینمایند. کهولت سنی که قریب به هشتاد سال است مزید علّت شده لذا تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر حجر نامبرده را دارم پرونده در شعبه اول دادگاه عمومی اهر مورد رسیدگی قرارگرفته دادگاه طرفین را جهت رسیدگی دعوت خواهان با حضور خود در دادگاه اظهار داشته دعوی به شرح دادخواست تقدیمی است پدرم از تاریخ سال 85 تا امروز سه فرزندش را ازدستداده و دچار بیماری آلزایمر شده است و هرچه از دستش بر میآید میکند و هرچه در دستش میرسد میفروشد و به هرکس بدهکار است چند برابر و چند دفعه میپردازد و بازهم به ذهنش نمیرسد که این کارها را کرده است یا خیر تقاضای معرفی به پزشکی قانونی در جهت تعیین و تشخیص بیماری وی دارم خوانده اظهار داشته خواسته خواهان را قبول دارم نمیدانم که این کارها یعنی چه بههرحال تقاضای صدور حکم شایسته را دارم چیزی یادم نمیآید سپس دادگاه خوانده را به پزشک قانونی معرفی نموده مرجع مزبور اعلام داشته با پزشک متخصص اعصاب و روان معتمد سازمان مشاوره انجام شد آثار و علائم اختلال حافظه و شناخت همراه با علائم زوال عقل در نزد نامبرده وجود دارد که در شرایط فعلی بهتنهایی قادر به اداره امور زندگی خویش نمیباشد زمان شروع بیماری حدود یک سال قبل تخمین زده میشود دادگاه قرار تحقیق محلی صادر نموده و انجام آن را به کلانتری دوازده شهرستان اهر محول نموده قرار صادره اجرا شد. سپس دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه شماره 01569ـ17/11/91 اجمالاً چنین رأی داده در خصوص دعوی آقای ن.ف. بهطرفیت آقای م.ف. و دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اهر به خواسته صدور حکم حجر خوانده با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه نظریه پزشکی قانونی شهرستان اهر نامبرده را با توجه به کهولت سن و علائم زوال عقل ازنظر حقوقی در ردیف سفیه اعلام و تحقیقات معموله از ناحیه دادگاه نیز مؤید صحت نظریه پزشکی قانونی میباشد دعوی خواهان را مقرون به واقع دانسته و نامبرده را محجور تشخیص و مستنداً به ماده 1307 و 1211 قانون مدنی حکم به حجر آقای م.ف. را صادر و اعلام میدارد اثر حکم حجر حدود یک سال قبل مترتب میباشد رأی صادره حضوری و قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر مرکز استان آذربایجان شرقی است آقای شهبازپور دادستان عمومی و انقلاب اهر از رأی صادره درخواست رسیدگی تجدیدنظر را نموده و عمده اعتراض مشارٌالیه این است که حکم حجر صادره مبتنی بر این است که خوانده در اثر کهولت سن مبتلا به آلزایمر و زوال عقل شده است و پزشکی قانونی نیز پس از سپری شدن مدت مدیدی از خوانده معاینه به عملآورده و گواهی حجر و سفاهت وی صادرشده درحالیکه با چنین کیفیتی احراز حجر خوانده پس از گذشت این مدت و محروم نمودن وی از دخل و تصرف در اموال وی صحیح به نظر نمیرسد و تسری حجر و زوال عقل خوانده به مدت یک سال قبل آثار قانونی در بر دارد که احتمال ایراد ضرر و محروم نمودن وی و دیگران از حقوق قانونی و ضروری ایشان را در بردارد مضافاً به اینکه در پرونده حاضر طی یک سال متصل به زمان صدور حکم خوانده اقدام به معاملهای نموده و ملک خود را به شخصی فروخته و شخص خریدار بنا به ادعای مطروحه در کمال صحت و سلامت و عقل و شعور و اراده خوانده ملک را از وی خریده و با صدور حکم حجر و در صورت عدم تنفیذ معامله از سوی قیم محجور فسخ معامله و اعاده ثمن به خریدار پس از گذشت یک سال چگونه قابل توجیه خواهد بود. طبیعتاً اولاد محجور نامبرده معامله را تنفیذ نخواهد کرد همچنین خوانده به لحاظ کهولت و استهلاک قوای جسمی بیشازپیش نیازمند استفاده از املاک و اموال خود برای گذران زندگی است با این اوصاف محتاج دیگران خواهد شد که اجحاف فاحش برای خوانده است عدم قید تاریخ دقیق زمان حجر (روز و ماه و سال ) نیز محل اشکال است و منطقی به نظر نمیرسد لذا با عنایت به موارد یادشده تقاضای نقض حکم صادره را دارد و پرونده به شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی ارجاع شده این دادگاه در وقت فوقالعاده با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه شماره 0206 ـ21/2/92 اجمالاً چنین رأی داده چون حجر در زمان معاینه و زمان صدور رأی بر حکم حجر احراز شده است ولی زمان شروع آن بهصورت تخمینی اعلام گردیده و نظر قطعی و یقینی بر شروع آن اعلام نگردیده لذا اعضای دادگاه ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی مطرحشده در مورد اصل حجر به جهت اینکه منطبق با شقوق ماده 345 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی نبوده و ایراد اساسی ازآنجهت ملحوظ و مشهود نیست و با لحاظ مفاد ماده 70 قانون امور حسبی که در صورت عدم ثبوت تاریخ شروع حجر اثر آن از تاریخ صدور حکم مترتب خواهد شد و اصلاح زمان ترتیب اثر از حدود یک سال قبل به ترتیب اثر از زمان صدور حکم استناداً به مواد 351 و 358 از قانون صدرالاشاره دادنامه تجدیدنظر خواسته را با اصلاح مذکور تأیید و استوار مینماید رأی صادره پس از ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوانعالی کشور میباشد آقای ن.ف. از رأی صادره در تاریخ 15/4/92 درخواست رسیدگی فرجامی را نموده که پس از تبادل لوایح پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از بررسی اوراق پرونده و قرائت گزارش عضو ممیّز مشاوره نموده به شرح ذیل مبادرت به اتخاذ تصمیم مینماید:
رای دیوان
نظر به اینکه دادخواست و ضمایم فرجامی به فرجامخوانده طبق ماده 346 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی با مهلت ده روزه ابلاغشده درصورتیکه میبایست طبق ماده 385 قانون مرقوم با قید مهلت بیستروزه ابلاغ میشد به این جهت عمل ابلاغ صحیح نمیباشد و رسیدگی مقدور نیست پرونده اعاده میگردد تا طبق ماده مذکور عمل و به دیوانعالی کشور ارسال گردد.
رئیس شعبه 25 دیوانعالی کشور ـ مستشار
سعیدی ـ نقیب الحسینی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.