رد دعوی فسخ قرارداد
درتاریخ : 1391/12/26 به شماره : 9109970223701524
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 37 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: دادخواست، دعوی فسخ عقد، فسخ قرارداد، قراردادقرارداد، دعوی فسخ عقد، فسخ قرارداد، دادخواست
چکیده رای
فسخ از ایقاعات است و ایقاع یک عمل حقوقی است که تحقق آن نیاز به انشاء توسط ذیحق دارد به به عبارت دیگر انشاء فسخ یک عمل قضایی نیست که بتوان آن را از دادگاه درخواست نمود.
رای بدوی
در خصوص دادخواست آقای و خانم ها م.ح. فرزند الف.، ف.ز.، ن.، ه.، م.ح. فرزندان م.که در خلال دادرسی خانم ف.گ. از ناحیه آنان اعلام وکالت نموده به طرفیت خانم ف.ت. فرزند ب. با وکالت آقای ب.ش. به خواسته فسخ بیع 454051-13/07/1389 مقوم به 51 میلیون ریال به استناد رونوشت سند مالکیت، سند عادی بیع، اظهارنامه ارسالی،گواهی عدم حضور در دفترخانه 57 تهران به شماره 1917-17/08/1389 بدین شرح که خوانده شش دانگ پلاک 2959/7022 را از خواهانها خریداری نموده و طرفین توافق نمودهاند که قسمتی از ثمن معامله به انتقال رسمی ملک با ضمانت اجرا عدم پرداخت موجب حق فسخ معامله برای فروشندگان پرداخت گردد و با توجه به گواهی عدم حضور صادره از دفترخانه معهود خریدار در تاریخ مقرر جهت انتقال رسمی ملک و پرداخت ثمن، حضور نیافته وکیل خوانده دادخواست تقابلی به طرفیت خواهانهای اصلی به خواسته محکومیت خواندگان به تحویل مبیع و انتقال رسمی ملک و خسارت دادرسی به استناد شهادت شهود و اظهارنامه ارسالی مقوم به 000/000/51 ریال تقدیم و توضیحاً بیان داشته که موکل، ملک فوق را خریداری و مبلغ 000/000/730 ریال از ثمن معامله پرداخت شده با توجه به کسر مبلغ طرفین توافق نمودهاند که مابقی ثمن معامله پس از اخذ تسهیلات از بانکها پرداخت گردد و توافق آنان در ظهر سند عادی نیز مبین توافق جدید میباشد و نسبت به ضمانت اجرای پیشبینی شده در سند عادی بیع جهت پرداخت مابقی ثمن ادعای جعل نموده و در راستای آن چنین توضیح داده که بنگاه معاملاتی هر سه نسخه سند عادی بیع را از متعاقدین اخذ و متعاقب آن عبارت پیشبینی شده بهعنوان ضمانت اجرا الحاق و سپس اوراق مسترد شده است. دادگاه نظر به این که اولاً: وکیل خواهان تقابل، دلیلی بر ادعای جعل خود اقامه ننموده و عبارت مورد ادعای جعل، در مستندات ابرازی طرفین وجود داشته، چنانچه بعداً الحاق شده باشد دارنده سند و موکل وی میتوانست در همان زمان ادعای خود را در مراجع ذیربط طرح و به اثبات برساند و در خصوص این که توافقات ظهر سند عادی مسقط شروط سابق باشد نیز دلیلی در پرونده مضبوط نبوده و متن انشاء شده نیز مفید اسقاط حق فروشندگان بر فسخ عقد نبوده و نظر به این که اظهارنامه ارسالی و تقدیم دادخواست مؤید اعمال حق فسخ فروشندگان است، دعوی خواهان اصلی را وارد دانسته، مستنداً به مواد 239 قانون مدنی، 519 ، 515،502،198 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به تأیید فسخ اعمال شده فروشنده و با توجه به مطالبه خسارت دادرسی طی لایحه تقدیمی وکیل محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 000/836/1 ریال حقالوکاله وکیل و 000/207 ریال هزینه دادرسی در حق خواهانها صادر و در خصوص سایر خــــــواستههائی که خـــواهانها طی لایحه 167 مورخ 28/02/1380 افزایش خواسته و متعاقباً آن را مسترد نمودهاند به استناد بند ب ماده 107 این قانون قرار رد دعوی صادر و در خصوص دعوی تقابل به شرح فوق حکم به بطلان آن صادر و اعلام می دارد. رأی حضوری و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 126 دادگاه عمومی حقوقی تهران- یعقوبی محمود آبادی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی خانم ف.ت. با وکالت بعدی آقای ف.م. به طرفیت آقای م.ح. و خانمها ف.ز. و ن. و ه. و م. شهرت همگی ح. با وکالت بعدی خانم ف.