زمان تحقق مالکیت در فرض انجام معامله از طریق مزایده
درتاریخ : 1391/11/16 به شماره : 9109970269400567
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 51 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اجرای احکام، اسناد رسمی، مالکیتمالکیت، اجرای احکام، اسناد رسمی
چکیده رای
مادامی که در مقام اجرای حکم دادگاه مورد مزایده در دفتر اسناد رسمی به نام برنده مزایده ثبت نشده باشد، مالکیت مشارٌالیه محقق نمیگردد.
رای بدوی
درخصوص دعوی 1- ر.ج.2- غ.ر. 3- ث.ب. با وکالت آقایان الف.ک. و پ.ح. به طرفیت 1-ن.گ. 2-ح.گ. به خواسته مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف خواندگان در پلاک ثبتی 3829/6933 واقع در بخش 2 تهران از تاریخ 19/2/1383 لغایت زمان خلع ید به انضمام خسارات دادرسی به شرح ستون خواسته و متن دادخواست تقدیمی توضیح این که احد از وکلای خواهان با ارائه لایحه مثبوت به شماره 880144-26/1/1388 مبدأ مطالبه خواسته مذکور را از 26/7/85 اعلام نموده است. از توجه به مفاد عرض حال ارائه شده و مستندات ابرازی آن و با عنایت به محتویات پرونده اجرایی تحت شماره کلاسه 84/5511/1 و متعاقب احراز مالکیت متداعییان در رقبه ثبتی ذکر شده در فوق و تشکیل اولین جلسه دادرسی دادگاه در جهت رسیدگی به دعوی مطروحه در مورخه 1/2/1388 قرار ارجاع امر به کارشناس صادر و کارشناس منتخب محکمه طی [نظریه] شماره 880415-19/2/88 به طور مشروح و مبسوط اقدام به اعلام نظریه کارشناسی نموده است نظر به این که در پی ابلاغ نظریه مرقوم به متداعیین و انقضای موعد مقرر قانونی اعتراضی از سوی صاحبان دعوی به عمل نیامده است و از طرفی عقیده کارشناسی منطبق با اوضاع و احوال محقق و مسلم مسئله میباشد و طرفین مورد دعوی قرار گرفته (خواندگان) دفاعی در مقابل دعوی متداعیان به عمل نیاورده و نیز تصرفات خود را مورد انکار قرار نداده اند و خوانده ردیف اول نه در دادرسی شرکت و نه اقدام به تنظیم و ارسال لایحه نموده است و این که قرار کارشناسی صادره با حضور خواهانها و احد از خواندگان اجرا گردیده است و سایر محتویات موجود در پرونده دادگاه دعوی اقامه شده را صرفاً تا زمان صدور حکم (1/4/1388) ثابت تشخیص داده و مستنداً به مواد 48و194و198و519 قانون آیین دادرسی در امور مدنی و نیز ماده 98 قانون مرقوم و قواعد فقهی تسبیب و لاضرر و ماده 265 از قانون مدنی حکم به محکومیت خواندگان به ترتیب 1- ن.گ. به پرداخت مبلغ دویست و سی و دو میلیون و هشت صد هزار ریال از بابت تصرفات وی در واحد شماره 4 از مورخه 26/7/1385 لغایت 26/3/1388 و نیز مبلغ دویست و هفتاد و یک میلیون و چهارصد هزار ریال به جهت تصرفاتش در واحد شماره 6 از تاریخ 26/7/1385 تا26/3/88 2-ح.گ. به تأدیه مبلغ دویست و سی و سه میلیون و شش صد هزارریال از بابت تصرفات وی در واحد شماره 8 از تاریخ 26/7/1385 لغایت 26/12/1387 (باتوجه به تخلیه واحد مذکور در اوایل سال جاری که درنظریه کارشناسی اعلام گردیده است) همچنین مبلغ دویست و شصت میلیون و چهارصدهزارریال به جهت تصرفات به عمل آمده در واحد شماره 9 از مورخه 26/7/1385 تا 26/3/88 به پرداخت مبلغ 000/156 ریال بهعنوان هزینه دادرسی و دستمزد کارشناسی به میزان 000/000/30 ریال و حقالوکاله وکیل بر اساس نرخ تعرفه مربوطه در حق خواهانها به نسبت سهم آن ها در پلاک ثبتی 3829/6933 واقع در بخش دو تهران به طور بالمناصفه صادر و اعلام میدارد. خواسته مطروحه به مقدار بیشتر از موضوع حکم (تا زمان خلع ید) به سبب عدم قابلیت تعیین زمان خلع ید برای دادگاه محکوم به رد بوده و مستنداً به ماده 198 قانون آیین دادرسی در امور مدنی حکم به رد آن صادر و اعلام میدارد. رأی صادره در قسمت اول صرفاً نسبت به خوانده اول (ن.گ.) غیابی و در ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین دادگاه و در سایر موارد نسبت به همه اصحاب دعوی حضوری و در ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل درخواست تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد. بدیهی است پس از حصول قطعیت دادنامه صدور قرار اجراییه منوط به تودیع هزینه دادرسی میباشد.
