صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عدم پرداخت نفقه
ماده 1129 قانون مدنی مصوب 1307 با اصلاحات بعدی:
ماده ۱۱۲۹– در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن میتواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق مینماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
-
ماده 1129 قانون مدنی مصوب 1307 با اصلاحات بعدی:
ماده ۱۱۲۹– در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن میتواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق مینماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
قانون مدنی مصوب 1307 با اصلاحات بعدی:
فصل دوم – در طلاق
مبحث اول – در کلیات
ماده ۱۱۳۳- مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره: زن نیز میتواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
ماده ۱۱۳۴– طلاق باید به صیغهی طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند واقع گردد.
ماده ۱۱۳۵– طلاق باید منجز باشد و طلاق معلق به شرط، باطل است.
ماده ۱۱۳۶– طلاقدهنده باید بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد.
ماده ۱۱۳۷– ولی مجنون دائمی میتواند در صورت مصلحت مولیعلیه، زن او را طلاق دهد.
ماده ۱۱۳۸– ممکن است صیغهی طلاق را به توسط وکیل اجرا نمود.
ماده ۱۱۳۹– طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه با انقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج میشود.
ماده ۱۱۴۰– طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یا شوهر غایب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند.
ماده ۱۱۴۱– طلاق در طهر مواقعه صحیح نیست مگر این که زن یائسه یا حامل باشد.
ماده ۱۱۴۲– طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانگی نمیشود وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با زن سه ماه گذشته باشد.
مبحث دوم – در اقسام طلاق
ماده ۱۱۴۳– طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی.
ماده ۱۱۴۴– در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست.
ماده ۱۱۴۵– در موارد ذیل طلاق، بائن است:
۱- طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛
۲- طلاق یائسه؛
۳- طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد؛
۴- سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجهی رجوع باشد یا در نتیجهی نکاح جدید.
ماده ۱۱۴۶– طلاق خلع آن است که زن به واسطهی کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.
ماده ۱۱۴۷– طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.
ماده ۱۱۴۸– در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است.
ماده ۱۱۴۹– رجوع در طلاق به هر لفظ یا فعلی حاصل میشود که دلالت بر رجوع کند مشروط بر این که مقرون به قصد رجوع باشد.
مبحث سوم – در عده
ماده ۱۱۵۰– عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن، زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمیتواند شوهر دیگر اختیار کند.
ماده ۱۱۵۱– عدهی طلاق و عدهی فسخ نکاح سه طهر است مگر این که زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت عدهی او سه ماه است.
ماده ۱۱۵۲– عدهی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضای آن در مورد نکاح منقطع در غیرحامل دو طهر است مگر این که زن با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است.
ماده ۱۱۵۳– عدهی طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضای آن در مورد زن حامله تا وضع حمل است.
ماده ۱۱۵۴– عدهی وفات چه در دائم و چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر این که زن حامل باشد که در این صورت عدهی وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر این که فاصلهی بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد والا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.
ماده ۱۱۵۵– زنی که بین او و شوهر خود نزدیکی واقع نشده و همچنین زن یائسه، نه عدهی طلاق دارد و نه عدهی فسخ نکاح ولی عدهی وفات در هر مورد باید رعایت شود.
ماده ۱۱۵۶– زنی که شوهر او غایب مفقودالاثر بوده و حاکم او را طلاق داده باشد باید از تاریخ طلاق عدهی وفات نگاه دارد.
ماده ۱۱۵۷– زنی که به شبهه با کسی نزدیکی کند باید عدهی طلاق نگاه دارد.
کتاب نهم – در خانواده
فصل اول – در الزام به انفاق
ماده ۱۱۹۵– احکام نفقهی زوجه همان است که به موجب فصل هشتم از باب اول کتاب هفتم مقرر شده و بر طبق همین فصل مقرر میشود.
ماده ۱۱۹۶– در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگرند.
ماده ۱۱۹۷– کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیلهی اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم نماید.
ماده ۱۱۹۸– کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون این که از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد. برای تشخیص تمکن باید کلیهی تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود.
