دعوای فسخ نکاح بهدلیل کتمان افسردگی توسط زوجه
درتاریخ : 1392/04/12 به شماره : 9209970909900159
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 26 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، فسخ نکاح، تدلیس، کتمان بیماری، شرط ضمن عقد، شرط بنایی
چکیده رای
بیماری افسردگی از عیوب موجد حق فسخ نکاح نیست همچنین تدلیس موجب فسخ بهعلّت کتمان بیماری محقق نشده است زیرا سلامت زوجه از افسردگی جزو قیود مصرّحه بهعنوان شرط ضمن عقد ذکر نشده و عقد نیز متبایناً بر آن واقع نشده است.
خلاصه جریان پرونده
برابر محتویات پرونده، خواهان آقای الف.ی.فرزند ح. ، 31ساله، شغل آزاد، کارگر، ساکن اصفهان، طی دادخواست تقدیـمی به ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی اصفهان بهطرفیت خوانده دعوی همسرش خانم الف.ذ. فرزند م. ، 28 ساله، خانهدار، ساکن اصفهان، بهخواسته فسخ نکاح منعقده فیمابین خود و خوانده دعوی به جهت تدلیس در ازدواج و اینکه همسرم مبتلابه بیماری روانی و داشتن پروندههای روانپزشکی در بیمارستان خ.ن. و ع. بوده و قبل از عقد آن را کتمان و به من نگفتهاند و حدود چهار سال و سه ماه از تاریخ عقد میگذرد و هر دو در بلاتکلیفی هستیم و مواقعه صورت گرفته و حاصل آنیک فرزند بهنام ز. میباشد که دچار بیماری هماژیم خونی است و گفته که خوانده مرا نیز مورد ضربوجرح قرارداده است لذا تقاضای رسیدگی نموده و موضوع دادخواست پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه محترم 22 دادگاه عمـومی حقـوقی اصفـهان مورد بررسی قرارگرفتـه است در پی استعلام دادگاه درخصوص مطالبه پروندههای بالینی خوانده دعوی در رابطه با شوک الکترونیکی موضوع مسمومیت و غیر آن، تمام کپی پرونده مذکور برابر با اصل به دادگاه ارسالشده و ضمیمه اوراق پرونده گردیده است و متعاقباً آقای ع.ر. با وکالت از سوی زوج آقای الف.ی.با تقدیم لایحهای در بخشی از آن اعلام داشته که زوجه در همان ابتدای زندگی مشترک برابر اعلام زوج موکّل، از جهت روحی و روانی تعادل نداشته و رفتارهایی مانند کندن مو، پرخاشگری، غرق در توهّـمات بودن، گریه کردن، فـحّاشی و خـودزنـی و حـمله به شوهر داشته. اخیراً زوج متوجّه شده که زوجه در سال 85 به علّت افسردگی و ناراحتیهای روحی و روانی در بیمارستان ن. و ح.ع.(ع) بستری بوده و دارای پرونده خودکشی و مسمومیت است که آن را هنگام عقد کتمان نموده بودند که در صفحات پرونده بالینی منعکسشده است و خوانده با دارو و درمان تحت کنترل است و برابر مدارک و اسناد و تدلیس در امر ازدواج تقاضای فسخ نکاح نموده، ضمن آنکه خواستار معرّفی وی به پزشکی قانونی شده است. کمیسیون پزشکی با شرکت پنج نفر کارشناس و ملاحظه سوابق پزشکی موجود در مورد خوانده دعوی و ملاحظه اظهارات خواهان و خوانده دعوی و انجام مصاحبه روانپزشکی با زوجه اعلام نموده که زوجه خانم الف.