درخواست طلاق زوجه به دلیل ازدواج مجدد زوج
درتاریخ : 1392/10/23 به شماره : 9209970908300537
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 1 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، وکالت در طلاق، شرط ضمن عقد، ازدواج مجدد، ازدواج دائم، ازدواج موقت
چکیده رای
ازدواج مجدد زوج، که به شرح مذکور در بند 12 از شروط ضمن عقد نکاح، وکالت در طلاق برای زوجه ایجاد میکند، منصرف به ازدواج دائم است و ازدواج موقت را در برنمیگیرد.
خلاصه جریان پرونده
خانم الف.خ. با وکالت ح.ز. دادخواستی بهطرفیت آقای و.الف. به خواسته صدور حکم مبنی بر گواهی عدم امکان سازش به استناد بند 7 عقدنامه تقدیم دادگستری شهرستان کاشمر نموده است وکیل خواهان در شرح دادخواست توضیح داده است که موکل زوجه دائمی خوانده بود متأسفانه بنا به اظهار موکل خوانده محترم اعتیاد داشته و این امر باعث شده که ادامه زندگی میسور نمیباشد حسب بند 7 عقدنامه زوج به زوجه وکالت بلاعزل داده تا در صورت تحقق این شرط موکله بتواند خود را مطلقه نماید لهذا با عنایت بهمراتب فوق صدور حکم به شرح ستون خواسته مورد استدعا است رسیدگی به شعبه دوم دادگاه حقوقی محول میگردد، دادگاه ضمن تعیین وقت طرفین را به دادرسی دعوت نموده و در تاریخ 16/9/89 وکیل خواهان و شخص خوانده حاضر گردیدهاند وکیل خواهان اظهار داشته موکل تقاضای طلاق دارد به علّت اعتیاد زوج به مواد مخدر و ازدواج مجدد ایشان با خانم ز.م. در همین جلسه اول دادگاه اضافه مینمایم و دلایل را ارائه خواهم داد به استناد بند 7 و12 سند ازدواج مدارک آن را و فتوکپی عقدنامه ارائه خواهم داد و برای اعتیاد او را به آزمایش بفرستید خوانده اظهار داشته من اعتیاد ندارم مرا به آزمایش بفرستید هرچه جواب دادند طبق مقررات عمل شود و ازدواج مجدد نکردهام من مغازه دارم تعمیرات موبایل و گاهی مادرش به مغازه من میآید و با او ازدواج نکردهام وکیل خواهان اظهار داشته عقد دارم که وی با خانم م. ازدواجکرده ارائه میدهم اقرارنامه خانم ز.م. هست که تقدیم میکنم که ضمیمه پرونده شود خانم الف.خ. خواهان پرونده در تاریخ 30/9/89 در وقت فوقالعاده در دادگاه حاضرشده و اظهار داشته میخواهم طلاق بگیرم به علّت اعتیاد خوانده و ازدواج مجدد او نمیتوانم با او زندگی کنم و در مورد مهریه دادخواست دادهام و چهار سکه از مهریه بذل میکنم در مقابل طلاق و بقیه را با دادخواست جداگانه خواهم گرفت و جهیزیه را گرفتهام و حقی بر او ندارم فرزند مشترک نداریم نفقه از او نمیخواهم و از تاریخ 5/4/89 آمدهام خانه پدرم و حامله نمیباشم پزشک میروم دادگاه موضوع را به داوری ارجاع و خواهان آقای م.خ. را به عنوان داور خود معرفی نموده و دادگاه مقرر داشته که خوانده جهت آزمایش و تست اعتیاد حاضر شود و داور خود را نیز معرفی نماید سپس دادگاه طی دادنامه 1012ـ 1/10/89 با این استدلال خوانده را تا روز جلسه دادگاه ملاقات نکردهام و نمیشناختهام و با تذکر پدر خواهان و بررسی بهعملآمده مشخص شد که خوانده با اینجانب قرابت دارد و ازاینجهت حق رسیدگی ندارم لذا به استناد ماده 91 ق.آ.د.م. بند الف قرار امتناع از رسیدگی صادر نموده و پرونده از آمار شعبه کسر و به شعبه اول دادگاه عمومی کاشمر ارجاع میگردد داور زوجه در برگ جداگانه اظهارنظر نموده ولی اثر از اظهارنظر و حتی معرفی داور توسط زوج در پرونده ملاحظه نمیگردد ، گواهی پزشکی قانونی شهرستان کاشمر به شماره 946/891532 مورخ 13/7/89 حاکی از عدم حمل و بارداری زوجه (خانم الف.خ.) است دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 152ـ 18/2/90 به شرح زیر رأی داده است «در خصوص دعوی خانم الف.