شرایط شهادت شهود در دعوای بطلان نکاح به لحاظ وجود قرابت رضاعی
درتاریخ : 1391/06/20 به شماره : 9109970908300197
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، بطلان عقد، قرابت رضاعی، شرایط شاهد، عدالت شاهد، مطلع
چکیده رای
ترتیب اثر به شهادت شهود در رابطه با احراز قرابت رضاعی و اعلام حرمت و بطلان نکاح به عنوان بیّنه شرعی مطرح است ( نه به عنوان مطلع) لذا لازم است شرایط شهادت رعایت و عدالت شهود طبق قانون احراز گردد.
خلاصه جریان پرونده
فرجامخواه خانم ش.ک. فرزند س. با وکالت آقایان ح.ر. و ب.ر. در تاریخ 14/12/89 دادخواستی به طرفیت زوج خود آقای الف.ط. به خواسته صدور حکم مطالبه نفقه برابر قانون و جلب نظر کارشناس فعلاً مقوم به یکصد هزار ریال تقدیم و توضیح میدهد به استناد عقدنامه رسمی خوانده همسر شرعی و قانونی اینجانب میباشد و بعد از شش ماه هنوز عروسی نکردهایم و مرا رها کرده و رفته است لذا درخواست صدور حکم نموده است متقابلاً خوانده دادخواستی بر علیه خانم ش.ک. با وکالت خانم ف.ک. و به خواسته صدور حکم بطلان نکاح موضوع عقدنامه شماره 504244 مورخ 28/6/84 که در دفتر ازدواج شماره 11 خرم آباد به ثبت رسیده به دلیل قرابت رضاعی طرفین و حرمت ابدی نکاح موضوع ماده 1046 قانون مدنی تقدیم و توضیح داده است چون خواهان در ایام شیرخوارگی از مادربزرگ شیرخورده به طوری که شرایط حرمت ابدی نکاح ایجاد شده و طرفین به مسأله آگاه نبوده و پس از مراجعه به علما و مراجع تقلید به حرمت ابدی نکاح متوجه شدهاند در هر حال درخواست صدور حکم بر بطلان نکاح نموده است و رسیدگی در هر دو مورد به شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی خرم آباد ارجاع گردیده است، خوانده دعوی اصلی در جلسه مورخ 13/2/90 اظهار داشته تا سال 1386 نفقه پرداخت شده و به حساب خواهان و مادرش حساب شماره… بانک ملی ایران واریز شده است و خرج مدرسهاش را هم دادهام بعداً خودش گفته پرداخت نشود و در خصوص دعوی تقابل وکیل خواهان به اقرارنامه محضری شیردهنده به نام ز.ب. مبنی بر اینکه نوه دختری خود الف.ط. را شیر داده است استناد میکند (ص 20) وکیل خواهان اصلی در خصوص دعوی تقابل اعلام میدارد دعوی مطروحه احتیاج به دلیل اثباتی دارد و اقرار هم توسط طرفین دعوی اعتبار دارد و غیر طرفین به عنوان شهودی میتوانند در جلسه دادگاه حضور یابند خانم ف.ک. فرزند الف. مادر خواهان تقابل میگوید فقط یک بچه دارم به نام الف.م. که به دنیا آمد در منزل پدرم به دنیا آمد، هفت روز شیر نداشتم مادرم شیر میداد و به حق این قرآن شیر نداشتم مادرم شیر میداد… تا حدود دو سال من کمک پدرم بودم برای درو، گاوداری و مادرم شیر میداد من نیز هر دفعه به خانه میآمدم شیر میدادم…( ص33) خانم ز.ب. به عنوان گواه اظهار داشته من میخواهم خانه خدا بروم ش. نوه پسری من است و الف. نوه دختری من، وقتی مادر الف. حامله بود پیش من بود و نزدیک من بود بچهاش که به دنیا آمد من خودم شیر دادم تا دو سال ایشان را شیر دادم مادرش شیر نداشت 10 تا 15 روز شیر نداشت و چون ف. دامادم زن دیگری گرفته بود آمد که بچه را از دخترم ببرد دخترم شیرش قطع شد… آن زمان دختری داشتم که چهار ماه داشت پ. نام داشت هم الف. را شیر می دادم هم پ. را (ص 34) س.