رئیس شعبه 30 دادگاه عمومی حقوقی تهران – طاهری
در مورد واخواهی آقای ن.گ.، با وکالت آقای م.ن. به طرفیت خانمها ث.ب. و غ.ر. با وکالت آقایان الف.ک. و پ.ح. به خواسته واخواهی نسبت به دادنامه شماره 8800253 منتج از پرونده کلاسه 87000511 همین دادگاه و تقاضای ابطال سند و نتیجتاً ابطال عملیات اجرایی به شرح متن دادخواست مقوم 000/000/ 51 ریال دادگاه باعنایت به این که عمده دلیل و استدلال وکیل واخواه این است که دستور فروش موضوع محتویات پرونده اجرایی کلاسه 83/5/535 شعبه پنجم دادگاه عمومی تهران و اقدامات اجرایی موافق قانون نبوده و سند اجرایی انتقالی واخواندگان صحیح نبوده است؛ لذا صدور حکم بر محکومیت واخواه به پرداخت اجرتالمثل صحیح نبوده است. نظر به این که اولاً: صرف تخلف سردفتر در انتقال سند از موجبات ابطال سند نمیباشد و از طرفی تا بهحال دلیل بر بطلان سند انتقال اجرایی ارائه نشده است بلکه واخواه در واخواهی خود نسبت به دادنامه مورد واخواهی خواسته اضافی غیر مرتبط با دعوی اصلی مبنی بر ابطال سند اجرایی و ابطال عملیات اجرایی را طرح و اقامه نمودند که در دعوی واخواهی نسبت به دعوی اصلی مورد واخواهی رسیدگی میشود و رسیدگی به خواسته دیگر که در دعوی اصلی مطرح نبوده صحیح نمیباشد. ثانیاً: اشکال و اختلافات اجرایی یا ابطال عملیات اجرایی میبایست در همان پرونده اجرایی مطرح و مورد رسیدگی دادگاهی که اجرا توسط آن صورت میگیرد اقدام پذیرد. رسیدگی به اختلاف و اشکال اجرایی در دعوی دیگر در واخواهی به دادنامه دیگر که سبب و موضوع دعوی آن غیر از موضوع اختلاف اجرایی پرونده دیگری میباشد صحیح نیست. ثالثاً: با انتقال اجرایی و مالکیت منتقلٌالیهما فارغ از صحت و سقم اقدامات اجرایی دستور فروش پرونده دیگر متصرف فاقد اذن دارای ید ضمانی الزامات خارج از قراردادی و استیفا ناروا محسوب میگردد که می بایست از اجرتالمثل ایام تصرف له مالک عهده دار گردد و مالکیت واخوانده از زمان دستور تملیک واجد اثر میباشد. لذا دادگاه دعوی واخواهی را غیر ثابت تشخیص و به استناد مفهوم ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بطلان دعوی واخواهی صادر و اعلام مینماید در مورد دعوی ابطال سند و ابطال عملیات اجرایی دستور فروش پرونده اجرایی کلاسه 83/535 نظر به این که طرح دعوی مذکور در قالب دعوی مستقل و خواسته به انضمام واخواهی نسبت به دادنامه دیگر موافق قانون نبوده مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعاوی مذکور صادر و اعلام میگردد. رأی صادره غیر حضوری و ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
دادرس شعبه 30 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مداحی
رای دادگاه تجدید نظر
در این پرونده آقای م.ن. به وکالت از آقای ن. گ. به طرفیت خانمها ث.ب. و غ.ر. و آقای ر.ج. نسبت به دادنامه شماره 410 مورخ 1/5/91 شعبه 30 دادگاههای عمومی حقوقی تهران که در مقام واخواهی از رأی شماره 253 مورخ 21/4/88 با صدور حکم به بطلان دعوی (رد واخواهی) فی الواقع رأی اولیه را تأیید و به موجب آن حکم به پرداخت /000/800/232 ریال بابت اجرتالمثل واحد شماره 4 و پرداخت مبلغ /000/400/271 ریال بابت اجرتالمثل واحد شماره 6 از تاریخ 26/7/85 تا 26/3/88 صادر گردیده تجدیدنظرخواهی نمودهاند. به دلالت اوراق مضبوط در پرونده املاک متنازعٌفیه از طریق اجرای مراسم مزایده مورخ 26/7/85در پرونده اجرایی کلاسه84/5511/1 واحد اجرای احکام مدنی به آقای ر.