ماده ۱۱۹۹– نفقهی اولاد بر عهدهی پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهدهی اجداد پدری است با رعایت الاقربفالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهدهی مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقربفالاقرب به عهدهی اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجبالنفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجهی اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصهی مساوی تأدیه کنند.
ماده ۱۲۰۰– نفقهی ابوین با رعایت الاقربفالاقرب به عهدهی اولاد و اولاد اولاد است.
ماده ۱۲۰۱– هر گاه یک نفر، هم در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد که از حیث الزام به انفاق در درجهی مساوی هستند نفقهی او را باید اقارب مزبور به حصهی متساوی تأدیه کنند بنابر این اگر مستحق نفقه، پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقهی او را باید پدر و اولاد او متساویاً تأدیه کنند بدون این که مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه، مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقهی او را باید مادر و اولاد متساویاً بدهند.
ماده ۱۲۰۲– اگر اقارب واجبالنفقه، متعدد باشند و منفق نتواند نفقهی همهی آنها را بدهد اقارب در خط عمودی نزولی مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود.
ماده ۱۲۰۳– در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجبالنفقهی دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود.
ماده ۱۲۰۴– نفقهی اقارب عبارت است از: مسکن و البسه و غذا و اثاثالبیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجهی استطاعت منفق.
ماده ۱۲۰۵– در موارد غیبت یا استنکاف از پرداخت نفقه، چنان چه الزام کسی که پرداخت نفقه بر عهدهی اوست ممکن نباشد دادگاه میتواند با مطالبهی افراد واجبالنفقه به مقدار نفقه از اموال غایب یا مستنکف در اختیار آنها یا متکفل مخارج آنان قرار دهد و در صورتی که اموال غایب یا مستنکف در اختیار نباشد همسر وی یا دیگری با اجازهی دادگاه میتوانند نفقه را به عنوان قرض بپردازند و از شخص غایب یا مستنکف مطالبه نمایند.
ماده ۱۲۰۶– زوجه در هر حال میتواند برای نفقهی زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقهی مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر، زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب فقط نسبت به آتیه میتوانند مطالبهی نفقه نمایند.
فصل هشتم – در حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر
ماده ۱۱۰۲– همین که نکاح به طور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار میشود.
ماده ۱۱۰۳– زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.
ماده ۱۱۰۴– زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.
ماده ۱۱۰۵– در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.
ماده ۱۱۰۶– در عقد دائم نفقهی زن به عهده شوهر است.
ماده ۱۱۰۷– نفقه عبارت است از همهی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج، به واسطهی نقصان یا مرض.
ماده ۱۱۰۸– هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.
ماده ۱۱۰۹– نفقهی مطلقهی رجعیه در زمان عده بر عهدهی شوهر است مگر این که طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.
ماده ۱۱۱۰– در ایام عدهی وفات، مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهدهی آنان است (در صورت عدم پرداخت) تأمین میگردد.
ماده ۱۱۱۱– زن میتواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به محکمه رجوع کند. در این صورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم خواهد کرد.
ماده ۱۱۱۲– اگر اجرای حکم مذکور در ماده قبل ممکن نباشد مطابق ماده ۱۱۲۹ رفتار خواهد شد.
ماده ۱۱۱۳– در عقد انقطاع، زن حق نفقه ندارد مگر این که شرط شده یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.
ماده ۱۱۱۴– زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
ماده ۱۱۱۵– اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنهی ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهدهی شوهر خواهد بود.
ماده ۱۱۱۶– در مورد ماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن به تراضی طرفین معین میشود و در صورت عدم تراضی، محکمه با جلب نظر اقربای نزدیک طرفین، منزل زن را معین خواهد نمود و در صورتی که اقربایی نباشد خود محکمه، محل مورد اطمینانی را معین خواهد کرد.
ماده ۱۱۱۷– شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.
ماده ۱۱۱۸– زن مستقلاً میتواند در دارایی خود هر تصرفی را که میخواهد بکند.
ماده ۱۱۱۹– طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند: مثل این که شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.