ک. اعلام میدارد من در سال 52 هیجده سال داشتم پ. به دنیا آمد و مادرم زمانی که به پ. حامله بود برایم به خواستگاری رفت بعد از یک سال از تولد خواهرم من عروسی کردهام و یک سال بعد هم بچهدار شدم (ع. متولد شد) و الف. و پسرم با دو تا سه ماه اختلاف سنی متولد شدند ف. که خواهرم است شیر زیاد داشت عظیم را شیر داده و تا یک سال در یک اتاق زندگی میکردیم مادرم اصلاً الف. را شیر نداده است در یک ساختمان و یک اتاق بودیم من ندیدم مادرم الف. را شیر بدهد (ص 44) م.ک. اعلام میدارد پ. خواهر من است و به مدت طولانی مادرم الف. را شیر داده است و پ. و الف. سر شیر خوردن از پستان مادرم دعوا میکردند (ص 47) م.د. گواهی میدهد ساعت چهار بعد از ظهر بود که ف. زایمان کرد و الف. چشم به جهان گشود و پ. حدوداً یک سال و نیم داشت (ص 53) ز.ب. با اتیان سوگند اظهار میدارد الف. را شیر دادم ع. و آنها را با هم شیر دادم پ. زودتر به دنیا آمده است و این هر سه بچه را من شیر دادم هر سه خانوار در یک ساختمان زندگی میکردیم هیچکدام مادرشان شیر نداشت … تا یک سال به وی شیر دادم مادرش اگر شیر داشت میداد و اگر نداشت شیر به وی نمیداد پ. و الف. به ترتیب متولد شدند هر ساعتی که از خواب بیدار میشدند من به آنها شیر میدادم (ص 52) وکیل خانم ش.ک. طی لایحهای دو نکته را در مقام دفاع از موکل خود بیان میدارد 1- علیرغم گواهیها که پ. از الف. بزرگتر بوده، اسناد سجلی حاکی از این است که سیزده روز کوچکتر از الف. است 2- طبق کپی شناسنامه که پیوست میباشد نام مادر پ.، ط. اعلام شده است و ز. مادر پ. نمیباشد و اظهاراتش عاری از صداقت است (ص 69) دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره – 200924 مورخ 7/6/90 در خصوص دعوی آقای الف.ط. با وکالت خانم ف.ک. و ح.م. به طرفیت خانم ش.ک. با وکالت آقای ب.ر. و آقای ح.ر. به خواسته بطلان نکاح موضوع عقدنامه به شماره مسلسل 504266 و شماره ترتیب 180 تنظیمی در دفتر ازدواج شماره 11 خرم آباد به دلیل قرابت رضاعی و حرمت ابدی نکاح به این اجمال که احد از وکلای خواهان یعنی ف.ک. خاله موکلش ( الف.) و عمه خوانده ( ش.) میباشد و مدعی است که الف. در ایام شیرخوارگی از مادربزرگ (جدّهای ) شیر خورد به طوری که حرمت ابدی ایجاد شده و خواهان به آن حرمت آگاه نبوده (خانم ش. نوه پسری خانم ز.ب. و با فرض تحقق شرایط رضاع الف. عموی رضاعی وی میشود) نظر به اینکه رأی صادره استنادی دلیلی جهت اثبات قرابت رضاعی محسوب نمیشود و از عداد دلایل خارج و اظهارات شیردهنده گواهی محسوب است نه اقرار و تحت این عنوان فاقد ارزش قضایی است و اظهارات م. به لحاظ اینکه در زمان تحمل شهادت کمتر از نه سال سن داشته از نظر دادگاه به عنوان بیّنه شرعیه قابل ترتیب اثر نیست و تعارض گواهی گواهان موجب سقوط اعتبار این گواهیها شده و از عداد دلایل خارج میگردند و لذا برای دادگاه قرابت رضاعی به کیفیت مطروحه یعنی الف. فیالواقع با برادرزاده خود ازدواج نموده باشد محرز نگردید و به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی مطروحه صادر و اعلام مینماید و صـدور حکم در خصـوص نفـقه را موکول به قطعیت رأی صادره نموده است، متعاقب ابلاغ دادنامه از سوی وکلای آقای الف.ط. از دادنامه موصوف تجدیدنظرخواهی شده و شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان بهموجب دادنامه شماره – 900963 مورخ 12/10/90 با توجه به مفاد اظهارات ز.