تلقی بیع بدون پرداخت عوض بهعنوان هبه
درتاریخ : 1392/08/27 به شماره : ٩٢٠٩٩٧٠٢٢٠٤٠١١٣١
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 4 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: هبه، رجوع از هبه، بیع، اراده باطنی
چکیده رای
چنانچه طرفین قصد انعقاد عقد هبه داشتهاند اما سند رسمی بیع تنظیم شده باشد و هیچگونه ثمنی نیز توسط انتقالگیرنده پرداخت نشده باشد، عقد مزبور هبه تلقی و در فرض بقای عین توسط متهب قابل استرداد است.
رای بدوی
درخصوص دعوی آقای الف.ح. با وکالت آقای ع.ح. بهطرفیت خانم م.ن. با وکالت آقای د.پ. بهخواسته استرداد مال موهوبه مبنی بر ابطال سند انتقالی بهشمارههای 7286 مورخ 6/12/1391 و 7225 مورخ 27/12/1391 تنظیمی در دفترخانه شماره 1103 تهران 1 ـ موضوع پلاک ثبتی 4391 فرعی از یک اصلی بخش 11 تهران 2 ـ یک دستگاه اتومبیل سواری تویوتا بهشماره… و استرداد و تحویل آن هریک فعلاً (مقوم) به مبلغ 000/000/51 ریال با احتساب کلیه خسارات وارده از جمله هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل که وکیل خواهان اظهار داشتند: موکل اینجانب با خوانده دعوی بهموجب عقدنامه شماره 4080 مورخ 19/2/1385 به عقد دائمی یکدیگر درآمدهاند نظر به اینکه موکل با توجه به سابقه ثبتی مالک شش دانگ ملک یکباب آپارتمان به پلاک ثبتی 4391/1 و استعلام راهور ناجا یک دستگاه اتومبیل… بوده و در طول زندگی زناشویی بهموجب اسناد انتقالی قطعی شماره 7286 و 7445 اموال مذکور را بهوی هبه بلاعوض نموده است و اکنون بهموجب استعلام واصله از اداره ثبت اسناد و املاک و راهور ناجا مال موهبه در ید ایشان باقی است و رابطه زوجیت آنان نیز بهموجب طلاقنامه شماره 1353 مورخ 12/12/1391 به پایان رسیده است، موکل اینجانب رجوع به موهبه نموده است لذا تقاضای استرداد و تحویل اموال مذکور و ابطال اسناد مالکیت خوانده را دارم وکیل خواهان متعاقباً طی لایحهای افزایش خواسته مبنی بر صدور حکم بر اثبات وقوع عقد هبه غیرمعوض و تنفیذ رجوع شرعی هبه غیرمعوض داشته است، پس از جری تشریفات قانونی و دعوت از اصحاب دعوی و دفاعیات وکلای خواندگان مبنی بر رد ادعای هبه غیرمعوض بودن اموال موضوع دادخواست و اظهاراتشان در جلسه دادگاه که ماهیت عمل فیمابین موکل و خواهان را یا صلح در ماهیت عقد بیع و یا بیع و یا هبه معوض نام بردهاند که ماحصل دفاعیات نیز بر محور سند مالکیتی است که منعقـد گردیـده است لــذا دادگاه با مطالعـه لوایح تقدیمی و توجـه به اسناد و مدارک ابرازی طرفین و اظهارنامه شماره 9210678999600194 مورخ 28/1/1392 که بیانگر اراده خواهان بر رجوع شرعیه بر هبه تقدیمی مینماید از آنجاییکه خوانده دلیلی بر پرداخت ثمن معامله که از ارکان اصلی تشکیل دهنده بیع میباشد حتی بهمیزان مبلغ تحریری در سند را ارائه ندادهاند و مبایعهنامهای هم فیمابین طرفین منعقد نگردیده است و خواهان بهشدت منکر وقوع بیع و مدعی هبه اموال مذکور میباشد و با عنایت به رابطه زوجیت فیمابین خواهان و خوانده در زمان انتقال اسناد مذکور خوانده و ادعای انجام عمل هبه بهجهت تحکیم رابطه خانوادگی که بعد از وقوع عقد منجر به طلاق گردیده است و نظر عرفی نیز آنچه فیمابین طرفین در ایام زناشویی رد و بدل میگردید بهغیر از حقوق تکلیفی و واجبی آثار عقد از باب کادو و هبه تلقی میگردد و خارج از این اصل عرفی نیاز به اثبات و دلیل میباشد و شرایط خاص خواهان از حیث مکنت و دارایی و خوانده ردیف دوم از جهت شرایط ازدواج که هم قدرت و توانایی پرداخت هبه به ارزش و میزان اموال فوقالذکر از ناحیه خواهان استحقاق خوانده از لحاظ شرعی و عرفی اینچنین هبهای دور از ذهن نمیباشد و وکلای خوانده نیز در لایحه تقدیمی و صورتجلسه مورخ 23/4/1392 بهصراحت بر وقوع عقد بیع اقرار ندارد