گ. از دادنامه شماره 322- 9009970242300321 مورخ 22/4/1390 صادره از شعبه 126 دادگاه عمومی حقوقی تهران میباشد که به موجب آن دادخواست اصلی تجدیدنظرخواندگان «خواهانهای اصلی» به خواسته فسخ بیع نامه عادی شماره 454051 مورخ 13/7/89 و دعوی تقابل تجدیدنظرخواه «خوانده دعوی اصلی و خواهان تقابل» به خواسته تحویل مبیع و انتقال رسمی ملک و خسارت دادرسی مطرح گردید و بر طبق دادنامه معترضٌعنه حکم به تأیید فسخ اعمال شده فروشنده و محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 000/836/1 ریال حقالوکاله وکیل و 000/207 ریال هزینه دادرسی در حق خواهانها صادر و در خصوص دعوی تقابل حکم به بطلان آن صادر و اعلام شده است. از توجه به محتویات پرونده و مفاد لوایح طرفین دعوی نظر به اینکه تجدیدنظرخواه «وکیل وی در مرحله بدوی» نسبت به توضیحات داده شده در قسمت بالای مبایعهنامه در مورد جمله در صورت عدم انجام هر یک از تعهدات خریدار در پرداختهای خود به فروشنده، فروشنده میتواند مورد معامله را یک جانبه فسخ و مورد مبایعهنامه را پس از کسر سی در صد ضرر و زیان به شخص دیگری واگذار نماید و الباقی مبلغ خریدار را به وی مسترد نماید، ایراد جعل نمود هر چند جمله مذکور در مبایعهنامه ابرازی تجدیدنظرخواه درج شده است، اما نامبرده مدعی است در اصل مبایعهنامه در نزد صاحب بنگاه این جمله درج نشده است و از سویی مدعی است با آقای م.ح. احد از فروشندگان، در مورد باقیمانده ثمن معامله به صورت وام بانکی توافق نمود و به گواهی گواهان استناد نمود و در مرحله تجدیدنظر دو استشهادیه را تقدیم نموده است. با توجه به مراتب یاد شده این دادگاه دعوت از طرفین دعوی و تحقیق از صاحب بنگاه و ارائه مبایعهنامه شماره 454051 در بنگاه و تحقیق از گواهان تجدیدنظرخواه و استعلام وضعیت پلاک ثبتی قطعه اول تفکیکی جزء پلاک ثبتی 2959 فرعی از 7022 اصلی بخش دو تهران را ضروری دانست که با دعوت از طرفین دعوی و استماع اظهارات وکلای اصحاب دعوی و تحقیق از گواهان تعرفه شده تجدیدنظرخواه صاحب بنگاه آقای ر.ب. جمله مندرج در مبایعهنامه را همزمان با تنظیم آن توسط خود اعلام نمود و اما در خصوص توافق در مورد پرداخت باقیمانده ثمن معامله به صورت اخذ وام بیان داشت که توافقی صورت نگرفت و مورد موافقت فروشنده آقای م.ح. قرار نگرفت و حسب اظهارات نامبرده از گواهان تعرفه شده فقط آقای الف.ت. در جلسه صحبت برای اخذ وام حضور داشته و گواه اخیر نیز اعلام نمود که حسب اظهار فروشنده آقای م.ح. گواهی عدم پرداخت را گرفت در مورد گرفتن وام صحبت شد و وی موافقت کرد اما مکتوب نگردید و گواه دیگر آقای م.ر. که حسب اعلام صاحب بنگاه در جلسه صحبت برای اخذ وام حضور نداشته نیز اظهار داشت فروشنده قبل از اخذ گواهی عدم حضور در مورد گرفتن وام با خریدار توافق نمود که این توافق به صورت مکتوب نشده است که اظهارات گواهان اخیراالذکر دلالتی بر موافقت مکتوب فروشنده در مورد باقیمانده ثمن معامله به صورت اخذ وام ندارد. با توجه به اظهارات گواهان یاد شده این امر مسلم و محرز است که فروشنده آقای م.ح. با درخواست خریدار درباره دریافت اخذ وام موافقت نکرده و موافقت سایر فروشندگان در این مورد ارائه و ابراز نشده است؛ بنابراین خریدار خانم ف.ت. به تعهد قراردادی خود عمل ننموده است اما با توجه به اینکه در مورد فسخ مبایعهنامه 454051 مورخ 13/7/89 استناد خواهانهای بدوی در مورد فسخ مبایعهنامه ارسال اظهارنامه رسمی 4930 مورخ 23/8/89 که در تاریخ 1/9/89 به خانم ف.ت. ابلاغ گردید، میباشد که این امر دلالت بر اراده شخص فروشنده آقای م.ح. بر اعلام فسخ مبایعهنامه ندارد بلکه به موجب آن به خریدار اعلام نمود که نسبت به پرداخت باقیمانده ثمن معامله اقدام نماید فسخ قاعدتاً از ایقاعات است و ایقاع یک عمل حقوقی است که تحقق آن نیاز به انشاء توسط ذیحق دارد به عبارت دیگر انشاء فسخ، قاعدتاً یک عمل قضایی نیست که بتوان آن را از دادگاه درخواست نمود بلکه نخست خود ذیحق و ذینفع است که باید فسخ را انشاء کند و در صورت اختلاف موضوع در دادگاه قابل طرح خواهد بود بنابراین وظیفه دادگاه انشاء فسخ نیست بلکه احراز وقوع یا عدم وقوع فسخ در گذشته و اعلام و تأیید یا عدم تأیید فسخ قرارداد است؛ حال اینکه طرح دعوی خواهانهای اصلی را مبنی بر صدور حکم بر فسخ معامله چنین تلقی کنیم که خود آنان قبلاً معامله را فسخ کرده و اکنون از دادگاه میخواهند که فسخ را احراز و اعلام کند که در این مورد اظهارنامه شماره 4930 مورخ 23/8/89 دلالت بر این امر ندارد لذا طرح دعوی اصلی فسخ مبایعهنامه 454051 مورخ 13/7/89 و دعاوی تقابل تحویل مبیع و انتقال رسمی ملک به کیفیت یاد شده قابلیت استماع را ندارند؛ لذا با استناد به صدر ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته مستنداً به ماده 2 قانون مرقوم قرار عدم استماع دعاوی مطروحه را صادر و اعلام مینماید. این رأی قطعی است.
رییس شعبه 37 دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشار دادگاه
دیوسالار – دقیقی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.