ب. که الف. را شیر دادم و ع. را که نوهام هست شیر دادم و پ. زودتر به دنیا آمده بود و این سه بچه را من شیر دادم الف. از زمانی که متولد شد من شیرش دادم هر سه خانواده در یک ساختمان بودیم هیچکدام مادرشان شیر نداشته است من چون بچهمان بوده است برای اینکه نمیرد شیر دادم و الا میدانستم حرام است مادرش یک زمانی شیر نداشت و شیرش قطع شده بود یک سال بعد به خوراک افتاد تا یک سال شیر دادم و خانم ف.ک. مادر الف. اظهار داشته الف. فرزندم است تا یک هفته شیر نداشتم و کلاً مادرم شیر میداد… و بعد از یک هفته شوهرم به خاطر اختلافی که داشتیم میخواست بیاید الف. را ببرد و شیرم قطع شد و تا حدود یک سال و نیم مادرم ایشان را شیر میداد و افراد دیگری که شهادت دادهاند و در خصوص شهادت آقای م.ک. که به لحاظ صغر سن در زمان تحمل شهادت گواهی وی از نظر دادگاه بدوی غیر معتبر اعلام شده است، با عنایت به فتوای حضرت امام (قده) من لایجوز شهادته لصغر و غیره اذا اعرف فی تلک المال له زال المانع و استکمل الشروط فاقام تلک الشهاده تقبل – تحریر کتاب شهادت مسئله 7- شهادت وی مانعی ندارد و در خصوص گواهی س.ک. اولاً- چون شاهد واحد بوده، ثانیاً- گواهی وی مفاداً حکایت از این دارد که من ندیدم مادرم شیر بدهد در قبال گواهیهای دیگران ارزش قانونی ندارد تا موجب تعارض و تساقط دلیلین باشد، با توجه به مراتب دعوای خواهان را وارد تشخیص داده و به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و به استناد ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1046 قانون مدنی حکم به بطلان نکاح موضوع عقدنامه شماره 5042266 و شماره ترتیب 180 مورخ 29/6/1384 دفتر رسمی شماره 11 خرمآباد بهدلیل قرابت رضاعی طرفین و حرمت ابدی آنان نسبت بههمدیگر صادر و اعلام مینماید وکیل خانم ش.ک. از رأی دادگاه تجدیدنظر فرجامخواهی نموده و اظهارات گواهان را تلقینی اعلام و این دعوی را یک توطئه و برنامهریزی قبلی جهت تضییع حقوق خانم ش. دانسته و اعلام میدارند، رأی صادره با هیچیک از مفاد قانون مدنی، قانون خانواده و اصول حقوقی سازگاری ندارد و تقاضای نقض آن را نموده است پرونده پس از ارسال به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به شعبه بیست و سوم دیوانعالی کشور ارسال و لوایح وکلای طرفین به هنگام شور قرائت خواهد شد.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً دارای ایراد و خدشه و نقص رسیدگی است، زیرا عمده مستند دادگاه در حکم به بطلان نکاح در مانحن فیه به دلیل قرابت رضاعی زوجین شهادت شهود است، که با قطع نظر از اینکه شهادت شهود مفاداً متحد نبوده و شروط راجع به قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح مقرر در ماده 1046 به وضوح توسط شهود تبیین نگردیده است، اساساً چون ترتیب اثر به شهادت شهود در این رابطه به عنوان بیّنه شرعی است (نه به عنوان مطلع) لازم است شرایط شهادت که در ماده 1314 اصلاحی قانون مدنی تصریح شده است رعایت و عدالت شهود طبق تبصره ماده مرقوم احراز گردد که اوراق پرونده حکایت روشنی از چگونگی احراز شرایط لازمه و احراز عدالت ندارد، بنا به مراتب به جهات اشعاری دادنامه فرجامخواسته در وضعیت فعلی قابلیت تأیید را ندارد و به علت نقص رسیدگی نقض میشود و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادر کننده رأی منقوض ارجاع میشود.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور – عضومعاون
انصاری – جعفری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.