چرا که مدعی شدهاند اولاً ـ بیع است و یا صلح در ماهیت بیع و هبه معوض میباشد که این خود حکایت از آن دارد که بیع رسماً واقع نگردیده است بلکه همان هبه بلاعوض بوده که صرفاً تشریفات سندی را بهصورت سند قطعی انتقال انجام دادهاند لذا در هبه بودن اموال موضوع دادخواست هیچ شک و تردیدی نمیباشد لذا با استمساک از رفتار عرفی جامعه و نحوه انتقال سند به خوانده و تملیک مجانی خوانده بر عین موهبه و عدم ابراز دلیل و مدرک محکمهپسند مبنی بر پرداخت وجه ثمن معامله و اراده و تثبیت واهب برای دادگاه افاده قطعی و یقین حاصل شده که خواهان قصد هبه داشته و الفاظ و عبارات و عنوان حقوقی که برای تحقق آن بهکار برده شده بیع بوده است که صوری و تشریفاتی تلقی میگردد و از آنجاییکه واهب قبل از تغییر در عین موهبه بهشرح پرونده از هبه خود عدول نموده است و حسب استفاده معموله از مراجع و آیات عظام که مشهوراً اعلام میدارند شخص متهب با مراجعه و رجوع واهب درصورتی که عین موهوبه تغییر نکرده باید موهوبه را مسترد و عین موهبه شرعاً به مالکیت واهب بر میگردد و شخص متهب وظیفه دارد بعد از رجوع واهب از هبه خود ملک را به واهب برگردانــد از اینرو دادگاه دعـوی خواهــان را ثابـت تشخیص و مستنـداً به ماده 795 قانون مدنی حکم بر اثبات وقوع عقد هبه غیرمعوض و رجوع شرعی نسبت به انتقالات سند رسمی یک دستگاه آپارتمان و یک دستگاه اتومبیل بهشرح دادخواست صادر و اعلام مینماید و با عنایت به اینکه بهتجویز ماده 803 قانون مدنی بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهبه از هبه رجوع کند مگر درصورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشند و در مانحنفیه خوانده اینچنین نیست و امکان رجوع واهب از هبه وجود دارد لذا مستنداً به بند یک ماده 803 قانون مدنی حکم به استرداد و تحویل مالالموهبه در حق خواهان صادر و اعلام میگردد نظر به مسطوره فوقالذکر و احراز صوری بودن تشریفات سند بهنام خواهان با توجه به استعلام ثبتی انجام شده بر مالکیت خواهان نسبت بر این اموال قبل از انتقال شاخص وجه استرداد اموال ابطال سند بهنام خوانده میباشد لذا دادگاه حکم به ابطال اسناد مالکیت بهنام خوانده صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 110 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ حیدری
رای دادگاه تجدید نظر
خانم م.ن. بهطــرفیـت آقای الف.ح. نسبـت به دادنامــه 500486 -13/5/92 صادره از شعبه 110 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان تهران مشعر بر صــدور حکــم به استـرداد عین موهوبه بهلحاظ رجوع واهب از هبه و موجودیت عین موهوبه غیرمعوض در ید متهب و ابطال اسناد مالکیت درخصوص مورد بهشرح منعکس در دادنامه معترضعنه دادخواست تجدیدنظرخواهی بهخواسته صدور حکم به نقض دادنامه فـوقالاشعـار و نهایتــاً صدور رأی به رد دعـوی تقدیم نمودهاند، توجهاً به مفاد دادخواست و منضمات تقدیم شده و مفاد لایحه تقدیمی تجدیدنظرخواه و مفاد لایحه تقدیمی تجدیدنظرخوانده پس از رؤیت لایحه تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه و سایر محتویات پرونده مطروحه ایرادی مدلل و موجه که مؤثر در مقام بوده و موجبات نقض دادنامه معترضعنه را فراهم آورد ارائه و اعلام نگردیده است و توجهاً به اینکه دادنامه یاد شده با رعایت مقررات شکلی و ماهوی صادر گردیده و عاری از منقصت قانونی است تجدیدنظرخواهی را وارد ندانسته و با رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته بهاستناد ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه مارالذکر را تأیید و اعلام میدارد. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
جوادی ـ سعادتزاده
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.