رای وحدت رویه 526 – 1368/2/19
روزنامه رسمی 12902-30/3/1368
شماره 1023- هـ 31/2/1368
پرونده وحدت رویه ردیف 68/8 هیئت عمومی
ریاست معظم دیوان عالی كشور
احتراماً آقای سرپرست محترم دادگاههای كیفری تهران طی شماره 4183 مورخ 17/10/67 شرحی به دادسرای دیوان عالی كشور ارسال و با انضمام دو فقره پرونده به كلاسه های 67/133/541 و 67/135/297 مربوط به شعبات 133 و 135 محاكم كیفری 1 تهران اعلام داشته در امر رسیدگی و تجدیدنظر نسبت به آراء صادره از محاكم كیفری 2 قبل از ( 4/9/67) یعنی تاریخ لازم الاجرا شدن قانون تعیین موارد تجدیدنظر در احكام دادگاه ها و نحوه رسیدگی آن ها از طرف محاكم مذكور آراء متفاوت صادر گردیده است و تقاضای طرح موضوع را در هیئت عمومی دیوان عالی كشور نموده است و اینك خلاصه جریان پرونده ها به شرح ذیل معروض می شود.
1- طبق محتویات پرونده كلاسه 67/133/541 آقای كلاهدوز یكی از منازل متعلق به دولت عداوناً تصرف و درآن سكونت می كند و در سال 63 خانة مذكور از طرف شهربانی به سرپاسبانی واگذار میگردد و چون آقای كلاهدوز حاضر به تخلیه و تحویل نبوده علیه وی اقدام به شكایت شده و دادسرای عمومی تهران در مورد وی كیفرخواست شماره 936- مورخ 25/9/63 به اتهام تصرف عدوانی صادر و دادگاه كیفری 2 تهران شعبه 174 طبق دادنامه شماره 1359-27/11/63 مستنداً به ماده 134 قانون تعزیرات متهم مذكور را به پنجاه ضرب شلاق تعلیقی به مدت دو سال و نیز به تخلیه و رفع مزاحمت از منزل مورد بحث محكوم می نماید و پس از مدت چهارسال حكم صادره اجراء نگردیده است و در تاریخ 30/9/67 محكوم علیه به حكم صادره اعتراض و توضیح داده كه خانه مورد بحث قبل از سال 1357 به تصرف او درآمده و مشمول عفو گردیده و بعداً به او واگذار شده است و پرونده جهت رسیدگی به شعبه 133 دادگاه كیفری 1 ارجاع شده و دادگاه پس از اخذ نظریه مشاور طبق دادنامه شماره 640-14/10/67 به خلاصه چنین رأی داده است: با توجه به اینكه اولاً تصرف عدوانی در سال 57 انجام گرفته و طبق لایحه عفو عمومی شورای انقلاب موضوع مورد عفو واقع شده و قابل مجازات نمی باشد و ثانیاً استناد به قانون تعزیرات هم صحیح نبوده زیرا جرم قبل از قانون تعزیرات واقع شده است و به خلاصه اینكه حكم صادره خلاف قانون می باشد مستنداً به ماده 10 قانون تجدید نظر احكام دادگاه ها مصوب سال 1367 دادنامه شماره 1359-27/11/63 صادره از دادگاه كیفری 2 تهران را نقض و حكم بر برائت متهم مذكور صادر و اعلام كرده است و در پایان رأی شاكی خصوصی را به دادگاه حقوقی هدایت كرده و در رابطه با نظر آقای مشاور كه حكم صادره را به لحاظ اینكه قبل از تصویب قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها مصوب سال 67 بوده و مشمول قانون مزبور نمی گردد اعلام داشته چون قانون تجدیدنظر قانون شكلی بوده شامل احكام صادره قبل از تصویب قانون مزبور هم می گردد.