خ. با وکالت آقای ح.ز. بهطرفیت و.الف. به خواسته صدور حکم مبنی بر گواهی عدم امکان سازش به استناد بندهای 5و12 عقدنامه ، با توجه به محتویات پرونده و نظر به اینکه خواهان وکیل وی دلیل خویش را بندهای 5و12 عقدنامه اعلام نموده لیکن حسب مورخ 30/9/89 جواب آزمایش خوانده مبنی بر اعتیاد منفی اعلام گردیده است و دلیل ارائهشده در مورد بند 12 از جانب خواهان دلالت بر ازدواج موقت دارد که خارج از محدوده بند 12 عقدنامه میباشد لذا دادگاه به جهت فقد دلیل اثباتی خواسته خواهان را وارد ندانسته و حکم به ردّ آن صادر مینماید» خانم الف.خ. با وکالت آقای ح.ز. از دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه پیوست تجدیدنظرخواهی اعلام داشته بر اساس آخرین تحقیقاتی که موکله انجام داده خوانده مبادرت به ازدواج مجدد موقت باخانم ف.م. نموده و شخص خانم م. به این موضوع معترف و حتی اقرارنامه رسمی ایشان در پرونده ضم بوده و حتی نسخهای از صیغه نامه موقت خوانده که توسط دادگستری مصدق شده نیز در پرونده پیوست میباشد رسیدگی به شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی محول شده که به شرح تصمیم مورخ 21/4/90 با اعلام چند نقص تحقیقاتی به شرح زیر پرونده به دادگاه بدوی برای رفع نقص اعاده نموده است 1ـ داوری طبق مقررات انجام نگردیده و زوج داور خود را معرفی نکرده و اظهار داور زوج ضروری است 2ـ در معرفی زوج جهت تست اعتیاد تأخیر شده مجدداً معرفی گردد 3ـ سوابق احتمالی زوج از مراجع مربوطه استعلام گردد 4ـ راجع به ازدواج مجدد از زوج و… تحقیق نشده که لازم است تحقیق شود 5 ـ اینکه دادگاه ازدواج موقت را خارج از محدوده بند 12 عقدنامه دانسته وجه آن را بیان نکرده که لازم است مبنای آن را بیان دارد که دادگاه ادامه رسیدگی سوابق کیفری زوج از طریق زندان استعلام که یکبار سابقه بازداشت به جرم عدم پرداخت دین گواهیشده است استشهادیهای از طرف زوجه یا وکیل وی پیوست گردیده که زوج (آقای و.الف.) باخانمی به نام ز.د. فرزند د. ازدواجکرده وکیل خواهان به موارد فوق اشارهکرده و افزوده ازدواج با خانم ز.د. ازدواج دوم است و بنا به اظهار موکل قبلاً نیز با خانم ز.م. ازدواج نموده است که مدارک آن پیوست پرونده است تجدیدنظر خوانده (آقای و.الف.) اظهار داشته بنده ازدواج موقت را قبول ندارم در خصوص خانم ز.م. با توجه به ادعایی که کرده حتی حکم جلب ایشان را گرفتهام و قبول ندارم در مورد خانم ز.د. قبول ندارم چون ایشان نوه عموی بنده میباشد و او بهصورت حق عمل کاری کار میکرده و مغازه از او بوده و کار از بنده و معتاد هم نمیباشم در خصوص داوری بنده قبول ندارم هرکس میخواهد طلاق بگیرد هزینه داوری پرداخت نماید و خودش داور بگیرد بنده متقاضی طلاق نمیباشم و حاضر به طلاق نمیباشم دادگاه با هزینه خواهان برای زوج داور تعیین نموده و دادگاه داوران توجیه و تفهیم نموده است و درنهایت مساعی داوران در جهت صلح و سازش فیمابین زوجین مؤثر واقع نشده است و پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارسال که طی دادنامه 2464 ـ 18/12/90 مفاداً با این استدلال که با توجه به شهادت شهود و اعتراف خانم ز.م. در سند رسمی 148593مورخ 15/4/89 مبنی بر اینکه در سال 88 در عقد موقت آقای و.الف. بوده است و به تمام حقوق خود رسیده و ادعایی نسبت به زوج موصوف ندارد که این سند از یکجهت جنبه شهادت نیز میتواند داشته باشد و از طرفی زوج ظاهراً برای برائت ذمه خود از حقوق زوجه مذکور (خانم ز.م.) در تنظیم این سند دخالت و شرکت داشته است بهعلاوه که طبق گفتههای شهود بهنحویکه احتمال کذب آن بعید است وی باخانم دیگری به نام ز.