عدم تعلق مهر‌المثل و ارش‌البکاره در زنای توام با رضایت زانیه

عدم تعلق مهر‌المثل و ارش‌البکاره در زنای توام با رضایت زانیه

درتاریخ : 1392/03/27 به شماره : 9209970221300394

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: مسئولیت مدنی، ارش، ارش‌البکاره، مهرالمثل

چکیده رای

در صورتی‌که زنا با میل و رضایت زانیه صورت گرفته باشد، با توجه به روایات وارده از جمله “لامهر لبغی: زناکار مهر ندارد ” و  نظر مشهور فقهای امامیه، مهرالمثل و  ارش‌البکاره به وی تعلق نمی گیرد.

رای بدوی

در خصوص دادخواست خانم ف.ب. فرزند ح. با وکالت خانم ن.م. به طرفیــت آقـای الـف.ش. فرزنـد ج. با وکالــت آقــای م.خ. به خواسته صدور حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مهرالمثـل و پـرداخـت ارش‌البـکاره با جلـب نظـر کارشنـاس به انضمام کلیه خسارات وارده اعم از هزینه دادرسی و حق‌الوکاله وکیل و هزینه کارشناسی مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال؛ ماحصل خواسته وکیل خواهان از این قرار است: که خوانده بدون رضایت موکلش به وی تجاوز نموده و موجب ازاله پرده بکارت وی شده است، بر این اساس اجابت خواسته موکلش را خواستار شده است، دادگاه با عنایت به دفاعیات موجه وکیل خوانده و با توجه به اینکه بر خلافت ادعای وکیل خواهان، خوانده طی دادنامه شماره 277 ـ 12/ 11/1390 صادره از شعبه 72 دادگاه محترم کیفری استان تهران از اتهام زنای به عنف و اکراه نسبت به خوانـده تبـرئه گردیده و صرفـاً به اتهام زنای غیرعنف و غیرمحصن به تحمل یکصد ضربه تازیانه به عنوان حد شرعی محکوم شده است و رأی صادره نیز طی دادنامه شماره 9109970908400120 ـ 26 / 2 / 1391 شعبه 24 محترم دیوان‌عالی کشور تأیید گردیده است که هر‌چند در دادنامه صادره از شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران در خصوص اتهام خواهان با توجه به شاکیه بودن وی نفیاً یا اثباتاً‌ اظهار نظری نگردیده ولی مع‌الوصف مفهوم مخالف تبرئه نمودن خوانده از اتهـام زنـای به عنف و محکـوم نمــودن وی به اتهام زنای غیر محصن به جلد حدی، این است که ارتباط نامشروع خواهان با خوانده که موجب ازاله بکارت وی گردیده است با میل و رضایت مشارالیها بوده است که در این صورت مشهور فقهای امامیه با توجه به روایاتی که بدین مضمون وارد شده است: (لامهر لبغی: زناکار مهر ندارد) قائـل به‌تعلق نگرفتن مهریه چنین زنی می‌باشند، لذا خواسته خواهان را وارد ندانسته و به استناد ماده 2 و 197 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امـور مدنــی حکـم به بی‌حقی خواهان صادر و اعلام می‌گردد. رأی صادره حضوری محسوب و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.
رئیس شعبه 3 دادگاه عمومی قرچک ـ مهدوی

 

رای دادگاه تجدید نظر

تجدیدنظرخواهی خانم ف.ب. به طرفیت آقای الف.ش. نسبـت به دادنامه شماره 91/1039 از شعبه 3 دادگاه عمومی حقوقی قرچک می‌باشد (که) به مـوجـب دادنامـه مـوصــوف، حکــم به بی‌حقی خواهان بدوی به شرح دادنامه تجدیدنظرخواسته صادر گردیده است، اینک این هیأت دادرسان در این مرحله از رسیدگی، جامع محتویات پرونده، خصـوصاً لوایح تقدیمی را مورد مطالعه و دقت نظر قرار داد و به نحوه استدلال و استناد محکمه بدوی نیز توجه نمود، لیکن دلایل تجدیدنظرخواهی را مطابق با بندهای ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی نمی‌داند و دادنامه اصداری بر اساس مدارک و دلایل ابرازی مضبوط در پرونده صحیح و مطابق با قانون و مقررات موضوعه صادر شده است و مغایرتی با اصول آیین دادرسی و موازین مسلم حقوقی ندارد و در لایحه تقدیمی نیز، مدرک محکمه پسند و یا دلایل قانع کننده‌ای وجود ندارد که موجب نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته گردد، لذا ادعای تجدیدنظرخواه منطبق با مقررات نبوده و موجه و محمول بر صحت تشخیص داده نمی‌شود، از این رو به استناد مواد 358 قانون آیین دادرسی مدنی، ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، رأی دادگاه نخستین تأیید می‌گردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشاردادگاه
حجازی‌فر ـ حسین‌خانی

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.