رای وحدت رویه 5 – 1363/2/19
روزنامه رسمی شماره 11457-1363.4.9
شماره 137 – هـ 1363.3.19
ردیف 64.62 هیأت عمومی
بسمه تعالی
ریاست محترم دیوان عالی کشور
احتراماً: ناحیه 2 دادسرای عمومی تهران طی مشروحه شماره 20.1321-62.9.19 به عنوان شورای عالی محترم قضایی اعلام کرده دادگاه ها نسبت به پروندههای صدور چک بلامحل نظرات مختلفی اظهار کردهاند و توضیح داده که بعضی دادگاه ها صدور چک بلامحل را از موارد حقالله تشخیص و معتقدند که محاکمه باید با حضور متهم انجام شود و گذشت را مؤثر ندانسته و صدور حکم غیابی را مخالف ماده 290 قانون آییندادرسی اصلاحی میدانند و دادگاه های دیگر بدون حضور متهم و عدم دسترسی به وی حکم صادر مینمایند و مورد را از حقوقالناس تلقی و با گذشت شاکی پرونده را مختومه اعلام میدارند و با ارسال چهار فقره پرونده به منظور هماهنگی و ایجاد وحدت رویه تقاضا نموده اعلام فرمایند موارد از حقوقالله است و یا از حقوقالناس که با ملاحظه مراتب به شرح ذیل جریان پروندههای ارسالی معروض میگردد.
1-در پرونده کلاسه 93-62-426 شعبه 93 دادگاه کیفری 2 اتهامی آقای عباسعلی میرابی به صدور چک بیمحل چنین رأی داده است:
رأی – به تاریخ 62.4.22 در وقت مقرر شعبه 93 دادگاه کیفری 2 تهران به تصدی امضاءکنندگان ذیل تشکیل است و با ملاحظه اوراق پرونده کیفرخواست دادسرا معلوم گردید که عباسعلی میرابی را برای تعیین کیفر به این دادگاه معرفی نمودهاند در حالی که نه تأمینی از نامبرده اخذ شده و نه به دادگاه اعزام گردیده و نظر به این که صدور حکم غیابی در جرائم تعزیری پیشبینی نشده و بالاخص ماده 290 قانون اصلاح موادی از قانون آیین دارایکیفری صدور حکم غیابی را در حقالله جایز ندانسته و جرایم تعزیری نیز به طور کلی جنبه حقالله دارند لذا صدور حکم در مورد کیفرخواست دادسراخالی از اشکال نیست و به این جهت مقرر میدارد دفتر پرونده را از موجودی کسر و برای تکمیل تحقیقات و تفهیم اتهام به متهم و صدور تأمین وجهالضمان به دادسرا اعاده تا پس از رفع نقص چنانچه منتهی به سازش نشده باشد همراه کیفرخواست به دادگاه ذیربط ارسال دارند.
2- در پرونده 1793.61 دادگاه کیفری 2 شعبه 167 اتهامی آقای مصطفی نصرتی نژاد به اتهام صدور یک فقره چک بلامحل مورد تعقیب قرار گرفته بهموجب کیفرخواست 8334.61-61.11.12 طبق قوانین شرعی تقاضای تعیین مجازات درباره متهم شده است و در تاریخ 62.7.20 به شرح ذیل رأی صادر کرده است.
رأی دادگاه – از توجه به شکایت شاکی رمضانعلی ثابت تقیپور فرزند حسین و ملاحظه فتوکپی مستند دعوی و گواهی عدم پرداخت وجه چک از ناحیه بانک محال علیه و این که متهم در دادگاه حاضر نشده و از اتهام خود دفاعی به عمل نیاورده است و مستندات دعوی مصون از تعرض درباره مدعی باقیمانده با احراز بزهکاری و ثبوت تقصیر متهم و مستنداً به ماده 6 قانون صدور چک که فعلاً دارای اعتبار و قوت قانونی است با رعایت ماده 35 قانون مجازات اسلامی به لحاظ این که متهم فاقد سابقه محکومیت کیفری است نامبرده را به سه ماه حبس جنحهای و پرداخت 90000 ریال جزای نقدی ربع مابهالتفاوت وجه چک مذکور تعزیر مینماید. این رأی غیابی و ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل رسیدگی واخواهی در همین دادگاه است.
3- در پرونده 89-61-78 شعبه 89 دادگاه کیفری 2 تهران آقای محمدتقی پیرفرخان به اتهام صدور چک بلامحل مورد تعقیب واقع و به شرح ادعانامه شماره 936-61.9.30 به استناد ماده 6 قانون صدور چک بی محل درخواست تعیین کیفر شده و در تاریخ 62.6.6 دادگاه چنین رأی داده است:
رأی – در مورد اتهام آقای محمدتقی پیرفرخانی دائر به صدور چک بلامحل به شماره 776415 مورخ 60.10.12 عهده بانک صادرات ایران به مبلغ یکصد هزار ریال با توجه به محتویات پرونده و شکایات شاکی و گواهی برگشت بانک محال علیه و فتوکپی مصدق چک به نظر دادگاه گناهش محرزاست و با توجه به ماده 6 قانون صدور چک و فتوای حضرت امام و آیات عظام که مجازات تعیین شده را درباره چک متعین ندانستهاند و رعایت ماده 35 قانون مجازات اسلامی به لحاظ وضع خاص متهم و فقدان سابقه کیفری دادگاه متهم موصوف را به شصت و یک روز حبس تعزیراً محکوم مینماید.رأی صادره غیابی محسوب و ظرف ده روز پس از ابلاغ و به شرط اعتراض قابل رسیدگی واخواهی در این دادگاه میباشد.
