تلقی فرجام خواهی به تجدید نظر خواهی در صورت تقدیم در مهلت مربوطه

تلقی فرجام خواهی به تجدید نظر خواهی در صورت تقدیم در مهلت مربوطه

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 5 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: فرجام خواهی، تجدید نظر خواهی، دادخواست، مهلت اعتراض

چکیده رای

در صورت تقدیم دادخواست فرجام‌خواهی در فرجه مقرر 20 روزه برای تجدیدنظر خواهی، به لحاظ بقای مهلت برای تقاضای تجدید نظر خواهی و با عنایت به آمره بودن قانون آیین دادرسی مدنی و قواعد آن، به عنوان تجدید نظر خواهی تلقی می‌شود.

خلاصه جریان پرونده

شعبه ششم دادگاه عمومی طی دادنامه شماره 600491-26/4/91 درخصوص دعوی مطروحه از سوی خانم ز.ع. به طرفیت آقای ع.م. و خانم ن.م. به خواسته مطالبه اجرت‌المثل یک باب منزل مسکونی دارای پلاک ثبتی 5924 فرعی از 147 فرعی از 173 اصلی بخش دو  از تاریخ 9/2/89 لغایت 5/4/91 با جلب نظر کارشناس نظر به احراز وقوع عقد بیع بین طرفین راجع به پلاک صدرالذکر، به تبع آن مالکیت خواهان بر عین و منافع مبیع از تاریخ تحقق عقد بیع و با توجه به اقرار خوانده به ادامه تصرفات خود پس از وقوع معامله و استفاده از منافع آن و اینکه وی ضامن جبران منافع می‌باشد و نظر به اینکه خوانده ردیف 2 دلیلی بر برائت ذمه خود نیز ارائه نکرده‌اند لذا توجهاً به نظر به هیأت سه نفره کارشناسان در خصوص اجرت‌المثل و عدم اعتراض مؤثری نسبت به این نظریه دعوی را ثابت تشخیص و حکم به محکومیت خانم ن.م. به پرداخت مبلغ 667/626/29 ریال بابت اجرت‌المثل به اضافه هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل صادر نموده است. با این توضیح که وکیل خواهان در جلسه 18/5/90 دعوی خود را نسبت به خوانده ردیف اول آقای ع.م. مسترد نموده است که با ابلاغ دادنامه موصوف به خانم ن.م. در تاریخ 11/5/91 مشارالیها به اتفاق آقای ع.م. نسبت به دادنامه موصوف در تاریخ 26/5/91 فرجام‌خواهی کرده‌اند و پرونده توسط دادگاه بدوی به دادگاه‌های تجدید نظر ارسال شده که شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان  با توجه به عنوان فرجام‌خواهی نسبت به رأی بدوی و اینکه فرجام‌خواهی باید در دیوان‌عالی کشور به عمل آید دستور ارسال پرونده را به دیوان‌عالی کشور صادر نموده که پرونده به این شعبه ارجاع و اینک تحت نظر قرار دارد و پس از بررسی محتویات پرونده و انجام مشاوره ذیلاً اتخاذ تصمیم می‌نماید.

رای دیوان

با توجه به تاریخ ابلاغ دادنامه بدوی به خانم ن.م. که 11/5/91 می‌باشد و تاریخ تقدیم دادخواست فرجامی (21/5/91) ملاحظه می‌شود که دادخواست در فرجه مقرر 20 روزه برای تجدیدنظرخواهی تقدیم شده است و به این ترتیب با توجه به اینکه هنوز موعد تجدیدنظر خواهی در تاریخ یاد شده منقضی نشده بود و به این ترتیب رأی مذکور اصولاً تا تاریخ یاد شده قطعیت پیدا نکرده بوده است و با التفات به ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی صرفاً آرای قطعیت یافته دادگاه‌های بدوی را قابل فرجام دانسته و نظر به اینکه با بقای مهلت برای تعرض و تقاضای تجدید نظر خواهی غایتاً به آمره بودن قانون آیین دادرسی مدنی و قواعد آن معترض تا آخرین لحظه فرجه 20 روزه می‌توانسته از رأی اولیه تجدیدنظر خواهی نماید و این مهلت پایان نیافته و نتیجتاً رأی قطعی نبوده لذا با تلقی فرجام‌خواهی مذکور به عنوان تجدیدنظر خواهی، دیوان عالی کشور در این خصوص با تکلیفی مواجه نبوده لذا مقرر می‌دارد که پرونده از آمار شعبه کسر و عیناً جهت اقدام شایسته به مرجع تجدیدنظر اعاده شود.

رییس شعبه 5 دیوان‌عالی کشور – مستشار 

 معینی – جلیلی تقویان

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.