دعوای اعسار نسبت به اموال ناشی از جرم
درتاریخ : 1392/12/04 به شماره : 9209970221201362
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اعسار، اعسار از پرداخت محکومٌبه، اموال ناشی از جرم
چکیده رای
اگر مدعی اعسار به لحاظ ارتکاب جرائم مالی و تصاحب اموال غیر در بازداشت باشد، پذیرش اعسار، مستلزم مشخص شدن سرنوشت اموال حاصل از جرم است.
رای بدوی
در خصوص دعوی آقای ج.س. فرزند غ. بهطرفیت خواندگان 1- ک.ح. 2- م.س. 3- د.ت. 4- ع.ه. 5- م.م. 6- ن.ن. 7- م.ت. 8- م.الف. 9- م.ف. 10- م.خ. 11- ش.م. به خواسته صدور حکم مبنی بر اعسار و تقسیط به دادنامه شماره 00791 مورخه 18/1/88 صادره از شعبه 1172 دادگاه عمومی جزائی تهران بدین توضیح که خواهان خود را معسر از پرداخت محکوم و فاقد تمکن مالی و دارایی معرفی و حدود شش سال بیشتر از جنبه کیفری جرم در زندان میباشند و جهت اثبات ادعای خویش به گواهی گواهان استناد نموده و گواهان تعرفه شده نیز ادعای مشارٌالیه و تأیید و تصدیق نمودهاند از طرفی خواندگان دعوی در وقت رسیدگی دادگاه حاضر نگردیدهاند و لایحهای نیز تقدیم دادگاه نگردیده و نسبت به ادعای خواهان ایراد و اعتراضی به عمل نیاوردهاند علیهذا دادگاه حسب مراتب فوقالذکر و مستنداً به مواد 504و513 قانون آیین دادرسی مدنی بدواً خواهان را از تأدیه هزینه دادرسی و پرداخت دفعتاً و واحده محکومٌبه معاف میدارد و ثانیاً خواهان قادر است محکوم به را بهصورت اقساط در حق محکومٌله کارسازی و پرداخت نماید لذا با وارد تلقی نمودن خواسته خواهان مستنداً به مواد 1و20و21و23و26 قانون اعسار و ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی رأی به اعسار کامل محکومٌبه تا زمان متمکن شدن و مالدار شدن صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر درمحاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1172 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ حسین زاده
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی خانم م.خ. و آقای ش.م. بهطرفیت آقای ج.س. نسبت به دادنامه شماره 1001-14/10/92 شعبه 1172 دادگاه عمومی جزایی تهران دایر بر صدور حکم بر اعسار کامل تجدیدنظر خوانده از پرداخت و ردّ وجوه تجدیدنظرخواهان و سایر مجنیٌعلیهم، وارد است. اولاً تجدیدنظر خوانده در دادخواست خود را قادر به پرداخت بهصورت اقساط شناخته و مفاد حکم با اقرار ایشان در این مورد در تضاد است. ثانیاً حبس و سابقه بازداشت تجدیدنظر خوانده جملگی ناشی از ارتکاب جرائم مالی بوده که درنتیجه ارتکاب جرم اموال غیر را تصاحب نموده و سرنوشت اموال حاصلشده درنتیجه آن جرائم مشخص نگردیده است. ثالثاً: اطلاع گواهان از اموال تحصیل شده از طرق فوق و نیز میزان دارایی محکومٌعلیه محرز نبوده و مودای آنان مثبت عدم توانایی استرداد وجوه و اموال نمیباشد مضافاً حسب اقرار تجدیدنظر خوانده نامبرده به جهت اعمال مقررات قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی از طرف دادگاه حقوقی در بازداشت میباشد و حبس وی ارتباطی به محکومٌبه موضوع این دعوی ندارد بنابراین دادگاه دادنامه مذکور را قابلتأیید ندانسته و مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی و 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را نقض و حکم به بطلان دعوی نخستین صادر و اعلام میدارد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دوبحری ـ قیصری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.