خوانده دعوی علیه محجور
درتاریخ : 1391/10/05 به شماره : 9109970222801139
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: حجر، خوانده، دادخواستدادخواست، خوانده، حجر
چکیده رای
در طرح دعوی علیه محجور، لازم است که قیم وی نیز طرف دعوی قرار بگیرد و طرح دعوی به طرفیت محجور تنها، صحیح نبوده و قابلیت استماع ندارد.
رای بدوی
درخصوص دعوای آقای ک.خ. فرزند ف. با وکالت آقای ج.ح. به طرفیت 1-دادسرای ناحیه 25 تهران 2- س.م. به خواسته اعتراض ثالث به دادنامه شماره 20 مورخ 16/8/1390 در پرونده کلاسه 89/45/1130 که دادگاه به استناد نظریات 11426/31/1 مورخ 14/6/1389و 89/1648/33/1 مورخ 7/12/1389 که جنون ادواری آقای س.م. را تأیید نموده است، حکم حجر نامبرده را صادر نموده است. نظر به اینکه خواهان معترض ثالث با این استدلال که نامبرده با استفاده از سند عادی مجعول کلاهبرداری نموده است و برای فرار از بار مسئولیتهای مالی متوسل به حجر شده است و هیچگونه دلیلی که موجب بیاعتباری نظریات پزشکی قانونی مستند دادنامه معترضٌعنه شود، ارائه ننموده است و با عنایت به تخصصی بودن موضوع و اینکه دادنامه معترضٌعنه نیز مطابق قانون و مقررات صادر گردیده است. دادگاه حکم به بطلان دعوای اعتراض ثالث صادر و اعلام مینماید. رأی دادگاه قابل تجدیدنظرخواهی است.
رئیس شعبه 45 دادگاه عمومی حقوقی تهران – موسوی
رای دادگاه تجدید نظر
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ج.ح. به وکالت از آقای ک.خ. نسبت به دادنامه شماره 383-26/4/91 صادره از شعبه 45 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به بطلان دعوی خواهان به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره 20-16/8/90 همان دادگاه صادر شده است، نظر به اینکه به موجب دادنامه اخیرالذکر حکم بر حجر آقای س.م. صادر شده است و در طرح دعوی اعتراض ثالث لازم بوده است که قیم وی نیز طرف دعوی قرار بگیرد و طرح دعوی به طرفیت محجور صحیح نمیباشد و قابلیت استماع ندارد؛ لذا دادخواست اعتراض ثالث مطروح موافق مقررات طرح نشده است. مستنداً به مواد 358 و 2 از قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته، قرار عدم استماع دعوی خواهان به کیفیت مطروحه صادر و اعلام میگردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه
باقری – رشیدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.