رای وحدت رویه 567 – 1370/9/19

رای وحدت رویه 567 – 1370/9/19

روزنامه رسمی 13658-3/11/1370

شماره 1434 / هـ 8/10/1370

پرونده وحدت رویه ردیف 70/52 هیئت عمومی

ریاست محترم هیئت عمومی دیوان عالی كشور

احتراماً- به استحضار می­ رساند: شعب یازدهم و دوازدهم دیوان عالی كشور راجع به استنباط از ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­ها و نحوه رسیدگی آ ن­ها مصوب مهرماه 1367 مجلس شورای اسلامی رویه های مختلفی اتخاذ نموده ­اند و اقتضاد دارد كه هیئت عمومی دیوان عالی كشور برای ایجاد وحدت رویه قضایی به موضوع رسیدگی نماید. پرونده­ های مربوطه و آراء صادره از شعب مزبور به این شرح است:

1- به حكایت پرونده كلاسه 17-12/3457 شعبه 12 دیوان عالی كشور آقای قربان قلیچ آقا فرزند عطاء­الله به اتهام هفت فقره كلاهبرداری به مبلغ بیش از دویست هزار تومان تحت تعقیب دادسرای عمومی برازجان قرار گرفته و پس از تنظیم كیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه كیفری 1 بوشهر ارسال شده و دادگاه پس از رسیدگی بزهكاری متهم را احراز كرده و متهم را به استناد ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتكبین ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداری علاوه بر رد مال به صاحبانشان به حبس تعزیری به مدت دو سال و پرداخت دو میلیون و هفتصد و شصت هزار تومان معادل پولی كه از شكات دریافت كرده محكوم نموده است – محكوم علیه از این حكم تجدید­نظر خواسته و رئیس جدید دادگاه كیفری 1 بوشهر نوشته است مأموریت حاكم وقت دادگاه كه حكم مورد اعتراض را صادر نموده سپری شده و انتقال یافته و لذا اعمال ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه و نحوة رسیدگی آن ها میسر نمی ­باشد و پرونده را برای رسیدگی تجدید­نظر به دیوان عالی كشور فرستاده است رسیدگی پرونده به شعبه 12 دیوان عالی كشور ارجاع شده و شعبه مزبور با توجه به تغییر محل مأموریت قاضی صادر كننده حكم و این كه در مورد ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید نظر احكام دادگاه­ های اقدامی مقدور نبوده و به پرونده رسیدگی كرده و حكم دادگاه را به جهاتی كه ذكر نموده صحیح ندانسته و به شرح دادنامه شماره 491/12-30/7/70 نقض و رسیدگی مجدد را به شعبه دیگر دادگاه صادر­كننده حكم محول نموده است.

2-به حكایت پرونده كلاسه 15-11-3511 شعبه یازدهم دیوان عالی كشور منصور قاسمی و عبدالحسین احمدی به اتهام شركت در سرقت مورد تعقیب كیفری دادسرای عمومی بوشهر واقع شده اند و پرونده با كیفرخواست به دادگاه كیفری 1 بوشهر ارسال و دادگاه پس از رسیدگی دلائل استنادی در پرونده را برای اثبات بزهكاری متهمان مؤثر دانسته و حكم شماره 517-69 را بر برائت متهمان صادر نموده است. وكیل شاكی خصوصی از این حكم تجدید­نظر­خواسته و ریاست جدید دادگاه كیفری 1 بوشهر نوشته است مأموریت قاضی صادركننده حكم در بوشهر پایان یافته و در بوشهر نیست از این جهت پرونده بدون اظهارنظر مذكور در ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­ها به دیوان عالی كشور ارسال می­ شود. پس از وصول پرونده به دیوان عالی كشور رسیدگی به شعبه یازدهم دیوان عالی كشور ارجاع شده و شعبه مزبور در تاریخ 12/8/1370 چنین اظهارنظر نموده است: « با توجه به اینكه پرونده بدون اظهارنظر قاضی صادر­كننده حكم به دیوان عالی كشور ارسال شده ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­ها رعایت نگردیده و در وضعیت فعلی قابل طرح در دیوان عالی كشور نیست برای اقدام شایسته به دامغان كه طبق اطلاع محل فعلی قاضی محترم صادركننده حكم است ارسال و رونوشتی از اقدام مذكور به دادگاه كیفری 1 بوشهر ارسال می­ گردد» .

نظریه-  ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­ها ونحوه رسیدگی آن­ ها مصوب 1367 اظهارنظر نسبت به درخواست تجدید­نظر از حكم را كه متعاقب دادرسی راجع به موضوع پرونده و به كیفیت مذكور در این ماده باید انجام شود در صلاحیت قاضی صادر­كننده حكم قرار داده و ظهور بر این امر دارد كه قاضی در همان دادگاه به خدمت قضایی اشتغال داشته باشد اما انتقال قاضی به محل دیگری كه موجب زوال صلاحیت و سمت او برای قضاوت در دادگاه محل مأموریت سابق می­ شود موردی برای اعمال ماده مرقوم باقی نمی­ گذارد و ارسال پرونده به دنبال قاضی از شهری به شهر دیگر نه تنها مجوزی ندارد بلكه تأخیر رسیدگی احتمالاً به حقوق اشخاص ذینفع در پرونده لطمه می­ زند – بنابراین در چنین وضعی پرونده باید به مرجع تجدیدنظر ارسال شود و مرجع تجدید­نظر هم مكلف به رسیدگی است.

معاون اول قضایی دیوان عالی كشور-  فتح الله یاوری

به تاریخ روز سه شنبه 19/9/1370 جلسه وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی كشور به ریاست حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی رئیس دیوان عالی كشور و با حضور جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم كل كشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و كیفری دیوان عالی كشور تشكیل گردید.

پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان كل كشور مبنی بر: « هرچند در ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­های قید گردیده درخواست تجدید­نظر باید به نظر قاضی صادر­كننده حكم برسد و مورد اظهار­نظر قرار گیرد و لكن چون با انتقال قاضی صادركننده حكم اعمال ماده مذكور میسر نمی باشد و قاضی كه منتقل شده دیگر صلاحیت اظهارنظر در مورد را ندارد، در این گونه موارد نیازی به كسب نظر از قاضی صادركننده حكم نبوده و مرجع تجدید­نظر باید به تقاضای تجدید نظر رسیدگی نماید. بنابه مراتب رأی شعبه 12 دیوان عالی كشور تایید می ­شود» .

مشاوره نموده و اكثریت قریب به اتفاق بدین شرح رأی داده­ اند.

رأی شماره 567-19/9/1370

رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی كشور

ماده 9 قانون تعیین موارد تجدید­نظر احكام دادگاه ­ها و نحوه رسیدگی آن­ ها مصوب 14 مهرماه 1367 كه تكلیف قاضی صادر­كننده حكم را نسبت به درخواست متقاضی تجدید­نظر معین نموده ناظر به موردی است كه خدمت قاضی در همان دادگاه ادامه داشته باشد اما اگر قاضی به محل دیگری منتقل شده و یا به هر عنوان دیگر در شغل قضایی سابق خود نباشد اعمال ماده مرقوم مورد پیدا نمی­ كند و پرونده باید برای رسیدگی به مرجع تجدید­نظر ارسال شود – بنابراین رویه شعبه 12 دیوان عالی كشور كه با این نظر مطابقت دارد صحیح تشخیص می­ شود. این رأی بر طبق ماده واحده قانون وحدت رویه قضایی مصوب 1328 برای شعب دیوان عالی كشور و دادگاه ­ها در موارد مشابه لازم­ الاتباع است.