4- در پرونده 53-58-97 دادگاه عمومی شعبه 53 آقای حسین عشقی خرسند به اتهام صدور چک بلامحل مورد تعقیب واقع و برابر کیفرخواست شماره 2490-58.8.29 دادسرای تهران به استناد ماده 6 قانون صدور چک تقاضای مجازات وی شده است و دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدورحکم غیابی شماره 1055-58.11.11 نموده است.
رأی – در خصوص اتهام حسین خرسند عشقی دائر به صدور یک فقره چک بلامحل به شماره 105266-58.5.25 به مبلغ275000 ریال عهده بانک عمران با توجه به شکایت شاکی و فتوکپی چک مورد شکایت و گواهی بانک دائر بر مسدود بودن حساب و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده گناه وی محرز و مسلم است و با انطباق عمل با ماده 6 قانون چک بلامحل و رعایت ماده 45 و 46 قانون جزا به علت فقد سابقه کیفری دادگاه متهم را به سه ماه حبس جنحهای و مبلغ 6875 ریال جزای نقدی معادل یک چهارم وجه چک محکوم مینماید. این رأی پس از ابلاغ ظرف مهلت قانونی قابل رسیدگی فرجامی است.
نظریه – همانطور که ملاحظه میفرمایید در خصوص رسیدگی و صدور حکم غیابی در مورد بزه صدور چک بلامحل بین دادگاه های کیفری 2 اختلافنظر وجود دارد شعبه 93 در جرایم تعزیری معتقد به رسیدگی با حضور متهم میباشد و برای بزه صدور چک بلامحل جنبه حقالهی قائل و آن را مشمول ماده 290 قانون اصلاح موادی از قانون آییندادرسی کیفری میداند و صدور حکم غیابی را واجد اشکال قانونی تشخیص و از صدور آن خودداری کرده است در صورتی که شعب 167 و 89 و 53 در موضوع اتهام صدور چک بلامحل رسیدگی غیابی نموده و مبادرت به صدور احکام مذکور نمودهاند بنا به مراتب نظر به این که از دادگاه های کیفری راجع به استنباط از قوانین رویههای مختلفی اتخاذ گردیده و مستنداً به ماده 3 از مواد اضافه شده به قانون آییندادرسی کیفری تقاضای دستور طرح در هیأت عمومی دیوان عالی کشور جهت اتخاذ تصمیم مقتضی مینماید.
حسن فاخری – معاون اول دادستان کل کشور
جلسه وحدت رویه
به تاریخ روز چهارشنبه 1363.2.19 جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی رییس دیوانعالی کشور و با حضور جناب آقای سیدبابا صفوی نماینده دادستان کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی و کیفریدیوان عالی کشور تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای سیدبابا صفوی نماینده دادستان کل کشور مبنی بر (با توجه بهماده 10 قانون صدور چک، مصوب سال 1355 که قابلیت اجرایی دارد و نسخ نشده جرایم مذکور در آن قانون بدون شکایت دارنده چک قابل تعقیب نیست و با گذشت شاکی تعقیب متهم موقوف میگردد علیهذا موضوع صرفاً جنبه حقالناس دارد و خارج از شمول ماده 290 قانون اصلاح موادی ازقانون آییندادرسی کیفری است و قابل رسیدگی و صدور حکم غیابی میباشد) مشاوره نموده و اکثریت قریب به اتفاق بدین شرح رأی دادهاند.
وحدت رویه ردیف 64.62
رای وحدت رویه شماره 5
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور
بسمه تعالی
هرگاه پرونده مربوط به اتهام صدور چک بلامحل طبق موازین قانونی معد برای اظهارنظر باشد رسیدگی و صدور حکم در غیاب متهم خالی از اشکال است در مواردی که شاکی گذشت نماید دادگاه به موجب ماده 159 قانون تعزیرات و ماده 11 قانون صدور چک مصوب تیر ماه 1355 مکلف به صدور رأی به موقوفی تعقیب میباشد بنابراین آراء شعب 89 و 53 و 167 دادگاه های کیفری 2 تهران از این جهت به نظر اکثریت اعضاء هیأت عمومی دیوانعالی کشور صحیحاً صادر گردیده است. این رأی به تجویز ماده 3 قانون اضافه شده به قانون آییندادرسی کیفری در موارد مشابه برای دادگاه ها لازمالاتباع است.