2-طبق محتویات پرونده 67/135/297 شعبه 135 دادگاه كیفری 1 تهران ، آقای رئیس هیئت مدیره شركت تعاونی مسكن كارگران ماشین های راهسازی به اتهام تصرف عدوانی كارگاه شركت پیمانكاری گستره و مزاحمت در جهت فعالیت آن تحت تعقیب قرار گرفته و آقای دادیار دادسرای ناحیه 2 تهران با توجه به شكایت و دلائل آن مجرمیت را محرز دانسته و از دادگاه كیفری 2 تهران تقاضای مجازات متهم را مستنداً به ماده 134 تعزیرات نموده است و شعبه 189 دادگاه كیفری 2 تهران پس از تعیین وقت و تشكیل جلسات و رسیدگی به شرح دادنامه شماره 1023-4/5/67 با احراز بزهكاری متهم با این استدلال كه توافق نامه مورخ 8/5/66 ناقص قرارداد اولیه بوده و در نتیجه شركت كارفرما نمی توانسته در اجرای مادتین 44 و 45 شرائط عمومی پیمان از شركت پیمانكار خلع ید نماید مستنداً به ماده 134 قانون تعزیرات متهم را به تحمل 20 ضربه شلاق و رفع آثار تصرف از 7 باب انبار و كارگاه مورد ادعا و استرداد اموال شركت شاكی محكوم نموده است و با وصول اعتراضات محكوم علیه از طرف دادسرای دیوان عالی كشور پرونده مطالبه و مورد رسیدگی قرار گرفته و این دادسرا موضوع را فاقد جنبه كیفری دانسته و در نتیجه دادنامه صادره 1023 مورخ 4/5/67 و نیز دستور مورخ 9/7/67 دادگاه را مبنی بر اعمال ماده 139 قانون تعزیرات مبنی بر اشتباه اعلام و از اجرای حكم جلوگیری و پرونده جهت تذكر به آقای قاضی صادركننده حكم در اجرای بند 2 دستورالعمل اجرایی مادتین 284 و 284 مكرر به دادرسی مربوطه اعاده شده و از طرف اجرای احكام مراتب تذكر و با عدم قبول آن از طرف قاضی نامبرده آقای دادیار موضوع اشتباه در حكم صادره را در حد قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها مصوب سال 1367 تلقی و پرونده را جهت اقدام مقتضی به دادگاه مربوطه اعاده داده است و دادگاه صادركننده حكم اظهارنظر كرده چون رأی صادره در زمان حكومت مادتین 284 و 284 مكرر… بوده و طبق همان قانون باید رسیدگی شود و سپس پرونده را با تایید دادنامه به نظر ریاست كل دادگاه های كیفری تهران رسانیده است و دادگاه مذكور پس از اخذ نظریه مشاور اقدام به صدور دادنامه شماره 323-14/10/67 نموده، با توجه به دلائل زیر ( 1- تاریخ لازم-الاجرا شدن قانون تجدیدنظر احكام دادگاه های 4/9/67 بوده و تسری و شمول آن نسبت به آراء صادره قبل از این تاریخ مستلزم ذكر آن در متن قانون است كه در هیچیك از موارد نه مفهوماً و نه منطوقاً ذكر از آن به میان نیامده است. 2- ادعای اینكه قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها قانون شكلی بوده و عطف بماسبق در قوانین شكلی مجاز است صرفنظر از اینكه دارای مستند قانونی نیست به دكترین حقوقی و استنباط حقوقدانان نمیتوان اكتفا كرد زیرا استنباط مقابل و معارضی هم وجود دارد كه از جمله می توان عقیده اداره حقوقی وزارت دادگستری را در خصوص قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها ذكر كرد. 3- تسری قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها به آراء قبل از تاریخ 4/9/67 مستلزم پذیرش هر نوع اعتراضی است ولو اینكه اعتراض مربوط به رأی صادره از 8 سال قبل باشد كه بهم ریختگی و آشفتگی كه از این عمل به وجود می آید خود مشكلی عظیم برای دستگاه عدلیه خواهد بود خصوصاً كه بعضی از پرونده ها به تبع رأی صادره نقل و انتقالات حقوقی و مدنی بر آن ها بار شده و بهم زدن همه آن نقل و انتقالات مشكلات جدیدی را در جامعه به وجود خواهد آورد. 4- تصویب قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها مطمئناً برای جلوگیری از تضییع حق است كه به این معنی از طریق اعمال مادتین 284 و 284 مكرر… عملی است و احتیاجی به تحلیل های حقوقی درجهت حاكمیت قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها نسبت به آراء قبل وجود ندارد ) مورد را از موارد تجدیدنظر ندانسته است بلكه اجرای مادتین مذكور را حاكم بر موضوع دانسته است. اینك به شرح آتی مبادرت به اظهارنظر می نماید:
نظریه- همان طور كه ملاحظه می فرمایید از شعبات 133 و 135 دادگاه كیفری 1 تهران در موضوع مشابه آراء مختلف و متناقض صادر گشته بدین توضیح كه در مورد اعتراض به آراء صادره از دادگاه كیفری 2 مربوط به قبل از تاریخ 4/9/67 یعنی تاریخ لازم الاجرا شدن قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها مصوب سال 67 شعبه 133 دادگاه كیفری 1 تهران موضوع را مشمول قانون تجدیدنظر مذكور دانسته و طبق آن رسیدگی و اتخاذ تصمیم نموده است ولی شعبه 135 دادگاه كیفری 1 تهران قانون تجدیدنظر احكام دادگاه ها را شامل آن ندانسته بلكه همان مادتین 284 و 284 مكرر قانون اصلاح آیین دادرسی كیفری را در این مورد قابل اعمال دانسته است بنابه مراتب مستنداً به ماده 3 از مواد اضافه شده به قانون آیین دادرسی كیفری مصوب اول مرداد ماه سال 1337 به منظور ایجاد و اتخاذ رویه واحد تقاضای طرح موضوع را در هیئت عمومی دیوان عالی كشور دارد.
معاون اول دادستان كل كشور- حسن فاخری
به تاریخ روز سه شنبه 19/2/1368 جلسه هیئت عمومی دیوان عالی كشور به ریاست حضرت آیت الله سید عبدالكریم موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی كشور و با حضور جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم كل كشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و كیفری دیوان عالی كشور تشكیل گردید. پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان كل كشور مبنی بر: « قانون تعیین موارد تجدیدنظر احكام دادگاه ها مصوب سال 1367 از قوانین شكلی و آمره ا ست كه عطف به ماسبق می شود لذا با لازم الاجراشدن قانون مزبور اعمال مواد 284 و 284 مكرر قانون اصلاح مواد از قانون آیین دادرسی كیفری كه قانون منسوخ است بلامجوز می باشد و كلیه احكام صادره قبل از لازم الاجراء شدن قانون فوق الاشعار اعم از اینكه اعتراض قبل از لازم الاجراء شدن قانون به عمل آمده باشد یا بعد از آن مشمول این قانون خواهد بود و رأی شعبه 133 دادگاه كیفری 1 تهران كه بر همین اساس صادر شده مورد تایید است. مشاوره نموده و اكثریت بدین شرح رأی داده اند.
رأی شماره 526-19/2/1368
رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی كشور نظر به ماده 4 قانون مدنی كه مقرر می دارد: اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ماقبل خود اثر ندارد مگر اینكه در خود قانون مقررات خاصی اتخاذ شده باشد و نظر به اینكه در قانون تعیین موارد تجدیدنظر احكام دادگاه ها و نحوه رسیدگی به آن ها مصوب مهرماه 1367 مقررات خاصی برای رسیدگی به درخواست تجدیدنظر محكوم علیه نسبت به احكام سابق دادگاه های كیفری قید نشده و بر طبق بند ب از مواد الحاقی به قانون آیین دادرسی مصوب آذرماه 1349 آراء دادگاه ها از حیث قابلیت اعتراض و پژوهش و فرجام تابع قانون مجری در زمان صدور آن می باشد لذا محكوم علیه حكم كیفری كه قبل از لازم الاجراء شدن قانون موارد تجدیدنظر احكام دادگاه ها ( 4/9/67 ) صادر گردیده نمی تواند رأساً به استناد قانون مزبور درخواست تجدیدنظر نماید.
این رأی بر طبق ماده 3 از مواد الحاقی به قانون آیین دادرسی كیفری مصوب 1337 برای دادگاه ها در موارد مشابه لازم الاتباع است.