ج. فروخته شده و حکم به تملیک آن در تاریخ 8/8/85 شعبه 5 دادگاه عمومی حقوقی تهران صادر لیکن سند اجرای انتقال ملک طی سند رسمی شماره 24713 مورخ 31/1/87 تنظیمی دفترخانه 765 تهران به نام تجدیدنظر خواندگان تنظیم گردیده است. از آنجایی که برنده مزایده حق انتقال مورد مزایده را ندارد زیرا مادامی که در مقام اجرای حکم دادگاه مورد مزایده در دفتر اسناد رسمی به نام برنده مزایده ثبت نشده باشد مالکیت مشارٌالیه محقق نمیگردد. صرف صدور حکم تملیک کافی برای شناختن برنده مزایده بهعنوان مالک نمیشود. فلذا با وصف مراتب و صرفنظر از چگونگی تنظیم سند اجرایی انتقال از سوی دفترخانه مالکان مندرج در سند اجرایی از تاریخ تنظیم سند رسمی که همانا 31/1/87 باشد را مستحق دریافت اجرتالمثل مینماید. با مراجعه به مندرجات پرونده و مستخرج از اظهارنظر کارشناس رسمی منتخب دادگاه بدوی تجدیدنظر خواندگان مستحق دریافت اجرتالمثل از تاریخ 31/1/87 لغایت 26/3/88 میباشند. بنا به مراتب رأی صادره را تا حدیکه ناظر به محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 600/331/133 ریال برای واحد 4 و مبلغ 160/733/157 ریال برای واحد 6 میباشد درخور تأیید دانسته و نسبت به مازاد بر این مبلغ تجدیدنظرخواهی را وارد تشخیص و ضمن نقض رأی صادره حکم به بیحقی تجدیدنظرخواندگان صادر و اعلام میگردد. این رأی با استناد به مواد 348 و 358 و 365 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی صادر و قطعی است.
رئیس شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه
حضرتی – کیازاد
در این پرونده آقای م.ن. به وکالت از آقای ن.گ. به طرفیت خانمها ث.ب. و غ.ر. و آقای ر.ج. نسبت به دادنامه شماره 410 مورخ 1/5/91 شعبه 30 دادگاههای عمومی حقوقی تهران که در مقام واخواهی از رأی شماره 253 مورخ 21/4/88 با صدور حکم به بطلان دعوی (رد واخواهی) فی الواقع رأی اولیه را تأیید و به موجب آن حکم به پرداخت /000/800/232 ریال بابت اجرتالمثل واحد شماره 4 و پرداخت مبلغ /000/400/271 ریال بابت اجرتالمثل واحد شماره 6 از تاریخ 26/7/85 تا 26/3/88 صادر گردیده تجدیدنظرخواهی نمودهاند. به دلالت اوراق مضبوط در پرونده املاک متنازعٌفیه از طریق اجرای مراسم مزایده مورخ 26/7/85در پرونده اجرایی کلاسه84/5511/1 واحد اجرای احکام مدنی به آقای ر.ج. فروخته شده و حکم به تملیک آن در تاریخ 8/8/85 شعبه 5 دادگاه عمومی حقوقی تهران صادر لیکن سند اجرای انتقال ملک طی سند رسمی شماره 24713 مورخ 31/1/87 تنظیمی دفترخانه 765 تهران به نام تجدیدنظر خواندگان تنظیم گردیده است. از آنجایی که برنده مزایده حق انتقال مورد مزایده [را] ندارد، زیرا مادامیکه در مقام اجرای حکم دادگاه مورد مزایده در دفتر اسناد رسمی به نام برنده مزایده ثبت نشده باشد مالکیت مشارٌالیه محقق نمیگردد، صرف صدور حکم تملیک کافی برای شناختن برنده مزایده بهعنوان مالک نمیشود. فلذا با وصف مراتب و صرفنظر از چگونگی تنظیم سند اجرایی انتقال از سوی دفترخانه مالکان مندرج در سند اجرایی از تاریخ تنظیم سند رسمی که همانا 31/1/87 باشد را مستحق دریافت اجرتالمثل مینماید. با مراجعه به مندرجات پرونده و مستخرج از اظهارنظر کارشناس رسمی منتخب دادگاه بدوی تجدیدنظر خواندگان مستحق دریافت اجرتالمثل از تاریخ 31/1/87 لغایت 26/3/88 میباشند. بنا به مراتب رأی صادره را تا حدیکه ناظر به محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 600/331/133 ریال برای واحد 4 و مبلغ 160/733/157 ریال برای واحد 6 میباشد درخور تأیید دانسته و نسبت به مازاد بر این مبلغ تجدیدنظرخواهی را وارد تشخیص و ضمن نقض رأی صادره حکم به بیحقی تجدیدنظر خواندگان صادر و اعلام میگردد. این رأی با استناد به مواد 348 و 358 و 365 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی صادر و قطعی است.
رئیس شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه
حضرتی -کیازاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.