ذ. ع. فرزند م. به علّت ابتلاء به اختلال افسردگی دومرتبه در سالهای 85 و 89 در بخش روانپزشکی بستریشده و در حال حاضر ازنظر خلقی کنترلی است و بیماری وی برای فرزند مشترک خطرآفرین نیست کپی دادنامه شعبه محترم 22 دادگاه عمومی حقوقی اصفهان مبنی بر حکم به بطلان دادخواست استرداد طفل مشترک به زوج بر اساس نظریه کمیسیون پزشکی ضمیمه اوراق پرونده شده است. در جلسه مورّخه 7/12/90 وکیل خوانده اظهار داشته که بررسی سوابق موجود در پروندههای متعدّد بیانگر آن است که خواهان از تاریخ 25/5/86 که خوانده را عقد نموده به کرّات او را مورد بیمهری و کتک زدن قرارداده و خوانده با بزرگواری از کنار آنها گذشته و به جهت ادامه زندگی مشترک و جلوگیری از آبروریزی خواهان را تحمل نموده که گواهیهای پزشکی قانونی ضمیمهشده و بیماری خوانده در سال 85 و 89 صرفاً یک افسردگی بوده که کمیسیون پزشکی نیز گواهی نموده است و بر همین اساس دادخواست استرداد طفل که زوج تقدیم دادگاه نموده بر اساس دادنامه صادره حکم به بطلان آن بر اساس همین نظریه کمیسیون صادرشده است و در حال عقد و حاضر زوجه نیز هیچ مشکلی روحی و روانی که موجب فسخ نکاح گردد نداشته و ندارد و تمام برای فرار از مسئولیّت قانونی میباشد. و وکیل زوج نیز گفته که موارد ضربوجرح وارده به زوجه که پزشکی قانونی گواهی نموده حکمی در مورد آن صادر نشده و نظریه کمیسیون پزشکی در رابطه با موضوع حضانت طفل مشترک بوده و مضاف بر اینکه قبل از ازدواج زوجه مشکل روحی داشته و مجدّداً تقاضای فسخ نکاح نموده است زوجه مجدّداً به پزشکی قانونی معرّفی شده و پس از معاینه روانپزشکی و ملاحظه سوابق پزشکی گواهی نموده که وی مبتلا به اختلال افسردگی اساسی راجعه همراه با مشکلات رفتاری است و شروع آن را از سال 85 اعلام نموده است. و با توجّه به گواهی صادره وکیل زوج مجدّداً با تقدیم لایحه و اینکه بیماری یادشده از سال 85 بوده و زوج را مطّلع از آن ننموده و تدلیس در ازدواج محقّق شده لذا تقاضای فسخ نکاح نموده است. شعبه محترم 22 دادگاه عمومی حقوقی اصفهان پس از بررسی و تحقیقات انجامشده و اعلام ختم جلسه دادرسی بهموجب دادنامه شماره 000156 ـ 31/1/91 با توجّه به دفاعیات خوانده دعوی (وکیل وی) و محتویات پرونده و اینکه وجود بیماری خوانده مشمول بندهای مادّه 1123، 1128 قانون مدنی نمیگردد لذا دعوای خواهان را مقرون بهواقع ندانسته و مستنداً به مفهوم مادّه 2 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به ردّ دعوای فسخ نکاح صادر نموده است. رأی دادگاه پس از ابلاغ از سوی زوج آقای الف.ی.با وکالت آقای ع.ر. مورد اعتراض قرارگرفته و با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و بعضاً تکرار مطالب گذشته و بیان اینکه زوجه برابر اسناد و مدارک موجود به هنگام عقد نکاح شرط سلامت را که عقد متبانیاً بر آن واقع گردیده فاقد بوده و رأی دادگاه نیز مستند و مستدلّ نبوده لذا تقاضای تجدیدنظر نموده است. و زوجه نیز در ردّ تجدیدنظرخواهی با تقدیم لایحه و بیان موردایراد ضربوجرح قرار گرفتن از سوی زوج و صدور دادنامه در این خصوص و اخراجم از منزل و عدم پرداخت نفقه و اینکه من متعاقباً مطالبه مهریه نمودهام و بیماری منتسب به من جزء عیوب موجبه فسخ نکاح نبوده لذا تقاضای تأیید دادنامه تجدیدنظر خواسته را نموده است. پرونده در شعبه محترم نهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان موردبررسی قرارگرفته و آن دادگاه با بررسی محتویات پرونده و اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره 0000626 ـ 14/5/91 با عنایت به محتویات پرونده و قطعنظر از اینکه مراتب مورد اعلام از ناحیه زوج از مصادیق فسخ نکاح میباشد یا خیر؟ با ملاحظه تاریخ ازدواج و تاریخ دادخواست فسخ نکاح و اینکه زوج قبل از آن نیز بهخاطر بیماری مورد انتساب به زوجه تقاضای استرداد طفل مشترک چهاردهماهه خود را نموده و حکم به بطلان دعوای وی صادرشده که تماماً حکایت از اطلاع زوج در رابطه با بیماری زوجه داشته و معذلک اقدام به فسخ و اعمال فوریت آن ننموده لذا با اصلاح مواد قانونی مورد استناد و مندرج در دادنامه و ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است. متعاقباً زوج آقای الف.ی.با وکالت آقای ع.ر. در اعتراض به دادنامه فرجامخواسته با تقدیم دادخواست و لایحه پیوست و بیان عدم اطلاع زوج از بیماری زوجه قبل از ازدواج با وی و اقدام به دادخواست پس از اطّلاع و ملاحظه نظریه پزشکی و اعمال نمودن فوریت فسخ لذا فرجامخواهی نموده است و زوجه نیز در ردّ فرجامخواهی وی لایحهای تقدیم دادگاه کرده و پرونده برای فرجامخواهی به دیوانعالی کشور ارسال و برای بررسی به این شعبه ارجاع شده است.
رای دیوان
درخـصوص فرجامخواهی آقای الف.ی.فرزند ح. با وکالت آقای ع.ر. بهطرفیت همسرش خانم الف.ذ.فرزند م. در اعتراض به دادنامه شماره 0000626 ـ 14/5/91 صادره از شعبه محترم نهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان که بهموجب آن رأی شماره 000156 ـ 31/1/91 شعبه محترم 22 دادگاه عمومی حقوقی اصفهان مبنی بر حکم به بطلان دعوای فسخ نکاح تأیید گردیده است، با مداقّه و امعان نظر در جامع از اوراق و محتویات پرونده و اولاً بیماری منتسب به زوجه مبنی بر افسردگی از عیوب موجبه فسخ نکاح احصاء شده در قانون و شرع نبوده و کتمان آن برفرض ثبوت موجب تدلیس در ازدواج نشده زیرا سلامت زوجه از افسردگی جزء قیود مصرّحه بهعنوان شرط ضمن عقد ذکـر نشده و اجراء عقـد نیز مبنیاً بر آن فاقد دلیل و مدرک اثباتی قابل استناد است و ثانیاً با توجّه به تاریخ عقد ازدواج فرجامخواه با فرجامخوانده که مورّخ 2/5/86 ثبت گردیده و وکیل زوج در اظهارات اوّلیه خود گفته که زوج در همان ابتدای ازدواج متوجّه مشکل روحی و روانی زوجه و سابقه بستری شدنش در بیمارستان شده ولی معذلک در تاریخ 12/8/90 اقدام به دادخواست فسخ نکاح نموده که اعمال فوریت خیار فسخ نکاح حسب متعارف نشده لذا ضمن ردّ فرجامخواهی دادنامه فرجامخواسته در تأیید دادنامه تجدیدنظر خواسته نتیجتاً ابرام میگردد و پرونده در اجراء مادّه 396 قانون آیین دادرسی مدنی به دادگاه صادرکننده حکم ارسال میشود.
رئیس شعبه 26 دیوانعالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ افشاری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.