د. ازدواج نموده که اظهارات زوج هم حاکی از ارتباط با وی است لذا اظهارنامه ارسالی وی برای خانواده خانم م. به تاریخ 15/4/90 صوری به نظر میرسد و ازدواج وی با خانمهای دوم و سوم، به اذن دادگاه و اثبات تقصیر زوجه هم نبوده مضافاً که شرط ضمن عقد مطلق است و شامل ازدواج دائم و موقت میگردد و اصل هم بر عقد دائم است و مدعی زوجیت موقت باید انقطاعی را که قید زائد میخواهد اثبات نماید بنابراین دادگاه اعتراض را وارد دانسته و مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و بند 12 شرط (ب) ضمن عقد حکم تجدیدنظر خواسته را نقض و حکم به جواز طلاق خانم الف.خ. با بذل چهار سکه از مهرش و قبول بذل به وکالت زوج و با حق توکیل غیر صادر نموده است و مابقی مهر را طبق حکم مربوط پیگیری میکند و جهیزیهاش را دریافت کرده و نفقه میخواهد فرزند ندارد و باردار هم نیست و نوع طلاق خلعی است در این مرحله آقای و.الف. در تاریخ 16/3/91 درخواست فرجامخواهی نموده درحالیکه دادنامه در تاریخ 25/2/91 به وی ابلاغ گردیده است و در دادخواست فرجامخواهی اعلام نموده که دادنامه در تاریخ 5/2/91 به بنده ابلاغ قانونی نشده است و مطابق بند 2 و5 ماده 371 ق.آ.د.م. و همچنین ماده 375 قانون مذکور قابلیت فرجامخواهی پیداکرده است مدیر دفتر شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان گواهی نموده است که آقای و.الف. در تاریخ 13/3/91 تقاضای فرجامخواهی نموده که به دلیل مرخصی بودن اینجانب در تاریخ 16/3/91 طی شماره 3600035 ثبت گردیده و این در حالی است که پرونده در تاریخ 2/3/91 به جهت قطعی شدن دادنامه و عدم وصول اعتراض به این شعبه ، به شعبه بدوی ارسال گردیده است و زندان کاشمر گواهی نموده است که نامبرده از تاریخ 4/2/91 در زندان به بند بسته هدایتشده و در تاریخ 10/2/91 آزادشده است دادگاه با این استدلال که در زمان ابلاغ قانونی 5/2/91 در محل ابلاغ حضور نداشته و پس از آزادی هم پنج روز با ابلاغ مزبور فاصله داشته است بقاء دادنامه در محل الصاق و رؤیت وی ثابت نیست و از طرفی احتیاط هم ایجاب میکند که نامبرده از حق فرجامخواهی محروم نگردد لذا دادگاه عذر او را موجّه دانسته و قرار قبولی دادخواست فرجامی را صادر نموده است که پس از تبادل لوایح پرونده به دیوانعالی کشور ارسال وجهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً مخدوش است زیرا اولاً خوانده منکر ازدواج مجدد با خانم ز.د. بوده و ارتباط خود را با وی فامیلی و کاری عنوان نموده است هرچند استشهادیه ارائهشده از سوی فرجامخوانده به ارتباط و رفتوآمد فرجامخواه با خانم یادشده دلالت دارد ولی صراحت در ازدواج با وی را ندارد ضمن اینکه استشهادیه دیگر ارائهشده از سوی فرجامخواه حکایت از عدم ازدواج با وی و صرفاً ارتباط کاری دارد. ثانیاً ازدواج باخانم ز.م. (صرفنظر از اینکه تنها مدرک دراینباره اقرارنامه خانم یادشده است) عقد موقت بوده که زمان آن نیز سپریشده است و همانطور که در رأی بدوی تصریحشده از محدوده بند 12خارج است زیرا ظهور واژه عقد موقت منصرف از ازدواج دائم است و هنگام بهکارگیری این الفاظ در بند 12 (شروط ضمنالعقد زوجین همان مفهومی را که در عرف متداول است درک و قصد مینمایند و در عرف واژه ازدواج ظهور در ازدواج دائم دارد و به کسی که بهطور موقت اقدام به ازدواج منقطع نماید نمیگویند ازدواج کرده و زندگی جدید تشکیل داده است و لذا آثار ازدواج دائم از قبیل نفقه و حق القسم و… بر آن مترتب نمیباشد بنابراین دادنامه فرجامخواسته نقض و رسیدگی مجدد را به شعبه همعرض محول مینماید.
اعضای معاون
جعفری ـ احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.