درأ حدود به شبهه
درتاریخ : 1391/10/10 به شماره : 9109970909400924
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 9 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: تفخیذ، سقوط حد، شبهه، قاعده درأ، لواطقاعده درأ، شبهه، لواط، تفخیذ، سقوط حد
چکیده رای
در صورت عروض شبهه، حد از متهمان ساقط است.
خلاصه جریان پرونده
به دنبال شکایت آقای م.الف. مبنی بر اینکه به اتفاق برادرش ه. برای خواستگاری دختر آقای ج.ح.، به منزلش رفته که از سوی پسرش ک. و چند نفر دیگر که در منزل حضور داشتهاند، مورد ایراد ضرب و جرح و کتککاری قرار گرفته و موهای سرش را تراشیده و نهایتاً او را مورد تجاوز جنسی (لواط ایقابی) قرار داده و شلوار و لباس زیرش را پاره و سپس او را از خانه بیرون کردهاند. پروندهای در شعبه 5 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تشکیل که بازپرس محترم با توجه به طرح موضوع لواط ایقابی، رسیدگی به موضوع مطروحه را در صلاحیت رسیدگی دادگاه کیفری استان تشخیص و پرونده را به آن مرجع ارسال و به شعبه 7 دادگاه کیفری استان ارجاع که دادگاه مرجوعالیه، پس از استماع شکایت شاکی و برادرش به عنوان مطلع و اخذ دفاعیات متهمین و وکیل مدافعشان که حاکی از انکار بزه منتسبه از جانب آنان میباشد و لیکن ایراد ضرب و جرح و تراشیدن موی سر شاکی را پذیرفتهاند، (در این ارتباط و نیز رابطه نامشروع بین شاکی و خانم ف.ح. دختر آقای ج.ح. دون زنا، پرونده با صدور قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال و منجر به صدور رأی گردیده است. صفحات 174، 175 و 176 عضو ممیز)، ختم رسیدگی را اعلام و اعضای محترم دادگاه به اتفاق به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی نمودهاند: در خصوص اتهام آقایان 1ـ ک.ح. فرزند ج. 2ـ ع.ح. فرزند ه. 3ـ م.م. فرزند د. با وکالت آقای خ.م. دایر به ارتکاب لواط ایقابی به عنف، نظر به اینکه اظهارات اولیه شاکی در مرجع انتظامی، حاکی از این است که متهمان شیشه جسم سخت به وی استعمال نمودهاند و نیز در اظهارات خود نزد بازپرس، مدعی گردیده که متهمان با جسم سخت وی را مورد تعرض قرار داده و پس از آن ادعا کرده که چهار نفر به ترتیب به وی تجاوز کردهاند، همچنین برادر شاکی در اظهارات اولیه خود اشاره کرده (که عدهای به برادرش تجاوز و لواط کرده و جسم سخت به وی استعمال کردهاند) که متعاقب ایراد دادگاه کیفری استان، مبنی بر اینکه شاکی هیچگاه موضوع لواط ایقابی را مطرح نکرده، در اظهارات بعدی خود بیان نموده که سه نفر متهم موصوف، علاوه بر داخل کردن جسم سخت به درون مقعد، مرتکب عمل لواط با وی شدند و نظر به اینکه ارتکاب عمل در وضعیتی که شاکی و برادرش توصیف مینمایند، با حضور بستگان درجه اول آنان از لحاظ عرف و اخلاق حاکم بر جامعه، امری قبیح و بعید به نظر میرسد و با توجه به اینکه متهمان منکر ارتکاب بزه بوده و شاکی نیز علیرغم ابلاغ واقعی و قانونی احضاریههای ارسالی در جلسات اخیر دادرسی حاضر نگردیده و چون در مجموع ادله و قراین موجد علم به ارتکاب بزه، برای دادگاه فراهم نمیباشد، بنابراین دادگاه به استناد اصل 37 قانون اساسی و قاعده «تدرء الحدود بالشبهات»، رأی بر برائت آنان از اتهام انتسابی صادر و اعلام مینماید. پس از ابلاغ رأی، شاکی آقای م.الف. با تقدیم درخواستی به دیوانعالی کشور که در وقت مشاوره قرائت خواهد شد و خلاصه آن حکایت از این دارد که 1ـ گواهیهای پزشکی قانونی گویای ارتکاب بزه از جانب متهمین میباشد. زیرا در یکی از آنها به امر دخول جسم سخت اشاره شده و در دیگری وجود اسید فسفات از (تجسس مایع منی) در نمونه مقعدی مثبت اعلام شده است. 2ـ در رابطه با اتهامات دیگر متهمین، از جمله آزار و اذیت و صدمات حین تعرض، تراشیدن موی سر، تخریب و پاره نمودن شلوار و بریدن آن از پشت در شعبه 106 دادگاه عمومی جزایی ، رسیدگی و حکم قطعی گردیده است. 3ـ احراز رابطه نامشروع بین وی و دختر آقای ج.ح.، حاکی از این است که متهمین به قصد انتقامجویی دست به چنین عملی زدهاند. 4ـ عدم حضور در جلسه دادرسی با توجه به ارسال لایحه، نمیتواند دلیل موجهی برای استدلال دادگاه در تبرئه متهمین باشد. 5ـ استدلال دادگاه در اینکه ارتکاب عمل مجرمانه متهمین در حضور بستگان درجه اول، به دور از عرف یا اخلاق حاکم بر جامعه میباشد، بلاوجه است. زیرا این اقدام به قصد انتقامگیری صورت گرفته است و قضیه از این قرار است که به قصد ازدواج با خانم ف.ح.، همراهی نموده که از آن به رابطه نامشروع یاد شده و حکم بر محکومیت طرفین نیز صادر گردیده است. آنها به قصد انتقامجویی، ضمن طراحی نقشهای به عنوان انعقاد خطبه عقد نکاح وی را به منزل کشانده و در مقام آزار و اذیتش برآمده، ضمن ایراد ضرب و جرح و تراشیدن موی سر، شلوارش را پاره نموده، بدواً به وسیله جسم سخت تعرض و سپس ع.ح.، م.م. و ک.ح. به او تعرض و حتی از صحنه وقاحت خود فیلمبرداری هم میکردند، از رأی صادره تجدیدنظرخواهی که پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع و به شرح آتی مبادرت به صدور رأی میگردد.هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای احمدی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای دکتر احتشامی دادیار دیوانعالی کشور، اجمالاً مبنی بر «نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته» مشاوره نموده و اکثریت چنین رأی میدهد:
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده گذشته از موارد مطروحه در لایحه تجدیدنظرخواهی آقای م.الف. نسبت به رأی صادره، نظر به اینکه در رسیدگی پرونده، دادستان یا نماینده وی در جلسه دادرسی حضور نداشته، در نتیجه به تکلیف قانونی مقرر در قسمت اخیر تبصرهی 2 «الحاقی 28/7/81 به ماده 20 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب» عمل نشده است، لذا دادنامه تجدیدنظرخواسته در اجرای بند 2 از شق ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، جهت رسیدگی مجدد در همان شعبه نقض میگردد.
اعضاء معاون شعبه 9 دیوانعالی کشور
احمدی ـ کاظمی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.